🔍منبع: کانال علمۍ تحقیقۍ«نداۍ قࢪآن وسنت»💻 ✍️#مرجع_پاسخ_به_شبهات_غیرمقلدین ✍🏻«نداۍ قࢪآن وسنت»📡 🆔https://t.me/Quran_andHadith 🔗لینک واتساپ«نداۍ قࢪآن وسنت»📡 https://chat.whatsapp.com/HdIIEAXfmp65NXItxZMvCQ (ثبوت نهادن دستها زیر ناف در وقت) ادای نماز ؛ ((قال العلامة محمد هاشم بن عبد الغفور السندى التقوا في رسالته المسمي بدرهم الصره في وضع اليدين تحت السرة من صفحة ٣إلي ٦ بيان مذاهب الائمه الاربعة في هذه المسألة(يعني مسئله وضع اليدين )اما ابوحنيفه (رض) فيقول يضع الرجل المصلي يده اليمني علي يدهاليسرا تحت السرة ولم يرو عنه في هذه المسألة ولاعن اصحابه (رح) علي خلاف ذلك شئ واما مالك رض فعنه ثلاث روايات أحديها وهي المشهورة أنه يرسله يدية كما نقله صاحب الهداية والسرخسي في محيطه وغيرهما عن مالك، الثاني أنه يضع يديه تحت الصدر فوق السرة كذا ذكر الالفاضل العيني في شرح الهداية عن مالك الثالث أنه مخير بين الوضع والارسال كذا ذكر الالفاضل العيني في شرح الهداية عن مالك، واما الشافعي رض فعنه ثلاث روايات أيضا أحديها هي أنه يضع يده اليمني علي يده اليسرا تحت الصدر فوق السرة وهي التي ذكره الشافعي في الام و هي المختارة عند اصحابه المذكورة في أكثر متونهم وشروحهم اثانية أنه يضع يده اليمني علي اليسرا علي صدره وهي الرواية ألتي نقلها صاحب الهداية عن الشافعي (رض) وقال العيني أنها المذكورة في الحاوي من كتبهم والثالث أنه يضع هما تحت السرة وقد ذكره في شرح المنهاج بلفظه قيل، وأما أحمد بن حنبل (رض) فعنه ثلاث روايات أيضا مثل ما روي عن أبي حنيفة (رض) وهي الرواية الظاهرة القوية عند الحنابله، والثاني أنه يضع هما تحت صدره والثالث أنه يخير بينهما )) ترجمه علامه محمد هاشم سندی (رح) متوفی سنة ۱۱۷۴/ه ق در رساله خود بنام درهم الصره میگوید. بیان مذاهب أئمة اربعه دراین مسئله یعنی مسئله وضع الیدین چنین است امام ابوحنیفه (رض) میگوید مرد نماز گزار دست راست خود را بردست چپ خود زیر ناف بگزارد وروایت نشده از امام صاحب وهم از یارانش در این مسئله بر خلاف این قول. اما امام مالک(رض)پس از او سه روایت شده روایت اول واین روایت مشهور از امام مالک(رض)است که دستهای خودرا رها کند این روایت صاحب هدایه و امام سرخسی در محیط خود ودیگر علماء از امام مالک(رض) نقل کرده. روایت دوم اینکه دستهای خودرا زیر سینه بلند ناف بگذارد این روایت را علامه عینی درشرح هدایه از امام مالک(رض)نقل کرده. روایت سوم اینست که اختیار دارد در میان اینکه دستهای خودرا بسته میکند یا رها میکند این روایت راهم علامه عینی درشرح هدایه از امام مالک (رض) نقل کرده. اما امام شافعی (رض)از او نیز سه روایت آمده اول اینکه دست راست را بر دست چپ زیر سینه بلند ناف بگذارد و این روایت است که امام شافعی (رض) در کتاب مسمی به(الام) خود ذکر کرده واین روایت نزد اصحابش مختار است ودر اکثر متون وشروع آنان ذکر شده. روایت دوم اینست که دست راست خود را بردست چب برسینه خود بگذارد واین روایتی است که صاحب هدایه از امام شافعی(رض)نقل کرده وعلامه عینی گفته این روایت در کتاب حاوی ازکتب شافعیان ذکر شده. وروایت سوم اینست که دستهای خودرا زیر ناف بسته کند واین روایت رادر شرح منهاج بلفظ قیل ذکر کرده. واما امام احمد بن حنبل(رح) از اونیز سه روایت نقل شده روایت