┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
February 26, 2025 at 07:12 AM
https://whatsapp.com/channel/0029VaDSRrrJUM2dzchS4C1L
*•••❈﴿برادران سلفی! بیائید تراویح خود را ثابت کنید﴾❈•••*
الحمد لله والصلاة علی رسول الله و علی آله و اصحابه اجمعین. اما بعد!
*عمل و مذهب اهل سنت و جماعت در تراویح:*
اهل سنت و جماعت، از زمان صحابۀ کرام تا امروز در طول یک هزار و چهار صد سال در طول شب های ماه مبارک رمضان برعلاوۀنمازهای فرض و واجب و سنت و نفل، دو نماز دیگر می خوانند که یکی را در ابتدای شب بعد از نماز عشاء با جماعت در مسجد با ختم قرآن بیست رکعت می خوانند که مخصوص ماه مبارک رمضان است. این نماز را اهل سنت و جماعت فقط در ماه رمضان اداء می کنند و بس. و نماز دیگری را عموماً هشت رکعت در نزدیکی های سحری پیش از طلوع فجر به تنهائی در خانه خود اداء می کنند، و این نماز راچه در ماه رمضان و چه در سایر ماه ها در طول همۀ ماه های سال اداء می کنند. نماز اولی را اهل سنت و جماعت «نماز تراویح» و دومی را «نماز تهجُّد» می نامند.
همانگونه که گفتیم این طرز عمل اهل سنت و جماعت به تواتر وتوارث عملی و اجماع امت که سومین اصل دینی اهل سنت و جماعت می باشد ثابت است. بنابرین تراویح عملی ما اهل سنت و جماعت با دلیل شرعی بلکه با همان دلیلی که قرآن کریم را با همین شکل و ترتیبش ثابت می سازد ثابت می باشد.
*مخالفت دو گروه:*
ولی چنانکه گفتیم در طول تاریخ دو گروه پیدا شدند که دربارۀ بیست رکعت تراویح با سواد اعظم اسلام اهل سنّت و جماعت مخالفت ورزیدند و خود را از اهل سنت وجماعت جدا ساخته به بیراهه رفتند.
*گروه اول:* روافض و شیعه است که با این ادعای باطل خویش که نماز تراویح را عُمر [رضی الله عنه] ایجاد نموده است و دشمنی با عمر [رضی الله عنه] دین و ایمان شیعه است، نماز تراویح را قبول نکردند.
*و گروه دوم:* فرقۀ مخصوصی است که تا دو صد سال قبل بر روی کرۀ زمین وجود نداشته و تازه پیدا شده خود را در هند و پاکستان«اهل حدیث» و در کشورهای عربی «سَلَفی»می نامد. مردم هند و پاکستان آنها را «غیر مقلّد» و «وهابی» و مردم کشورهای عربی آنها را «لامذهب» و «وهابی» و «خوارج» می خوانند و مردم افغانستان آنها را به نام«وهابی» و «لامذهب» می شناسند.
این فرقۀ نوپیدا نیز مانند روافض و شیعه، بیست رکعت تراویح متوارث و متواتر و اجماعی اُمت اسلامیه را ترک و رد می کند و نماز تراویح را هشت رکعت معرفی می نماید.
نخست بیائید بنگریم که مسلک عملی کامل «برادران سلفی» ما در مورد نماز تراویح چه است.
*مسلک عملی برادران سلفی در ماه رمضان اینست که آنها:*
(1) ـ «فوراً بعد از نماز عشاء» در ابتدای شب
(2) ـ «هشت رکعت» می خوانند
(3) ـ و این نماز را «تراویح» می نامند و
(4) ـ تراویح را «در تمام ماه رمضان» می خوانند
(5) ـ تراویح را «در جماعت» می خوانند
(6) ـ تراویح را «در مسجد» می خوانند
(7) ـ تراویح را «دو دو رکعت» می خوانند
(8) ـ و «قرآن را در تراویح ختم» می کنند
البته آنها این مسلک عملی خود را عمل به «قرآن و حدیث» نام می نهند.
