
فرهیختگان
February 20, 2025 at 09:05 AM
🔴ژست واقعی بورژوازی چه شکلی است؟
سیدجواد نقوی، خبرنگار فرهیختگان نوشت:
🔹 در قصههایی که از گذشته برای ما به ارث رسیده، وجه درسگیری از تاریخ بسیار مهم است. ما باید تاریخ را به مثابه عبرتآموزی برای آینده بخوانیم تا بتوانیم بحرانهای آینده را حل کنیم و وضعیت مطلوبی را برای زیستن فراهم کنیم. امروز که این متن را مینویسم درواقع سرعت تحولات به شکل عجیبی به شدت بالا رفته، اما آنچه بسیار عجیب است، تحولات جهانی است. هنگامی که جنگ بین روسیه و اوکراین شکل گرفت، اولین پرسش درباره آینده جهانِ پساجنگ بود. آنجا دو نحله «آمریکادوست» و «روسیهدوست» با هم در حال جدل بودند و مدام به یکدیگر وعده شکست سخت را حواله میدادند. در پس این شکست سخت، نابودی یک گروه یا ایده بود که شکل میگرفت؛ یعنی به زودی آمریکا یا روسیه در پس این جنگ به وضعیت بحرانی دچار خواهند شد. بسیاری هم در تلاش بودند که از زلنسکی یک رهبر چگوارایی با اندیشههای بورژوازی خلق کنند. تمام این جدلها و تلاشها بیثمر بود؛ چراکه آمریکای ترامپ با روسیه پوتین در حال مذاکره است تا به توافقی برای پایان جنگ برسند. این اقدام بسیار عجیب در پس آن جنگهای ایدئولوژیک را شاید هیچکدام از نیروهای طرفدار دو کشور پیشبینی نمیکردند. یعنی تصور نمیشد اوکراین به این سادگی وارد چرخه معادلات شود و خود این کشور و مردمش از موضوعیت خارج شوند؛ این یعنی تمام آنچه تصور میشد شکل بگیرد، درست نبوده و به صورت دیگری همهچیز در حال شکلگیری است.
🔹 کتاب «دیدار دوباره در کافه اروپا» اثر اسلاونکا دراکولیچ، نویسنده معروفی که در ایران او را با کتاب «کمونیست رفت و ما ماندیم و حتی خندیدیم» میشناسند.
🔹 اما آنچه دارای اهمیت است کتاب دوم او یعنی کتاب «دیدار دوباره در کافه اروپا» است که بعد از 30 سال نوشته شده. یعنی دراکولیچ بعد از 30 سال مجدداً به همان کافه و مناطق میرود تا ببیند آیا آن تخیلات و رؤیاها به تحقق رسیده است یا نه؟ دراکولیچ در این کتاب نشان میدهد نه تنها رؤیا و آرزوهای جامعه آنجا به نتیجه مثبت ختم نشده، بلکه بسیاری از کشورها مثل یوگسلاوی دچار جنگهای شدیدی شدهاند و کشورهایی مثل بوسنی فعلی یا اوکراین در شرایط اصلاً خوبی نیستند و مردم و آرزوهایشان با آنچه تحققیافته فاصله بسیار دارند و به شدت ناامیدند. به نظر میرسد آنچه در پس کتاب واتسلاو هاول به شدت نادیده گرفته میشود، فقط جنبه زیباشناختی و جذاب نشان دادن مبارزه نیست؛ حاصل آن مبارزات و یا تلاشها آیا به نقطه مثبتی رسیده است؟ دو مثال برای بهتر شدن فهم این عدم موفقیت را میتوان بیان کرد: اولی در دل کتاب دراکولیچ هست.
🔹 او میگوید چند روز قبل از جنگ در یوگسلاوی آنچه در تفکر یکی از اهالی آنجا و دغدغه اصلی او بود، تعویض پرده خانهاش بود. آن اتمسفر رؤیاپردازانه هیچگاه فکر نمیکرد در فردای پایان شوروی جنگ داخلی و کشتار بیرحمانه شکل بگیرد. هنگامی که جنگ شکل میگیرد، او اصلاً خانهای ندارد که دیگر پردهای برای آن سفارش دهد. این همان دیوار ترسناک واقعیت است که دراکولیچ قصد دارد به ما نشان دهد خطر وسیعی در کمین تمام جوامعی است که دور از واقعیت در تخیلات لیبرالی برساختشده خودشان زندگی میکنند! مثال دوم که در کتاب دراکولیچ نیست و همه ما با بهت در حال تماشای آن هستیم، وضعیت زلنسکی و اوکراین است که قرار بود خط مقدم مبارزه با پوتین و روسیه تمامیتخواه! باشند و با شکست پوتین افقهای فکر ناتو و لیبرالیسم در روابط بینالملل را ثابت کنند و از زلنسکی و مردم اوکراین قهرمانان تاریخی خلق کنند اما با توافقات ترامپ و پوتین آن هم بدون حضور نماینده مردم اوکراین نشان میدهد که صحنه واقعیت خیلی مهلکتر از کتابهایی است که امثال هاول نوشتهاند. اوکراین و سرنوشت زلنسکی با جنگ و حجم وسیع خرابیها و تصرف خاکش به دست سربازان پوتین و سرآخر توافق بر سر این کشور که مثل یوگسلاوی یا افغانستان یا سوریه یا لیبی در جنگ قدرتها در قرن بیستویکم نابود میشود، نشان میدهد دیوار واقعیت به شدت ترسناکتر از ترویج اندیشههای بورژوازی و لیبرالی است و این اتفاقات به ما نشان میدهد در لحظه حال، مطالعه هرکتابی شاید مفید نباشد!
📌متن کامل یادداشت سیدجواد نقوی را در سایت بخوانید.
https://farhikhtegandaily.com/newspaper/4359/7/