
SEVEN ACADEMY 🔹7️⃣ 🔹
39 subscribers
About SEVEN ACADEMY 🔹7️⃣ 🔹
اولین آکادمی تخصصی املاک و مستغلات در ایران📚 هدف ما از این کانال: اطلاعرسانی آخرین رخدادها و اخبار در حوزه املاک ومستغلات تحلیل ، بررسی وکارشناسی سرمایهگذاری در بازار ملک اعلام تاریخ ثبت نام ،کلاسها،کارگاهها،سمینار،ورکشاپ و همایشهای تخصصی املاک و مستغلات و مهمترین هدف ما ،آموزش مفاهیم بنیادی مدیریت استراتژیک و تفکر استراتژیک در آژانسهای املاک هست
Similar Channels
Swipe to see more
Posts

💢از مواجهه با غورباقه های زشت شانه خالی نکنید! ✍دکتر کوهیار شریفی بگذارید با یک مثال تاریخی جذاب شروع کنیم: استارباکس را احتمالا می شناسید. استارباکس کافیشاپهای زنجیرهای بین المللی است که با بیش از ۳۰ هزار شعبه در کشورهای مختلف، بزرگترین کافیشاپ زنجیرهای در جهان است. سال ۲۰۰۸، استارباکس به دردسر افتاد و کاهش فروش و درآمد و سودآوری داشت اوضاع داشت بحرانی می شد! هاوارد شولتز که در سال ۲۰۰۰ از سمت مدیرعاملی کنارهگیری کرده بود، دوباره برگشت و چند تصمیم سخت، آزاردهنده و شفاف گرفت و آن را عملیاتی کرد. باهم مرور کنیم: ۱) مشتریان احساس میکردند که استارباکس تبدیل به یک فستفود شده. شولتز ۷۱۰۰ شعبه را در یک روز تعطیل کرد تا همه کارکنان روش صحیح دم کردن اسپرسو را دوباره یاد بگیرند! این تصمیم در راستای تمرکز بر تجربه مشتری و بازگشت به احساس یک کافه واقعی بود. حذف یا کمرنگ کردن دستگاههای اتوماتیک اسپرسو که تعامل باریستا و مشتری را کاهش داده بود و افزایش فضای نشستن و اضافه کردن موسیقی زنده در برخی شعبهها تصمیم دیگر بود که فقط در عرض یک سال باعث افزایش ۱۲٪ رضایت مشتریان شد. ۲) گسترش سریع شعبهها باعث افت تجربه مشتری شده بود. تصمیم سخت بعدی کاهش تعداد فروشگاهها و بستن ۶۰۰ شعبه زیانده بود. افتتاح ۸۷۰ فروشگاه را هم لغو کرد. نتیجه تمرکز بر بهبود شعبههای سودآور بود. ۳) ساختار هزینهها مطلوب نبود. اخراج ۶۷۰۰ مدیر و کارمند در دستور کار قرار گرفت. ۴) رقبایی مثل مکدونالد در حال ارائه قهوه ارزانتر و برنامههای وفاداری جذاب بودند. پس استارباکس نیز روی بازاریابی دیجیتال و برنامه های وفادارسازی مشتریان سرمایهگذاری ۳۰ میلیون دلاری کرد. نتیجه افزایش عضویت در برنامه پاداش استارباکس به میزان ۲۵٪ در طول یک سال بود. ۵) توسعه فروش قهوههای بستهبندیشده و ورود به فروشگاههای زنجیرهای نیز یک تصمیم شفاف و سخت بود. از خدمت به تولید! ورود به یک بازار جدید! استارباکس فروش قهوههای Via (قهوه فوری) و بستهبندیشده را در سوپرمارکتها آغاز کرد. سال بعد استارباکس از طریق این محصولات ۱ میلیارد دلار درآمد کسب کرد. ۶) کوتاه آمدن از مزه های سنتی و اصیل استارباکس نیز تصمیم سخت دیگر بود. قهوههای استارباکس برای برخی مشتریان بیش از حد تلخ بود. شولتز دستور داد قهوهای جدید با طعم ملایمتر نیز عرضه شود. این محصول یکی از پرفروشترین قهوههای استارباکس شد. ۷) تغییر مدل مدیریتی و بازگرداندن تمرکز به ارزشهای اصلی برند نیز کار ساده ای نبود. برخی مدیران قبلی