
مدار ۶۰
June 1, 2025 at 12:02 PM
⭕️ *از خرداد ۱۳۷۶ تا خرداد ۱۴۰۴، درخشش و خاموشی اصلاحات*
📌بسیاری با موج دوم خرداد ۱۳۷۶ به میان امرسیاسی افتادند. به ویژه در استان های کم بهره و شهرستان های دور از توجه و عنایت مرکزی نظیر سیستان و بلوچستان. اساسا از آنجا که گفتمان اسلام سیاسی، ایدئولوژی حاکم جمهوری اسلامی است و تقریبا همه بانیان احزاب سیاسی یا خود باورمند و مجری این سیاست بوده اند یا ناگزیر ازگردن نهادن بر احکام اجرایی آن هستند در حقیقت هیچ حزب قانونی خارج از دایره باورمندان و وفاداران سیاست حاکم وجود ندارد. ازین رو هر جوان یا علاقمند مشارکت در امر سیاسی از طریق احزاب ناگزیر به پذیرفتن شرایط موجود این احزاب یعنی پذیرش چهارچوب اسلام سیاسی در فعالیت های خود است. و به طریق اولی هیچ حزب ملی گرا، چپ یا لیبرال در خلوص گفتمانی خود نمی توانست در چهارچوب ترسیم شده برای فعالیت حزبی در ایران پس از انقلاب و بویژه پس ازجنگ وجود بیابد. تنها خوانش هایی از گرایشات فوق را می شد در احزاب تاسیس شده پس از مجلس پنجم شورای اسلامی یافت که آنهم تنها بارقه ای کم سو و کم توان از آن چیزی بود که قرن ها در برخی کشورهای دموکراتیک درحال تجربه است.
📌 در میان این احزاب هم آنها که به حاکمیت نزدیک ترند خود را کم تر نیازمند بخش های سکولار جامعه ایرانی، اقوام، اقلیت ها وحتی انبوه زنان و جوانان می بینند. حضور چند تنی از زنان، بخشی از جوانان هم فکر و جدیدا چند اهل سنت متظاهر به آداب موردپسند طبقه حاکم برای این احزاب کافی است تا حضور خود در قدرت و دستگاه های اجرایی و نهادهای حاکمیتی اش را تزئین کنند.
📌اما احزاب دیگری که قدرت مرشدان شان پس از درگذشت بنیادگذارجمهوری اسلامی کاهش یافت به حکم استراتژی فشارازپایین چانه زنی از بالا با استفاده از مطالبات انباشته و انبوه جامعه ایران پس از پایان جنگ وبه قصد رقابت و سهم بردن از فرصت های اجرایی و اقتصادی درج در قدرت دولت و حاکمیت درهای خود را بروی عموم مردم گشودند و با شعارهایی نظیر ایران برای همه ایرانیان، سازندگی یا توسعه تکنوکراتیک امکان بسیج گسترده نیرو در سطح ملی را یافتند و با همان اقدامات محدودی که در دو دولت هاشمی و خاتمی به کمک کشورهای اروپایی وبرخی دیگر کشورها صورت دادند موفق به گشایش هایی در اقتصاد کشور وارتقای سطح زندگی مردم بویژه در دولت اصلاحات شدند.
📌 گرچه این احزاب اصلاح طلب برای حضور خود در قدرت از ورود گرایش های مختلف سیاسی و اقوام و مذاهب استقبال می کردند اما همچون همتایان راست و تندروی خود چندان موافق ورود چهره های نامحرم قرائت ایدئولوژیک حاکمیت به نهادهای اجرایی و حاکمیتی نبودند. بنابراین رای مردم را گرفته بنام وبه پشتیبانی آنها در قدرت تصرف کردند و با نشان دادن چهره آلترناتیو اسلام سیاسی حاکم در ایران به غرب مشتاق سرمایه گذاری در صنعت و تجارت، فرصت های فراوانی را برای خودی ها در تاسیس صنایع و بنگاه های اقتصادی سود ده ایجاد کردند و بدین ترتیب واسطه گشایش هایی هم در زندگی مردم شدند.