اول مانند روایت امام ابوحنیفه( رح) است واین روایت ظاهر و قوی نزد حنبلیها است. وروایتی دوم اینست که دستهای خودرا زیر سینه بگذارد و روایت سوم اینست که اختیار دارد میان اینکه دستهای خودرا زیر ناف میگذارد یا زیر سینه. ثبوت نقلیه احناف بر این مسئله؛ علامه محمدهاشم سندی(رح)در رساله مذکور خود صفحه ۱۱بعد از ذکر کردن اسامی کتاب های احناف وحنابله که در آن حدیث حضرت علی (رض) نقل شده به این عبارت((عن على بن أبى طالب (رض) أنه قال ان من السنه وضع اليمين على الشمال تحت السرة في الصلاة )) قلت أخرج هذا الحديث عبد الله بن الإمام أحمد بن حنبل في زيادات المسند وإبن أبي شيبة في مصنفه وأبو داود ودارالقطني والبيهقي في سننهم عن على إبن أبي طالب رض وقد اطلعت على أسناد هذا الحديث من كلام المخرجين المذكورين )) ترجمه از حضرت علی روایت است که وی فرمود بعضی از سنت های نماز گذاشتن دست راست بر دست چپ زیر ناف در نماز است. علامه محمد هاشم در رساله خود میگوید تخریج این حدیث را عبدالله فرزند امام احمدبن حنبل(رح) در زیادات مسند وابوبکر ابن ابی شیبه در مصنف خود وابوداود ودارقطنی وبیهقی در سنن خود از حضرت علی رض روایت نموده و میگوید من خودم اطلاع بر اسناد این حدیث از کلام مخرجین ذکر شده نموده ام(البته این حدیث در نسخه ابن داسه از ابوداود موجوداست )پس علامه محمد هاشم اسانید این حدیث را در رساله خود ذکر کرده که این جا گنجایش آن را ندارد که ذکر کنیم؛ منها ما أخرجه إبن أبي شيبة في مصنفه قال حدثنا وكيع عن موسى أبن عمير عن علقمه بن وائل بن حجر عن أبيه (رض) قال رئيت النبي (ص) وضع يمينه على شماله في الصلاة تحت السرة )قلت و هذا الحديث قوي من حيث السند يتقوي به الحديث الضعيف المروي عن علي. المتقدم ذكره. ترجمه؛ بعضی از دلایل احناف حدیثی است که ابن ابی شیبه در مصنف خود به سند مذکور از وائل ابن حجر (رض) روایت کرده که وی گفت من دیدم نبی (ص)که دست راست خودرابردست چب زیر ناف در نماز گذاشت علامه محمد هاشم (رح)میگوید سند این حدیث قوی است به این حدیث تقویه میشود حدیث ضعیف که از حضرت علی (رض) روایت شده که قبلا ذکر شد البته در این حدیث لفظ تحت السره در بعضی از نسخه های مصنف ابن ابی شیبه نیست مگر علامه محمد هاشم سندی (رح) میگوید که من در سه نسخه این لفظ رادیده ام چنانچه در رساله دیگر خود بنام ترصیح الدره علی درهم الصره که ملحق به رساله درهم الصره است در صفحه ۶میگوید. ((قد وجدت هي في ثلاث نسخ من مصنف ابن أبي بكر إبن أبي شيبة منها النسخة ألتي نقلها عنها الشيخ قاسم محدث الديارالمصرية(رح)وفيه غني من الكل و منها نسخة الشيخ محمد أكرم النصربوري رأينا ها في بلاد السند ومنها نسخة الشيخ عبد القادر مفتي مكة المكرمة رأيناهافي مكة. )) ترجمه؛ من این لفظ را یعنی تحت السره را در سه نسخه پیدا کردم بعضی از آنها آن نسخه است که آن را شیخ قاسم محدث شهر های مصر نقل کرده ودر نقل وی بی نیازی ازهمه است وبعضی از آن ها نسخه شیخ محمد اکرم نصر پوری است من آنرا در شهر سند دیده ام وبعضی از آن ها نسخه شیخ عبد القادر مفتی مکه است من آنرا در مکه دیده ام. (ومنها ما أخرجه إبن بطوطة بإسناده عن أبي هريرة(رض)مثل حديث علي(رض) ترجمه بعضی از دلایل احناف حدیثی است که آن را ابن بطوطه به اسناد خود ازأبي هريرة (رض) تخریج