بیشتر بر رشد مالی سریع تمرکز داشتند تا کیفیت برند. اخراج چند مدیر ارشد که رویکرد رشد بیرویه را دنبال میکردند به همه یک پیام واضح ارسال کرد. ۸) توسعه شبکه فروشگاهی در چین و هند به جای آمریکا: در ۲۰۰۸، استارباکس کمتر از ۳۰۰ شعبه در چین داشت. شولتز اعلام کرد چین به بزرگترین بازار استارباکس پس از آمریکا تبدیل خواهد شد. تا ۲۰۱۰، تعداد شعب در چین به بیش از ۸۰۰ رسید. ۲۰۱۹، استارباکس بیش از ۴۳۰۰ شعبه در چین داشت. کار به جایی رسید که بیش از ۶۰٪ درآمد استارباکس از بازارهای خارج از آمریکا از آسیاست. این شد که افزایش ارزش بازار سهام استارباکس در طول پنج سال از ۶ به ۵۰ میلیارد دلار رسید! ☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی: فکرش را بکنید هاوارد شولتز می آمد مدیران و کارمندان را جمع می کرد و سخنرانی می کرد و مشتی حرف های کلی می گفت، امیدهای واهی می داد و سپس همه را به تلاش بیشتر، همکاری و همدلی دعوت می کرد؛ اگر تصمیمات گذشته را درست می دانست و فقط می گفت که باید بیشتر تلاش و ایستادگی کرد آیا به جایی می رسید؟ در عوض چه کرد؟ پرسیدن سوالات دشوار و پاسخ یابی برای آن سوالات. استراتژی بازی با کلمات زیبا نیست. واژه های گرد، دو پهلو و کلی به درد سخنرانی های سیاسی و خرید محبوبیت می خورند و منشا تغییر نخواهند بود. استراتژی کار دلچسبی نیست. باید غورباقه های زشت (انتخاب های دشوار) را یافت و قورت شان داد. چگونه؟ باید سوالات دشوار از خود پرسید (مثلا: آیا لازم است که جلوی افتتاح شعب را بگیرم یا به همین روند ادامه دهم؟) و به آن سوالات باید پاسخ های شجاعانه و مبتنی بر محاسبه، تحلیل، اجماع، ریسک پذیری معقول و گذشتن از گذشته ها داد پاسخ هایی گاه چارچوب شکنانه و بدون سابقه! (مثلا: تعطیلی شعب در آمریکا و افتتاح شعب در آسیا). کسانی که از قورباغه خوششان نمی آید به درد حوزه استراتژی نمی خورند! https://whatsapp.com/channel/0029Vb1PQ9zIXnllq8SEUz10 KUHYAR SHARIFI اول خرداد۴۰۴

طرز فکر رشد چگونه است؟ ■موفقیت، فقط نتیجهی تلاش بیشتر یا هوش بالاتر نیست؛ بلکه محصول یک الگوی ذهنی خاص است که روانشناسان به آن میگویند: طرز فکر رشد. □برخلاف ذهنیتی که شکست را نشانهی ناتوانی میداند، افراد موفق شکست را فقط یک مرحلهی طبیعی در مسیر یادگیری میبینند. برای آنها، اشتباه یعنی اطلاعات تازه، و ناتوانی یعنی فرصتی برای رشد. ●در پژوهشی معروف، «کارول دوک» روانشناس دانشگاه استنفورد، نشان داد کودکانی که باور داشتند هوش قابل افزایش است، عملکرد بهتری داشتند، چون: • بیشتر تلاش میکردند، • از بازخورد نمیترسیدند، • و در برابر چالشها تابآوری بیشتری نشان میدادند. ○طرز فکر رشد، مثل یک لنز ذهنی جدید عمل میکند: - با آن، دنیا جای فرصتها میشود، نه تهدیدها. - با آن، سختیها تبدیل به تمرینهایی برای قویتر شدن میشوند. - و مهمتر از همه، فرد به جای اثبات خودش، روی بهبود خودش تمرکز میکند. ⬜️◻️◽️▫️ دکتر کوهیار شریفی

