
🍂اصلاح قلبها🍂
June 12, 2025 at 04:16 PM
🌿 *داستان: مهمان در نیمهشب*
روزی نیمهشب، مردی غریبه و مسافر به در خانقاه حضرت شیخ ابوالحسن خرقانی رسید. هوا بسیار سرد بود و برف سنگینی میبارید. مسافر در زد و پناه خواست.
حضرت شیخ، خودش در را گشود و با مهربانی گفت:
«ای مهمان، اینجا خانقاه ماست و هر که در این خانه را بزند، مهمان خداست.»
اما همسر حضرت شیخ، سختگیر و اهل دنیا بود. با خشم گفت:
«این وقت شب مهمان؟ نان نداریم، جا نداریم، بروید!»
ابوالحسن چیزی نگفت، رفت و نانی خشک آورد و در گوشهای پتو انداخت و مسافر را گرم نگاه داشت.
شب، شیخ در عالم رؤیا دید که در عرش الهی ندا آمد:
*«ای ابوالحسن، ما و فرشتگان مهمان خانهی تو بودیم امشب؛ و تو ما را نرنجاندی، پس ما نیز تو را بالا میبریم.»*
---
📿 نکتهی تربیتی:
اولیای الهی بندگان خدا را عزیز میدارند، زیرا در هر چهرهای، نور خدا میبینند. احترام به مهمان، خدمت به بندگان خدا، و صداقت عملی، از ویژگیهای بزرگ مردان تصوف است.
❤️
3