
صالح نیکبخت
February 10, 2025 at 03:53 PM
آیا مذاکرات با پیششرط ظالمانه یعنی بنبست مذاکرات؟
✍️سهند ایرانمهر
چند روز دیگر قسمت دوازدهم از پادکستم منتشر میشود. شماره جدید را به بررسی موضوع « امکان یا عدم امکان مذاکره» اختصاص دادهام. موضوعی که در این چند دهه کلی از رجال سیاسی را پایین کشیده، طبیعی است که من را هم استثناء نکند و طرفی که قرار بود اسپانسر این شماره شود که آفتابه را خرج لحیم کنم و هزینه پادکست را با آن جبران کنم با شنیدن موضوع، برق از سرش جهید و مودبانه در افق گم شد، در نتیجه این یکی را قربهالیالله(!) تهیه کردم تا نبوغ اقتصادی ام در زمانه دلار ۹۰ تومانی بازهم به ریشم بخندد مگر این چند روز معجزهای شود.
بگذریم، ضبط پادکست که تمام شد در اخبار شنیدم که ظاهرا آمریکا پیششرطهای عجیب و غریبی گذاشته که وقتی به نابرابربودن طرفین مذاکره اضافهاش کنیم نتیجهاش از دید صاحبمنصبانی چون جناب قالیباف چرخش۱۸۰ درجهای و تاکید بر ایننکته میشود که با این حساب، صحبت از مذاکره یعنی خلعسلاح و به اصطلاح خودکشی یا به قول حسین شریعتمداری، وقتی پیش شرط گذاشته شد یعنی هدفگذاری شده و دیگر مذاکره بیمعنی است.
سخن من از اینجا به بعد این است که چنین نیست . البته در پادکست جدیدم نمونههای تاریخی از سوابق ما ایرانیها در شرایط مشابه را آوردهام که اتفاقا نتیجه خوبی هم بدست آوردهایم اما اینجا میخواهم مثال دیگری از تاریخ بیاورم که مذاکره بین دو طرفی بوده است که از نظر قدرت برابر نبودهاند، طرف قدرتمندتر پیششرط گذاشت و قلدری کرد اما طرف ضعیفتر بازهم از مذاکره پا پس نکشید و اتفاقا جواب هم گرفت.
اگر نگاهی به اسکناس صددلاری آمریکا بیندازید تصویر مردی را میبینید که چندان قیافه جذابی هم ندارد. او بنجامین فرانکلین است. هم زنباره بود و هم مخترع، اما به این دلیل صاحبقران (صاحبدلار) نشده بلکه به این دلیل مشهور ومحبوب است که جزو بنیانگذاران آمریکاست؟ چطور؟
او اولین نماینده واقعی سیاست خارجی ایالات متحده بود و مسیر دیپلماسی آمریکایی را هماو بنا کرد.
سالهای پیش از انقلاب آمریکا، او طرف ضعیف(آمریکایی) مذاکرات در برابر یک قدرت برتر (بریتانیا) با پیششرطهای ظالمانه و غیرمنطقی بود اما چه پیششرطهایی؟
مالیاتهای سنگین مثل تمبر مالیاتی (Stamp Act) و «قوانین ناوبری»که تجارت مستعمرات را محدود میکردند.
عدم اعطای نمایندگی به مستعمرات در پارلمان بریتانیا.
سرکوب اعتراضات و اعمال قوانین سختگیرانه مثل «قوانین غیرقابل تحمل» (Intolerable Acts) بعد از حادثه چای بوستون.
فرانکلین که از سال ۱۷۵۷ تا ۱۷۸۳ نماینده مستعمرات در لندن بود، نخست سعی کرد از طریق دیپلماسی و اقناع، بریتانیا را به دادن امتیازات متقاعد کند چون میدانست ادامه کشمکش با درنظرداشتن توان نابرابر آمریکا برای تقابل ممکن نیست. او با سیاستمداران تأثیرگذار بریتانیایی مانند ویلیام پیت و ادموند برک رایزنی کرد تا حمایت آنها را جلب کند.
بعد هم با انتشار مقالات و نامههای دیپلماتیک، تلاش کرد افکار عمومی بریتانیا را متقاعد کند که رفتار دولت با مستعمرات ناعادلانه است و خیلی کارهای دیگر که خارج از حوصله این یادداشت است و برای دانستنش باید مطالعه کنید. القصه اینکه در سال ۱۷۶۵، فرانکلین موفق شد فشار افکار عمومی را بر پارلمان بریتانیا بالا ببرد و در نهایت قانون «تمبر مالیاتی را لغو کند.
فرانکلین یکی از اعضای اصلی تیم مذاکرهکنندهای بود که پیمان «صلح پاریس ۱۷۸۳»را امضا کرد. این معاهده رسماً استقلال ایالات متحده را از بریتانیا به رسمیت شناخت و مرزهای اولیه کشور را تعیین کرد و دیپلماسی هوشمندانه او امتیازات سرزمینی زیادی برای آمریکا گرفت و به جز این با مهارت در دیپلماسی عمومی هم جایگاهی در محافل روشنفکری اروپا پیدا کرد و هم معروف به پدر سیاست خارجی صلحطلبانه و عملگرای آمریکا شد.
فرانکلین حتی وقتی بریتانیا برتری مطلق داشت و پیششرطهای غیرقابل قبول را برای به قول خودش «جنگلیهای غرب وحشی» تعیین میکرد، مذاکره را ترک نکرد و با استفاده از استراتژیهای مختلف، سعی کرد امتیاز بگیرد و گرفت بنابراین این سخن که پیششرط یا شرط ظالمانه یعنی بنبست مذاکره دستکم در تاریخ اثبات نشده است زیرا خلاف آن هم وجود دارد، چیزی که خلاف این سخن مرسوم این روزها را اثبات کرده است هم چیزی نیست جز دیپلماسی هوشمندانه زیرا اصولا مذاکره برای رفع بنبست است نه گام زدن در بزرگراه خوشمنظره.
راستی اگر حوصله کتاب خواندن نداشتید، فرانکلین را از طریق سریالی که درباره او و مذاکراتش ساخته شده هم میتوانید بشناسید.
☘☘☘☘
با کانال ما در تلگرام و واتساپ همراه شوید
🌿🌺☘️⚘️🌾🍀🌹
آدرس کانال در تلگرام
https://t.me/salehnikbakht
🌿🌺☘️⚘️🌾🍀🌹
در باب حقوق ؛ جامعه ؛ فرهنگ ؛ سیاست ؛ تاریخ و زندگی
🌿🌺☘️⚘️🌾🍀🌹
آدرس کانال در واتساپ
https://whatsapp.com/channel/0029VaDTBJRGk1Fty2qqpD2P