مدرسه انلاین امام بخاری رحمه الله علیه Imam Bukhari Online Islamic Academy
مدرسه انلاین امام بخاری رحمه الله علیه Imam Bukhari Online Islamic Academy
June 8, 2025 at 06:53 AM
ابن تیمیه در نگاه علمای بزرگ مذهب حنفی- رحمة الله علیهم نوشتۀ: د. فضل الرحمن فقیهی هروی اشاره اختلاف تنوع یکی از امور طبیعی در میان دانش‌مندان جهان اسلام است. ائمۀ اربعه رحمهم الله تعالی و سایر بزرگان مذاهب اسلامی، از این نوع اختلاف خالی نبودند و همیشه میان شان اختلاف نظر مشاهده شده و مذموم هم نبوده است. آنچه مذموم است، اختلاف نظری است که همراه با تعصب و دشنام و لجاجت باشد؛ که آن را «اختلاف تضاد» می‌نامند. اخیرا نوشته‌های دروغین و تهمت‌های ناروا (نسبت تجسیم و تشبیه) به یکی از بزرگان عالم اسلام، شیخ الاسلام ابن تیمیه توسط برخی افراد متعصب و جاهل، در صفحات مجازی نشر شده است. چنین نوشته‌هایی به گمان اغلب، پروژه‌هایی از طرف دشمنان اهل سنت و جماعت هستند، که به منظور نفاق افکنی، در میان امت اسلامی، پیاده می‌شوند. همچنان در این نوشته‌ها اطلاق لقب «شیخ الاسلام» بر ابن تیمیه رحمه الله، انکار ورزیده شده و توسط کسانی ادعا شده که اگر او «شیخ الاسلام» باشد، ما با چنین اسلامی وداع می‌کنیم. از این نباید انکار کرد، که بزرگان مذهب حنفی، با علمای سایر مذاهب، از جمله ابن تیمیه رحمه الله، اختلاف نظرهایی داشتند و دارند؛ حتی ما که کوچک‌ترین پیروان مذهب حنفی هستیم، هم با ابن تییمه و سایر اهل علم، گاهی اختلاف نظر داریم و برخی آراء و نظرات شان را نمی‌پذیریم؛ همچنان که وی و دیگر اهل علم را معصوم نمی‌دانیم؛ چه هیچ کس از اهل علم، نیست، مگر اینکه ممکن خطاهایی را مرتکب شده باشد. اما این نباید بدان معنا باشد که زبان طعن و توهین به بزرگان دین گشوده شود. این نوشته چکیدۀ یک مقالۀ تحقیقی است که به منظور افشای دروغ‌گویی آن نوشته‌های زهرآگین، خدمت دوستان ارائه می‌شود: تا سیه روی شود هرکه تعصُّب دارد و نگون‌سار شود هرکه عناد افروزد این نوشته در دو بخش کوتاه خدمت دوستان ارائه می‌شود: نخست- اطلاق لقب «شیخ الاسلام» بر ابن تیمیه از دیدگاه بزرگان حنفی و بیان شخصیت وی در آثار شان: در این بخش، به دلیل پرهیز از اطالۀ کلام، سخن چند تن از بزرگان مذهب حنفی در بارۀ ابن تیمیه رحمه الله نقل می‌شود: 1. دیدگاه ابن الحریری محمد انصاری حنفی (متوفای 728ﻫ.ش.) وی قاضي القضاة شمس الدين ابن الحريري أبو عبد الله محمد بن صفي الدين أبي عمرو عثمان بن أبي الحسن عبد الوهاب الانصاري الحنفي است. او از علمای بزرگ بوده مدت طولانیی قاضی دیار مصر بوده است. وی می گوید: «إن لم يكن ابن تيمية شيخ الإسلام فمن؟= اگر ابن تیمیه شیخ الاسلام نباشد، پس کی خواهد بود؟!»[البداية والنهاية، طبع إحياء التراث: ج14/ ص163]. همچنان وی برای برخی از یارانش می‌گفت: «أتحب الشيخ تقي الدين؟= آیا شیخ تقی الدین را دوست می‌داری؟». به پاسخ وی گفت: «والله لقد أحببت شيئا مليحا= سوگند به الله که همانا چیز زیبایی را دوست می‌داری» [همان‌جا]. 2. دیدگاه علامه ملا علی قاری حنفی (متوفای 1014 ﻫ.