
انتخاب تالش
June 9, 2025 at 08:01 PM
*نقد، نه تخریب؛ تذکر، نه تسویهحساب | تأملی رسانهای در حاشیه یک تنش محلی*
ماجرای درگیری لفظی اخیر میان شهردار اسالم و یکی از شهروندان، بهسرعت به سوژهی رسانهای داغی بدل شد؛ رویدادی که بیتردید از منظر رفتاری، نیازمند تذکر و بازنگری است. اما آنچه در این میان اهمیت مضاعف دارد، نه خود حادثه، بلکه نحوهی مواجهه رسانهها و جریانهای سیاسی با آن است.
در فضای رسانهای امروز، مرز میان «نقد سازنده» و «تخریب هدفمند» هر روز باریکتر میشود؛ بهویژه آنگاه که نقد از مسیر عدالت خارج، و به ابزار تسویهحساب سیاسی یا تسلی هیجانی بدل گردد. آنچه در برخی تحلیلها و موضعگیریها پیرامون این اتفاق مشاهده شد، بیش از آنکه در راستای اصلاح مدیریتی باشد، حاکی از نوعی میل به حذف یک چهرهی محلی پرتلاش بود که همواره تلاش کرده میان مدیریت پشتمیزی و مدیریت میدانی با چکمه و در کنار کارگران، دومی را برگزیند.
در مواجهه با چنین موقعیتهایی، باید از خود بپرسیم:
آیا مسئولان محلی مصون از خطا هستند؟ هرگز.
آیا خطای رفتاری ولو در لحظهای محدود، باید دیده و تذکر داده شود؟ قطعاً.
اما آیا چنین خطایی، مجوز حذف شخصیت حقوقی و مدنی فردی است که در عمل، بخشی از اعتماد عمومی را از طریق حضور بیواسطه در میدان عمل و درگیر بودن شبانهروزی با معضلات شهری، کسب کرده است؟ پاسخ منصفانه، منفیست.
در نظام جمهوری اسلامی، کرامت مردم اصل است، اما عدالت در قضاوت مسئولان نیز شرط عقلانیت حکمرانیست.
مقام معظم رهبری بارها تأکید کردهاند که ناکارآمدی سیستماتیک یا فساد سازمانیافته، تصویرسازی دشمن است نه واقعیت جمهوری اسلامی. در همین راستا، وقتی یک رفتار شخصی یا لحظهای، با تمام پیشینه عملکردی فرد مخلوط شده و بهانهی حمله رسانهای گسترده میشود، باید پرسید: آیا ما در حال نقد مسئول هستیم یا پروژهی تخریب را اجرا میکنیم؟
از اینرو، رسانه اگر در تراز ملی و متعهد به اخلاق باشد، باید تفکیک میان نقد فردی و نفی کلیت یک شخصیت حقوقی را درک کند. شهردار اسالم در تمام دورهی مسئولیت خود، نهتنها در پشت درهای بسته و جلسات رسمی، بلکه در میانهی گلولای شهر، کنار پاکبانان، فضای سبزکاران، و کارگران خدماتی با لباس کار و چکمه حاضر شده است؛ و این تنها یک سبک مدیریتی نیست، بلکه نمادی از «همسطحشدن با مردم» در عمل است، نه در شعار.
تذکر به یک رفتار نادرست، امری ضروری و حتی نشانهی سلامت فضای سیاسی و رسانهایست. اما نباید از یاد برد که قضاوت شتابزده و تحریف روایت، خود نوعی خشونت رسانهای است.
در کشوری که مشروعیتش بر پایه رأی مردم و مردمسالاری دینی استوار است، مسئولان محلی همچون شهردار اسالم، نه ارباب قدرت، بلکه خدمتگزارانی هستند که باید هم مورد نظارت باشند و هم مورد حمایت زمانی که مسیر را درست میروند.
در نهایت، رسانهی متعهد باید در این بزنگاهها، بهجای پیوستن به موج احساسات، با عقلانیت، عدالت، و انصاف قلم بزند. اگر بناست اصلاحی صورت گیرد، با ابزار قانون، تذکر، و هدایت مبتنی بر انصاف ممکن است — نه با تخریب، تحقیر، و هیجانزدگیهای رسانهای.
تجربهی جوامع پیشرفته نشان داده است که دوام نهادهای عمومی نه در حذف چهرهها بهخاطر خطاهای موضعی، بلکه در ایجاد فرصت برای بازخورد، یادگیری، و بهبود مستمر عملکرد مدیران رقم میخورد. در همین راستا، تبدیل یک لغزش رفتاری به بحران هویتی و نادیدهگرفتن سالها خدمت، نوعی بیعدالتی نهادیست که بیش از آنکه مدیری را تخریب کند، سرمایه اجتماعی نظام را فرسوده میسازد.
ما در جایگاهی نیستیم که خطا را انکار کنیم، اما باید آموخته باشیم که میتوان با عدالت نقد کرد، بیآنکه نابود کرد؛ میتوان تذکر داد، بیآنکه حیثیت زدود. این تفاوت ظریف اما بنیادین، مرز میان جامعهای در حال رشد و جامعهای درگیر خودویرانی رسانهای است.
اکنون بیش از همیشه نیازمند آنیم که رسانه، عقلانی بماند؛ مردم، صبورانه قضاوت کنند؛ و مسئولان، به تذکر پاسخ مسئولانه دهند.
با چنین الگویی، نه فقط یک شهردار، بلکه شأن مردم، اعتبار نهادهای عمومی و سلامت روانی جامعه حفظ خواهد شد.
*📌 تحریریه انتخاب تالش | متعهد به صداقت رسانهای، منافع عمومی، و تعالی گفتمان مسئولیتپذیری*
صفحه اینستاگرام
http://instagram.com/entekhabtalesh
کانال تلگرام
https://t.me/entekhabtalesh
کانال واتساپ
https://whatsapp.com/channel/0029VaqQTbQ1XquTyWFgxr3M
آپارات انتخاب تالش
https://www.aparat.com/entalesh
سایت انتخاب تالش
http://entalesh.ir