
Afghanistan Young Generation Organization
January 25, 2025 at 05:27 AM
شماره ۱۷
دلنوشته : ذکیه عزیزی
بیندیش و اقدام کن!
روزگار نافرجام روزی عجیب حسی را بر دلم رقم زد ، دلم منجمد شد از هر حسی !؟
اندیشه های مکرر در جهت رشد و پیشرفت من را متعهد بر آن کرد با خویش عهد ببندم دیگر وقت کشی ممنوع!
با ایده های درونیت هماهنگی کن و جلو برو ...
تصمیم بر آن شد به خویش تلنگر بزنم. مم بعد خاص برای خود و رویاهام زندگی کنم و بس, قشنگ و بدون هراس و تردیدی بی خبر از این و آن ادامه بدهم نه دنبال کسی باشم و نه بهر انتقام و عداوت به کسی وقت ر تلف کنم.
خاص به رویاهام تمرکز داشته باشم فهمیدم اما خیلی دیر وقت گذاشتن به آن عده افراد که منوط
بر زندگی و هم مسیر با من نبودند،ارزش گذاری به برنامه ها و صرف کردن اوقات ام پای چیزای که ربطی به اهداف و رشد فردی من نداشت ،صرف کردم. تا چه حد در ظلمت و جهل غوطه ور باشم سازگاری با محیط که هیچ نفعی در قبال نداشته بلکه آسیب زا هم بود فرو رفته بودم،ایده های به ذهنم خطور کرد با تنبیه کردن جز بدبختی و سلب آرامش هیچی در کار نیست !؟
از درون آوای به سمع ام زمزمه شد اشکالی ندارد
عزیز میتوانی از حالا آغاز گر باشی ...
آنچه که به تو گذشته درس بگیر و تجربه بدان ، زمانی بود که همه امید ها از دلها بر چیده شد درب مکاتب و دانشگاه ها به روی قشر اناث مهر زدند، محدود به یک مکان خاص «خانه » خاص شده بودیم .. پرداختم به مطالعه رمان های عاشقانه ،تراژیدی ، تاریخی، و کتاب های غیر داستانی و علمی ،باعث بیداری رویاهای دیرینه ی ذهنم شد ،( نویسندکی )اما چطور بتوانم این
استعداد ر شگوفا و پویاتر بسازم بدون هیچ گونه تفکری قلم بر دست نشاندم و آغاز کردم به واژه نگاری روی لایه های سفید دفترچه ام در اوایل خیلی حسی عجیب داشتم با نوشته و داستانک های که با ایده ی خودم خلق میکردم. با نوشتن توانستم از انبوهی درگیری و نابسامانی ،فکری و ذهنی به فرسخ های بلند به سمت آرامش خویش را بیابم.
بعد از مدتی نه چندان دور درک کردم معنای واقعی این واژه را (همیش روی خود و ایده هایت حساب ببر!؟) هیچ احدی مسوولیت زندگی و موفقیت شما را به دوش ندارد جز خویشتن ...
#ذکیه_عزیزی
❤️
👍
34