
شبکه همبستگی با زنان
February 18, 2025 at 07:52 PM
ادامهی فرستهی قبلی
*خنثا شدن ایدئولوژي و تداوم آن به وسیلهی سرکوب*
با گذشت هر روز، شاهد فرسایشی شدن ایدئولوژي طالبان استیم؛ چون آن بهشت برینی که طالبان وعدهی ایجاد آن را به خود و مردم داده بودند، نه تنها در زندگی واقعی به وجود نیامد و نمیآید، بلکه این بهشت، پر است از امکانهای ویرانگری که هر روز در سویههای مختلفی خودش را نشان میدهد. این ویرانگری، با این که پیامدهای زیانباری برای مردم داشته و دارد؛ اما بیش از هر چه، خود ایدئولوژي طالبان را ویران و دچار فروریزی داخلی میکند. طالبان بر این مساله آگاهاند و با جادادن و کمک به گروههای تروریستی، از آنها برای سرکوب مخالفتهای مردم با رژیم تروریستی شان استفاده میکنند. جنگ پنجشیر و اندراب، به کمک همین گروههای مختلف تروریستی از جمله القاعده و تیتیپی انجام شد.
طبق اسنادی که طالبلیکس -گروه هکری دستیافته به اسناد ادارات رژیم طالبان-، نشر کرده، القاعده در ولایتهای شمالشرقی تخار و بدخشان، مسوولیت سرکوب اعتراضات مدنی و مسلحانه علیه گروه تروریستی طالبان را به عهده گرفته است. این نشان میدهد که طالبان نه تنها خود مصروف سرکوب مردم استند؛ بلکه گروههای مختلفی را در بدل جادادن در افغانستان، به عنوان نیروهای مزدور برای سرکوب مردم به خدمت گرفتهاند.
*رویای انکار دیورند و تصرف قسمتی از خاک پاکستان*
یکی از دلایل همکاری طالبان با گروههای تروریستی از جمله تیتیپی، پیشبرد جنگ پاکستان به هدف عبور از خط دیورند و به دست آوردن قسمتی از خاک پاکستان است که طالبان تصور میکنند باید دوباره به افغانستان وصل شود. پیش از شکست جمهوری در افغانستان، پاکستان باور داشت که بر رهبران طالبان تسلط کامل دارد و میتواند بر افغانستان پس از جمهوری، دسترسی و کنترل حسابشده داشته باشد. آنچه پاکستان در محاسباتش در قبال طالبان به آن توجه نکرده بود؛ همکاری نزدیک و اتنیکی طالبان افغانستانی و پاکستانی بود و رویای دیرین پشتونستانخواهی که طالبان خود را میرثدار آن میدانند. اکنون با افزایش بیسابقهی خشونتها در پاکستان و حضور گستردهی نیروهای تیتیپی در افغانستان، نشان میدهد که پاکستان در دام خودش مانده و طالبان از این فرصت، بیشترین بهره را میبرند.
رای طالبان، بیثباتی در پاکستان اهمیت زیادی دارد و از این راه سعی دارند که با همکاری تیتیپی، قسمتی از خاک پاکستان تا پل اتک را تصرف و به افغانستان وصل کنند. این خواست دیوانهوار طالبان، هواخواهان زیادی بین پشتونها در افغانستان دارد و یکی از رویاهای دیرین پشتونستانخواهی است که طالبان نیز در داخل همان سنت بزرگ شده و میاندیشند. هرچند ممکن این تلاش طالبان به از دست دادن قسمتی از خاک افغانستان بینجامد؛ اما این همه باعث نمیشود طالبان دست از حمایت از تیتیپی بردارند. طالبان، توان تفکیک توانایی و ناتوانی شان را از دست دادهاند؛ چون آنها در میدان واقعی نمیجنگند و فکر میکنند، با عقیدهی تروریستی میتوانند پاکستان را تصرف کنند. تاوان این جنون دیوانهوار را مردم هر روز پس میدهند. با فقر، ناامنی و بمباران ارتش پاکستان.
*توهم فتح جهان*
هرچند گروه تروریستی طالبان طی سهونیم سال حاکمیت بر افغانستان، سعی کرده نشان دهد که به دنبال تشکیل دولت در افغانستان به رسمیتشناسی مرزها و مناسبات موجود در منطقه و جهان است؛ اما ادبیاتی که رهبر و فرماندهان آن با نیروهای مسلح شان به کار میبرند، همان رویای مشترک تمام گروههای تروریستیاست: اسلام باید جهان را فتح کند و خوشبختی را در آن باز گرداند. این رویای ویرانگر است که طالبان را با گروههای تروریستی دیگر پیوند میزند و همه در توهم فتح جهان، افغانستان را تبدیل به کمپ آموزشی تروریزم منطقهای و جهانی کردهاند.
بسیاری از این گروههای تروریستیای که اکنون در افغانستان کمپهای آموزشی دارند، در معادن افغانستان دسترسی دارند. از جمله القاعده، تیتیپی و داعش. طبق گزارشها، تیتیپی در سال گذشته، عشر و ذکات برخی ولایتهای شرقی افغانستان را نیز جمعآوری کرده است. معاش چهلوچندهزار دالری رهبر تیتیپی از سوی رژیم طالبان، بیانگر این رابطهی نزدیک است. داعش که این روزها در بازی موش و پشک، ظاهرا طالبان را هدف میگیرد، نیز برادر دیگر طالبان و القاعده است. زبان همهی آنها مشترک است: آنها فتح جهان را رویای همیشگی میدانند. جنون و حماقت مشترک، دست همهی این گروهها را در یک کاسه کرده است. آنها در توهماند و بیشک تاوان این توهم را نه تنها آنها که مردم پس میدهند. آنها فرزندان مردم را تبدیل به بمبهای انفجاری میکنند؛ کسانی که باید وسط مردم بروند، چشمهای شان را ببندند و خود را منفجر کنند. این هیأت تازهای از انسان است که با باروت یکی شده است. انسانی که بمب را به خودش میبندد و خودش را همچون بمب منفجر میکند. او، به آخرین امکان ویرانگری پناه میبرند؛ به چیزی که تکههای بدنش را نیز تبدیل به گلوله کند. این رویای مرگی است که طالبان و دیگر گروههای تروریستی در سر دارند. آنها جز به مرگ به چیزی نمیاندیشند و رویای آنها برای جهان، رویا مرگ است؛ مرگی که نابودی جهان را هدف تعیین کرده تا خودش را نابود کند.