داستانِ شب | حرف دل ❤️‍🩹😇
داستانِ شب | حرف دل ❤️‍🩹😇
February 11, 2025 at 12:13 PM
خنده بر لب می زنم اما به چشمانی که نیست صحنه سازی ها برایم کار آسانی که نیست رنگ و بوی این غزل آکنده از عشق تو شد هق هق گریه میانش بوده پنهانی که نیست تلخ و شیرین می شود قاطی چه فرقی می‌کند جنگ دل با منطقم را روز پایانی که نیست می شوم همصحبتِ با سایه های بی فروغ دل شده غمگین برای ماه تابانی که نیست در میان خاطراتم غرق دریای توأم می شوم خیس از تماشاهای بارانی که نیست
❤️ 10

Comments