
کانال تحلیلی مزبان حبیبی
June 2, 2025 at 07:27 AM
کانال تلگرامی عدالت آموزشی، مزبان حبیبی:
📄 *عدالت آموزشی: ضرورتی برای توسعه پایدار ایران*
مزبان حبیبی
بخش اول
بهعنوان معلمی که بیش از سه دهه در نظام آموزشی ایران خدمت کردهام، باور دارم که آموزش، ستون فقرات پیشرفت هر جامعهای است و عدالت آموزشی، قلب تپنده این پیشرفت. عدالت آموزشی نهتنها به معنای دسترسی همگانی به آموزش، بلکه فراهم آوردن فرصتهای برابر برای شکوفایی استعدادهای همه دانشآموزان، فارغ از موقعیت اجتماعی، اقتصادی یا جغرافیایی آنهاست. با این حال، نظام آموزشی ایران با چالشهای عمیقی مواجه است که تحقق این آرمان را دشوار کرده است. در این نوشتار، با استناد به آمار و مقایسه با نظامهای آموزشی پیشرفته، به بررسی این چالشها و ارائه راهکارهایی برای تحقق عدالت آموزشی میپردازم.
*عدالت آموزشی: توهمی دور از واقعیت؟*
طی سالهای خدمتم، نابرابریهای آشکاری در نظام آموزشی ایران مشاهده کردهام: از مدارسی با امکانات لوکس مانند استخر و آمفیتئاتر در کلانشهرها تا مدارسی که در کپرها، کانتینرها یا حتی آغل گوسفندان در مناطق محروم برگزار میشوند. این نابرابریها نهتنها با اصول عدالت آموزشی مغایرت دارد، بلکه با ارزشهای اسلامی که بر برابری تأکید دارند، در تضاد است. در مقابل، کشورهایی مانند فنلاند با سرمایهگذاری هدفمند و انتخاب مدیران آموزشی از میان کارشناسان خبره، نظامی عادلانه ایجاد کردهاند که هر دانشآموز از امکانات آموزشی باکیفیت بهرهمند میشود.
متأسفانه، برخی متولیان آموزش در ایران در توهمی خودساخته گرفتارند و ادعاهایی چون تبدیل شدن به الگوی جهانی مطرح میکنند. الگو، مفهومی چندجانبه است که از سال ۱۸۷۱ توسط انسانشناسان بهکار رفته و در علوم تربیتی، اجتماعی و روانشناسی کاربرد دارد. گولد از الگو بهعنوان کیفیتهای رفتاری و اصول فرهنگی یاد میکند، توماس کوهن آن را نمونهای از تمرینات علمی با قانون و ابزار میداند، آدام اسمیت آن را روشی برای تفسیر دنیا تعریف میکند، و ویلیام هارمون آن را روشی ابتدایی برای درک و ارزشیابی میخواند. با این تعاریف، باید پرسید: دقیقاً بر اساس کدام تعریف، در چه حوزهای و با کدام فاکتور، ایران خود را الگوی جهانی میداند؟
*چالشهای عدالت آموزشی* : نگاهی به آمار
نظام آموزشی ایران با موانع ساختاری و سیستمی متعددی مواجه است که تحقق عدالت آموزشی را به چالشی بزرگ تبدیل کرده است. در ادامه، با استناد به آمار، به برخی از این چالشها اشاره میکنم:
۱. *تنوع ناعادلانه انواع مدارس* : در حالی که بسیاری از کشورها حداکثر سه نوع مدرسه دارند، در ایران بیش از ۴۰ نوع مدرسه وجود دارد. این تنوع، به بازتولید نابرابریهای طبقاتی منجر میشود.
۲. *کمبود بودجه آموزشی* : بودجه آموزش ایران حدود ۴ میلیارد دلار است، در حالی که این رقم در آمریکا ۱۳۰۰ میلیارد دلار و در ژاپن ۲۴۶ میلیارد دلار است. سرانه ملی آموزش در ایران ۴۷ دلار است، در حالی که در دانمارک ۱۵۵۱ دلار، در کویت ۱۶۹۳ دلار و در ژاپن ۲۰۵۰ دلار است.
۳. *حقوق پایین معلمان* : میانگین حقوق ماهانه معلمان ایرانی حدود ۳۳۵ دلار است، در حالی که میانگین جهانی ۳۵۰۰ دلار و در کشورهای توسعهیافته بین ۳۶۰۰ تا ۱۲,۰۰۰ دلار است. پژوهشهای آمریکایی نشان میدهند که هر ۱۰ درصد افزایش حقوق معلمان، حداقل ۰.۲ درصد به پیشرفت دانشآموزان در دروس کلیدی مانند ریاضی و املا میافزاید. برای افزایش پنج نمره به نمرات این دروس در ایران، حقوق معلمان باید ۲۵۰ درصد افزایش یابد.
۴. *سرانه پایین دانشآموزی* : سرانه دانشآموزی در ایران ۲۵۶ دلار است، در حالی که میانگین جهانی ۹۳۱۳ دلار و در کشورهای توسعهیافته تا ۳۱,۰۰۰ دلار است. حتی با افزایش ۳.۵ برابری حقوق معلمان و پرداخت ماهانه ۲ تا ۵ میلیون تومان به هر دانشآموز، سرانه دانشآموزی ایران به سطح آفریقای جنوبی نمیرسد.
۵. *تراکم بالای کلاسها* : تراکم دانشآموزان در کلاسهای ایران ۳۱.۶ نفر است، در حالی که میانگین جهانی بین ۱۰ تا ۱۶ نفر است. این موضوع، توجه به نیازهای فردی دانشآموزان را دشوار میکند.
