
«جماعت تبلیغ راه هدایت»
May 31, 2025 at 03:06 AM
`مولانا اشرف علی تهانویی رحمة الله علیه`
ولادت، نام و نسب:
حضرت مولانا اشرف علی تهانوی در پنجم ربیع الثانی در سال 1280 هـ ق در تهانه بهون که یکی از شهرهای مظفّرنگر هندوستان می باشد، در روز چهارشنبه به وقت طلوع فجر صادق چشم به جهان گشود. حضرت حافظ غلام مرتضی مجذوب که یکی از بزرگان و صاحب کشف و کرامت آن زمان بود، او را قبل از ولادتش اشرف علی نام نهاد. وی به اعتبار نسب از یک طرف فاروقی و از طرفی دیگر علوی می باشد.
پرورش:
چون به پنج سالگی رسید مادرش درگذشت و کاملاً تحت تربیت و پرورش پدرش قرار گرفت و او هم با کمال شفقت و محبّت با او پیش آمده و کاملاً حق تربیتش را بنحو احسن ادا نمود. چون بسیار تیزهوش و کوشا بود ، در مسیر علوم دینی به سرعت پیش می رفت بدین خاطر دوستی و محبّت پدرش با او فوق العادّه بود و آثار کمالاتی که خداوند متعال بعداً به او عنایت بخشید از دوران طفولیّت نمودار بود. هنگامی که به سیزده سالگی رسید در آخر شب از بستر برخاسته و تهجّد می خواند و به اوراد و وظایف خود مشغول می شد و می فرمود: شوق و رغبت تهجّد از فیض استاد ابتداییم حضرت مولانا فتح محمّد نصیبم گردید.
چون مولانا شیخ محمّد محدّث تهانوی، خلیفه ي خاص حضرت مولانا نورمحمّد رحمه الله او را دید، فرمود: این پسر بعد از من جای مرا خواهد گرفت، چنانکه همان طور هم شد و از نظر کمالات ظاهری و باطنی بعد از او شهرت یافت.
تعلیم:
حضرت مولانا اشرف علی تهانوی رحمه الله بعد از خواندن کتب ابتدایی فارسی، پیش حافظ حسین علی رحمه الله قرآن مجید را حفظ نمود، سپس کتب ابتدایی عربی و کتب متوسّط فارسی را پیش مولانا محمّد رحمه الله خواند و برخی از ادبیات فارسی را پیش دایی اش واجد علی که ادیبی کامل در فارسی بود خواند، سپس برای تحصیل بیشتر در ماه ذیقعده، سال 1295 هـ. ق، به دارالعلوم دیوبند رفت، و کتب مختلفی از حضرت مولانا محمّد یعقوب، حضرت مولانا شیخ الهند محمود الحسن، مولانا سیّد احمد، مولانا عبدالعلی، ملّا محمود و غیره رحمه الله آموخت و چون بسیار تیزهوش و کوشا بود، به زودی مورد توجّه خاص تمام استادان قرار گر فت و در سال 1301هـ .ق، فارغ التّحصیل دارالعلوم دیوبند درآمد. و در تمام علوم و فنون مهارت تامّه داشت، در فنّ مناظره، قرائت، تحریر و تقریر، فتوی ، استاد کا مل بود.
تدریس:
بعد از فراغت، جهت تدریس به مدرسه ي «فیض عام» کانپور خوانده شد و در مدّت کوتاهی در میان تمام استادان به علم و فضل ، شهرت یافته و در ضمن به مواعظ، تصنیفات و افتاء مشغول بود و با مواعظ حسنه اش تمام مردم کانپور را شیفته ي خود کرده بود چون اراکین مدرسه دیدند که سخنرانی وی چنان جذّاب و پرکشش است که در مدّتی بسیار کوتاه توانسته تمام مردم را به طرف خود جذب کند از او تقاضا نمودند که نمایندگی آن مدرسه را هم جهت جمع آوری کمک بپذیرد، امّا نپذیرفت، چون وی نپذیرفت در مورد او در میان خود حرف هایی می گفتند، بدین خاطر استعفای خود را ارائه داد، بعداً هر چه آن ها به ماندن او اصرار ورزیدند نپذیرفت اهالی کانپور هم از رفتن او بسیار پریشان بودند ، سپس با اصرار زیاد مردم، در مسجد جامع محلّه، به تدریس پرداخت و آنجا مدرسه ای به نام «جامع العلوم» تأسیس نمود و بعد از چهارده سال بنابر دستور مرشد خود شیخ العرب و العجم حاجی امدادالله مهاجر مکّی رحمه الله کانپور را ترک گفته و به تهانه بهون رفت.
ادامه دارد....
*توشه راه نجات*
❤️
🇩🇯
2