
المرصاد فارسی
782 subscribers
About المرصاد فارسی
المرصاد سنگر مستحکم مبارزه فکری!
Similar Channels
Swipe to see more
Posts

https://almirsaddari.com/%d8%b7%d8%a7%d8%b9%d9%88%d9%86%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d9%86%d8%a7%d9%85-%d8%af%d8%a7%d8%b9%d8%b4-%d8%a8%d8%ae%d8%b4-%d8%a8%db%8c%d8%b3%d8%aa%d9%88%db%8c%da%a9%d9%85/ *طاعونی به نام داعش* *بخش بیستویکم* *ابو هاجر الکردی* از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ میلادی که موصل تحت اشغال داعش بود، جنایات گسترده و وحشتانگیزی بر این شهر و ساکنان آن اعمال شد. در ادامه به تفصیل برخی از این جنایات میپردازیم. ۱_ کشتارهای جمعی و اعدامهای هدفمند: در ۱۰ جون ۲۰۱۴، داعش به زندان بادوش در نزدیکی موصل حمله کرد و بیش از ۶۷۰ زندانی را که اکثراً از اهل سنت بودند، به صورت دستجمعی کشت. این آمار تنها بخشی از کشتارهایی است که رسانهها منتشر کردند، در حالی که جنایات پنهانمانده از چشم رسانهها چندین برابر بیشتر بود. ۲_ نسلکشی ایزدیها: در تابستان ۲۰۱۴، داعش حملات گستردهای را علیه مناطق ایزدینشین سنجار و دیگر مناطق انجام داد. هزاران مرد ایزدی کشته شدند و بیش از ۳۵۰۰ کودک و زن به اسارت داعش درآمدند. ۳_ تخریب آثار تاریخی: داعش بسیاری از مکانهای تاریخی موصل را نابود کرد، از جمله: الف: مسجد حضرت یونس علیهالسلام که به طور کامل ویران شد. ب: موزه موصل و مجسمههای باستانی که برخی از آنها هزاران سال قدمت داشتند. ج: کتابخانههای تاریخی که حاوی نسخههای خطی نایاب بودند، سوزانده شدند. یونسکو این تخریبها را محکوم کرد و آنها را جنایتی علیه میراث فرهنگی بشریت خواند. ۴_ بردهگیری، شکنجه و بهرهکشی جنسی از زنان: داعش زنان و دختران ایزدی را ربود و با آنها رفتاری غیرانسانی داشت. گزارشهای متعددی نشان میدهد که این زنان مورد تجاوزهای مکرر قرار گرفتند و حتی در بازارهای بردهفروشی به فروش میرسیدند. ۵_ دهها جنایت دیگر تحت عنوان اجرای شریعت: داعش به بهانه اجرای شریعت، دهها ستم دیگر بر غیرنظامیان روا داشت و صدها انسان بیگناه را قربانی کرد. جنایاتی که داعش پس از تسلط بر شهرها، بهویژه پس از تصرف موصل مرتکب شد، فراتر از هر تصور ویرانگر بود. ابر ستم و استبداد این گروه بر سر مردم بیپناه سایه افکنده بود. داعش در ابتدا خود را نجاتدهنده مظلومان نشان داد، اما خیلی زود ماهیت واقعیاش آشکار شد؛ همین وحشیگری پایههای آن را لرزاند، ساختارش را فروپاشید و سرانجام آن را به ورطه سقوط کشاند.

https://almirsaddari.com/%d8%aa%d8%ad%d9%84%db%8c%d9%84%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%ae%db%8c%d8%a7%d9%84%db%8c-%db%8c%da%a9-%d8%b9%d8%a7%d9%85%d9%84-%d9%85%d8%a3%d9%85%d9%88%d8%b1-%d9%85%d8%ae%d9%81%db%8c-%d8%b4%da%a9/ *تحلیلهای خیالی یک عامل (مأمور مخفی) شکستخورده!* *عبدان صافی* در جهان انواع گوناگونی انسانها وجود دارند اما قشر خاصی هستند که نه خودشان از عهدهی کاری برمیآیند و نه تلاش واقعی برای انجام چیزی میکنند بلکه سعی میکنند در سایهی دیگران، سایهی خود را مانند کوه بزرگ جلوه دهند. این افراد کسانی هستند که پلکان اصلی موفقیت؛ یعنی تلاش، اخلاص و پایداری را نمیشناسند اما اسیر تمایل به «ظاهر شدن» هستند و راههایی را انتخاب میکنند که با حقیقت و عزت در تضاد است. این افراد اغلب شکستهای خود را به پای موفقیت دیگران میگذارند. در قلبهایشان همیشه فضایی خالی وجود دارد که پر از احساسات حسادت، محرومیت و عقدههای ضعف است. وقتی نمیتوانند کاری انجام دهند، به بیاعتبار کردن موفقیت دیگران روی میآورند. دروغ میسازند، شایعات پخش میکنند و تلاش میکنند به خودشان بقبولانند که «من هم کسی هستم!». یکی از این افراد «سارا آدامز»، عامل سابق سیآیاِی است که در طول