۶. *ساعات آموزشی بالا* : حجم ساعات آموزش در ایران سالانه ۱۲۰۲.۵ ساعت است، در حالی که میانگین جهانی کمتر از ۱۰۰۰ ساعت است. این فشار، فرصت یادگیری عمیق را کاهش میدهد.
۷. *نابرابری در دسترسی به آموزش عالی* : بیش از ۹۹ درصد صندلیهای رشتههای خاص در دانشگاههای مطرح، به ۳.۵ درصد دانشآموزان مدارس خاص اختصاص مییابد که نشاندهنده نابرابری عمیق است.
۸. *ساختار غیرمنسجم وزارت آموزشوپرورش* : تعداد پرسنل وزارت آموزشوپرورش ایران ۳۸۰,۰۰۰ نفر است، در حالی که در فنلاند تنها ۳۰۰ نفر است. نسبت جمعیت به پرسنل وزارت در ایران ۲۲۱ و در فنلاند ۱۸,۳۳۳ است.
پایان بخش اول
مزبان حبیبی
دوازدهم خرداد هزاروچهارصدوچهار
📄 *عدالت آموزشی: ضرورتی برای توسعه پایدار ایران*
مزبان حبیبی
بخش دوم
۹. *سهم پایین آموزش از تولید ناخالص ملی* : این سهم در ایران کمتر از یک درصد است، در حالی که متوسط جهانی بیش از ۵ درصد است.
۱۰. *هزینه نامتوازن* : هزینه ماهانه هر دانشآموز ایرانی ۱.۲ میلیون تومان است، در حالی که برای هر زندانی بیش از ۱۸ میلیون تومان هزینه میشود.
۱۱. *نفوذ مافیای مدارس خصوصی* : سیستم آموزشی ایران تحت نفوذ شدید مافیای مدارس خصوصی و آموزش طبقاتی است که عدالت آموزشی را تضعیف میکند.
۱۲. *دخالت مراجع غیرتخصصی* : وجود شوراهای متعدد و مراجع بالادستی غیرمتخصص، برخلاف کشورهای پیشرفته که حتی مراجع حکومتی اجازه دخالت در آموزش ندارند، مانع از اصلاحات مؤثر میشود.
این آمار، عمق نابرابریها و کاستیها را نشان میدهد و ادعای الگو بودن جهانی را به سخره میگیرد.
*راهکارهایی برای تحقق عدالت آموزشی*
برای دستیابی به عدالت آموزشی، باید از تجربیات کشورهای موفق مانند فنلاند و ژاپن درس گرفت و راهکارهایی متناسب با شرایط ایران طراحی کرد:
۱. *افزایش سرمایهگذاری در مناطق محروم* : تخصیص بودجه بیشتر به مدارس مناطق محروم، تأمین تجهیزات آموزشی و افزایش حقوق معلمان این مناطق، میتواند شکافهای موجود را کاهش دهد.
۲. *افزایش حقوق معلمان* : برای رسیدن به میانگین جهانی، حقوق معلمان باید حداقل ۱۰ برابر شود. این افزایش، نهتنها معیشت معلمان را بهبود میبخشد، بلکه بر اساس پژوهشها، پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را نیز تقویت میکند.
۳. *کاهش تراکم کلاسها* : استخدام معلمان بیشتر و کاهش نسبت دانشآموز به معلم، کیفیت آموزش را بهبود میبخشد و امکان توجه به نیازهای فردی دانشآموزان را فراهم میکند.
۴. *ایجاد ثبات در سیاستگذاری آموزشی* : تغییرات مکرر در قوانین و ساختار آموزشی طی سه دهه گذشته، نظام آموزشی را بیثبات کرده است. باید چارچوبی پایدار طراحی شود.
۵. *مقابله با آموزش طبقاتی* : نفوذ مافیای مدارس خصوصی باید مهار شود و نظام آموزشی به سمت حذف نابرابریهای طبقاتی حرکت کند. در شرایط فعلی، نظام آموزشی در تسلط این مافیا و طرفدارانش قرار دارد.
۶. *مشارکت خیرین* : خیرین مدرسهساز میتوانند نقش کلیدی در بهبود زیرساختهای آموزشی ایفا کنند. جلسات منظم با خیرین و تشویق آنها به سرمایهگذاری، ضروری است. شیوه فعلی که در برخی مواقع مشوقهای معافیت مالیاتی و ...، مشارکت را از اهداف واقعی دور میکند، مورد تایید نیست.
۷. *تغییر نگرش به آموزش* : آموزش باید بهعنوان سرمایهگذاری بلندمدت دیده شود. برای رسیدن به سرانه دانشآموزی جهانی، بودجه وزارت آموزشوپرورش باید ۵۸ برابر شود.
*سخن پایانی*
عدالت آموزشی، آرمانی است که بدون پذیرش مشکلات و اقدام برای رفع آنها، دستنیافتنی خواهد ماند. وقتی متولیان آموزش در توهم الگو شدن برای جهان گرفتارند، چگونه میتوان انتظار داشت که مسائلی چون نابرابریهای آموزشی، ارزشگریزی جوانان، یا ناکامیهای اجتماعی حل شود؟ نشانههای نفوذ نگرشهای طبقاتی و منسوخ در نظام آموزشی ایران آشکار است و این حماقت آمیخته با توهم دانایی، سخت آزاردهنده. بهعنوان معلمی که سالها در این نظام خدمت کردهام، امیدوارم روزی شاهد نظامی آموزشی باشیم که در آن، هر کودک ایرانی، از هر گوشه این سرزمین، فرصت رشد و شکوفایی داشته باشد. این نهتنها وظیفهای اخلاقی، بلکه ضرورتی برای توسعه پایدار ایران است.
پایان
مزبان حبیبی
دوازدهم خرداد هزاروچهارصدوچهار
❤️
👍
🙏
5