
𝐍𝐈𝐆𝐇𝐓 ❤🩹 𝐋𝐀𝐍𝐓𝐄𝐑𝐍🫀
69 subscribers
About 𝐍𝐈𝐆𝐇𝐓 ❤🩹 𝐋𝐀𝐍𝐓𝐄𝐑𝐍🫀
تـرسم کـــه نبـاشی و شبی زار بمیـرم یک بـار نـه...از عشقِ تـو صد بار بمیرم در محکمه ی عشقِ تـو محکوم منم من دستــور بـده. تـا کـه گنـهـکار بمیـرم رفتـی و شـده خاطــره ها قاتلِ جـانم عمـری کـه فنــا رفتــه و بیمار بمیـرم گفتــم کـه تحـمل بکـنم دردِ فـراقـت لبــریز شـده صبــرم و ناچــار بمیـرم سهمم شده از عشقِ تـو غمنامه نوشتن یک شب بغـلِ دفتـر و خودکار بمیـرم ترسـم کـه نیایی بـه سـراغِ منِ خسته در زیـرِ همیـن عکس، بـه دیوار بمیـرم هر چند کـه خواندند مـرا سنگِ صبورم سخت است که گُل باشم وچون خار بمیرم🫠 Mastan 🥰😍
Similar Channels
Swipe to see more
Posts

Pيادمان باشد که نگفته ها را میتوان گفت ولی گفته ها را نمیتوان پس گرفت چه سنگ را به کوزه بزنی چه کوزه را به سنگ شکست با کوزه است دلها خیلی زود از حرفها میشکنند... MasTan

همیشه باختن تلخ نیست.... مثل دل باختن.. همیشه بردن خوب نیست.... مثل آبرو بردن.....🦋 موافقم ❤️ مخالف 👍🏻 *~Mastan 💎💫~*

من تو را با دعا هایم به دست خواهم اورد „ انشاالله ....!🤲🏻

باشه که یکی هم به نشانی بنشیند بس تیر که در چله ی این کهنا کمان است از روی تو دل کندنم آموخت زمانه این دیده از آن روست که خونابه فشان است دردا و دریغا که در این بازی خونین بازیچه ی ایام دل آدمیان است دل بر گذر قافله ی لاله و گل داشت این دشت که پامال سواران خزان است روزی که بجنبد نفس باد بهاری بینی که گل و سبزه کران تا کران است ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی دردی ست درین سینه که همزاد جهان است از داد و داد آن همه گفتند و نکردند یادب چه قدر فاصله ی دست و زبان است خون می چکد از دیده در این کنج صبوری این صبر که من می کنم افشردن جان است از راه مرو سایه که آن کوهر مقصود گنجی ست که اندر قدم راهروان است پنجشیری 💔

هيچڪسؔ بي ڪسؔ نيسؔت ! مۘوَفق ڪـﹻ۬ﹻۧ۬ﹻٰ۬ﹻ۬ﹻـسؔےاسؔت ڪـ ب͡ا ه̐ࢪ ڪﹻ۬ﹻٰ۬ﹻ۬ﹻـسؔ نيسؔت...🦋 سادات