تمام دوران حرفهای خود هیچ کارنامهی قابل افتخاری ندارد اما بدون شرم در رسانههای اجتماعی معلومات بیاساسی در باره عملیاتهای موفقیتآمیز امارت اسلامی افغانستان علیه داعش منتشر میکند. در گذشته، تقریباً هر ادعا و سخنی که سارا آدامز در باره امارت اسلامی افغانستان مطرح کرده، دروغ از آب برآمده است اما این زن هرگز از دروغهای خود شرمسار نمیشود، بلکه هر صبح با کیسهای جدید از دروغها سر بلند میکند. شب گذشته، نیروهای استخباراتی امارت اسلامی در کابل یک سری عملیات موفقیتآمیز علیه داعش انجام دادند که در جریان آن یک کارخانه بمبسازی آنها را ویران کردند و دو تن از عناصر مهم این گروه تروریستی را کشتند. پس از انتشار خبر این عملیات، این زن آن را یک عملیات جعلی خواند و داستانی خیالی ساخت و ادعا کرد که این کمپوند تحت کنترل طالبان است!. در روزهای اخیر، این زن بهطور پیوسته ادعاهای بیاساسی مشابه تحت عناوین «روز اول، روز دوم، روز سوم و روز چهارم» منتشر کرده که همه بیاساس هستند. او برخی حوادث را که ریشه در خصومتهای شخصی یا جنایات دارد، به داعش نسبت داده است. با بررسی ادعاهای احمقانهی این پرونده، وضعیت ذهنی این زن به خوبی قابل درک است و به نظر میرسد تمام دوران مسلکی او پر از عملیاتهای جعلی و دروغ بوده است. سؤال اینجاست: آیا در این عصر پیشرفته، کسی خانه، کمپوند یا دفتر خود را به عنوان پناهگاه داعش معرفی میکند؟ و در عرض چند ساعت رسوا نمیشود؟ آیا این ادعا نشاندهنده وضعیت روانی آشفته یک زن عقدهای نیست؟ سارا آدامز ادعا کرده است خانهای که مورد حمله قرار گرفته، دفتر قطعه ذوالفقار بوده است، که کاملاً دروغ و یک افسانه خیالی است. امارت اسلامی افغانستان، داعش را دشمن مردم افغانستان و دشمن اسلام میداند و به همین دلیل اقدامات جدی و قاطعانه علیه آنها انجام میدهد. جنگ امارت اسلامی علیه داعش حتی قبل از حاکمیت مرحلهی دوم امارت آغاز شد، و این امارت اسلامی بود که در برابر فتنه مذکور مقاومت کرد و آن را از افغانستان ریشهکن نمود. اکنون نیز هر بار که این فتنه از زیر خاکستر سر برمیآورد، در همانجا له میشود. در عملیاتهای موفقیتآمیز نیروهای امارت اسلامی علیه داعش، تاکنون صدها تروریست داعشی کشته و صدها نفر دیگر دستگیر شدهاند، و تعداد زیادی نیز به پناهگاههای خود در کشورهای همسایه فرار کردهاند. موفقیتهای عملیاتهای امارت اسلامی علیه داعش نهتنها توسط کشورهای منطقه، بلکه حتی توسط مخالفان امارت و حتی سازمان سیآیاِی — که سارا آدامز در آن به عنوان عامل کار میکرد — به رسمیت شناخته شده است. حال سؤال اینست: آیا این زن از سازمان سابق خود هم بزرگتر شده است؟ چون آن سازمان عملیاتهای امارت را تأیید میکند اما این زن آنها را دروغ میخواند. امارت اسلامی افغانستان تحت فرمان یا اشارهی هیچکس اقدام نمیکند، بلکه برای کشور، دین اسلام و سعادت ملت خود تصمیم میگیرد. جنگ امارت اسلامی علیه داعش، برای نابودی یک فتنهی خطرناک و حفاظت از مردم است. همانند سایر عملیاتها، عملیات شب گذشته نیز اقدامی شجاعانه و موفقیتآمیز برای حفاظت از مردم و تأمین امنیت بود که نیازی به دروغگویی ندارد، زیرا تمام جزئیات آن مستند و مبتنی بر شواهد است. ادعاهای بیاساس و دروغین سارا آدامز نشان میدهد که چنین افرادی در واقع از داعش حمایت میکنند و برای منافع خود، این گروه را در رسانهها بزرگنمایی میکنند. زیرا اگر آنها تبلیغات رسانهای برای داعش انجام ندهند یا عملیات علیه آنها را زیر سؤال نبرند، نقششان از بین میرود و به جمع افراد بیارزش میپیوندند. به چنین افرادی پیام ما چنین است که شما پیش از این نیز در برابر ایمان، عزم و حقطلبی افغانها شکست خوردهاید، و این بار نیز از دروغ و پروپاگند بیاساس بهرهای نخواهید برد. ما این میدان را نیز با حقانیت، صداقت و ایمان خود خواهیم برد. انشاءالله.

