بلوچستانءِ اُستمانءِ گل(حزب مردم بلوچستان)
February 11, 2025 at 11:44 PM
برنامه و اساسنامهی حزب مردم بلوچستان
مصوب پنجمین کنگره بتاریخ: ژوئن 2024
بخش اول:
متن کامل برنامهی حزب مردم بلوچستان
مقدمه:
جغرافیای بلوچستان، سرزمینی که مردم بلوچ طی ھزاران سال در آن زیسته وآفرینندهی ھویّت تاریخیِ خویش گشتهاند، در طول تاریخ ھمواره تحت حاکمیت آنان بوده است. بخشی از بلوچستان که “بلوچستان غربی” نام گرفته است، با مرزکشى ژنرال انگلیسی گُلداِسمیت در سال1871، رسماً ضمیمهی “ممالک محروسهی” قاجار در ایران گردید. پس از جنگ جھانی اول و کودتای انگلیس در سال 1921 و روی کار آمدن حکومت پھلوی، دوست محمد خان باران زھى حاکم بلوچستان، در سال 1928 پس از شکست از قشون رضاشاه پھلوی دستگیر و به تهران منتقل واندکی بعد در آنجا اعدام شد. بدینسان بلوچستان “تصرف” گردید و از آن زمان تاکنون، نگاه و برخورد حکومتھای تمامیتخواه ایران با مردم بلوچ ھمواره نظامی، امنیتی و استعمارگرانه بوده است. رژیم پهلوی با چنین نگاھی، بخش بزرگی ازجغرافیای بلوچستان را به بھانهی وسعت زیاد آن تجزیه و ضمیمهی استانھای همسایه گردانید. سیاستی که اکنون توسط رژیم جمھوری اسلامی ایران تحت عنوان “آمایش سرزمینی” دنبال میشود و هدف از آن تجزیهی بلوچستان به چند استان و تضعیف یگانگی و وحدت تاریخیِ مردم بلوچ درجغرافیای بلوچستان است. با توجه به اھمیت استراتژیک بلوچستان، رژیم جمھوری اسلامی ایران در قالب پروژهی “توسعهی سواحل مکُّران”، با شهرک سازیها و اسکان غیربومیان شیعه مذهب، به تخریب منازل و تصرف اراضی مردم بومی توسط نھاد مافیایی-رانتی”بنیاد مسکن” در مناطق ساحلی بلوچستان پرداخته و به سیاست “آمایش جمعیتی” بلوچستان با هدف به اقلیت در آوردن مردم بلوچ شدت بخشیده است.
حاکمیت تمامیتخواه جمھوری اسلامی ایران نه تنها وضعیت مردم بلوچ رابھبود نبخشیده است بلکه با تشدید مناسبات استعمارگرانه و نگاه نظامی- امنیتی وتشدید سیاستهای تبعیضآمیز خود، بلوچستان را به منطقهای شبه جنگی تبدیل نموده است. رژیم جمهوری اسلامی ایران با بازداشت، شکنجه، اعدام و کشتارھای فراقانونی از جمله کشتار روزانهی سوختبران بلوچ و قتل عام نمازگزاران جمعههای خونین زاھدان و خاش در سطح “جنایت علیه بشریت” نیز عمل نموده است. لازم به ذکر است که در دوران جمھوری اسلامی علاوه بر تشدید ستم ملی، بر شدت ستم مذهبی در راستای شیعه گستری نیز افزوده شده است.
رژیم جمهوری اسلامی برای اجرای بلامانع سیاستھای بلوچ ستیزانهاش، آتش به اختیارترین نیروھای سرکوبگر نظامی و امنیتیاش را با “مصونیت قضایی” نانوشتهای به بلوچستان گسیل داشته است تاکنشگران تبعیض ستیز و حق طلب و برابری خواه بلوچ را تحت عناوین گوناگون دستگیر، زندانی، شکنجه و اعدام نمایند. نتیجتاً و بنا بر گزارشهای نھادھای بین المللی حقوق بشری، بالاترین آمار بازداشتھا، زندان و شکنجه و کشتارھای خیابانی و اعدامهای جمعی انتقام جویانه و فراقضایی در سراسر ایران و اخیرا در جھان متعلق به مردم بلوچ میباشد.