اینکه حقیقت این ادعای برادران سلفی چه هست، هم اکنون به آن کایر نداریم، ولی چون ماه مبارک رمضان آمدنی است و باز برادران سَلَفی بعد هشت رکعت، صفوف مسلمانان را می شکنند و اضافه برآن با سخنان تند و خشن و ادعاهای نادرست و فتواهای ناراست خود، مساجد را که جایگاه عبادت است به جای جنگ و جدال مُبدَّل می کنند و ماه مبارک رمضان را که ماهی پر از برکت و رحمت و مغفرت است به ماهی پر از زحمت و غوغا مبدل می سازند و در خرمن جوامع مسلمانان آتش فتنه و فساد را برپا می کنند. و عجب آن است که تمامی این افعال ناهنجار خویش را «عمل بر قرآن و حدیث» نام می گذارند.
برعکس نهند نام زنگی کافور
با نظرداشت این امور لازم دیده شد تا حقیقت مسلک عملی برادران سلفی در مورد نماز تراویح روشن گردانیده شود و نزد عام وخاص مسلمانان اهل سنت و جماعت آشکار گردد که ادعای عمل به «قرآن و حدیث» برادران سلفی نه تنها اصلاً حقیقتی ندارد بلکه در میدان دلایل، همانند افسانۀ «زمین بر بالای سنگ پُشت و سنگ پُشت بر شاخ گاو و گاو بر پُشت ماهی و ماهی در دریای تاریکی» قصۀ افسانه ای بیش نیست. مسلک عملی برادران سلفی ما در مورد آن چیزی که آنها آن را «نماز تراویح خویش» می خوانند از کتاب خداوندی و حدیث نبوی ثابت نیست و آنها قدرت ندارند که مسلک عملی خود دربارۀ تراویح را از روی «قرآن و حدیث» ثابت بگردانند.
اکنون دوباره یادآوری می کنیم که مسلک عملی کامل برادران سلفی در مورد تراویح اینست که آنها
(1) ـ «فوراً بعد از نماز عشاء» در ابتدای شب
(2) ـ «هشت رکعت» می خوانند
(3) ـ و این نماز را «تراویح» می نامند و
(4) ـ تراویح را «در تمام ماه رمضان» می خوانند
(5) ـ تراویح را «در جماعت» می خوانند
(6) ـ تراویح را «در مسجد» می خوانند
(7) ـ تراویح را «دو دو رکعت» می خوانند
(8) ـ و «قرآن را در تراویح ختم» می کنند
اکنون که مسلک عملی برادران سلفی را دانستید، باید دید که آنها چه گونه دلیلی برای اثبات این مسلک عملی خود ارائه می کنند.
در این مورد باید در نظر داشت که برادران سلفی همیشه ادعاء می نمایند که «سلفی ها دو اصول دارند: فرمان خدا و حدیث رسول، و هرچه جز آنست، نزد شان غیر قابل قبول».
بنابرین ما می خواهیم در این نوشتار واضح بگردانیم که این ادعاهای برادران سلفی آیا راست است و یا چنانکه بعضی از علمای بزرگوار می فرمایند برادران سلفی: «در ادعاهای شان همیشه از فریب کار می گیرند و حقیقت آنست که سلفی ها هرگز توان اثبات این مسلک عملی خویش از روی حدیث حضرت رسول خدا صلی الله علیه وسلم را ندارند، بلکه آنها اثبات همۀ این امور مذکور را (بجز هشت رکعت) از اهل سنت و جماعت سرقت می کنند و بازهم شعار سر می دهند که «اهل حدیث دو اصول دارند، فرمان خدا و حدیث رسول، هرچه بجز آن، نا قبول». (حواله: تجلیات صفدر)
پس بیائید تا حقیقت امر را بدانیم.
*چلینج عام برای برادران سلفی:*
چنانکه گفتیم مسلک عملی برادران سلفی ما در ماه مبارک رمضان اینست که آنها:
(1) ـ «فوراً بعد از نماز عشاء» در ابتدای شب
(2) ـ «هشت رکعت» می خوانند
(3) ـ و این نماز را «تراویح» می نامند و
(4) ـ تراویح را «در تمام ماه رمضان» می خوانند
(5) ـ تراویح را «در جماعت» می خوانند
(6) ـ تراویح را «در مسجد» می خوانند
(7) ـ تراویح را «دو دو رکعت» می خوانند
(8) ـ و «قرآن را در تراویح ختم» می کنند
اکنون ما اهل سنت و جماعت، تمامی برادران سلفی خویش را چلینج می دهیم که اگر در این ادعای شان که «غیر مقلدین دو اصول دارند: فرمان خدا و حدیث رسول، و هرچه جز آنست، غیر قابل قبول» صادق هستند، پس مسلک عملی هشتگانۀ فوق خود را مطابق ادعای خود از روی تنها یک حدیث «صحیح بخاری شریف» از حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم ثابت کنند که در آن حدیث شریف به صراحت مذکور باشد که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم این مسلک عملی برادران سلفی را
(1) ـ «تراویح» نامیده باشد
(2) ـ و این تراویح را «فوراً بعد از نماز عشاء»خوانده باشد
(3) ـ و این تراویح را «هشت رکعت»
(4) ـ در «تمام ماه رمضان»
(5) ـ «در جماعت»،
(6) ـ «در مسجد»
(7) ـ و «دو دو رکعت» خوانده باشد
(8) ـ و «قرآن را در تراویح ختم» کرده باشد.