https://almirsaddari.com/%d8%a7%d8%b1%d8%b2%db%8c%d8%a7%d8%a8%db%8c-%d8%b4%d8%b1%d8%b9%db%8c-%d8%aa%d8%a8%d9%84%db%8c%d8%ba%d8%a7%d8%aa-%d9%88-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d9%82%d8%a7%d8%af%d8%a7%d8%aa-%d8%af%d8%a7%d8%b9%d8%b4-22/ *ارزیابی شرعی تبلیغات و انتقادات داعش/خوارج علیه امارت اسلامی!* *بخش بیستوششم* *مولوی احمد علی* شیخ عبدالسلام رحمهالله و موالات: در تفسیر «احسن الکلام» شیخ عبدالسلام رحمهالله تحت تفسیر سورهٔ ممتحنه میفرماید که ولایت (همپیمانی با کفار) سه مرتبه دارد: مرتبهٔ اول: دوستی با کفار بر پایهٔ عقیده به کارهای کفر و شرک آنان، کفر است. مرتبهٔ دوم: کمک بدنی یا مالی به کفار در کارهای کفر و شرک، حتی اگر در عقیده شریک نباشد، گناه کبیره است. مرتبهٔ سوم: احترام گذاشتن به کفار، یا برگزیدن آنها بهعنوان رهبر، یا برخاستن برای اکرام آنها و مانند آن؛ این هم گناه است. همهٔ این مراتب، در نهی موجود در آیه داخلاند. فقیه العصر مفتی محمد فرید رحمهالله: فقیه العصر مفتی محمد فرید رحمهالله در کتاب «فتاوی فریدیه» در پاسخ به یک سؤال مینویسد: در افغانستان، سه نوع از مردم وجود دارند که مدعی اسلاماند: اول: آنهایی که کمونیسم و سوسیالیسم را وسیلهٔ ترقی و پیشرفت میدانند و اسلام را ـ نعوذ بالله ـ وسیلهٔ عقبماندگی و پسرفت میپندارند؛ این گروه بدون شک کافر هستند. دوم: آنهایی که کمونیسم و سوسیالیسم را باطل میدانند، ولی بهخاطر ترس و اجبار ظاهراً با کمونیستها همراهی میکنند؛ این گروه مسلمان هستند ولی هجرت بر آنها واجب است. سوم: آنهایی که فقط بهخاطر منافع دنیوی در این گروه خبیث قرار دارند، بدون اینکه عقیدهٔ آنان را بپذیرند یا مرتد شده باشند؛ اینان بدون شک فاسق و فاجر هستند. حضرت اقدس مولانا محمد ادریس کاندھلوی رحمهالله: حضرت مولانا محمد ادریس کاندھلوی رحمهالله دربارهٔ «موالات» میفرماید: سه نوع محبت با کفار وجود دارد: اول اینکه با آنها بهخاطر دینشان محبت کند، این قطعاً کفر است. دوم اینکه در دل از دین و مذهب آنها بد میبرد، ولی در امور دنیوی با آنها با اخلاق نیک رفتار میکند، این بهاتفاق علما جایز است، بلکه در حدی پسندیده نیز هست. سوم حالتی میان این دو؛ یعنی از دین آنها بد میبرد، ولی بهخاطر قرابت، دوستی یا غرض دنیوی با آنها روابط دوستانه دارد، کمک میکند یا گاه برای آنها جاسوسی میکند؛ این حالت کفر نیست ولی گناه بزرگی است. در داستان حاطب رضیاللهعنه نیز چنین حالتی رخ داده بود؛ او بهخاطر قرابت با کفار، در برابر مسلمانان به آنان کمک کرد و نوعی نیکی و احسان به آنها نشان داد. نزول سورهٔ ممتحنه برای نهی از همین نوع موالات بوده است. عبارت حضرت مولانا محمد ادریس کاندھلوی رحمهالله چنین است: "كافروں سے موالات یعنی محبت كی تين صورتیں ہیں: ايک یہ کہ ان كو دينی حيثيت سے محبوب ركھا جائے، يه قطعاً كفر ہے۔ دوسری صورت يہ ہے كه دل سے ان كے مذہب اور دين كو برا سمجھے، مگر معاملات دنیوی ميں ان سے خوش اسلوبی كے ساتھ پيش آئے، يہ بالاجماع جائز، بلكہ ايک درجہ ميں مستحسن بھی ہے۔ تیسری صورت ان دونوں صورتوں كے بین بین ہے، وه یہ کہ دل سے تو ان کے مذہب كو برا سمجھے مگر كسی قرابت يا دوستی يا دنيوی غرض كی وجہ سے ان سے دوستانہ تعلقات ركھے، اور ان كی اعانت اور امداد كرے، يا كسی وقت مسلمانوں كی جاسوسی كرے، يہ صورت كفر تو نہیں مگر سخت گناه ہے۔ حاطب ابن ابی بلتعه كے قصہ ميں یہی صورت پيش آئی كه انہوں نے اپنی قرابت كی وجہ سے كفار كی مدد کی اور ان كے ساتھ ايک قسم كا سلوک اور احسان كيا۔ سوره ممتحنہ كا نزول اسی قسم كی موالات كی ممانعت كے ليے ہوا ہے۔ (معارف القرآن، ج: ۱، ص: ۵۹۵)" مفتی اعظم پاکستان مفتی محمد شفیع رحمهالله: مفتی محمد شفیع رحمهالله در تفسیر آیهٔ زیر از سوره آل عمران: ﴿لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُوْنَ الْكٰفِرِيْنَ اَوْلِيَآءَ مِنْ دُوْنِ الْمُؤْمِنِيْنَ ۚ وَمَنْ يَّفْعَلْ ذٰلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللّٰهِ فِىْ شَىْءٍ اِلَّاۤ اَنْ تَتَّقُوْا مِنْهُمْ تُقٰىةً ۗ وَيُحَذِّرُكُمُ اللّٰهُ نَفْسَهٗ ۗ وَ اِلَى اللّٰهِ الْمَصِيْرُ﴾ (آل عمران: ۲۸) مینویسد که انواع مختلفی از ارتباط با کفار وجود دارد: ۱- موالات؛ ۲- مواسات؛ ۳- مدارات؛ ۴- معاملات. موالاة: محبت و مودّت قلبی با کفار است؛ این عمل برای مسلمان جایز نیست. مواساة: بهمعنای همدردی، خیرخواهی و رساندن منفعت به آنان است؛ این بهجز کفار حربی، با سایر کفار جایز است. مدارات: خوشرفتاری ظاهری و تعامل دوستانه با کفار؛ این نیز با همهٔ کفار جایز است، بهشرطی که هدف آن بهرهٔ دینی، مهماننوازی یا دفع شر و ضرر باشد. عبارت ﴿اِلَّاۤ اَنْ تَتَّقُوْا مِنْهُمْ تُقٰةً﴾ نیز به همین نوع مدارات اشاره دارد. معاملات: دادوستد، اجاره، اشتغال، صنعت و حرفه با کفار نیز جایز است، بهجز در مواردی که موجب زیان عمومی برای مسلمانان باشد.

