
Afghanistan Young Generation Organization
February 22, 2025 at 04:09 AM
شماره ۲۴
دلنوشته
نخِ سر نوشت
نویسنده شکیبا احمدی
انگار نخِ سفید از سرنوشتم گم شده، و یا با نخِ سرخ گره خورده؛ غمها همه مرا بهسردی میکشد ومن... من طلسم نخِ سرخ را باطل کردم و نمیدانی که چقدر خوشحالم بابت دوباره یافتن نخ سفید زندگیم. میخواهم همه پارهگیها را عشق، لبخند، امید ببافم! آسمان آبی و همیشه صاف شبهایش پرستاره و مهتابش تابان، ببافم رنگین کمان عشق را در آسمان زندگیم رنگ و جلال تازه بدهم که هر رنگش منبع از عشق باشد و صفا! میخواهم حرکت کنم، بهجادههای امید که آخرش بهسمت ساحل خوشبختی منتهی شود وآنجا پیاده شده فانوس آرزوهایم و مرغزندانی درونم راپرواز دهم برود در پاکترین هوا سیر و گردش کند از این کرهای خاکی که جهنمِ بیش نیست! او را آزاد میکنم و وادارش میکنم تا من را ترک کند و برود جای که رهای تاوانی ندارد؛ میخواهم دیگر حبس نباشد بلبلِ خوشخوانِ دلم ارانهای عشق سر دهد، با سرود دوستی و همدلی میخواهم همه را آزاد کنم همهِ وجودم را وهمهِ احساسات همه حسهای حبس شدهام را آزاد کنم. همه چیز که آروزیش داشتم را انجام دهم همه حسرت و ایکاشها را در عالم خیال بهشد مبدل گردانم. من آزادم و آزادم از همه بند و قیدهای روزگار آزادم از طلسم نخِ سرخ اکنون زمان آن است که رویاهایم را پیدا به واقعیت تبدیل کنم، حالا من شادم و خرمتر از فصل بهارم چون بارانی از عشق بیکران الهی بر قلب و روحم باریده و مرا غرق در دریایی خوشبختی گردانده است! اکنون زمانی است که دیگر نه خیال ببافم و نه رویا، بلکه همهِ خیالاتم همهِ رویاهایم را واقعیت بخشم. واین ناممکن نیست، میخواهم همه خالیگاهها را پر کنم، شب و روز را یکی کنم آسمان شاهد وصال آفتاب و مهتاب باشد و زمین شاهد خوشبختی من، من دوباره یافتم آن گم شدهام را دوباره رسیدم بهنخِ سفید زندگیمدوباره یافتم و همه طلسمها را باطل کردم.
❤️
👍
😂
😢
19