ق) علامه علی قاری در آثارش بارها از افکار و نظرات ابن تیمیه رحمه الله، استفاده برده و از وی به خیر و خوبی یاد کرده که به دلیل اطالۀ کلام از آن پرهیز می‌شود [رجوع شود به مرقاة المفاتیح: ج2، 585؛ ج3، ص972؛ ج7، ص2778؛ ج8، ص3168]. وی آنگاه که در کتاب «مرقاة المفاتیح شرح مشکاة المصابیح» ابن قیم و ابن تیمیه را از بزرگان امت اسلامی و از اولیاء امت بر می‌شمارد و می‌گوید: «كانا من أهل السنة والجماعة، بل ومن أولياء هذه الأمة» [مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح 7/ 2778]. وی همین مطلب را در کتاب دیگرش «جمع الوسائل بشرح الشمائل» [ج1، ص168] نیز آورده است. 3. دیدگاه علامه ابن عابدین شامی حنفی (متوفای 1252ﻫ.ق): وی ابن تیمیه رحمه الله را به نام «شیخ الاسلام» نام برده و می‌گوید: ورأيت في كتاب الصارم المسلول لشيخ الإسلام ابن تيمية الحنبلي ما نصه: «وأما أبو حنيفة وأصحابه فقالوا: لا ينتقض العهد بالسب، ولا يقتل الذمي بذلك لكن يعزر» [رد المحتار علی الدر المختار: 4/ 214- 215] وی باز در جای دیگر از ابن تیمیه رحمه الله به همین لقب «شیخ الاسلام» یاد کرده می‌گوید: «وقد سبقه إلى نقل ذلك أيضا شيخ الإسلام تقي الدين أحمد بن تيمية الحنبلي في كتابه «الصارم المسلول على شاتم الرسول - صلى الله عليه وسلم» كما رأيته في نسخة منه قديمة عليها خطه حيث قال: وكذلك ذكر جماعة آخرون من أصحابنا أي الحنابلة أنه يقتل ساب الرسول - صلى الله عليه وسلم - ولا تقبل توبته سواء كان مسلما أو كافرا» [رد المحتار علی الدر المختار: 4/ 233] ابن عابدین شامی رحمه الله باز در مواضع دیگر از کتابش «رد المحتار علی الدر المختار» از اقوال شیخ الاسلام ابن تیمیه استفاده برده و از وی به نام «الحافظ ابن تيمية» نام برده است [رد المحتار علی الدر المختار: 4/ 62] به همين گونه وی در مواضع دیگر از اقوال و آرای فقهی وی استفاده برده و از وی تقدیر کرده است. [رد المحتار علی الدر المختار: 4/ 234] 4. دیدگاه مرتضی زبیدی حنفی از بزرگان مذهب حنفی (متوفای 1205ﻫ.ق) وی که از بزرگان مذهب حنفی است، ابن تیمیه را به نام علامه یاد کرده می‌گوید: «والعلامة أبو العباس أحمد بن عبد الحليم الحنبلي المعروف بابن تيمية وذووه، محدثون مشهورون» [تاج العروس 31/ 351] 5. دیدگاه علامه بدر الدین عینی حنفی علامه بدر الدین عینی حنفی از بزرگان و ائمة مذهب حنفی، شیخ الاسلام ابن تیمیه را به دیدۀ قدر می نگرد. وی یکی از تألیفات شیخ الاسلام ابن تیمیه را که «الکلم الطیب» نام دارد، تحت عنوان «العلم الهیب في شرح الکلم الطیب» شرح نموده است که اعتنای وی به شخصیت ابن تیمیه و آثار او را آیینه‌داری می‌کند. وی در مقدمۀ آن کتاب در سبب تألیف این کتابش و تقاضای مردم زمانش می‌نویسد: «وقع نظری في أثناء مطالعاتي وفکری علی کتاب مختصر، لطیف الشمائل، مناسب لما راموه من المسائل، الموسوم بـ «الکلم الطیب» جمعه العالم العلامة، الأوحد الرحلة الفهامة، شیخ الإسلام والمسلمین أبو العباس تقي الدین أحمد بن عبد الحلیم بن تیمية الحراني تغمده الله برحمته وأسکنه بحبوح جنته، وحین وقع نظرهم علیه، انکبوا بالالتفات إلیه...» [العلم الهیب في شرح الکلم الطیب: ص32] دیده می‌شود وی از ابن تیمیه رحمه الله با لقب «شیخ الإسلام والمسلمین» یاد کرده است و بر او با عبارات بسیار زیبایی، دعای مغفرت و آمرزش می‌نماید. باز وی در صفحات بعدی این کتاب می‌نویسد: «ورأيت المناسب لذلک أن أشرح المختصر الموسوم بـ «الکلم الطیب» الذي جمعه العالم العلامة، الأوحد الرحلة، شیخ الإسلام، علم العلماء، قامع المبتدعة اللئام، فارس الأحکام، المتقن... تقي الدین أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحراني تغمده الله...» [العلم الهیب في شرح الکلم الطیب: ص33] اطلاق القاب متعالیی چون «العالم العلامة، الأوحد الرحلة، شیخ الإسلام، علم العلماء، قامع المبتدعة اللئام، فارس الأحکام، المتقن» از طرف علامه بدر الدین عینی بر شیخ الاسلام ابن تیمیه، بیانگر کمال اخلاص مندی وی به ایشان است و می‌رساند که کمال حسن نظر نسبت به وی داشته و جایگاه علمی وی را بازشناخته بوده است. وی باز در آغاز این کتاب ابن تیمیه رحمه الله را با لقب شیخ الاسلام یاد کرده می‌گوید: «قال شیخ الإسلام: بسم الله الرحمن الرحیم...» [شرح سنن أبي داود للعيني 3/ 356] دوم- رد نسبت تجسیم و تشبیه از ابن تیمیه از بیان قاری هروی واما نسبت دروغین تجسیم و تشبیه که توسط برخی جهال متعصب به ابن تیمیه و شاگرد نامدارش ابن قیم داده می‌شود، دروغی است که جز جاهلان متعصب کسی آن را نمی‌پذیرد. کافی است سخنان علامۀ بزرگ، ملا علی قاری را در دفاع از ابن تیمیه و ابن قیم رحمهم الله نقل کنیم تا «سیه روی شود هرکه در او غش باشد»: قاری هروی هنگامی که به نقد نسبت تجسیم و تشبیه به ابن قیم و استادش ابن تیمیه می‌پردازد، نخست سخنان ابن حجر هیتمی را نقل کرده که آن دو عالم بزرگ را به تجسیم و تشبیه متهم داشته، گفته بوده است: «بل هذا من قبيل رأيهما وضلالهما، إذ هو مبني على ما ذهبا إليه وأطالا في الاستدلال له، والحط على أهل السنة في نفيهم له، وهو إثبات الجهة والجسمية لله تعالى، ولهما في هذا المقام من القبائح وسوء الاعتقاد ما تصم عنه الآذان، ويقضى عليه بالزور والبهتان، قبحهما الله وقبح من قال بقولهما...» [مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح للقاری الهروی: ج7/ ص2778]. سپس علامه ملا علی قاری به نقد و رد سخنان ابن حجر هیتمی پرداخته، اتهام و نسبت تجسیم و تشبیه را از ابن قیم و ابن تیمیه رحمهما الله دور می‌داند و نادرست می‌خواند و می‌فرماید: «أقول: صانهما الله عن هذه السمة الشنيعة والنسبة الفظيعة، ومن طالع شرح منازل السائرين لنديم الباري الشيخ عبد الله الأنصاري الحنبلي... تبين له أنهما [أی ابن قیم و ابن تیمیة] كانا من أهل السنة والجماعة، بل ومن أولياء هذه الأمة، ومما ذكر في الشرح المذكور ما نصه على وفق المسطور، هو قوله على بعض صباة المنازل، وهذا الكلام من شيخ الإسلام يبين مرتبته من السنة، ومقداره في العلم، وأنه بريء مما رماه أعداؤه الجهمية من التشبيه والتمثيل على عاداتهم في رمي أهل الحديث والسنة بذلك، كرمي الرافضة لهم بأنهم نواصب، والنواصب بأنهم روافض، والمعتزلة بأنهم نوائب حشوية، وذلك ميراث من أعداء رسول الله- صلى الله عليه وسلم- في رميه ورمي أصحابه، بأنهم صراة قد ابتدعوا دينا محدثا، وهذا ميراث لأهل الحديث والميمنة من نبيهم بتلقيب أهل الباطل لهم بالألقاب المذمومة» [مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح للقاری الهروی: ج7/ ص2778] بدین طریق، علامه قاری هروی، نسبت تجسیم و تشبیه به ابن قیم و استادش ابن تیمیه رحمه الله را مردود و نادرست می‌داند و این نسبت‌ها و اتهامات را عادت اهل اعتزال و روافض و سایر گروه‌های مبتدع می‌شمارد. حال باید از توهین کنندگان متعصب، پرسید که این همه بزرگان دانش و اجتهاد، ابن تییمیه را بهتر شناختند که وی را «شیخ الاسلام» و «علامه» و «قامع البدعة» نام گرفتند، یا شما که ذهن پر از جهل و تعصب دارید، و تعصب و جهالت از همه ذهن و قلم تان، تراوش می‌کند و می‌چکد؟ متعصبان جاهل امروزی باید پاسخ بگویند که چه گونه محمد زاهد کوثری با تعصب فراوان، به خاطر اینکه این بزرگان دین، ابن تیمیه را «شیخ الاسلام» می‌نامند و می‌دانند، با اسلام وداع می‌کند؟! آیا این اگر تعصب و عناد و جهالت نیست، چیست؟! وی و هواداران متعصب وی اگر به خاطر نام گرفتن ابن تیمیه به لقب «شیخ السلام»، با اسلام هم وداع کنند، باز هم بزرگان مذهب حنفی، ابن تیمیه را بخواهند و نخواهند به این لقب یاد کردند و به دیدۀ قدر نگریستند و با وجود اختلاف نظر با وی، او را «شیخ الاسلام» و «علامه» و «قامع البدعة» شمردند. آیا متعصبان و متحجران امروزی، که به دامان اهل اعتزال و سایر گروه‌های مبتدع چسپیده و به دروغ و بهتان و با قول زور، بر ائمۀ مذاهب و بزرگان دین، تهمت تجسیم و تشبیه می‌زنند، و سخنان متعصبانۀ کوثری و امثال وی را نشر کرده اختلاف افکنی می‌نمایند، از الله نمی‌ترسند؟ آیا این متحجران و متعصبان، جایگاه ابن تیمیه رحمه الله در نگاه و آثار بزرگان مذهب حنفی ندیده‌اند و نخوانده‌اند؟ یا خود را به تغافل می‌زنند؟ آیا بزرگانی چون علامه علی قاری، علامه بدر الدین عینی، علامه ابن عابدین شامی و دیگر بزرگان، جایگاه و شخصیت ابن تیمیه را بهتر می‌شناختند، که وی را «شیخ الاسلام»، «علامه» و «قامع البدعة» نامیدند، یا که محمد زاهد کوثری وی را بهتر می‌شناخته است؟ چرا این بزرگان مذهب حنفی از ابن تیمیه رحمه الله، تقدیر به عمل آوردند و از وی دفاع نمودند؟ چرا برخلاف محمد زاهد کوثری، وی را از اولیاء امت اسلامی و از بزرگان دانش امت، بر شمردند؟! حقیقت این است که سخنان متعصبان، نه از روی دانش و تحقیق، بلکه از روی تعصب و عناد برخاسته و ارزش علمی و محققانه ندارد. چه خوب گفته است امام ابن عبد البر، آنجا که در باب جرح بزرگان دین، نوشته است: «من صحت عدالته وثبتت في العلم إمامته وبانت ثقته وبالعلم عنايته لم يلتفت فيه إلى قول أحد إلا أن يأتي في جرحته ببينة عادلة يصح بها جرحته على طريق الشهادات والعمل فيها من المشاهدة والمعاينة لذلك بما يوجب تصديقه فيما قاله لبراءته من الغل والحسد والعداوة والمنافسة وسلامته من ذلك كله، فذلك كله يوجب قبول قوله من [ص:1094] جهة الفقه والنظر» [جامع بيان العلم وفضله 2/ 1093] منابع و مراجع - ابن عبد البر، ابو عمر یوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر بن عاصم النمری القرطبی. (1414 هـ - 1994 م). جامع بیان العلم وفضله. تحقیق: أبی الأشبال الزهیری، چاپ اول، المملكة العربیة السعودیه: دار ابن الجوزی. - زبیدی، محمد بن محمد بن عبد الرزاق الحسینی. (بی‌تا). تاج العروس من جواهر القاموس. تحقیق: مجموعة من المحققين، بی‌جا: دار الهداية. - عینی حنفی، بدر الدین محمود بن احمد بن موسی. (1421). العلم الهیب شرح الکلم الطیب. تحقیق ابوالمنذر خالد بن ابراهیم المصری، چاپ دوم، ریاض: مکتبة الرشد. - عینی، بدر الدین محمود بن احمد بن موسى. (1420ﻫ - 2000م). البنایة شرح الهدایة. چاپ اول، بیروت لبنان: دار الكتب العلمیه. - عینی، بدر الدین محمود بن احمدبن موسی. (بی‌تا). عمدة القاری شرح صحیح البخاری. بیروت: دار إحیاء التراث العربی. - قاری هروی، علامه علی بن سلطان محمد. (١٣١٨ هـ). جمع الوسائل في شرح (الشمائل للترمذي). وبهامش المطبوع: شرح الشمائل لعبد الرؤوف المناوي، مصر: المطبعة الشرفية.
❤️ 👍 🌹 💯 😂 😮 13

Comments