
🍂اصلاح قلبها🍂
June 12, 2025 at 03:14 PM
*داستان «سه خواهش پیرمرد»*
روزی یک مرد جوان در راه، پیرمردی را دید که زیر درخت نشسته بود. پیرمرد گفت:
«ای جوان، اگر سه خواهش مرا برآورده کنی، من برایت دعایی میکنم که مسیر زندگیات را تغییر میدهد.»
جوان با تعجب پرسید: «چه خواهشی؟»
پیرمرد گفت:
۱. همیشه راست بگو، حتی اگر به ضررت باشد.
۲. نمازت را هیچگاه ترک نکن، حتی اگر در سختترین حالت باشی.
۳. مادر و پدرت را بیش از هرکس دوست بدار، حتی وقتی از تو چیزی نمیفهمند.
جوان پذیرفت. سالها گذشت... او به مقام علمی و مالی بالایی رسید، اما همیشه راز موفقیتش را همان سه خواهش ساده میدانست.
*پیام داستان:* گاهی سادهترین اصول، عمیقترین تأثیر را بر زندگی دارند.
❤️
1