
هنر عشق | حمید طاهری
February 10, 2025 at 04:55 AM
❒رفتارگرایی تحلیلی یا منطقی نظریه ای در فلسفه هست که به معناشناسی واژهها یا مفاهیم ذهنی مربوط میشود.این نظریه میگوید که خود ایده حالت یا وضعیت ذهنی، ایده استعدادی رفتاری یا دسته ای از گرایشهای رفتاری است که در چگونگی رفتار شخص در یک موقعیت و نه موقعیتی دیگر آشکار است. مثلا: موقع نسبت دادن باوری به شخصی نمیگوییم او در حالت ذهنی خاصی است بلکه او را بر حسب آنچه ممکن است در تعاملات محیطی یا موقعیت های خاصی انجام دهد توصیف میکنیم. این دیدگاه در آثار گیلبرت رایل و ویتگنشتاین متاخر یافته میشود.
❒ریشه های رفتارگرایی:ریشه های تاریخی رفتارگرایی تحلیلی به جنبش فلسفی تحصل گرایی برمیگردد.به این معنا که معنای گزاره های علمی باید بر حسب شرایط آزمایشی یا مشاهداتی فهمیده شود که صدق آنها را تایید میکنند و با عنوان تحقیق گرایی شناخته میشود که در روان شناسی شالوده رفتارگرایی تحلیلی است یعنی مفاهیم ذهنی به گرایشهای رفتاری ارجاع میدهند و در نتیجه باید به واژه های رفتاری ترجمه شوند این دیدگاه از دوآلیسم جوهری پرهیز میکند که ادعا دارد حالات ذهنی در جوهر ذهنی رخ میدهند. در رفتارگرایی تحلیلی این باور که من در ساعت دو باید به دندانپزشک مراجعه کنم ذهنی نیست بلکه باور داشتن مجموعه ای از گرایشهای بدن من است.
❒از سوی دیگر، رفتارگرایی روانشناختی ریشههای تاریخی خود را تا حدودی در تداعیگرایی کلاسیک مییابد (این ایده که رفتار هوشمندانه نتیجه یادگیری همراه با تداعی است) تحت تأثیر متفکرانی مانند جان لاک و دیوید هیوم. رفتارگرایی روانشناختی ادعا دارد که برای فهم خاستگاههای رفتار ارجاع به تحریکات(تجربه ها) باید جای خود را به ارجاع به محرکها(رویدادهای فیزیکی در محیط بدهد و ارجاع به فکرها و تصورات باید به نفع ارجاع به پاسخها(رفتارعلنی، حرکت)حذف یا تعویض شود.