ما اهل سنت و جماعت به برادران سلفی تکلیف زیادی نمی دهیم و از آنها احادیث فراوانی هم مطالبه نمی کنیم بلکه از آنها صرف می خواهیم که بر این مسلک عملی هشتگانۀ خود تنها یک آیت قرآن مجید و یا فقط یک حدیث صحیح بخاری شریف از جناب مبارک حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم را ارائه کنند و بس. فقط یک حدیث را.
*آسانی برای برادران سلفی:*
خیر، ما اهل سنت و جماعت برای آسانی برادران سلفی از شرط صحیح بخاری نیز می گذریم و به آنها می گوئیم که بر این مسلک عملی هشتگانۀ شان در مورد تراویح فقط یک حدیث از صحیح مُسلِم شریف را پیش کنند که در آن حدیث شریف به صراحت مذکور باشد که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم این مسلک عملی برادران سلفی را
(1) ـ «تراویح» نامیده باشد
(2) ـ و این تراویح را «فوراً بعد از نماز عشاء»خوانده باشد
(3) ـ و این تراویح را «هشت رکعت»
(4) ـ در «تمام ماه رمضان»
(5) ـ «در جماعت»،
(6) ـ «در مسجد»
(7) ـ و «دو دو رکعت» خوانده باشد
(8) ـ و «قرآن را در تراویح ختم» کرده باشد.
*آسانی بیشتر برای برادران سلفی:*
بلکه ما اهل سنت و جماعت از شرط صحیح مُسلِم شریف نیز می گذریم و برای برادران سلفی سهولت می دهیم که بخاطر اثبات این عمل هشتگانۀ شان در مورد تراویح فقط یک حدیث صحیح از جامع ترمذی شریف را پیش کنند، اگر از روی آن نمی توانند، از سنن نَسائی پیش کنند، اگر از روی آن نمی توانند، از سنن ابو داود پیش کنند، اگر از روی آن نمی توانند، پس از سنن ابن ماجه پیش کنند. فقط یک حدیث صحیح از هر کتاب «صِحَاحِ سِتَّه» که میل دارند یا توان دارند ارائه کنند که در آن حدیث شریف به صراحت مذکور باشد که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم این مسلک عملی برادران سلفی را
(1) ـ «تراویح» نامیده باشد
(2) ـ و این تراویح را «فوراً بعد از نماز عشاء»خوانده باشد
(3) ـ و این تراویح را «هشت رکعت»
(4) ـ در «تمام ماه رمضان»
(5) ـ «در جماعت»
(6) ـ «در مسجد»
(7) ـ و «دو دو رکعت» خوانده باشد
(8) ـ و «قرآن را در تراویح ختم» کرده باشد.
*آسانی بازهم بیشتر برای برادران سلفی:*
بلکه ما اهل سنت و جماعت حالا از شرط صِحَاحِ سِتَّه نیز می گذریم و برای برادران سلفی سهولت می دهیم تا این عمل هشتگانۀ شان در مورد تراویح را فقط توسط یک حدیث صحیح از هر کتاب حدیث، باز تکرار می کنیم از هر کتاب حدیث که قدرت دارند ثابت نمایند.
و برای آسانی آنها می گوئیم که تقریباً بیش از یک هزار و پنج صد کتاب حدیث شریف تا به حال به چاپ رسیده است، از هر کدام که میل یا توان دارند این عمل هشتگانۀ شان را فقط توسط یک حدیث صحیح از آنها ثابت بگردانند.
