سهند ایرانمهر
سهند ایرانمهر
February 5, 2025 at 09:48 AM
نمای نزدیک از امضای دستور‌ جدید ترامپ سهند ایرانمهر ترامپ همزمان با امضای دستوری-که عملا فشار حداکثری تلقی می‌شود آن هم زمانیکه نتانیاهو در آمریکا به سر می‌برد(حاوی پیام روشن) - سیگنال‌های متضادی هم از خود نشان داد مثلا گفت: برای امضای این دستور‌ دچار تردید است، از امضای آن خوشحال نیست و تنها به توصیه مشاورانش عمل کرده است. او همچنین گفت آماده مذاکره با رییس‌جمهور ایران است و نگرانی آمریکا صرفا ساخت تسلیحات هسته ای توسط ایران است، ترامپ همچنین در حضور نتانیاهو گفت که ایران را ضعیف نمی‌داند -برآوردی که نقطه مقابل برآورد اسراییل است و با اتکا به آن در پی کسب مجوز حمله به تاسیسات نظامی ایران است- البته ترامپ در ادامه گفت که در دوران او(با تشدید فشارها) ایران ضعیف‌تر خواهد شد( پیامی دیگر که با حضور نتانیاهو معنایی روشن داشت). از یاد نبریم که در کتاب «فنون رزم» سون تزو، جمله قابل تاملی وجود دارد:«برای دشمنت پل گریزی از طلا بساز» اما به نظر می‌رسد ترامپ این ترفند را به گونه متفاوتی فهمیده است. فشار حداکثری در کنار اعلام آمادگی برای مذاکره یعنی ترکیب تحریم‌ها یا تهدیدهای نظامی با پیشنهاد مذاکره، یک استراتژی کلاسیک که به استراتژی«چماق و هویج» مشهور است. در این استراتژی هدف این است که طرف مقابل برای حضور در پای میز مذاکره تحت فشار قرار بگیرد اما این روش مشکل دیگری هم دارد و آن افزایش بی‌اعتمادی و تشدید تنش‌هاست. ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری خود نیز بارها تحریم‌های شدید علیه ایران را امضا کرد، اما همزمان ادعا کرد «آماده مذاکره بدون پیش‌شرط» است. این تناقض، کمکی به ایجاد اعتماد نکرد. تقلیل مسئله به برنامه هسته‌ای هم نکته مهم سخنان ترامپ بود. تمرکز بر مسئله هسته‌ای (علیرغم گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که تایید می‌کرد ایران تا پیش از خروج آمریکا از برجام در ۲۰۱۸ به تعهدات خود پایبند بود) نشان‌دهنده تلاش برای «تغییر روایت (Narrative Shaping) است و به نظر می‌رسد واکنش عباس عراقچی به این نکته تلاشی برای به چالش گرفتن این تغییر روایت بود. عراقچی (سایت انتخاب) گفته است :« اگر موضوع اصلی این است که ایران سمت سلاح هسته ای نرود، این قابل حصول است و مشکلی نیست». به نظر می‌رسد ترامپ دور دوم ریاست جمهوری، حرفه‌ای تر از دور اول خود عمل می‌کند. ترامپ با وجود همسویی کلی با اسرائیل، گاه برای ایجاد فضای مذاکره یا نمایش بیطرفی، از اظهارات متضاد استفاده می‌کند. این رفتار در دیپلماسی گاهی برای «ایجاد ابهام استراتژیک» (Strategic Ambiguity)استفاده می‌شود تا طرف مقابل را نسبت به نیات واقعی مردد کند روشی که در گذشته توسط دیگر روسای جمهور آمریکا نیز استفاده شده است. ریچارد نیکسون در جریان جنگ ویتنام به طور عمدی سیگنالهای متضادی درباره امکان استفاده از سلاح هسته‌ای یا گسترش جنگ به کشورهای همسایه می‌فرستاد تا ویتنام شمالی را تحت تاثیر قرار دهد این استراتژی در کوتاه مدت منجر به پیشرفت در مذاکرات پاریس شد، اما در نهایت به دلیل بی‌اعتمادی عمیق و تحولات داخلی آمریکا، شکست خورد. در مورد ایران اما نباید از یاد برد که مشکلات اجتماعی و اقتصادی باعث می‌شود که نتوان با استناد به شکست راهبرد نیکسون همان حکم را به راهبرد ترامپ تعمیم داد. ریگان هم همزمان با تشدید رقابت تسلیحاتی (طرح جنگ ستارگان) و تحریم‌ها، در سالهای پایانی جنگ سرد، گفتمان صلح‌طلبانه‌تری در پیش گرفت و با گورباچف مذاکره کرد، این ترکیب فشار و دیپلماسی، همراه با فروپاشی داخلی شوروی، به پایان جنگ سرد کمک کرد، اما موفقیت آن بیشتر ناشی از ضعف ساختاری شوروی بود تا استراتژی آمریکا. این تجربه در مورد ایران می‌تواند قابل تامل باشد. ترامپ این روش را در دوره اول ریاست جمهوری در باره کره شمالی هم بکار برد. او در ابتدا کیم جونگ اون را «مرد موشکی» خطاب کرد و به «آتش و خشم» تهدید کرد، اما ناگهان در سال ۲۰۱۸ به دیدار او رفت و توافق‌نامه سنگاپور را امضا کرد. این نوسان بین تهدید و دوستی، اگرچه به کاهش موقت تنش‌ها انجامید، اما به‌دلیل عدم تعهد عملی آمریکا و کره شمالی به توافق‌های‌شان بی‌نتیجه ماند. بنابراین در بیشتر موارد، سیگنالهای متضاد به «کاهش اعتماد»، «فرسایش فضای مذاکره» و «ایجاد تنش» منجر شده است و اگر فشار بدون ارائه «راه خروج» معتبر (Credible Exit Route) یا همان پل طلایی سون تزو باشد، طرف مقابل را (همچون مورد ایران بعد از نقض برجام) به سمت تقویت نیروهای مخالف با مذاکره، پررنگ‌تر شدن رویکردهای امنیتی و نظامی و اتخاذ مواضع تهاجمی‌تر سوق می‌دهد بنابراین این روش موثر نخواهد بود مگر اینکه فرض بگیریم ترامپ با آگاهی کامل از بروز این وضعیت و با درنظرداشتن استفاده نهایی از اهرم اسراییل به این راهبرد تنها به عنوان یک مقدمه شکننده یا اتمام حجت نگاه می‌کند که این نگاه نیز با درنظرداشتن غلبه اولویت‌های اقتصادی ترامپ بر اولویت‌های نظامی چندان منطقی به نظر نمی‌رسد. https://www.whatsapp.com/channel/0029VazakAH9WtC9jMbGGL3i

Comments