📚 کتابخانه مجازی کتاب یار
May 26, 2025 at 04:08 PM
بنام خدا
نادر شاه افشار
جلد اول ، قسمت 41》☆
ارزیابی اوضاع نابسامان ایران در زمان صفویان ونادر شاه،،
اکنون از چارچوب جنگها و لشکرکشی ها بیرون می آئیم و به وضع سیاسی و جغرافیایی ایران آن روز میپردازیم. زیرا، برای درک بهتر رویدادهایی که از این پس رخ میدهد، اگاهی بر موقعیت ایران آن روز، بایسته است.
در باختر و شمال باختری کشورمان، دولتی(یا بهتر بگوییم امپراتوری) نیرومندی قرار داشت که ((عثمانی)) که امروز ترکیه نامیده میشود.
این امپراتوری خود را وارث امپراتوری صدر اسلام میخواند، و خلافت مسلمانان را نیز از آن خود، میدانست و امپراتوران آن هم، خویش را خلیفه بزرگ مسلمانان جهان میدانستند. کمی آنسوی تر از امپراتوری یاد شده، دولت های اروپائی، به ویژه امپراتوری اتریش و فرانسه، از اینکه یک امپراتوری نیرومند اسلامی به نام ((عثمانی)) در کنارشان بود، به هیچ روی خرسند نبودند و نمیتوانستند وجود آنرا تحمل کنند. این بود که جنگهای فراوانی میان آنها و دولت عثمانی روی میداد که جنگهای مذهبی نامیده میشد و بزرگترین آنها ((جنگهای صلیبی)) بود.
در این سوی، کشوری بنام ایران قرار داشت که، حس میهن پرستی مردم آن و دلبستگی ایشان به فرهنگ و آیین های ملی شان، تا بدانپایه بود که حتی تازیان نتوانستند با نیروی اسلام، آن احساس را نابود و ناتوان کنند. و پس از مدتی، ایرانیان خود را از زیر چیرگی تازیان بیرون کشیدند و شاخه ای در ((دین اسلام)) پدید آوردند، که ((کیش شیعی)) نامیده شد. این کیش دارای راه و روشی بود که بیشتر جنبه ایرانی داشت.
در شمال ایران نیز امپراتوری پهناور دیگری بنام ((روس)) قرار داشت که آن نیز چشم آز و طمع به خاک ایران و استانهای شمالی اش دوخته بود.
پس از روی کار آمدن صفویان، و پشتیبانی آنان از کیش شیعه، و دشمنی سرسختانه شان با ((سنی ها)) دشمنی، و کینه، میان این دو شاخه از دین اسلام بالا گرفت و کشورهای اروپایی از این جدایی و دشمنی، سود برده، دو کشور نیرومند مسلمان ایرانی و عثمانی را به بهانه ی اختلاف شیعه و سنی بجان یکدیگر انداختند.
در جنگهای فراوانی که در درازای زنجیره پادشاهان صفوی، بویژه ((شاه اسماعیل یکم)) و ((شاه عباس)) میان ایران و عثمانی روی داد، هر دو سوی نبرد، کشته های فراوان دادند، و زیانهای مالی فراوانی تحمل کردند، که در پایان به سود کشورهای اروپایی که دین((ترسا)) داشتند بود، زیرا این جنگها، هر دو کشور مسلمان را ناتوان و آسیب پذیر میکرد. هر گاه اندکی ژرف تر به تاریخ آن دوران و وضع جغرافیایی حساس ایران که در سر راه آسیا و اروپا قرار داشت، بنگریم، به فلسفه آمدن برادران شرلی انگلیسی به ایران، در دوران شاه عباس و جنگهای فراوانی که این شاهان عثمانی کردند، و کشتارهایی که میان این دو ملت شد، پی خواهیم برو .
در دوران پادشاهی شاه عباس، از سوی کشورهای اروپایی،پیوسته ارمغانها و پیشکش های گرانبها به دربار وی گسیل میدادند. این هدیه ها و ارمغانها، تنها و تنها دستخوش هایی بود که مسیحیان برای بر پایی چنین جنگهایی،، به این پادشاه میدادند.
حتی پس از مرگ شاه عباس، نفوذ سیاست بیگانگان و وابستگان به اعراب، در لابلای برگهای تاریخ، سبب شد که به شاه عباس (به همین دلائل ) لقب ((کبیر)) بدهند.
اما نام ((نادرشاه)) که از بزرگترین نوابغ جنگی جهان و از چهره های درخشان تاریخ ایران است، نه تنها ساده و بی پیرایه برده میشود، که تا سالها پس از مرگ وی، از سوی همان وابستگان متنفذ، در حلسات و سخنرانی ها یشان ناسزاهای فراوانی
نثار وی میشد (نویسنده : حضور نادر در این برهه از زمان که ایران پر از آشفتگی است، اشرف افغان از یکطرف، مرده خورهای ترکیه عثمانی، و تجاوز نیروهای روس از طرف دیگر و حضور این قهرمان ملی ما( نادر شاه افشار) که با تلاش خود و نیروهای جانبازش چگونه امنیت را به سرزمین ما باز گرداندند وابستگان چاپلوس و متملق گویان جاه طلب خوش نشین و با همراهی برخی روحانیون بر علیه اش توطعه میکنند)
شاید شاه عباس خود نمیدانست که جنگهای پی در پی او، با عثمانی ها، بیشتر به سود کشورهای مسیحی اروپایی است، تا به سود ایران. زیرا هنگامی که شاه عباس با عثمانیها میجنگید، کوچکترین یاری از سوی دولت های اروپائی به ایران نمیشد. این نشان میدهد که بر پایی جنگهای یاد شده، تنها و تنها به خاطر ناتوان کردن دو کشور پهناور ایران و عثمانی در آن دوران بوده است، تا کشورهایی چون پروس و فرانسه و روسیه، رقیبان خطرناک و نیرومند آسیایی، در کنار خود نداشته باشند. شاه عباس هنگامی به این حقیقت پیبرد، که دیگر سودی نداشت.
https://t.me/ketab1yar?boost📚
ادامه درقسمت بعد>>
👍
✍️
❤
😂
5