*بازهم آسانی بیشتر برای برادران سلفی:*
بلکه اکنون ما اهل سنت و جماعت باز برای برادران سلفی آسانی و سهولت بیشتر از بیش می دهیم و می گوئیم که ما از شرط «حدیث صحیح» هم گذشتیم و اکنون برادران سلفی را اجازه می دهیم که این عمل هشتگانۀ شان در مورد تراویح را مطابق ادعای شان (قرآن و حدیث) حتی از یک «حدیث حَسَن» ثابت کنند که در آن «حدیث حَسَن» به صراحت مذکور باشد که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم این مسلک عملی برادران سلفی را
(1) ـ «تراویح» نامیده باشد
(2) ـ و این تراویح را «فوراً بعد از نماز عشاء»خوانده باشد
(3) ـ و این تراویح را «هشت رکعت»
(4) ـ در «تمام ماه رمضان»
(5) ـ «در جماعت»
(6) ـ «در مسجد»
(7) ـ و «دو دو رکعت» خوانده باشد
(8) ـ و «قرآن را در تراویح ختم» کرده باشد.
*بازهم آسانی بیشتر از پیش برای برادران سلفی:*
بلکه اکنون ما اهل سنت و جماعت باز برای برادران سلفی سهولت بیشتر از پیش می دهیم و می گوئیم که ما از شرط «حدیث صحیح» هم گذشتیم و اکنون برای برادران سلفی اجازه است که مطابق ادعای شان (قرآن و حدیث)، این عمل هشتگانۀ شان در مورد تراویح را حتی از یک «حدیث ضعیف» بلکه حتی از یک ضعیف دست و پا شکسته نیز ثابت کنند که در آن «حدیث ضعیف» به صراحت مذکور باشد که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم این مسلک عملی برادران سلفی را
(1) ـ «تراویح» نامیده باشد
(2) ـ و این تراویح را «فوراً بعد از نماز عشاء»خوانده باشد
(3) ـ و این تراویح را «هشت رکعت»
(4) ـ در «تمام ماه رمضان»
(5) ـ «در جماعت»
(6) ـ «در مسجد»
(7) ـ و «دو دو رکعت» خوانده باشد
(8) ـ و «قرآن را در تراویح ختم» کرده باشد.
*آخرین حد آسانی برای برادران سلفی:*
همۀ ما مسلمانان به یقین می دانیم که خداوند متعال دربارۀ کسانی که دروغ می گویند می فرماید: لَعْنَتَ اللهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ. ترجمه: لعنت خدا بر دروغ گويان باد. (سورۀ آل عمران آیۀ 61)
و حضرت رسول خدا محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم دربارۀ کسانی که بر ذات مبارک ایشان کذب و دروغ می بندد فرموده اند: «مَنْ كَذَبَ عَلَيَّ فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ».
ترجمه: هر کسی بر من دروغ بست، جای خود را در آتش دوزخ آماده بداند.
(صحیح البخاری شریف: حديث 107 و صحیح مسلم شریف: حديث 3)
محدثین بزرگوار آن احادیثی را که بعضی دروغگویان ساخته اند و به نام نامی حضرت رسول خدا صلی الله علیه وسلم منسوب ساخته اند «حدیث موضوع» یعنی حدیث دروغی و جعلی و ساختگی می نامند.
ما اهل سنت و جماعت می دانیم که برادران سلفی ما این روش و مسلک عملی هشتگانۀ خود در مورد تراویح را از هیچ حدیث بخاری شریف، یا از هیچ حدیث مسلم شریف، یا از هیچ «حدیث صحیح» در ترمذی شریف، نسائی شریف، ابو داود شریف، ابن ماجۀ شریف، یا حتی از هیچ کتابی از بیشتر از 1500 کتاب حدیث هرگز ثابت نخواهند توانست، از آن هم گذشته آنها هرگز قادر نیستند که این مسلک عملی خود در مورد تراویح را از حتی یک «حدیث ضعیف» نیز ثابت بگردانند، بنابرین اکنون ما اهل سنت و جماعت با دل فراخ، آخرین حد سهولت و آسان گیری را برای برادران سلفی مهیا می نمائیم و به آنها اجازه می دهیم که آنها اکنون مطابق ادعای شان (قرآن و حدیث) این عمل هشتگانۀ خود در مورد تراویح را از روی حتی یک «حدیث موضوع و دروغی و جعلی» نیز ثابت بگردانند که دربارۀ آن حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده که سازندۀ حدیث دروغی و جعلی دوزخی است.
