
هنر عشق | حمید طاهری
February 3, 2025 at 07:15 AM
اتوبوسی به نام هوس
ما ایرانیان، چرا به خود نبالیم دارای فرهنگ سیاسی دموکراتیک و آزادیخواهانهای هستیم که بر سنت فلسفی و تبار تاریخی بلند و پرمایهای استوار است و شایستهترین پشتوانه تصورپذیر را برای تفکر نظری و عمل سیاسی برای ما فراهم میکند یا مگر ملتی را سراغ دارید که به اندازهی ما به گفتوگو و تفاهم و توافق میان شهروندان یا نیروها و سازمانهای سیاسی اهمیت دهد، و آداب ارتباط مؤثر و معنادار و پایدار را بشناسد و حرمت گذارد؟ یا به اندازهی ما وسواس زبانی و حساسیت فلسفی به تحولات آن و سیالیت معنا نشان دهد و برای روشنگری و دقتبخشی هرچه بیشتر به مفاهیم و مصطلاحات کلیدی سعی بلیغ بورزد، و هرگز به کاربرد سرآسیمه و سرسری زبان و آسیبپذیریهای پیدا و پنهان آن برای تباهی و تیرگی معناشناختی خو نگیرد و برای بستن راه نظامهای قدرت به زبان برای استحالهی آن به ابزار تبلیغات و مغزشویی و رهزنی و مهار افکار عمومی چاره نیندیشیده باشد؟
کجا شاهد پویایی و پرباری قلمرو عمومی آزاد و برابری مانند ایران بوده که یک دم در آن، چراغ بحث عمومی و دموکراتیک و سرنوشتساز بازیگران سیاسی و روشنفکران و کنشگران و شهروندان دربارهی اهم مسائل مشترک به خاموشی گراییده باشد؟ یا به وسعت و ژرفای تلاشهای علمی جمعی و منظم و دیرپا برای بازتعریف و بازنگری مدام مفاهیم بنیادی مانند آزادی، دموکراسی، سکولاریسم و لیبرالیسم نزدیک شود؟ آیا ملتی را میتوان به یاد آورد که همانندی اندکی به مردم ما با برخورداری از تربیت و تعلیم دموکراتیک و آزادیخواهانه هرگز از خودآگاهی به مرزهای شناخت و تشخیص و درمان آفتها و آسیبهای عقلانی خود بازنایستد و انتقاد از خود را صدر اولویتهای حیات ذهنی خود به شمار آورد؟
یا جامعهی اپوزیسیون آن به مدنیتی بلوغیافته و گشودگی تمامعیار به روی یکدیگر، ودرک اهمیت بیبدیل ارتباط و تفاهم مستمر، از نخستین ساعت پدیدآیی تا همین دم، میان شهره هفت اقلیم جهان نگشته باشد؟
و همین اپوزیسیون با به رسمیتشناختن حداکثر تکثر افکار و عقائد سابقهی درخشان دههها جهد جدی علمی برای تدوین برنامهی سیاسی خود، چه نقشهراه براندازی رژیم و گذار به نظام مطلوب، و چه ساختار و سرشت حکومت آینده در کار نکرده باشد، و به کشف ظرائف و دقائق دشواریها و ناسازگاریها و پیچیدگیها نائل نیامده باشد، و با تجهیز به انواع شیوههای خلاقانه و آزموده و کارآمد، آمادگی کامل و تضمینشده برای ایفای نقش در این نقطهی عطف تاریخی را کسب ننموده باشد؟
رهبران سیاسی ما از یک سو دمی از مطالعهی واپسین نظریههای سیاسی غافل نمینشینند، و از سوی دیگر، حلقهی پیرامون خود با رایزنان دانا و دوراندیش و خلاقی میسازند که مایهی اعتبار نام آنان و جلب اعتماد فزایندهی مردمان است؛ فرزانگان و فرهیختگان شایستهای که برای سران و سرآمدان سیاسی ما حکم دیدهی بینا و خردی روشن را دارند.
