*⭕ دغدغه های مسعود* ( پارودی « غیرواقعی ـ غیرقابل استناد، صرفاً طنز») 🔖یادداشت: پنجشنبه، ۹ اسفند صبح رفتم پنجمین مجمع ملی دیوان محاسبات. خیلی روی صرفه‌جویی تأکید کردم و گفتم قطره‌قطره جمع گردد. اگر ده‌درصد صرفه‌جویی کنیم حاصلش می‌شود چندین میلیارد دلار صرفه‌جویی که می‌توانیم وسط این شرایط تحریم‌ به یک زخمی بزنیمش. امروز فاز دوم سفر استانی‌ام به تهران بود. با جمعی از وزرای مربوطه راهی شدیم. درست است در تهران هستیم اما نمی‌شود که از فهرست [سفرهای استانی] حذفش کرد. خوبی‌‌اش این است که پرواز و تشریفات استقبال و بدرقه هم ندارد. در چند نوبت هم می‌توان انجامش داد. از نمایشگاه شرکت‌های دانش‌بنیان در پارک علم و فناوری در احمدآباد مستوفی دیدن کردم. اگر فرصت می‌شد دلم می‌خواست سری بزنم و فاتحه‌ای برای مرحوم دکتر [محمد] مصدق بخوانم. مطمئنم از چند روز پیش که [مصطفی] میرسلیم گفت «چه کسی گفته نفت حق مردم است؟» روح آن مرحوم [بیشتر از همیشه] در عذاب است. در نشست با فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان غرب استان تهران گفتم شرمنده مردم هستیم که امسال مجبور شدیم گاهی برق را قطع کنیم. قول دادم شرایط کاری آنها تسهیل و موانع از سر راه‌شان برداشته شود تا تولید در کشور رونق بگیرد. سرزده رفتیم به یکی از محلات رباط‌کریم و با مردم صحبت کردم. کلا سرزده رفتن را دوست دارم، باعث می‌شود همه خودشان باشند و تدارک زیادی نبینند و حتی گاهی در را هم باز نکنند. امام جمعه اسلامشهر در سخنرانی‌اش گفت که من در ایام انتخابات گفته‌ام قیمت دلار دست دولت است. حرفش را قطع کردم و گفتم چنین چیزی نگفته‌ام. گفت کلیپش هست که گفته‌اید. گفتم نشان بدهید. کسی نیامد نشان بدهد. گفت خودم می‌فرستم اما تا الان هنوز چیزی نفرستاده. در جمع مدیران دستگاه‌های دولتی جنوب غرب تهران گفتم خط قرمز ما معیشت مردم [اگر چیزی از آن باقی‌ مانده باشد] است. درباره عزم جدی دولت برای قاچاق سوخت هم حرف زدم. این را هم گفتم که ما نگفته‌ایم مذاکره نمی‌کنیم، اما قرار هم نیست مقابل قلدرها سر خم کنیم. چند نفر برای بخش اول حرفم دست زدند، چند نفر هم برای بخش دوم می‌خواستند تکبیر بگویند. اختلاف نظر حاکم درباره این موضوع را از روی همین برخوردها هم می‌شود فهمید. به مرکز خیریه ریحانه‌النبی اسلامشهر سر زدیم. البته تا ما برسیم آنجا خبر رسیده بود و برایم گل آماده کرده بودند. شرمنده شدم. با توان‌یابان این مرکز حرف زدم. یکی از بچه‌هایشان هم برایم تصنیف قشنگی خواند: «چون نسیم نوبهار بر آشیانم کن گذر/ تا که گلباران شود کلبه ویران من». خیلی با احساس خواند. تحت تأثیر قرار گرفتم. خدا کند بتوانیم به کلبه همه مردم رونق و صفا را برگردانیم. در مجموع امروز اتفاق خاصى نيفتاد جز اينكه طرفداران پرسپوليس خيلى خوشحال شدند. اگر هوا همین‌طور [تمیز] بماند شاید فردا یک سر بروم کوه. حرف و حدیث‌ها درباره استیضاح عبدالناصر [همتی؛ وزیر اقتصاد] ادامه دارد. إن‌شاءالله در نهایت وفاق و آرامش [از این مسأله] عبور می‌کنیم. ┄┅═✧❁✧═┅┄ *🔖کانال واتساپی دریاکنار* را فالوو نمایید 👇👇👇 https://whatsapp.com/channel/0029ValZ7HuBVJkyu3QHDV1I ┄┅═✧❁✧═┅┄ 🌊 *دریاکنار از نشریات با سابقه کشور* 🆔 @daryaaknar 🌐 http://daryaaknar.ir/ 📲https://wa.me/989211487009