پس اکنون چنانکه بعضی از علمای بزرگوار می فرماید آیا در میان برادران سلفی کسی وجود دارد که بتواند حتی از روی احادیث موضوع و جعلی و دروغی نیز این روش عملی هشتگانۀ سلفی ها در مورد نماز تراویح را ثابت بگرداندکه در آن حدیث جعلی و دروغی به صراحت مذکور باشد که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم این مسلک عملی برادران سلفی را
(1) ـ «تراویح» نامیده باشد
(2) ـ و این تراویح را «فوراً بعد از نماز عشاء»خوانده باشد
(3) ـ و این تراویح را «هشت رکعت»
(4) ـ در «تمام ماه رمضان»
(5) ـ «در جماعت»
(6) ـ «در مسجد»
(7) ـ و «دو دو رکعت» خوانده باشد
(8) ـ و «قرآن را در تراویح ختم» کرده باشد.
*اما نه به اتباع کورکورانه از میرزا غلام احمد قادیانی:*
اما خوبتر خواهد بود برادران سلفی به یاد بسپارند که در ارائۀ دلیل، طریقۀ دلیل آوری میرزا غلام احمد قادیانی مدعی کذاب پیغمبری را کورکورانه اتباع نکنند.
میرزا غلام احمد کذاب ادعاء کرد که من پیغمبر خدا هستم و در قرآن موجود است که من پیغمبر خدا هستم، بنابرین بر من ایمان بیاورید وگرنه همۀ تان دوزخ می روید.
و چون او را محکم گرفتند که در کجای قرآن آمده که تو پیغمبر خدا هستی؟ او در جواب دلیل آورد که آیا شما آیت قرآن را نشنیده اید که می گوید:
(*) وَجَاءَتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وَارِدَهُمْ فَأَدْلَى دَلْوَهُ قَالَ يَا بُشْرَى هَذَا غُلَامٌ وَأَسَرُّوهُ بِضَاعَةً.
(یعنی: و قافله ای آمد و یکی از آنها دلو خود را در چاه افگند و (حضرت يوسف را که طفل بود در چاه یافته مردم را) صدا کرد که خوشخبری برای تان باد، من این طفل را در چاه یافتم). (سورۀ یوسف: 19)
و آیا آیت قرآن را نشنیده اید که می گوید:
(*) وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُأَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ.(یعنی: حضرت عیسی علیه السلام به بنی اسرائیل گفت که یا بنی اسرائیل، من پیغمبر خدا هستم که به سوی شما فرستاده شده ام، من تورات را که قبل از من آمده تصدیق می کنم و نیز شما را به آمدن پیغمبر دیگری بعد از خود که اسمش احمد است بشارت می دهم...) (سورۀ صف: 6)
و آیا آیت قرآن را نشنیده اید که:
(*) مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْرَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ.
(یعنی: حضرت محمد پدر هیچ یکی از مردان شما نیست و لیکن پیغمبر خدا و خاتم پیغمبران است). (سورۀ احزاب: 40)
مردم به میرزای قادیانی گفتند: از کجای این آیات ثابت می شود که تو پیغمبر خدا هستی؟ یکی این آیات دربارۀ واقعۀ طفولیت حضرت یوسف علیه السلام است و دو آیات دیگر دربارۀ حضرت محمد رسول الله صلی الله علیه وسلم.
غلام احمد قادیانی گفت: دلیلم این است که اسم من میرزا غلام احمد است. از اسم من لفظ میرزا را دور کنید، می ماند غلام احمد. اکنون از آیت اول، لفظ غلام را بگیرید و باقیماندۀ آیت را رها کنید. از آیت دوم لفظ احمد را بگیرید و بقیۀ آیت را رها کنید. از آیت سوم لفظ پیغمبر خدا را بگیرید و بقیۀ آیت را رها کنید. اکنون این سه لفظ قرآن را با هم یکجا کنید، می شودغلام احمد پیغمبر خدا. بنابرین من به دلیل آیات قرآن، غلام احمد پیغمبر خدا هستم!
مولانا صاحبی که آنجا بود به میرزای قادیانی گفت: اسم من چیست؟ گفت: عطاء الله. مولانا صاحب گفت: لفظ عطاء را از آن دور می کنیم، می ماند الله. اکنون مطابق این اصول خودساختۀ تو، من می شوم الله. اگر من الله هستم، من هرگز کذابی مثل تو را به پیغمبری نفرستاده ام.