آثار ویرانگریک قرن تسلط استعمارگرانه و سلب “حاکمیت ملى مردم بلوچ” و اِعمال سیاستهای به شدت تمامیتخواھانه و شوونیستی-فاشیستی حکومتهای مرکزی بر ابعاد مختلف زندگی مردم بلوچ و جغرافیای بلوچستان کاملاً مشهود است. بلوچستان از داشتن زیرساختھاى اقتصادى، آموزشی، بھداشتی و فرھنگی عامدانه محروم گشته است. بر اساس آمارھاى رسمى دولتى، در مقایسه با سایر نقاط ایران، بیش از هفتاد درصد جمعیت مردم بلوچ در فقر مطلق بسر میبرند. ھماکنون بلوچستان بالاترین میزان فقر، بیکارى، بیمارى، اعتیاد و بازماندگی کودکان از تحصیل را در ایران دارد.
در راستای اجرای سیاستهای آمایش جمعیتی، طبق آمارھای رژیم بالای 400000 نفر (نزدیک به 10٪ از جمعیت ھم اکنون مردم بلوچ) فاقد شناسنامه میباشند و در نهایت فقر و فشارهای سازمانیافته دولتی، زندگی حاشیه نشینی را اختیار نموده و محروم از خدمات دولتی از جمله آموزش، درمان و کار و تجارت میباشند.
اِعمال سیاستھای “تغییر بافت جمعیتی” و “همانند سازی اجباری” به نفع یک ملت، یک زبان و یک فرھنگ، هویت زدایی و”نسل کُشی آرام” یک ملت تاریخی است. سرعت بخشیدن به اجرای سیاست خشونت آمیز خلع ید مردم بلوچ از مالکیت املاک مسکونی، زراعی و تجاری، بویژه در مناطق ساحلی و شھرھای بزرگ بلوچستان، بیانگر تشدید سیاستھای بیرحمانه و استعمارگرانهی رژیم حاکم بر ایران، علیه ملت بلوچ میباشد.
با توجه به ستمهایی که مختصراً به آنها اشاره رفت، راه برون رفت از این معضلات، بالا بردن سطح دانش و آگاهی سیاسی، تقویت همبستگی ملی و مبارزهای ھمگانى و سازمان یافته در میان مردم بلوچ برای دستیابی به حق تعیین سرنوشت خود، و استقرار “حاکمیت ملی دموکراتیک مردم بلوچ” در جغرافیای بلوچستان میباشد.
حزب مردم بلوچستان در راستای تأمین حق حاکمیت ملی و دموکراتیک مردم بلوچ در جغرافیای بلوچستان، با توجه به شرایط سیاسی، اقتصادی، منطقهای و بینالمللى، وبر پایهی اعتقاد به اصل همزیستی مسالمتآمیزمیان ملتهای برابرحقوق، پس از سرنگونی جمھوری اسلامی ایران، استقرار جمھوری فدرال، دموکراتیک و سکولاردر ایران را در راستای تأمین نسبیِ “حاکمیت ملی- دموکراتیک ملل ساکن در ایران، ارزیابی میکند.
رسیدن به حق حاکمیت ملی ملتهای خارج از حاکمیت سیاسی در ایران، در گرو مبارزهی مشترک مدنی خشونت پرهیز، با داشتن حق دفاع مشروع، و ھمراهی آن بخش از اپوزیسیون است که حق حاکمیت و برابرحقوقی ملتهای ساکن ایران رادریک سیستم جمھوری فدرال، دموکراتیک و سکولارمیپذیرند.
https://whatsapp.com/channel/0029VaDymhm9RZARzRmApz0D