https://almirsaddari.com/%d8%a7%d9%85%d8%a7%d8%b1%d8%aa-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%db%8c-%db%8c%da%a9-%d9%86%d8%b8%d8%a7%d9%85-%da%a9%d8%a7%d9%85%d9%84%d8%a7%d9%8b-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d8%aa-2/ *امارت اسلامی یک نظام کاملاً اسلامی است!* *بخش دوم* *ابو صهیب* ۶- اصل ششم حفظ تمامیت ارضی و استقلال به صورت صد در صد است. امروزه دنیا آزادی نسبی را میپذیرد؛ در سیاست خارجی، اقتصاد و امور نظامی، تعداد انگشتشماری از کشورها در سراسر جهان آزادند. در کشورهای اسلامی، مطلقاً در این زمینهها آزادی وجود ندارد. نظام اسلامی در هیچ زمینهای از دستورات بیگانگان پیروی نمیکند. ۷- اصل هفتم، امر به معروف و نهی از منکر است. نظام اسلامی هرگز بدون احتساب نخواهد بود. این اصل در حکومتداری و امور عمومی امت اجرا خواهد شد. ۸- اصل هشتم اینست که در نظام اسلامی بین حاکم و رعیت پیوند شرعی وجود خواهد داشت. حاکم تمام حقوق رعیت خود را ادا میکند و رعیت نیز در تمام امور شرعی از او اطاعت میکند. قیام علیه چنین حاکمی از نظر شرعی بغاوت محسوب میشود. ۹- اصل نهم اینست که در نظام اسلامی، نامزدی شخصی برای کسب قدرت وجود ندارد. در شریعت، کسی که قدرت میخواهد، مستحق آن شناخته نمیشود، بلکه بر اساس صلاحیت شرعی انتخاب میگردد. در نظام اسلامی، کار مسئولیت است، نه حقی که کسی ادعای آن را داشته باشد، تبلیغات کند، خود را برتر از دیگران بپندارد، هزینههای انتخاباتی انجام دهد، خسارتهایی وارد کند و سپس وقتی به مقامی رسید، بیتالمال را برای خود حلال بشمارد به بهانهای که هزینه کرده است. ۱۰- اصل دهم اینست که در نظام اسلامی، زن نمیتواند ریاست عمومی و اجرایی را بر عهده بگیرد و اگر شرایط مناسب نباشد، حتی ریاستهای فرعی و کوچک نیز برای او جایز نیست. ۱۱- اصل یازدهم اینست که در نظام اسلامی، سیاست خارجی بر اساس برادری اسلامی استوار است، مگر اینکه در منافع مشترک تعارضی پیش آید. در سیاست خارجی، مفهوم امت جایگاه بزرگ و اساسی دارد. هرگاه به دلیل بروز یک تعارض خاص یا ضرر بزرگ، محدودیتی ایجاد شود، بر اساس اولویتها به منافع مشترک نظام خود ترجیح داده میشود. این اصولی که ذکر شد، همان اصولی هستند که نظام اسلامی بر پایه آنها بنا شده است. امروزه این اصول به صورت کامل در هیچ دولت و کشوری دیده نمیشود. اگر هم باشد، یک یا نیمی از آنها به صورت نسبی وجود دارد که نمیتوان به آن نام نظام اسلامی داد. اما الحمدلله در افغانستان، این نظام اسلامی به طور کامل تحت چتر امارت اسلامی حاکم است. تعریف فوق از نظام اسلامی بر آن صدق میکند و این یازده اصل نیز همگی در آن موجود است. نامهای نظام اسلامی: در فقه و احادیث، نامهای مختلفی به نظام اسلامی داده شده است اما مفهوم همه آنها یکی است. ۱- به آن خلافت گفته میشود. دلیل این نامگذاری اینست که نظام اسلامی به نیابت از رسول الله صلیاللهعلیهوسلّم عمل میکند و رهبر آن را خلیفه یا امیرالمؤمنین مینامند. همانطور که در الموسوعة الفقهیه ذکر شده است: «الخلافة هي رئاسة عامة في الدين والدنيا نيابة عن النبي صلیاللهعلیهوسلّم » و همچنین به آن امامت کبری نیز گفته میشود. (الموسوعة الفقهية جلد ۲ صفحه ۱۹۶) ۲- نام دیگر آن امارت است. دلیل این نام اینست که امیر نظام اسلامی، حکم و فرمان اسلام را در میان مردم اجرا میکند. فقها آن را به دو نوع تقسیم میکنند: امارت عامه و امارت خاصه. «الامارة العامة هي الخلافة والامامة الکبری» (امارت عامه همان خلافت و امامت کبری است). یعنی امارت، خلافت و امامت همگی یک هدف، یک مقصد و یک معنا دارند: اجرای احکام الهی بر بندگان خدا در زمین. این است نظام اسلامی و به آن امارت گفته میشود. ۳- نام دیگر آن امامت است که به آن امامت کبری نیز گفته میشود، زیرا رهبری و هدایت مردم بر عهده رهبر نظام اسلامی است. تذکر: این نکته را به این دلیل یادآوری کردم که خوارج عصر حاضر (داعش) و هوادارانشان تلاش میکنند ذهن مسلمانان را با تبلیغات بیاساس مشوش کنند که ما خواستار خلافت هستیم و باید خلافت برپا شود. همچنین به نام امارت، انتقادهای بیجا میکنند. اما اینها همه تبلیغات خوارج است. الحمدلله امروزه حقانیت امارت اسلامی برای هر مسلمان مؤمن روشن است و بطلان این گروههای باطلگرا نیز آشکار است. این حرفهای بیمعنا چیزی جز تبلیغات پوچ نیست و همه اینها برای آنها بیفایده است.