اکنون ما اهل سنت و جماعت نیز به برادران سلفی یادآوری می کنیم که نشود که آنها نیز در ارائۀ دلیل از میرزای قادیانی کذاب، کورکورانه اتباع کنند و یک لفظ را از یک حدیث بگیرند و لفظ دوم را از حدیث دیگری و لفظ سوم را از حدیث دیگری و لفظ چهارم را از حدیث دیگری و لفظ پنجم را از حدیث دیگری و ... و.... و سپس مانند میرزای کذاب آن الفاظ را بهم پینه بزنند و آنگاه نعره بردارند که اینهم دلیل ما سلفی ها.
*مثال استدلال با اتباع کورکورانه از میرزای قادیانی:*
بطور مثال برادران سلفی ما ممکن این حدیث در بخاری شریف را به عنوان استدلال بیاورند که:
أَنَّهُ سَأَلَ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، كَيْفَ كَانَتْ صَلاَةُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي رَمَضَانَ؟ فَقَالَتْ: «مَا كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَيَزِيدُ فِي رَمَضَانَ وَلاَ فِي غَيْرِهِ عَلَى إِحْدَى عَشْرَةَ رَكْعَةً يُصَلِّي أَرْبَعًا، فَلاَ تَسَلْ عَنْ حُسْنِهِنَّ وَطُولِهِنَّ، ثُمَّ يُصَلِّي أَرْبَعًا، فَلاَ تَسَلْ عَنْ حُسْنِهِنَّ وَطُولِهِنَّ، ثُمَّ يُصَلِّي ثَلاَثًا».
یعنی: کسی از حضرت عایشه رَضِیَ اللہُ عَنْهَاپرسید که نماز (تهجُّد با وتر) رسول الله صلی الله علیه وسلم در ماه رمضان چگونه بود؟ حضرت عایشه رَضِیَ اللہُ عَنْهَا گفت: رسول خدا صلی الله علیه وسلم چه در ماه رمضان و چه در ماه های غیر رمضان، یازده رکعت نماز (تهجُّد با وتر) می خواندند. نخست چهار رکعت... و باز چهار رکعت ... و سپس سه رکعت وتر.(بخاری شریف: حدیث 1141)
و سپس برادران سلفی ادعاء کنند که لفظ«هشت رکعت» از این حدیث ثابت است... و... و...
چنانکه گفتیم این طریقۀ استدلال، طریقۀ استدلال به اتباع کورکورانۀ مذکور می باشد.
(*) ـ زیرا در این حدیث شریف مذکور است که حضرت رسول خدا صلی الله علیه وسلم هم در رمضان و هم در ماه های غیر از رمضان همیشه در سراسر سال و سرتاسر عمر مبارک خویش (عموماً) این یازده رکعت را می خواندند در حالی که نماز تراویح فقط در یک ماه سال خوانده می شود و بس.
(*) ـ ثانیاً به روایت خود حضرت بی بی عایشۀ صدیقه رَضِیَ اللهُ عَنْهَا در صحیح بخاری شریف (حدیث 924 و 1129) و صحیح مسلم شریف (حدیث 761) حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم در سراسر عمر مبارک خویش، «نماز تراویح را فقط سه شب خواندند و بس»، در حالی که در حدیث شریف فوق نماز هر شبۀ دوازده ماهۀ سراسر سالِ تمامی عمرِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم بیان شده است.
(*) ـ ثالثاً عمل هشتگانۀ برادران سلفی در مورد تراویح یعنی آنکه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم مسلک عملی برادران سلفی را
(1) ـ «تراویح» نامیده باشد
(2) ـ و این تراویح را «فوراً بعد از نماز عشاء»خوانده باشد
(3) ـ و این تراویح را «هشت رکعت»
(4) ـ در «تمام ماه رمضان»
(5) ـ «در جماعت»،
(6) ـ «در مسجد»
(7) ـ و «دو دو رکعت» خوانده باشد
(8) ـ و «قرآن را در تراویح ختم» کرده باشد، در هیچ جای این روایت حتی موجود نیست تا چه رسد به تصریح بر آنها.
