🧿*دغدغه های مسعود ( نه چندان جدی )* یک‌شنبه، ۵ اسفند امروز، مراسم تشییع سیدحسن نصرالله بود که در بیروت برگزار شد. من خودم هم حاضر بودم که به بیروت بروم، اما پروتکل می‌گوید که دعوت رسمی باشد، عین چیزی که در عراق تجربه کردیم. قرار شد از طرف دولت عراقچی [وزیر امور خارجه] برود، از طرف رهبری هم آقای اختری و چند نفردیگر رفتند مثل آقامجتبی. قالیباف هم رفت، خدا را شکر نبیه بری [رئیس مجلس لبنان] خودی است و ارتباطات را می‌فهمد. ما هم وقتی دیدیم که مراسم بیروت را نتوانستیم برویم، گفتیم چیزی شبیه راهپیمایی اربعین راه بیاندازیم و در همین [مصلای] تهران مراسم گذاشتیم. در هیأت دولت هم در مورد حزب‌الله حرف زدم. مراسم تشییع نصرالله باعث شد که تلویزیون هم از ظریف دعوت کند. ظریف علیه بشار [اسد، رئیس جمهور مخلوع سوریه] حرف زد که دیگر در محور مقاومت نبود. فعلا روابط‌مان با طرف سوری را داریم تقویت می‌کنیم، باید ببینیم که چه می‌شود. ما با کسی سر جنگ نداریم. به نظرم وقتی [جوزف عون] رئیس جمهور لبنان به قالیباف این‌جوری گفته که لبنان از جنگ‌های دیگران در سرزمین خود خسته شده، باید همین را می‌گفت. به قالیباف گفته بودم که از آقای عون از طرف من دعوت کند که به اینجا بیاید. شاید این‌جوری روابط ما با دولت لبنان بهبود بیشتری پیدا کند و هرچند هیچ کسی جای حزب‌الله را برای ما پر نمی‌کند، اما خب اینها هم به قول حضرت علی یا برادر ما هستند یا شبیه ما در خلقت [اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق]. امروز در جلسه هیأت دولت به اتابک [وزیر صنعت، معدن و تجارت پس از ارائه گزارش در مورد وضعیت وزارتخانه] گفتم که این وضعیت خودروها را درست کن. ما قبل از انتخابات در مورد این گرانی خودرو زیاد صحبت کردیم، اما الآن فقط یک واگذاری نصفه و نیمه ایران‌خودرو، آن هم در بخش مدیریتی داستانی شده است. صبح هم رفتیم همایش [آیین اختتامیه ۳۸اُمین جشنواره بین‌المللی و ۲۶اُمین جشنواره جوان]خوارزمی. الآن که درگیر بهبود کیفیت مدارس هستیم، باید برای بعد از مدرسه و وضعیت دانشگاه هم فکر کنیم. گفتم به دنبال نسل ۳ و ۴ دانشگاه باید بود. این چند وقت خیلی در مورد دغدغه‌های من صحبت شد. آقای فاضل میبدی گفته بود که مهم‌ترین دغدغه‌های مسعود باید گرانی و تورم باشد. از آن‌ور، یوسف [پزشکیان] می‌گوید که [کانال] دغدغه‌های مسعود، دغدغه‌های مسعود [پزشکیان] نیست. با خودم گفتم که به مردم اینجوری کد می‌دهم که دغدغه‌ها را چقدر جدی می‌دانم. خاطره‌ای از جوانی خودم گفتم که اهل درس خواندن نبودم، چرا که درد و دغدغه‌ای نداشتم، اما زمانی که به سربازی رفتم، وضعیتی برایم پیش آمد که دغدغه پیدا کردم و بعد از آن برای فردی مثل من که حتی خواندن ۱۰ صفحه کتاب سخت و دشوار بود، درس خواندن آسان شد و به نمره کمتر از ۲۰ هم فکر نمی‌کردم. @Masouds_concerns https://whatsapp.com/channel/0029VaWPevlCBtxEmD8aaz2f