https://almirsaddari.com/%d9%85%d8%b1%da%a9%d8%b2-%d8%b3%d8%a7%d8%ae%d8%aa-%d9%88%d8%a7%d8%b3%da%a9%d8%aa%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d9%86%d9%81%d8%ac%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%ae%d9%88%d8%a7%d8%b1%d8%ac-%d8%af%d8%b1/ *مرکز ساخت واسکتهای انفجاری خوارج در کابل ازبین برده شد* شام روز گذشته در ناحیه پانزدهم شهر کابل در نتیجه حمله بر یک مخفیگاه گروه داعش؛ دو عضو این گروه کشته شده و مقدار زیادی مواد منفجره از آنجا بهدست آمده است. منابع به المرصاد گفتهاند که این عملیات در تاریخ ۱۳ ذوالحجه (۱۹ جوزا) در منطقه قصبه مربوط ناحیه پانزدهم اجرا شده و بررسیهای ابتدایی نشان میدهد که اعضای گروه داعش خوارج در این مکان مصروف ساختن ماینها و واسکتهای انفجاری بودهاند. به گفته منابع؛ در نتیجه عملیات دو داعشی کشته شدند و همراه با مقدار زیادی مواد منفجره، واسکتهای انفجاری، پتاقی، ریموتکنترول و سایر تجهیزات؛ یک موتر نوع کرولا و اسلحه نیز بهدست آمده است. منابع میافزایند که اعضای داعش این ماینها و واسکتهای ساختهشده در این مرکز را به مناطق دیگر منتقل میکردند و در عملیاتهای تخریبی از آنها استفاده مینمودند.

https://almirsaddari.com/%da%86%da%af%d9%88%d9%86%da%af%db%8c-%d9%85%d9%86%d8%a7%d8%a8%d8%b9-%d9%85%d8%a7%d9%84%db%8c-%d8%af%d8%a7%d8%b9%d8%b4-%d8%a8%d8%ae%d8%b4-%d9%87%d9%81%d8%aa%d9%85/ *چگونگی منابع مالی داعش!* *بخش هفتم* *حجاز تمیم* تأمین مالی توسط جنگجویان خارجی شرکتجویان خارجی نهتنها باعث افزایش قدرت نظامی داعش میشوند، بلکه منابع مالی این گروه را نیز گسترش میدهند. بر اساس تحقیقات جهانی، بسیاری از این مبارزان از کشورهای توسعهیافته با وضعیت اقتصادی مطلوب میآیند و بخشی از داراییهای شخصی خود را به حمایت از داعش اختصاص میدهند. حضور و حمایت مالی شرکتجویان خارجی نقش کلیدی در گسترش و بقای داعش دارد. کمکهای مالی ارسالی توسط این افراد برای عملیات، تجهیزات و سایر فعالیتهای داعش استفاده میشود. برای جلوگیری از این تأمین مالی، همکاری جهانی، کنترل پلتفرمهای آنلاین و نظارت بر سیستمهای مالی غیررسمی ضروری است. بر اساس اطلاعات دولت آمریکا، تا ۳۱ دسامبر ۲۰۱۴، داعش حدود ۱۹٬۰۰۰ شرکتجوی خارجی از ۹۰ کشور مختلف را جذب کرده بود. این افراد نهتنها در جنگها شرکت میکنند بلکه در تأمین مالی داعش نیز نقش مؤثری دارند. بر اساس گزارشهای المجله و واشنگتن پست، تعداد برخی از اتباع آمریکایی و اروپایی که عضو داعش هستند و بهصورت عملی در فعالیتهای نظامی و مالی این گروه مشارکت دارند، به شرح زیر است: ۱- فرانسه: حدود ۱٬۷۰۰ جنگجو؛ ۲- بریتانیا: حدود ۷۶۰ جنگجو؛ ۳- آلمان: حدود ۷۶۰ جنگجو؛ ۴- بلجیم: حدود ۴۷۰ جنگجو؛ ۵- سوئدن: حدود ۳۰۰ جنگجو؛ ۶- آمریکا: حدود ۲۵۰ جنگجو. داعش از طریق شرکتجویان خارجی به روشهای زیر منابع مالی دریافت میکند: ۱_ کمکهای شخصی: بسیاری از این افراد بخشی از داراییهای خود را به صورت نقدی، کالاهای ارزشمند یا سایر اشکال دارایی به داعش اهدا میکنند. ۲_ جمعآوری زکات و کمکهای خیریه: داعش با تمسک به شریعت اسلامی، زکات را بهعنوان یکی از منابع اصلی درآمد خود معرفی میکند. شرکتجویان خارجی در کشورهای خود از ثروتمندان زکات جمعآوری کرده و به داعش انتقال میدهند. ۳_ استفاده از پلتفرمهای آنلاین: داعش از روشهای نوین مانند بیتکوین، پیپال و سایر ارزهای دیجیتال برای جمعآوری کمکهای مالی استفاده میکند. ۴_ سیستمهای مالی غیر رسمی: این گروه از طریق سیستمهایی مانند حواله نیز اقدام به انتقال پول میکند. بهعنوان مثال، در کمپ «الهول» سوریه ماهانه تا ۲۰٬۰۰۰ دالر از طریق ترکیه به حامیان داعش ارسال میشود. در اینجا نمونههایی از حمایتهای مالی شرکتجویان خارجی آورده میشود: ۱- محمد اعظم