
روند سبز افغانستان - رسا / Afghanistan Green Trend - AGT
February 15, 2025 at 12:06 PM
چرا باید طالبان را ملیشه خطاب کرد؟
اول: دلایل فنی و تکنیکی
به جدول پیوست مراجعه فرمایید که تعداد پستها در وزارت به اصطلاح دفاع طالبان را نمایان میسازد.
تعداد کل پرسنل معاشبگیر و اعاشهخور، شامل افسران و سربازان، به ۱۶۹۷۹۸ نفر (یک صد و شصت و نه هزار و هفتصد و نود و هشت نفر) میرسد.
پستهای افسری به تعداد ۱۰۱۲۹۰ نفر (یک صد و یک هزار و دویست و نود نفر) است که معادل شصت درصد از کل تشکیلات را شامل میشود؛ به عبارت دیگر، به ازای هر سرباز، یک و نیم افسر در تشکیل وجود دارد.
معسکر که در ادبیات نظامی افغانستان به نام سرباز یا عسکر خوانده میشوند، به تعداد ۶۸۵۰۸ نفر (شصت و هشت هزار و پانصد و هشت نفر) هستند که چهل و سه درصد از کل نیروها را تشکیل میدهند.
برای توضیح بیشتر، به موضوع تناسب میان افسران و سربازان در ارتشهای منظم توجه کنید؛ این نسبت در ساختارهای نظامی استاندارد، یک اصل غیرقابل تخطی است:
در ارتش پاکستان: افسران هجده درصد، سربازان هشتاد و دو درصد.
در ارتش ترکیه: افسران ده درصد، سربازان نود درصد.
در ارتش روسیه: افسران شش اعشاریه شش درصد، سربازان نود و چهار درصد.
در ارتش سومالی، که یکی از بیثباتترین کشورهای آفریقایی است: افسران ده درصد، سربازان نود درصد.
بدین ترتیب، آنچه طالبان به عنوان ارتش معرفی میکنند، از هیچ جهتی نمیتواند به عنوان یک ارتش معتبر شناخته شود.
دوم: دلایل سیاسی
افغانستان کشوری کثیرالقومی است و ترکیب قومی نیروهای طالبان، که نود و سه درصد آنها پشتونتبار هستند و عمدتاً از عشایر درانی، مشروعیت سیاسی و ملی این گروه را زیر سوال میبرد.
سوم: مشروعیت اجتماعی
معیار عضویت در ساختار نیروهای ملیشه طالبان، بر پایه شناختهای ایلی و قبیلهای (اندیوالی) است. در دوره جمهوریت، طالبان هیچگاه بیش از چهل تا شصت هزار نیرو نداشتند. ارقام بزرگتر، ناشی از شبکهسازیهای فردی و قبیلهای فرماندهان طالبان است که عمدتاً مبتنی بر مشترکات قومی، محلی و منطقهای شکل گرفته است.
چهارم: عدم پاسخگویی
این ملیشهها از درآمدهای ملی افغانستان تغذیه و تأمین میشوند، اما هیچ نوع پاسخگویی به ملت ندارند و سازوکاری برای پاسخگویی نیز در کار نیست.
پنجم: نوع رفتار
نیروهای طالبان در جهت حفظ منافع یک گروه خاص در برابر ملت افغانستان قرار دارند و به هیچ پیمان اجتماعی پایبند نیستند. افغانستان تحت کنترل طالبان فاقد قانون اساسی است، و مقرراتی که طالبان از آنها نام میبرند، مکتوب نیست و شفاهی است، و دسترسی مردم به قوانین و مقرراتی که طالبان اعمال میکنند، میسر نیست.
ششم: از دید مسلکی و حرفهای
کسانی که طالبان به عنوان افسر معرفی میکنند، عمدتاً از فارغالتحصیلان مدارس دینی پاکستان هستند که کریکولوم آموزشی آنها در دهههای اخیر، ستیز با میراث معنوی و مادی افغانستان را ترویج میداده است.
هفتم: از دید مدیریتی
رویههای بیروکراتیک نیروهای طالبان بر اساس ساختارهای قبیلهای شکل گرفته و به دلیل فقدان آموزش مسلکی، نمیتوانند معیارهای مدیریتی مدرن را به درستی اعمال کنند. در نتیجه، میراث فرهنگی و مادی جمهوریت به سرعت در حال نابودی است. به عنوان مثال، در زمینههای مراقبت و لجستیک، طالبان فاقد هرگونه مدیریت هستند.
هشتم: از دید وفاداری
طالبان از لحاظ ایدئولوژی و ساختار، تنها به تشکیلات خود وفادار هستند و به تاریخ، ارزشها، تنوع قومی، فرهنگی و زبانی افغانستان نه تنها باور ندارند، بلکه تلاش برای حذف آن دارند. در مکاتبات نظامی آنها، هیچگاه به هزارهها به عنوان افغان اشاره نمیشود و اگر به ندرت با احترام یاد شوند، به عنوان "برادران هزاره، ازبک یا تاجیک" خوانده میشوند.
نهم: الگوبرداری
طالبان در نامگذاریها و فرهنگ درون گروهی خود ، تاریخ افغانستان را نادیده میگیرند و این امر در نامهای به اصطلاح قول اردوهای آنها مشهود است؛ نامهایی که هیچ ارتباطی با افتخارات و تاریخ مرتبط به افغانستان ندارند مردم با این نام ها هیچ نوع آشنایی ندارند و هیچ ریفرنس برای دانستن این نام ها نیز وجود ندارد.
دهم: عدم تنیدگی با جامعه
طالبان در پی ایجاد یک جامعه طالبانیزه هستند و برای این منظور، از نیروهای مسلح خود برای سرکوب هر آنچه که با ایدئولوژی آنها مطابقت ندارد، استفاده میکنند. این رویکرد، آنها را از بدنه جامعه جدا کرده و جامعه نیز به شدت برای براندازی آنها لحظهشماری میکند.
بدین ترتیب، طالبان بیشتر یک ملیشه است تا یک نیروی وطنی. وزارت به اصطلاح دفاع طالبان برای سال ۲۰۲۵، بودجهای بالغ بر نهصد میلیون دالر درخواست کرده که هنوز هبتالله آن را تصویب نکرده است. در صورت قطع کمکهای مالی آمریکا، طالبان توان تأمین مالی نیروهای خود از منابع داخلی را نخواهد داشت. در آیندهای نزدیک، تشکیلات وزارت داخله طالبان نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
شایان ذکر است که این تحقیق بر اساس صدها سند رسمی است که از درون تشکیلات طالبان به دست آمده. موسسات تحقیقاتی که از اعتبار و رسمیت برخوردار باشند، میتوانند از طریق ارسال نامه رسمی، درخواست دسترسی به این اسناد را از رسا نمایند.
👍
2