*یک نکتۀ ضمنی:*
و ضمناً در این حدیث شریف صریحاً وارد است که «آنحضرت صلی الله علیه وسلم نماز وتر را چه در ماه رمضان و چه در سایر ماه های سال، همیشه سه رکعت می خواندند». ولی برادران سلفی ما در مقابل این حدیث شریف جناب محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم سرِ مخالفت عَلَم کرده نماز وتر را همیشه یک رکعت می خوانند و باز همیشه با اهل سنت و جماعت احناف به جنگ و جدال می خیزند که چرا اهل سنت و جماعت حنفی از حضرت نبی اکرم صلی الله علیه وسلم پیروی نموده وتر را سه رکعت می خوانند بلکه باید با پیروی از وهابیان یک رکعت بخوانند.
بنابرین این حدیث شریف نه تنها اینکه تعلّقی به نماز تراویح ندارد بلکه از هر لحاظ با مسلک عملی برادران سلفی مخالفت دارد و اگر برادران سلفی آن را بخاطر اثبات تراویح خود ارائه کنند، اینکار شان هم دیده دریست و هم سینه زوری و هم اتباع از روش میرزای قادیانی.
*خلاصۀ کلام آنکه:*
برادران سلفی متوجه باشند تا در ارائۀ دلیل از میرزای قادیانی مدعی کذاب پیغمبری اتباع نکنند، بلکه مطابق ادعای خود که «غیر مقلدین را دو اصول، فرمان خدا و حدیث رسول، و هرچه جز آن باشد، غیر قابل قبول»، برای اثبات مسلک عملی خود در مورد تراویح خویش تنها یک آیت یا یک حدیث صحیح، و اگر آیت قرآن و حدیث صحیح ندارند، یک حدیث ضعیف بیاورند، واگر آن را هم ندارند، پس حتی یک حدیث موضوع و دروغی و جعلی را ارائه کنند که این عمل هشتگانۀ شان دربارۀ تراویح در آن صراحتاً موجود باشد.
و اگر برادران سلفی به اتباع از میرزا غلام احمد قادیانی مدعی کذاب پیغمبری، یک لفظ را از یک حدیث گرفتند و یک لفظ را از حدیث دیگر و لفظ سوم را از حدیث دیگر و لفظ چهارم و پنجم و ششم را از حدیث چهارم و پنجم و ششم ... و سپس آن الفاظ را بهم پینه زدند، در این صورت لازماً دانسته می شود که کاملاً راست است آنچه بعضی از علمای بزرگوار می فرمایند که:
«برادران سلفی واقعاً انگیزندۀ فساد و غوغا در مساجد و افگنندۀ فتنه و بلا در بین مسلمانان اند و آنها حقیقتاً در تحریف دین خدا کوشایند و در تغییر شریعت حضرت رسول الله پویا و در کذب بستن بر حضرت سید کائنات و فخر موجودات و محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم بی محابا».
ولی باید به یاد داشت که بزرگان گفته اند:
چراغ کذب کاذب تا دم محشر نمی سوزد
اگر سوزد شبی سوزد شب دیگر نمی سوزد
*برادران سلفی یک نکتۀ دیگر را نیز به یاد بسپارند:*
و آن اینکه اقوال امامان اُمت یا اقوال پیروان ایشان را به عنوان استدلال پیش نکنند و نه اقوال شیخ های سلفی خود را ارائه کنند، زیرا اصول برادران سلفی اینست که فقط «فرمان خدا و حدیث رسول و هرچه جز آن، همه غیر قابل قبول».
پس اگر برادران سلفی، غیر از خدا و رسولش، اقوال کسان دیگری را به عنوان استدلال ارائه نمایند، هم گویا به دست خود اصول خود را به زباله دانی می اندازند و هم در همان وهلۀ اول، خود به زبان حال می گویند که گرچه با زبان «قرآن و حدیث» می گوئیم ولی در دنیای واقعیت «اقوال بعض بندگان» دلیل ما هست. ولی باید گفت که اینکار حسب حدیث شریف، خصلت دروغگویان و دغابازان و منافقان است، چنانکه حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:
(*) وَعَن عمار قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «مَنْ كَانَ ذَا وَجْهَيْنِ فِي الدُّنْيَا كَانَ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لِسَانَانِ مِنْ نَارٍ». رَوَاهُ الدَّارمِيّ
ترجمه: حضرت عمار رضی الله عنه روایت می کند که حضرت رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: هر کسی در دنیا دو رویه بود، در آخرت دو زبان از آتش خواهد داشت.
