شعرومتن زیبا 🍂
شعرومتن زیبا 🍂
June 6, 2025 at 07:35 PM
شبی که گم شده بودم نشانه‌ای آورد شکسته بود پرم، آشیانه‌ای آورد برای وصف نگاهم، به آیه‌ها رو زد پیمبری شد و دین زنانه‌ای آورد نبود در تن مرداب عشق، نیلوفر برای قایق خود، رودخانه‌ای آورد گذشت مثل نسیمی، بهار آمد باز گذشت مثل پرستو، ترانه‌ای آورد و بشنوید: زمین نیمه‌شب به ماه رسید تلاقی سر من بود، شانه‌ای آورد صدا زدم که بیا چای تازه دم کردم نبات و قند و هل عاشقانه‌ای آورد برای کوچ، همیشه دلیل بسیار است برای اینکه بماند، بهانه‌ای آورد

Comments