📌اما این اصلاحات که می خواست طیف چپ نگرش اسلام سیاسی را حاکم کند با به قدرت رساندن احمدی نژاد توسط طیف رقیب به چالش کشیده شده متوقف شد. البته بیشتر از جور رقیب، گفتمان اصلاحات به ناتوانی خود در حرکت پا به پای مطالبات مردمی باخت، حقیقتی که در سال های گذشته این جریان را به کلی خالی از معنی ساخته و به جز تعدادی کاسب سیاسی و انگشت شمار باورمند کهنسالِ بی تاثیر، سرمایه اجتماعی دیگری برایش باقی نگذاشته است .
📌همه اتفاقات بعد ازسال ۱۳۶۸ و پایان جنگ تا کنون در عرصه سیاست، رقابت دو طیف چپ و راست اسلام سیاسی برسر تصاحب قدرت بوده است که طیفی بخش غالب مردم بویژه طبقه متوسط و طیفی دیگر نیروهای انقلابی و متعهد به گفتمان سیاسی رسمی را همراه خود می کند. اما با رسیدن به دولت های روحانی و رئیسی سرانجام هر دو گفتمان حاکم معتقد به اسلام سیاسی، ناخواسته علنی شد به گونه ای که در سال ۱۳۹۶ بخشی از معترضین به افزایش قیمت بنزین شعار "اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا" را سردادند و در اعتراضات سال ۱۴۰۱ هم شعارها رنگ و بوی دیگری گرفت. انقلاب رسانه ای به کمک فضای مجازی که به ایران رسید گردش آزاد اخبار و اطلاعات که پیشتر در دوره اصلاحات متوقف شده بود را دوباره به جریان انداخت، این بار گسترده تر و از همه مهمتر در دسترس تر.
📌 بنابراین روز به روز ناکارآمدی گفتمان حاکم که توسط احزاب چپ و راست پشتیبانی می شد نمایان تر شده، بویژه که هرچه از دولت های سازندگی، اصلاحات، مهرورزی، اعتدال و سید محرومین فاصله گرفته شد، خبط ها و رانت های تخصیص یافته به خواص در این دولت ها بیشتر نمایان شد. بستگان رئیس دولت اصلاحات که ظاهرا صادق ترین و فرهیخته ترین در میان این روسای دولت بوده و بهترین رکوردهای توسعه را در پنج دهه کارکرد اسلام سیاسی در ایران رقم زده امروز اکوسیستم زادگاه او را با بارگذاری بیش از توان در دشت اردکان به هم زده اند ودرحالی که درفاصله ۱۱۰۰ کیلومتر فاصله میان زابل و چابهار در استان فقیر سیستان و بلوچستان حتی یک کارخانه بزرگ یا متوسط دیده نمی شود، ساخت صدها کارخانه بزرگ در دشت کوچک اردکان را یا سبب شده اند و یا دراحداثش دستی به کمک رسانده اند ، بگونه ای که امروز بلوچ و زابلی بیشتر از ۱۰۰۰ کیلومترطی می کنند تا در این کارخانجات شغلی بیابند. حتی رئیس خوش نام دولت اصلاحات هم از موهبت کسب رانت های دولتی توسط بستگان و وابستگان و همشهریان خود بی بهره نماند.
