
دانشکده فقه حنفی
February 25, 2025 at 02:07 AM
فقه اکبر و سلفیت:
________________________________________
همواره دوستان سلفی/ وهابی این موضوع را مطرح میکنند که عقاید سلفیت/ وهابیت با متن "فقه اکبر" که به امام ابوحنیفه منسوب است، تضاد و تفاوتی ندارد. از این رو، آنان مدعی هستند که امام ابوحنیفه با ما همنظر است و این شما هستید که از دایرههای فکری امام ابوحنیفه فراتر رفتهاید و به نحوی از آن تجاوز کردهاید و به دامن متکلمین که به نظر آنها اهل بدعت هستند، افتادهاید. برای روشن شدن این موضوع و برانگیختن کنجکاوی، دو جنبه از این مسئله را با دوستان وهابی مطرح میکنم:
۱-از لحاظ سندی: نکتهای که قابل توجه است، و حتی حنفیها نیز به آن اذعان دارند، این است که نسبت کتاب "فقه اکبر" به امام ابوحنیفه از لحاظ سندی با سند آحاد اثبات میشود، نه به صورت مشهور و متواتر. اما محتوای این کتاب با روایات مشهور و متواتر امام ابوحنیفه که میان پیروان و مخالفین امام ابوحنیفه تقریبا به اتفاق رسیده است، تطابق دارد. منظورم از محتوا این است که کلیت عقاید مطرحشده در "فقه اکبر" مطابق با عقاید امام ابوحنیفه است، اما در جزئیات ممکن است برخی نکات مورد بحث و مناقشه قرار گیرد. از گذشته، در مورد اثبات این کتاب از امام ابوحنیفه نظرات مختلفی وجود داشته و برخی پژوهشگران به دلایل خاص نسبت این کتاب را به امام ابوحنیفه رد کردهاند.
یکی از دلایل این انکار، به مسأله سندی مربوط میشود، چرا که در سند این کتاب افرادی حضور دارند که از نظر قواعد جرح و تعدیل قابل نقد هستند، و در رأس آنها امام ابو مطیع بلخی قرار دارد. محدثین، ابو مطیع بلخی را به شدت جرح کرده و او را متهم به وضع حدیث و کذب کردهاند. حال این پرسش مطرح میشود که چرا دوستان وهابی که در بررسی اسناد دقت فراوان دارند، در این مورد توجهی به نقدهای سندی نمیکنند و اصلاً به نسبت این کتاب بحث نمیکنند؟ اگر روایت ابو مطیع بلخی در نسبت کتاب "فقه اکبر" پذیرفته میشود، چرا روایت او در مورد زیادت و نقصان ایمان پذیرفته نمیشود؟ امام ابو مطیع از پیامبر صلیاللهعلیهوسلم روایت میکند که فرمود: «الایمان لا یزید و ینقص» (ایمان زیاد و کمن میشود). پس چرا وقتی روایت ابو مطیع به نفع شما است پذیرفته میشود، ولی در موارد دیگر پذیرفته نمیشود؟ و اگر این روایت قابل پذیرش نیست، چرا نسبت کتاب "فقه اکبر" به امام ابوحنیفه پذیرفته میشود؟ البته این پرسشها را با هدف الزام کردن دوستان سلفی به قواعد خودشان مطرح میکنم. شما وقتی روایتی به نفعتان باشد، آن را بیچون و چرا میپذیرید، مانند آنکه در کتابهای صحیحین امام بخاری و امام مسلم از راویان مطعون روایت نقل شده، اما چون به نفع شماست، توجیهاتی میتراشید و منتقدین آن را مورد حمله فکری قرار میدهید.
۲- از لحاظ محتوایی: از نظر محتوایی، کتاب "فقه اکبر" هیچگاه به نفع سلفیت/ وهابیت نیست. در این کتاب آمده است:
«واللهُ تعالى يتكلمُ بلا حروفٍ ولا آلةٍ. والحروفُ مخلوقةٌ». (و خداوند متعال سخن میگوید بدون حروف و بدون ابزار، و حروف مخلوقاند).
و همچنین در آن آمده است:
«وهو شىءٌ لا كالأشياءِ، ومعنى الشىءِ إثباتُهُ بلا جسمٍ ولا جوهرٍ ولا عَرَضٍ، ولا حدَّ لهُ، ولا ضدَّ لهُ، ولا ندَّ لهُ، ولا مِثلَ له».
(و او [خداوند] چیزی است، اما نه مانند اشیاء دیگر. و معنای «چیز» بودن او این است که موجود است، اما بدون جسم، بدون جوهر، بدون عرض، بدون حد و مرز، بدون ضد، بدون مانند و بدون نظیر.)
در این دو جمله، جسمیت و حد از خداوند متعال نفی شده است، در حالی که شما به خداوند مکان و جایگاه ثابت میدهید و افکار شما مستلزم جسمانیت برای ذات باریتعالی است. همچنین در همین کتاب آمده است:
«والإيمانُ هوَ الإقرارُ والتصديقُ. وإيمانُ أهلِ السماءِ والأرضِ لا يزيدُ ولا ينقُصُ، والمؤمنونَ مستوونَ في الإيمانِ والتوحيدِ متفاضلونَ في الأعمال».
(ایمان همان اقرار و تصدیق است. ایمان اهل آسمان و زمین نه زیاد میشود و نه کم. مؤمنان از نظر ایمان و توحید برابرند، اما در اعمال متفاوتاند).
بنابراین، طبق این عبارت، اعمال انسانها جزو ایمان آنها محسوب نمیشود و ایمان آنها از لحاظ کمیت و کیفیت تغییر نمیکند و از نظر اصل ایمان، هیچ تفاوتی میان افراد نیست. این موارد دقیقاً مخالف با دیدگاههای سلفیت است. تنها جایی را که سلفیت به نفع خود به نظر میکند، موضوع صفات متشابهات است که آنها تاویل "ید" را به معانی دیگر نادرست میدانند، و در فقه اکبر هم تاویل را نادرست دانستهاست؛ اما این برادران فراموش کردهاند که معنای این واژهها در نظر امام ابوحنیفه به هیچوجه به معنای جارحه و اعضای جسمانی نیست.
در نهایت، آنچه میخواهم بیان کنم این است که متن "فقه اکبر" و عقیدهی طحاوی از لحاظ محتوایی در همان مسائلی که دوستان وهابی/ وهابیمشرب با ماتریدیها اختلاف دارند، با شما نیز اختلاف دارد. پس چطور ممکن است که این متون به نفع شما باشند؟ همین متون صراحتاً میگویند که خداوند جسم نیست، حد و حدود ندارد، از مکان و زمان منزه است و جهات ششگانه به وی نسبت داده نمیشود. در واقع، اختلاف شما با اهل سنت به ویژه در همین مسائل پایهای است. وقتی که در این مسائل با دیگران اختلاف دارید، چرا فکر میکنید که "فقه اکبر" به نفع شما است؟
❤️
👍
❓
👌
11