
دکتر نور محمد امراء
February 8, 2025 at 06:41 AM
*آنچه همه مادرها وخانم ها باید بدانند...*
شاید خانواده هایی را بشناسید، که با وجود داشتن پدری عالم ومحبوب ومربی فرزندانی به مراتب پایین تر از تصورات شما از آن پدر به جامعه داده اند!..
شاید فرزندان برخی از مجاهدان وارسته وانسانهای فرهیخته را بشناسید که پس از وفات پدر، بچه ها در درجه ای پایین تر از سطح توقعات جامعه تربیت شده اند؟!
چرا امامانی چون بخاری وشافعی با وجود نبود پدر، به چنین مقامهای والایی دست یافتند؟!..
راز تمام این معادله ها مادر است...
آری مادر..
طبیعت مرد توان درگیری وگلاویز شدن با زن را ندارد. دو مرد حتی اگر برادر هم باشند، ممکن است سالها سلاح بدست با هم بجنگند، اما یک مرد توان گلاویز شدن با زن را ندارد، وزود از میدان جنگ ودرگیری ومجادله خودش را کنار می کشد.
شیوه تعامل پدر با فرزندان ومرد با زیر دستان، مزیجی است از عطوفت ومهربانی، وکاشتن احساس به مسئولیت وشعور به شخصیت ورشد اعتماد به نفس ودور اندیشی، در کالبد هیبت پدری ویا استادی وبزرگتری.
در حالیکه مادر تنها احساسات است وعواطف.
پدر وقتی در زمینه ای با فرزندش همکاری می کند، او را در حمام کردن، ویا درس خواندن، ویا نظافت وکوتاه کردن ناخن وموهای سر، وبا آموزش حرفه وفنی، ویا حتی بازی وسرگرمی، ویا آموزش اخلاق ومرامی، بیدار کردن از خواب برای نماز، آماده کردن برای رفتن به مدرسه، وحتی آشپزی و... کمک می کند.
عموما مادر بر شیوه کار پدر هزار ایراد دارد. چرا که سکولژی هر یک از زن ومادر کاملا متفاوت است.
در مقابل ایرادهای پدر از تعامل مادر با فرزندان کمتر است.
پدرها شیوه تعامل مادران را که مبنی بر مهر وعاطفه هست، چون خود آن بعد عاطفی را دارند، درک می کنند، تنها مشکلشان در نبود مفاهیم دیگری است که حس می کنند در تصور مادر نیست.
عموما این جملات را می شنوید: بگذار روی پای خودش بایستد، کمکش نکن. مدرسه وتکالیف از خودش است. بگذار احساس مسئولیت کند...
در حالیکه شیوه تربیتی پدر برای مادر تماما گنگ ونامفهوم است. چون ابعاد اهتمامات پدر را بکلی درک نمی کند.
در این میان مادری که جلوی فرزندان به رفتارهای پدر پرخاش می کند، واز کردار فرزندان دفاع می کند. در ظاهر حمایت ودوستی موقت فرزندان را جلب می کند. اما نمی داند که این تصرف باعث می شود:
۱. پدر بنا به سکولژی مردانگی از درگیری با زن فرار می کند، و از فضای تربیتی عقب نشینی.
بدینصورت تمام مسئولیت های تربیتی وحمایت ورعایت فرزندان بر گردن مادر می افتد. واین بار وزین کمر مادر را می شکند. با گذر زمان اینگونه مادرها را پژمرده، عصبی، روانی، و با یک درزن بیماری های فشار خون، وقند و... می بینی.
این مادران همیشه از بی توجهی وبی مسئولیتی پدر می نالند، غافل از اینکه خودشان با کارت قرمز پدر را از میدان بیرون کرده اند.
۲. این ترور شخصیتی پدر توسط مادر نا آگاه، فرزندان را یتیم عاطفی از نوع عطوفت عمودی یا بالاسری بارمی آورد.
در فضای تربیتی دو نوع عطوفت ومهر داریم. مهر افقی، که مهر مادری است؛ با فرزندان به زبان خودشان حرف می زند، در خط موازی با آنها قرار می گیرد، ومهر را از سینه به آنها تزریق می کند. ومهر عمودی يا مهر پدری؛ که ایستاده دست آنها را با مهر گرفته تلاش می کند آنها را از زمین بلند کند، تا روی پای خود بایستند ونیازمند کسی نباشند. این مهر پدری به مراتب از آن مهر پرلطافت وزیبای مادری که شاعران را بوجد می آورد واشکها را بر گونه ها جاری، مهمتر است. به همین دلیل است که در دین با وجودی که حق مادر بر فرزند سه برابر حق پدر است، فرزندان به پدر منسوب می شوند نه به مادر! جامعه حرکت فرزند را بر پای پدر می سنجند نه در آغوش پرمهر مادر.
يا آن مادر خودخواه وابلهی که چون پدر از دنیا رفت ویا ظالمانه مادر را طلاق داد واز بار مسئولیت فرار کرد. مادر اهرمهای پدری را از فرزندان می گیرد. با تصرفات احمقانه؛ عموها، دایی ها، پدر بزرگها ومردان فامیلی که می توانند جای خالی پدر را تا حدودی پر کنند، را از فضای تربیتی خانواده فراری می دهد. همه مردان فامیل در قبال فرزندان یتیم وبی سرپرست خانواده احساس مسئولیت می کنند، اما هیچ یک حاضر نیست با زنی، حتی زن خودش در رقابت باشد.
مادری که از این بعد تربیتی غافل است، چه بسا با تصرفات اشتباه خود وطرد مردان فامیل از ادای مسئولیت در قبال فرزندانش، در حقیقت بزرگترین خیانت در حق فرزندان، ودر حق خودش را انجام می دهد. فرزندان در نبود بالاسر سربار جامعه بار می آیند، وچه بسا باضعف شخصیتی حاصل در دام انحرافات اخلاقی، فقدان هویتی والحاد، ستیزه جویی ومافیاهای جنایت می افتند.
خود مادر نیز با تحمل مسئولیت های مردانگی، مرد منش شده، دچار اختلالات روحی روانی وجسمانی می شود.
یک مادر عاقل در چنین مواردی می توانست، با پر رنگ تر کردن روابط اجتماعی، وحتی با ازدواج مجدد، نقش مردان فامیل، بخصوص عموها ودایی ها، را در تربیت فرزندانش قوی تر کند، وفرزندانی با کفایت بالا به جامعه تحویل دهد.
نیاز است مادران از ابعاد سلوکی رفتاری وسکولژی مردان بیشتر آگاهی یابند، تا با رفتارهایی که از نقطه نظر خود گمان می کنند بسیار خوب است، آینده خانواده وفرزندان خود را به مخاطره نیندازند...
تربیت مسئولیتی چنان شاق وپیچیده است، که الله متعال برای تکامل آن ۱۲۴ هزار پیامبر فرستاد!..
امید است این موضوع را بارها وبارها بخوانید، وبا دیگران تکرار کنید، تا در وجدانتان نگاشته شود، وبا دانستن راه در چاه نیفتید..