جهیپا – ۱۸۵٬۰۰۰ دالر: این شهروند ویرجینیایی حداقل ۱۸۵٬۰۰۰ دالر به داعش کمک کرده که شامل حمایت از عملیاتهای نظامی و آزادسازی زنان از کمپ الهول بوده است. وی پس از دستگیری به ۳۰ سال و ۴ ماه زندان محکوم شده است. ۲- محمد الشناوی – ۸٬۷۰۰ دالر: این فرد آمریکایی از طریق فروش جعلی پرینتر در ایبی و دریافت پول از پیپال، این مبلغ را به داعش انتقال داده است. ۳- منصور منوچهری - ۷۰,۰۰۰ (هفتاد هزار) دالر: منصور منوچهری یک تبعه ۳۳ ساله تاجیک در ۲۶ فوریه ۲۰۲۵ توسط مقامات فدرال در منطقه بروکلین نیویورک دستگیر شد. وی از دسامبر ۲۰۲۱ تا آوریل ۲۰۲۳ حدود ۷۰,۰۰۰ دالر به افراد وابسته به داعش در ترکیه و سوریه ارسال کرده بود. ۴- کمک ماهانه ۲۰,۰۰۰ (بیست هزار) دالری به اردوگاه الهول: وزارت دفاع آمریکا گزارش داد که داعش ماهانه تا سقف ۲۰,۰۰۰ دالر از طریق سیستم حواله، انتقال پول نقد و ارزهای دیجیتال از مسیر ترکیه به اردوگاه الهول واریز میکند. این وجوه برای حمایت از اعضا و خانوادههای آنان هزینه میشود. تأثیرات تأمین مالی: حمایت مالی خارجیها معمولاً پیامدهای زیر را برای داعش در پی دارد: ۱- ثبات مالی؛ ۲- گسترش جنگافروزی؛ ۳- قدرت تبلیغاتی؛ ۴- توسعه شبکهها؛ ۵- تقویت شاخه خراسان داعش؛ ۶- فعالیتهای پنهانی؛ ۷- خرید تجهیزات نظامی؛ ۸- پرداخت حقوق جنگجویان؛ ۹- مدیریت مناطق تصرفشده؛ ۱۰- افزایش تلفات انسانی؛ ۱۱- ایجاد چالشهای امنیتی برای دولتها.

https://almirsaddari.com/%d8%af%d8%a7%d8%b9%d8%b4%d8%9b-%d9%81%d8%b3%d8%a7%d8%af%da%af%d8%b1%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d9%81%d8%ba%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%ac%d8%a7-%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b1/ *داعش؛ فسادگرایان در افغانستان جا ندارند!* *احمدالله مهاجر* در شرایطی که افغانستان پس از سالها اشغال و بحران، به مرحلهای تازه از استقلال، امنیت و حاکمیت اسلامی رسیده است، گروههای افراطی و تندرو نظیر «داعش» تلاش دارند تا با ایجاد ناامنی، اختلافافکنی و خشونت، مسیر ملت مسلمان و مجاهد افغانستان را منحرف ساخته و پروژههای شکستخوردهٔ بیگانگان را از نو زنده کنند. داعش، که ریشه در اندیشههای خشن و تکفیری دارد و همواره آلت دست قدرتهای استکباری و اطلاعاتی در منطقه بوده، نهتنها هیچگونه پایگاه اجتماعی در افغانستان ندارد، بلکه در تضاد کامل با ارزشها و باورهای دینی، فقهی و فرهنگی مردم این سرزمین قرار دارد. در حالی که نظام فعلی افغانستان بر پایهٔ شریعت اسلامی استوار است و رهبری آن را علمای برجسته، مشایخ دین و حافظان قرآن بر عهده دارند، داعش با کشتار کور، افراطگرایی بیپایه و تکفیر مسلمانان، چهرهای مخدوش از اسلام ارائه میدهد که جز بدنامی برای امت اسلامی، دستاوردی نداشته است. از منظر فقه اسلامی نیز، هرگونه قیام مسلحانه و حمله علیه نظامی که مشروعیت خود را از شریعت الهی میگیرد و حاکمان آن در چارچوب دین عمل میکنند، در حکم بغاوت است. فقهای اسلامی چنین اقداماتی را نهتنها مجاز نمیشمارند، بلکه آن را مستحق برخورد قاطع و شرعی میدانند. مردم افغانستان، که سالها در برابر اشغالگران ایستاده و هزاران شهید تقدیم کردهاند، بهخوبی تشخیص میدهند که گروههایی چون داعش، در واقع ادامهدهندهٔ همان پروژههای بیگانگان هستند؛ پروژههایی که با نقاب دین اما با هدف تخریب وحدت، تضعیف ایمان، و تزلزل امنیت پا به میدان گذاشتهاند. جایگاه افغانستان امروز، جایگاه یک کشور مستقل اسلامی است که در آن نه نظامیان بیگانه حضور دارند و نه فرهنگ استعماری نفوذ دارد. در چنین سرزمینی، برای داعش و امثال آن که مروج فساد، خشونت و افراطاند، هیچ جایگاهی وجود ندارد. ملت مسلمان افغانستان همواره در دفاع از دین، وطن و ارزشهای خود هوشیار و استوار باقی خواهد ماند.