📌دولت مسعود پزشکیان که از اصلاح طلبی تنها ادعایش را دارد چهار خواهرزاده رئیس دولت اصلاحات را در پست های پردرآمد شرکت های دولتی بکار گرفته است. محمدرضا تابش رییس هیئت مدیره شرکت معدنی و صنعتی چادرملو، علیرضا تابش مدیرعامل هگتا (هلدینگ گردشگری تامین اجتماعی)، مهدی تابش مدیرعامل شرکت سیدکو (سرمایهگذاری و توسعه صنایع سیمان) و مصطفی فیض اردکانی، مدیرعامل شرکت ملی مس ایران شدهاند. حال تو حدیث مفصل بخوان ازین مجمل. این نمایندگان اصلاح طلبی که خود منتقد دولت های اصولگرا بویژه دولت رئیسی بودند که چرا اعوان و انصارو نزدیکان گفتمان خود را در شرکت های پردرآمد دولتی جاسازی می کند چگونه نوبت خودشان که می رسد چنین انتصابات پرحاشیه ای را می پذیرند؟
📌 کرمان، اصفهان، اراک و سمنان هم با گوشه چشم رئیس جمهوری، وزیری یا مجموعه ای از مدیران عالی دولتی میزبان سرمایه گذاری های انبوه شده اند و گرچه این سرمایه گذاری های رانتی امروز خود بلای جانشان شده اما این نوع توسعه رانتی- غارتی را باید مخلوق اصلاحات و پدرخوانده هایش دانست.
📌با فاصله گرفتن از گفتمان اجتماعی اصلاحات و شکست جریان سیاسی ناظر برآن، هرگونه اصلاح روند آغاز شده از انقلاب اسلامی به نظر دیگر غیرممکن شده است. به همین تناسب با ریزش بدنه اجتماعی اصلاح طلبی، همزمان با کاهش محبوبیت و قدرت احزاب اصلاح طلب و چهره های عمده این جریان تنها پوستی بر استخوان این جنبش مانده، جنبشی که برخاسته از تمایلات ایران دوستانه و مصلحانه آن دسته از مردم ایران بود که توانستند در چند انتخابات از دوم خرداد ۱۳۷۶ تا ۱۶مرداد ۱۴۰۳ در چند نوبت رکوردهای میلیونی در صندوق های رای به نفع کاندیدای آلترناتیو جریان رسمی رقم بزنند امروز دیگر شبحی از روزهای اوج خود است.
📌 بازیگران اصلی احزاب اصلاح طلب دیگر نمی توانند به بسیج رای این دسته از مردم که به شهادت انتخابات گذشته در اکثریت مطلق اند دست یابند چرا که تقریبا در همه بزنگاه های بعد از خرداد ۷۶ نه تنها کنار مطالبات مردمی قرار نگرفتند بلکه گاها با نگاهی عاقل اندر سفیه و ادبیاتی سخیف شماتت هایی هم نثار این مردم کرده اند.
📌پس از گذر دو دهه از خرداد ۱۳۷۶ و در سالی که قرار بود سند چشم انداز ایران ۱۴۰۴ کشورمان را رشک همسایگان بسازد بروشنی می توان دید که سیاست های غالبا آزمون و خطا که امید می رفت با اصلاح روال های جاری تغییر کنند، ایران و منابع آن را به مصرف رسانده و این کشور کهن ومردم صبورش را به ورشکستگی کشانده اند. همانطور که این روزها تجربه می شود حتی حداقل های سال های گذشته در برخورداری از بدیهیات یک زندگی معمولی هم دیگر برای مردم ممکن نیست.
📌تقریبا همه عرصه های زیربنایی و روبنایی اقتصاد و جامعه ایرانی دچار بحران های عمیق شده است. بنظر می رسد سیاست حاکم که بارها و به مناسبت های مختلف از سوی همه احزاب قانونی کشور و شخصیت های عمده آنها فارغ از دلایل شان مورد تایید و حمایت بوده است دیگر نمی تواند ادامه یابد، اما در کنار این حقیقت تلخ، اصلاحات و جنبش اصلاح طلبی هم به تاریخ پیوسته و به فصلی گذشته در کتاب آزادی خواهی ملت ایران و مدرنیزاسیون کشور بدل شده است که امید است سرانجامی درخور صبر وتلاش این ملت کهنسال بیابد.
✍کامبیز مشتاق گوهری
مدار۶۰ در تلگرام 👇
https://t.me/madaare60
مدار۶۰ در واتس اپ 👇
https://whatsapp.com/channel/0029Vay1ynw23n3hPnfwDJ3Q
👍
2