ما ایرانیان عاری از ذرهای جزمیت و تعصب و پیشداوری برای فهم عمیق رویدادها و مفاهیم و ارزشها و آرمانها جدیت میورزیم، و هرگز برداشت خود را از هیچ چیزی درست و بینیاز از بازنگری خود و نقادی دیگران قلمداد نمیکنیم.
همچنین، ما هیچگاه خود را تافتهای جداباقته در میانن ملل عالم نینگاشتهایم، و در قالبی سیستماتیک و دموکراتیک، به کسب آگاهی عمیق و بیواسطه از تجارب فکری و تمدنی همهی آنان، چه همسایگان هممرز گرفته چه ممالک اقضای ربع مسکون، پرداختهایم.
نباید زمین سپاس را ببوسیم که هیچ یک از ما هرگز تاکنون به وسوسههای اهریمنی برای گریش به کاربرد روشهای ضداخلاقی و آزادیستیز در رقابت با حریفان راه نداده، و بر اصول ثابت اخلاقی و موازین و آرمانهای شناختهی سیاسی خویش هماره ثابتقدم مانده است. ما از ناپسندی بدی کردن در پاسخ بدیها چنان آگاهیم که جز مدارا با دشمنان و مروت با دوستان را روا نمیانگاریم. ما وارت وفادار و سزاواری برای بهترین ارزشهای فرهنگی سنت خود هستیم و در اخذ هر چه انسانی و نیکو نزد غربیان است، پیشتاز و الگوی بنی آدمایم. اصالتی که در رگ و ریشه و روح ملی ماست فروتنی و کنجکاوی را خوی برجستهی ما نموده و خاصان ما را حذر داده که وعدهای ندهند مگر وفای بدان را با سخاوت و سرعت بسیارتکلیف خود بشمارند، و تنها با صدعمل به یک بار سخندانی مختصر جسارت ورزند.
شاعر در شرح و مدح مناقب ملت ماست که میفرماید:
کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست
که تر کنی سر انگشت و صفحه بشماری
پس هم رواست که به این کمالات و درجات بنازیم، هم با این دستاورد استثنایی میتوانیم وظایف خود را انجامیافته بشماریم، و کتابها را بسته، بحثها را بریده، ذهنها را پرداخته، بل خیالی آسوده راهی تعطیلات تاریخی شویم، و جز حضور ناگزیر و پرسود در فضای مجازی، بدون هیچ کار برزمینمانده، یا ذهنی درگیر دغدغههای نظری، خیره به افقهای دور آینده، سقوط خودبهخود رژیم را انتظار کشیم.
برنامهی دقیق بعدی ما جامعهی محترم اپوزیسیون، چیزی نیست بازگشت شکوهمندانه به وطن عزیز در فردای فروافتادن رژیم و فداکاری قهرمانانه در پای میهن و آرمان آزادی با راه قبول خواست ملی برای حکمرانی بر مردم آن، بدون کمترین نگرانی از بروز اختلال در روند یکشبهی گذار سیاسی یا ظهور هر گونه اختلاف نظر یا از همه بعیدتر اندکی خشونت وتنش. زمینهی برقراری خوش و آسان حکومتی سوئیسپسند در ایران به غایت فراهم است، و راه رسیدن به آن از میانبری کوتاه، و هموار، که به قاعدهی چند قدم مختصر بیش نیست، میگذرد.
این ارزیابی رهگذران ایرانی است پس از یک نظر به وضعیت و واقعیت هموطنان اهل سیاست خود ، و رنگ سیمای آنان که از ضمیری آرام، وجدانی مسئولیتشناس، و خیالی آسوده از آینده خبر میدهد، همان از خودگذشتگانی که دیدهبان بلندآشیان بیداری برای ملت خود هستند و لحظهای از نظارهی موقعیت سیاسی حساس خود چشمبستن نمیشناسند.