مشکاة المصابیح: 3/1361 و 1362 حدیث 4846 كتاب الْآدَاب، بَابُ حِفْظِ اللِّسَانِ، الْفَصْل الثَّانِي
(*) ـ ثانیاً تقلید از امامان بزرگوار اسلام نزد برادران سلفی یا شرک است یا بدعت، پس چون علمای مقلد ائمۀ مجتهدین نزد برادران سلفی مشرک یا بدعتی می باشند، برادران سلفی چگونه به اقوال کسانی که به گفتۀ خودشان مشرکان و بدعتیان هستند استدلال می توانند کنند؟ آیا قبول اقوال مشرکان جزو دین و ایمان برادران سلفی می باشد؟
و بازهم باید دانست که اگر برادران سلفی با وجود این اصول خودساختۀ خود بازهم به اقوال اشخاص استدلال نمودند، در این صورت برحسب مذهب خود شان و مطابق اصول خود شان فوراً مشرک و بدعتی خواهند گردید.
(*) ـ وثالثاً اگر برادران سلفی اقوال شیخ های خود را در استدلال ارائه کنند، فوراً نکتۀ دیگری نیز آشکارا دانسته می شود و آن اینکه هنگامی که برادران سلفی، «خدا و رسول» یا «قرآن و حدیث» می گویند، مقصود شان از آن، الله متعال جل جلاله یا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم نیست، بلکه منظور شان از«خدا و رسول» یا «قرآن و حدیث»، شیخ فلانی سَلَفی یا شیخ فلانی وهابی است، و برادران سلفی اقوال آن شیخ های خود را به نام «قرآن و حدیث» یا فرمان «خدا و رسول» به خورد مردم ساده می دهند. و برادران سلفی بازهم در این صورت برحسب مذهب خود شان و مطابق اصول خود شان، نزد خود شان، مشرک قرار می گیرند.
پس از برادران سلفی امید اینست که نکات فوق را مد نظر داشته از ارائۀ اقوال اشخاص و یا شیخ های خود صرف نظر کنند و به این گونه از شرک کردن و بدعت کردن (مطابق اصول خود شان) اجتناب نمایند.
*در آخر باز می گوئیم که:*
آیا هست مردی در میان برادران سلفی که بتواند حتی از روی یک حدیث موضوع و جعلی و دروغی نیز این مسلک عملی هشتگانۀ برادران سلفی در مورد نماز تراویح را ثابت بگرداند که در آن حدیث به صراحت مذکور باشد که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم این مسلک عملی برادران سلفی را
(1) ـ «تراویح» نامیده باشد
(2) ـ و این تراویح را «فوراً بعد از نماز عشاء» خوانده باشد
(3) ـ و این تراویح را «هشت رکعت»
(4) ـ در «تمام ماه رمضان»
(5) ـ «در جماعت»،
(6) ـ «در مسجد»
(7) ـ و «دو دو رکعت» خوانده باشد
(8) ـ و «قرآن را در تراویح ختم» کرده باشد.
*آیا هست چنین کسی؟*
ما اهل سنت و جماعت، برادران سلفی را بسیار زحمت فراوان نمی دهیم بلکه به آنها می گوئیم که برای اثبات مسلک عملی هشتگانۀ شان در مورد نماز تراویح فقط و فقط یک حدیث را بیاورند و بس. اگر حدیث صحیح ندارند، حدیث حَسَن بیارند، اگر حدیث حَسَن ندارند، حدیث ضعیف بیارند، اگر ضعیف ندارند، حدیث موضوع و ساختگی و دروغی و جعلی بیاورند.
وَلَنْ تَفْعَلُوا اَبَداً وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا.
اگر سرخ و سیاه و زرد و اسپید
بهم آرند و نی یک دم بگیرند
چنین کاری نیاید از برِ شان
وگرچه جملگی ماتم بگیرند
برادری می گفت: برادران سَلَفی عادت دارند اگر میدان را خالی دیدند، می غرند و می خروشند وشور و عربده می کنند، ولی در میدان دلائل، صورت مجسَّم ضرب المثل «کی مُردی؟ پارسال!» می گردند. شاید آن برادر راست گفته باشد. دیده باید!
محمد ابراهیم تیموری
۱۱ رمضان ۱۴۳۹ هجری قمری
*┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈*
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
جهت دریافت روزانۀ مطالب دینی در واتساپ لطفاً توسط لینک زیر به کانال *راه فلاح* در *واتساپ* بپیوندید:
https://whatsapp.com/channel/0029VaDSRrrJUM2dzchS4C1L
❤️
🌹
16