https://almirsaddari.com/%d8%a7%d8%b2-%d8%b5%d9%81%d8%ad%d8%a7%d8%aa-%d8%aa%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%ae%d8%9b-%d8%ae%d9%84%d8%a7%d9%81%d8%aa-%d8%b9%d8%ab%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a8%d8%ae%d8%b4-%d8%b3%db%8c%d9%88-2/ *از صفحات تاریخ؛ خلافت عثمانی!* *بخش سیودوم* *حارث عبیده* بین این دو قلعه (۶۰) فوت فاصله بود؛ ارتفاع دیوار داخلی (۳۰) فوت بود که برجهایی بر آن ساخته شده بودند. ارتفاع این برجها به (۶۰) فوت میرسید. ارتفاع بخش بیرونی قلعه حدود (۲۵) فوت بود و تعدادی برج بر آن ساخته شده بود که پر از سربازان بود. بهلحاظ نظامی، این شهر بهواسطه این قلعهها و آبها، از مستحکمترین و سختترین شهرهای جهان بهشمار میرفت. خداوند متعال از چهار سو دیوارها و برجهای طبیعیای به آن بخشیده بود که امکان نفوذ به آن وجود نداشت. بههمین دلیل، صدها حمله را پشت سر گذاشته بود. فراموش نشود که پیش از این، مسلمانان (۱۱) بار به شهر حمله کرده بودند. سلطان محمد فاتح آمادگی کامل برای فتح قسطنطنیه داشت. او در این زمینه معلومات کاملی جمعآوری کرده بود، نقشههای محاصره را تهیه کرده و شخصاً استحکامات شهر و قلعهها را از نزدیک مشاهده مینمود. سلطان برای تسهیل مسیر بین ایدریانوپل و قسطنطنیه اقدامات عملی انجام داد تا انتقال توپهای سنگین به قسطنطنیه آسان شود. مسیر بین ایدریانوپل تا قسطنطنیه توسط توپها در دو ماه طی شد. او توپها را به همراه سربازان در فاصله مناسب نزدیک شهر مستقر کرد. سپاه عثمانی به فرماندهی شخص سلطان محمد فاتح در سال (۸۵۷ هجری) در روز (۲۶) ربیعالاول، مصادف با (۶ آوریل ۱۳۵۳ میلادی) به نزدیکی قسطنطنیه رسید و نیروهایش را یکپارچه کرد. تعداد تمام سپاه پنجاه و پنج هزار و دوصد نفر بود. سلطان برای آنها سخنرانی پرشوری ایراد کرد و در آن از اهمیت فتح قسطنطنیه، برتری لشکر و رهبری آن یاد کرد. سلطان همچنین گفت که با این پیروزی، عزت و عظمت به مسلمانان خواهد رسید. این سخنان را با عبارات خاصی بیان کرد که فریادهای تکبیر مسلمانان در هوا پیچید و تمام سپاه از خداوند خواستار فتح این شهر شدند. در این لشکر، بسیاری از علما حضور داشتند که دوشادوش سربازان برای جهاد در راه خداوند آمده بودند. حضور علما، شور و اشتیاق لشکر را بیشازپیش تقویت کرد. هر سرباز بیتابانه منتظر نبرد بود تا وظیفه خود را در این جنگ ادا نماید. در روز دوم، سلطان لشکر را به گروههای جداگانه تقسیم کرد و آنها را روبروی دیوارهای بیرونی شهر قرار داد. او لشکر را به سه گروه بزرگ تقسیم کرد و محاصره را از جهات مختلف تشدید نمود. یک لشکر نیز پشت این سه گروه بهعنوان نیروی پشتیبان تعیین شده بود تا در صورت نیاز به کمک آنها بیاید. در مقابل استحکامات، توپها را در موقعیتهای مشخصی مستقر کردند. در میان این توپها، توپ سلطانی برتر بود که بسیار بزرگ و سنگین بود. این توپ روبروی دروازه توپقاپی (طوب قاپی) شهر قرار داده شد. تعدادی از افراد را در نقاط مرتفع نزدیک شهر گماشتند تا بر روند جنگ نظارت کنند. در آبها، کشتیهای عثمانی اطراف شهر را محاصره کردند اما بهدلیل زنجیر بزرگ، این کشتیها نتوانستند به شاخ طلایی برسند. کشتیهایی که به جلو حرکت کرده و تلاش ورزیده بودند نزدیک شوند، نابود شده بودند. البته کشتیهای عثمانی در دریای مرمره بر جزایر امراء پیروز شده و آنها را تصرف کرده بودند.