((تفکر اول استراتژیک در مشاوری)) ☑️تا زمانیکه خودت را مشاور املاک ندونی فروشی هم در کار نخواهد بود🚫🚫 مشاوری املاک را بعنوان شغلت و تخصصت بپذیر.......💎 کوهیارشریفی https://whatsapp.com/channel/0029Vb1PQ9zIXnllq8SEUz10

💢تصمیم گیری استراتژیک به شیوه استیو جابز، ۱۰۰ نفر در قایق نجات ■جابز سالی یک بار، ارزشمندترین کارمندانِ اپل را به برنامهای میبرد که “ ١٠٠ نفرِ اول” نام داشت. □انتخاب بر اساس یک معیارِ ساده انجام می شد: اگر مجبور بودی فقط ١٠٠ نفر را با خودت سوارِ قایقِ نجات کنی و به شرکتِ بعدی ببری، چه کسانی را انتخاب می کردی؟ ●اعضای این گروه دائمی نبودند و در واقع خیلی ها فقط یک سال عضو باقی میماندند و سال بعد از گروه کنار گذاشته میشدند. ○برخی از کسانی که اپل را ترک کردهاند، عنوان کردند که آنها که به این جلسات دعوت نمیشدند، در مورد برگزاری این جلسات با هم صحبت نمیکردند، اما همه میدانستند چنین جلساتی وجود دارد. ■در ابتدای هر سال، جابز ترتیب یک گردهمایی سه روزه را برای این گروه میداد. جلسات محرمانه بوده و حتی مکان آن هم فاش نمیشد. از تمام اعضا خواسته میشد در مورد این جلسات به هیچ کس از جمله همکارانشان چیزی نگویند و حتی این جلسات را در تقویم کاری خود قرار ندهند. □شرکت کنندگان در جلسات حق نداشتند با خودروی خودشان به این جلسات بیایند. آنها با اتوبوس از مقر اپل خارج میشدند و به مکانی تفریحی می رفتند. ●استیو جابز تاکید داشت که این مکانها باید غذای خوب داشته باشند و زمین گلف نداشته باشد. اپل همچنین اتاقهای این جلسات را از وسایل الکترونیکی پاکسازی میکرد تا امکان شنود احتمالی و جاسوسی از آنها توسط رقبا به حداقل برسد. ○او و برخی از مدیران ارشد اپل در پنلهایی برای حاضران رویکرد و مسیر پیش روی اپل را ترسیم میکردند. این جلسات همچنین بهترین فرصت برای آن بود که جابز ایدهها و ماموریتهای آینده شرکت را برای معتمدترین مدیران شرکتش بازگو کند. ■یکی از حاضران جلسات میگوید: استیو جابز نخستین بار آیپاد را در این جلسات به ما نشان داد و در آن زمان به جز گروهی بسیار کوچک هیچ کس چیزی درباره آن نمیدانست. □صد نفر برتر با موافقت جابز انتخاب میشدند و این لزوما به معنای انتخاب بر اساس درجه نبود. جابز هیچگاه در مورد این جلسات محرمانه چیزی به رسانهها نگفت اما در یک مصاحبه سالها قبل با مجله فورچون او به صد نفر برتر اپل اشاره کرد. ●جابز گفت: ما در اپل ۲۵ هزار کارمند داریم. ۱۰ هزار نفر آن ها در فروشگاه های ما فعال هستند. کار من این است که ۱۰۰ نفر برتر را پیدا کنم و این اصلا بدان معنا نیست که آن ها معاونین و مدیران ارشد شرکت باشند. ○برخی از این ۱۰۰ نفر افراد گمنام هستند و کار من این است که بگردم، ببینم که چه افرادی با ایده های متفاوت به چه فکر می کنند؟ افراد را وادار کنم که در مورد ایده های متفاوتشان صحبت کنند، با آن ها بحث کنم و وقتی به یک ایده خوب میرسیم کار من این است که این ایده را بین این ۱۰۰ نفر حرکت دهم. به عبارت دیگر، چیزها [ایده ها] را کشف کنم. ■او در پایانِ هر برنامه که شامل برگزاری جلسات کارگروه های مختلف بود، جلوی یک تخته سفید می ایستاد و میپرسید: ١٠ پروژه بعدی که باید در کانون تمرکز باشد چیست؟ □افراد برای این که پیشنهادشان در فهرست قرار بگیرد می جنگیدند. ●جابز پیشنهادها را می نوشت و بعد آنهایی را که معتقد بود گُنگ هستند، ضربدر می زد و بعد از کلی شوخی، گروه به فهرستی ١٠ تایی می رسید. ○اینجا بود که او روی ٧ تا از آنها را خط می کشید و می گفت: ما فقط از عهده انجامِ سه کار بر می آییم. ■این مطلب به کسانی تقدیم می شود که هنوز هم نگاهی سنتی، ماتریسی و مبتنی بر متدولوژیهای پیچیده به برنامه ریزی استراتژیک دارند. @https://t.me/academyamlak7

✅پنجره جوهری: راز خودشناسی و رشد تیمی نویسنده: دکتر کوهیار شریفی خودشناسی و درک متقابل، پایه موفقیت فردی و تیمی است. تکنیک پنجره جوهری، با چهار منطقه (باز، کور، پنهان و ناشناخته) به شما کمک میکند نقاط قوت و ضعف خود را کشف کرده و روابط تیمی را تقویت کنید. این ابزار در مدیریت و توسعه شخصی کاربرد گستردهای دارد. 🔰 چهار منطقه این مدل ۱. منطقه باز (Open) ویژگیهایی که هم شما و هم دیگران از آنها آگاهید (مثل مهارتهای ارتباطی). با شفافیت و گفتوگوی صادقانه، این منطقه را گسترش دهید. ۲. منطقه کور (Blind) ویژگیهایی که دیگران میبینند اما شما از آنها بیخبرید (مثل عادات ناخودآگاه). بازخورد همکاران یا دوستان به کاهش این منطقه کمک میکند. ۳. منطقه پنهان (Hidden) ویژگیهایی که شما میدانید اما از دیگران مخفی میکنید (مثل ترسها). با خودآگاهی یا مشورت با مربی، این منطقه را کاوش کنید. ۴. منطقه ناشناخته (Unknown) ویژگیهایی که نه شما و نه دیگران از آنها آگاهید (مثل استعدادهای کشفنشده). تجربههای جدید و بازخوردهای عمیق این منطقه را روشن میکنند. آکادمی املاک هفت 💡

💢چرا گاهی برای پیروزی باید زمین را ترک کرد؟ 🔺اریک بارکر، نویسنده کتاب گمکردن سوراخ دعا، میگوید "حرفی که اصولا زده نمیشود این است که بعضی وقتها ولکردن، خیلی هم خوب است. شبانهروز فقط ۲۴ ساعت است؛ اگر هیچ وقت هیچ چیزی را ول نکنید، وقت کمتری برای چیزهایی خواهید داشت که واقعا اهمیت دارند." 🔺البته شکی نیست که پافشاری مهم است. مثلا اگر در مسابقه ماراتون تنها بعد از پنج کیلومتر کنار بکشید، هرگز به آخر خط نمیرسید. اما کارشناسان میگویند که شاید بهتر باشد به استعفا بهعنوان آخرین تیر ترکش نگاه نکنیم و برایش ارزش جدیدی در نظر بگیریم. 🔺تحقیقات نشان میدهد که ترک شغل، رابطه و یا حتی یک آرزو، در صورتیکه بهدلایل درستی انجام شود، میتواند باعث شادی، سلامتی و موفقیت بیشتر شما شود. یک مساله این است که خیلیها از ابتدا اهداف غلطی را پیگیری میکنند. شاید هدفی که انتخاب کردهاید در ابتدا مناسب بوده باشد، ولی گذشت زمان میتواند خیلی چیزها را تغییر دهد. اما حتی وقتی تغییر مسیر اجتنابناپذیر میشود، باز هم ترک مسیر فعلی همچنان برای خیلیهایمان کار بسیار سختی است. 🔺این مساله نمایانگر یکی از گرایشهای خاص بشری است: ضرر به شکل عجیبی ما را ناامید میکند. سرمایهگذاریهایمان، چه مالی و چه زمانی، هزینههایی است که پرداخت کردهایم. ولکردن این سرمایهگذاری کار سختی است. شما ترجیح میدهید پنج دلار ببازید یا پنج دلار نبرید؟ بیشتر آدمها دومی را ترجیح میدهند، در حالیکه فرقی در نتیجه نمیکند. آنهایی که وقت و پول زیادی صرف گرفتن مدرک پزشکی یا حقوق خود کردهاند اغلب بههمین دلیل حاضر نیستند که در هیچ شرایطی شغل خود را عوض کنند. 🔺انگار آن ضربالمثل قدیمی ممکن است غلط باشد. پرندهها زمین را ترک میکنند اما بهجای اینکه به ترک زمین به چشم شکست نگاه کنند، انرژی خود را صرف کار بعدی میکنند و بعدی و بعدی. شاید این رمز رسیدن بههمان چیزی است که ما هرگز از ترک زمین انتظار نداریم: پیروزی! 👤 آماندا روگری @https://t.me/academyamlak7

وقتی ﺟﺎﻣﻌﻪﺍﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﻏﻢ ﻧﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺑﻪ ﻣﺎﻭﺭﺍﺀﺍﻟﻄﺒﯿﻌﻪ ﻭ ﺩﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻏﯿﺐ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ! ﺑﺮﺗﺮﺍﻧﺪ ﺭﺍﺳﻞ ﺩﺭ ﺟﺎﯾﯽ ﻣﯽﮔﻮﯾﯿﺪ: ﺗﻀﻤﯿﻦ ﻣﯽﺩﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺟﻬﺎﻥ ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﻣﺎﺩﯼ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺩﺭ ﺭﻓﺎﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻣﺬﻫﺐ ﺍﺯ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺧﺖ ﺑﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺴﺖ. ﻣﺼﺪﺍﻕ ﺍﯾﻦ ﺍﺩﻋﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺮﺍﺕ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ جوامع امروزی ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﺩﯾﺪ... ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺜﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻧﺪﺭﺕ ﺷﻌﺎﺭﻫﺎﯼ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﺷﯿﻦﻫﺎﯼ ﻟﻮﮐﺲِ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﺍﻗﺸﺎﺭ ﻓﺮﺍﺩﺳﺖ ﻭ ﻣﺮﻓﻪ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﺪ، ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻋﻮﺽ ﺗﺎ ﺩﻟﺘﺎﻥ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﺷﻌﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﻣﻀﺎﻣﯿﻦ ﻭ ﺟﻤﻼﺕِ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺩﯾﻨﯽ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞﻫﺎﯼ ﺍﻗﺸﺎﺭ ﻓﺮﻭﺩﺳﺖ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﻗﺸﺎﺭ ﻓﺮﻭﺩﺳﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻃﺒﻘﺎﺗﯽ ﻓﺎﺣﺶ ﻣﯿﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﻨﺪ، ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺍﺯ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﯾﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎﺩﯼ ﻣﻄﻠﻮﺏ، ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥﻫﺎ ﻣﯽﺩﻭﺯﻧﺪ ﻭ ﺭﻓﺎﻩ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ! https://t.me/academyamlak7 - کاف:شین