کرده. (ومنها ما ذكر في جامع الأصول أنه أخرج رزين في كتابه مثل حديث علي(رض) كذا في شرح الصراط المستقيم للشيخ عبد الحق الدهلوي ) ترجمه بعضی از دلایل احناف آن است که ذکر شده در جامع الصول که تخریج کرده رزین در کتاب خود مثل حدیث علی رض چنانچه در شرح شیخ عبد الحق الدهلوی است؛ تنبه؛ غیر از حدیث مذکور حضرت وائل دیگر احادیث اگرچه ضعیف باشند لکن به کثرت طرق بمرتبه حسن لغیره میرسد که قابل حجت است چنانچه قاعده علماء اصول حدیث است که حدیث ضعیف کثرت به طرق بمرتبه حسن لغیره میرسد وهمچنان به اثری تقویه حدیث ضعیف میاید علامه محمد هاشم بعضی از آثار را هم در رساله خود ذکر کرده که به سند قوی ثابت شده که عبارت است((ما أخرجه أبو بكر إبن أبي شيبة في مصنفه قال حدثنا وكيع عن ربيع عن أبي معشر عن إبراهيم قال يضع يمينه على شماله في الصلاة تحت السرة )) ترجمه بعضی از دلایل احناف آن اثریست که أبو بكر إبن أبي شيبة به سند مذکور از ابراهیم نخعی تخریج کرده که وی گفت نماز گذار دست راست خود را بردست چپ زیر ناف بگزارد. ((ومنها ما أخرجه إبن أبي شيبة في مصنفه أيضا قال حدثنا يزيد بن هارون قال أخبرنا الحجاج إبن الحسان قال سمعت أبا مجلز أوسئلته قال كيف أضع قال يضع باطن كف يمينه على كف ظاهر شماله و يجعلهما أسفل من السرة )وهذا أثر قوي من حيث السند يتقوي به الحديث الضعيف المروي عن علي رض المتقدم ذكره )) ترجمه بعضی از دلایل احناف آن اثریست که آن را هم أبو بكر إبن أبي شيبة تخریج کرده از حجاج أبن إحسان که وی گفت شنیدم از ابو ملجز که وی گفت نماز گذار باطن کف دست راست خود را بر ظاهر کف دست چپ خود بگذارد وآن را زیر ناف خود بگرداند، پس باوجود دلیل در مسئله مذهب رجوع به مذاهب دیگر نشانه بی اعتنایی به مذهب میباشد. بالخصوص در صورتیکه در مذاهب دیگر حدیث صحیح در این مسئله نباشد چرا که به آن احادیث که مالکیها وشافعیها استدلال گرفتند همه ضعیف هستند چنانچه علامه محمد هاشم دلائل آنان را در رساله مذکور خود ذکر کرده و اعتراضات محدثین را بر اسانید آنها نقل کرده مثلا مالکیها در ارسال استدلال به حدیث معاذ رض میکنند که در سند آن حسیب ابن ابی حجر است، که شعبه ویحی قطان آن را تکذیب کرده وشافعیان به حدیث وائل ابن حجر(رض)استدلال میکنند که بیهقی وابن خزیمه آن را تخریج کرده ودر سند آن مؤمل ابن اسماعیل میباشد امام بخاری در باره وی میگوید مؤمل منکرالحدیث وابن سعد میگوید مومل ثقه کثیرالغلط ابن قانع میگوید صالح یخطی دارقطنی میگوید ثقه کثیر الخطاء وهم چنان به حدیث طاووس (رض) استدلال میکنند که در بعضی از نسخه های ابوداود تخریج شده است ودر سند آن سلیمان ابن موسی است حافظ نورالدین هیتمی در مجمع الزوائد در کتاب الایمان میگوید سلیمان ابن موسی و ثقه ابن معین وضعفه آخرون وامام بخاری میگوید عنده مناکیز ونسائی میگوید (احد الفقهاء وليس بالقوي في الحديث )وهم چنان در حدیثی ابن عباس (رض) یحیی ابن ابی طالب وروح بن مسیب میباشد ابن عدی درباره روح بن مسیب میگوید احادیثه غیر محفوظه ابن حبان میگوید یروی الموضوعات درباره یحیی ابن ابی طالب ابو عبیده میگوید خط ابو داود علی حدیث یحیی ابن ابی طالب وهم چنان در حدیثی سعید ابن جبیر(رض)یحیی مذکوراست این سخنان محدثین را علامه محمد هاشم در رساله مذکور خود نقل کرده.؛___________