https://almirsaddari.com/%d9%85%d8%b2%d8%a7%db%8c%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d9%85%d8%b1-%d8%a8%d9%87-%d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%88%d9%81-%d9%88-%d9%86%d9%87%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%85%d9%86%da%a9%d8%b1-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d9%85%d8%a7/ *مزایای امر به معروف و نهی از منکر در امارت اسلامی!* *ولید ویار* امارت اسلامی افغانستان بهعنوان یک نظام کاملاً اسلامی و مسئول در برابر خداوند و ملت، همواره تلاش داشته است تا برای مردمی که از آغوش سیاه دههها جنگ بیرون آمدهاند، راهی به سوی صلح، امنیت و خوشبختی باز کند و زخمهای جسمی و روحی جنگ را التیام بخشد. بههمین منظور، راهکارها و نهادهای گوناگونی را بهکار گرفته است. یکی از این نهادها که در چارچوب یک وزارت بزرگ و مهم فعالیت میکند، وزارت امر به معروف و نهی از منکر و سمع شکایات است؛ فعالیتها و عملکردهای این وزارت از روز تأسیس تاکنون مشهود بودهاند. این وزارت در شهرها، ولسوالیها و قریهجات پیامها و سخنان خیر و نیکی را ارائه کرده و از طریق راهنماییها، برنامههای تعلیمی و رفتار نیکو، رهنمودهای دینی و الهی را توسط محتسبان خود به مردم منتقل کرده است. امارت اسلامی بهعنوان نظامی متعهد به راه نیکی، حتی پیش از پیروزی و حاکمیت دوم نیز در جبهههای سخت و داغ جهاد و مبارزه، این کار خیر را رها نکرده بود. بههمین منظور، در چارچوب تشکیلات مشخص، کمیسیونهای جداگانهای برای هر بخش تعیین کرده بود تا بر اذهان مردم کار کرده و جنگ فکری و ذهنی غرب و اشغالگران را که در لباس دوستی و برادری و با حملات فرهنگی بر نسل جوان آغاز کرده بودند، خنثی سازد. ۱-: ارائه تصویری نیکو از اسلام و نظام: امارت اسلامی نظامی شرعی است که همه امور خود را بر پایه فقه حنفی به پیش میبرد. این نظام در پرتو تعهد به پروردگار و مردم عزیز کشور تأسیس شده تا خدمت کند و به ارزشهای اسلامی پایبند بماند. دعوت و راهنمایی به سوی کارهای نیک، مسئولیتی دینی برای آن به شمار میرود. وعده داده است که از شریعت پاسداری خواهد کرد. یکی از راههای این پاسداری، آگاه نگه داشتن دائمی مردم از دین و ارزشهای دینی است. زمانی که محتسبین امر به معروف مسئولیت دینی خود را بهخوبی انجام دهند، هم دین مبارک اسلام و هم نظام اسلامی تصویری نیکو پیدا میکنند. ۲-: تعهد به شعائر و ارزشهای اسلامی: با اجرای امر به معروف، وابستگی مردم بهعنوان یک جامعه اسلامی به شعائر و ارزشهای دینی تقویت مییابد، توجه آنها به دین جلب میگردد و جامعهای آگاه از دین پدید میآید که با این آگاهی، تبعیض و اختلاف از بین میرود، هیچکس نمیتواند آنها را به نام قوم، زبان یا منطقه تقسیم کند. هم در میان مسئولان و هم در میان مردم، تعهد ایمانی به دین و شعائر دینی پدید میآید. ۳-: آشنایی جوانان با دین و فرهنگ اسلامی: در طول بیست سال اشغال، بُعد فرهنگی و فکری اشغال بیشتر متوجه جوانان و نسل نوین بود. بههمین دلیل دهها ابزار و وسایل گروهی را بهکار گرفتند تا جوانان را از فرهنگ و اندیشه اسلامیشان دور کرده، به ارزشهای غربی و آمریکایی متمایل سازند، تاریخ خود را فراموش کرده و در عوض، درخشش ظاهری پیشرفت غرب را بپذیرند. بنابر این، برای از بین بردن این تأثیرات و بیدار ساختن از این خواب نامناسب، موضوع امر به معروف بسیار مهم است و در عصر حاضر از هر چیز دیگری باارزشتر است. ۴-: تبلیغ واقعی دین و جلوگیری از تهاجم فرهنگی: چنانکه پیشتر نیز اشاره شد، زدودن تأثیرات فرهنگی اشغال، کاری آسان نیست بلکه پروسهی بلندمدت است. رسانههای غربی و تبلیغات منفی مقامات فراری جمهوریت همچنان ادامه دارند. از اینرو لازم است رسانههای امروزی افغانستان نیز برای بیان حقیقت و انجام امر به معروف، مسئولیت دینی و ملی خود را ادا کنند. خوشبختانه این کار را انجام دادهاند، برنامههای دینی افزایش یافته، برنامههای علمی و تعلیمی وزارت مربوطه اجرا میشوند و هنگامی که ذهن مردم برای پذیرش این حقیقت آماده گردد که نگهبانی از دین فقط وظیفه نظام نیست، بلکه مسئولیتی فردی برای هر شخص در برابر دین است و کشور خانه مشترک همه است، آنگاه به کارهای ناپسند و منکرات «نه» میگویند. در دوره جمهوریت، وقتی فردی در شهر یا حتی ولسوالیهای دوردست قدم میزد، از چهرهها، پوشاک و ظاهرهای متنوع مردم چنین برداشت میشد که این جامعهای افغانی نیست. بهویژه جوانان به هر نوع تقلیدی اهمیت میدادند و هرگونه که میخواستند، ظاهر میشدند. اما امروز الحمدلله، به برکت امر به معروف، در چهرهها و پوشاک تغییرات چشمگیری آمده است و تصویری زیبا از یک جامعه اسلامی ارائه میشود. در پایان، یکبار دیگر باید تأکید کرد که امر به معروف یک مسئولیت فردی صرف نیست، بلکه هر فرد جامعه باید این وظیفه ایمانی را تا حد توان انجام دهد. سکوت در برابر کارهای ناپسند راه را برای ظلم دیگری باز میکند. همانطور که وزیر محترم این وزارت در آخرین سفرش به هرات با لحن گلایه و شکایت گفت که روحانیان و علما در این عرصه همکاری نمیکنند. سخن وزیر درست است، یک دست صدا ندارد. علما و افراد عادی مسئول باید بهطور مشترک با ناهنجاریها و بدبختیها مبارزه کنند و امر به معروف را مسئولیت دینی خود بدانند.

خبر عاجل: منابع امنیتی به المرصاد گفته اند که عملیات بر مخفیگاه داعش خوارج در منطقه قصبه نزدیک میدان هوایی کابل جریان دارد جزئیات بعداً...