
کانال اطلاع رسانی دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها اصفهان
February 12, 2025 at 08:35 AM
.
*┅✿❀ زیارتِ «آل یاسین(ص)»؛*
*در طورِ سیناء ❀✿┅*
┅─┅─═• 🌤 •═─┅─┅
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/2003
┅─┅─═• 🌾 •═─┅─┅
🍃بعضی از أنبیاء الهی(ع) به نفسِ نبوّت خویش؛ مأمور به إنشاء یا ظهورِ امر یا اموری خاصّ هستند.
از آن جمله؛ حضرت موسی(ع) که بیش از سایر أنبیاء الهی(ع) در قرآن یاد شدهاند و مأمور به ظاهر هستند؛ در امرِ ظاهر ساختنِ حقایقی در عالَم؛ *یَدِ بَیضاء* و طولائی دارند.
⎗⇜ در سیرِ موسوی(ع) که مرتبهای از سیر دادنِ ظاهری و جمالیِ خلائق است؛ حضرت موسی(ع) آتشی را در ﴿ *طُورِ سَيْناء*؛ مؤمنون،آیۀ ۲۰﴾ (﴿ *طُورِ سينينَ*؛ تین، آیۀ ۲﴾) مشاهده مینمایند و با آن انس میگیرند (﴿ *إِنِّي آنَسْتُ ناراً*؛ قصص ۲۹﴾»). و چون به آن منزل خاصّ میرسند؛ از طرفِ نفس باریتعالی امر میشوند:
*🌿﴿إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً﴾🍁*
همانا من پروردگار تو هستم. پس هر دو كفش خود را درآور كه [اينك] تو در وادى مقدس *«طُویٰ»* هستى.
(سورۀ طه -ص- آیۀ ۱۲)
و در وادی مقدّس *«أیْمَن»* (﴿ *مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَن*؛ مریم-س-، آیۀ ۵۲﴾)؛ ایٖمَن از نعلینِ *«إنیّت»* (إنانیّت)، فارغ از حدّ و تعیّنِ «متکلّم» و «مخاطب»؛ کلیم مطلق هستی را به کلمهٔ توحیدیۀ ﴿ *إِنَّني أَنَا الله لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا*؛ سورۀ طه -ص- آیۀ ۱۴﴾؛ به منصۀ ظهور مییابند و به برکتِ تکلّمِ *«کلمة اللّهـ»* یِ نفس باریتعالی (یعنی؛ حضراتِ آل الله؏) ؛ *«کلیم الله»* بودنِ حضرتِ موسی(ع) ظاهر میشود که موسایِ به ظاهر اَلکَن و در حقیقت؛ شکسته از إدعّایِ تکلّم؛ از باطنِ حقیقت، تا ظاهرِ طریقت؛ به *«کلیم اللهـ»* ی معرّفی شود و به نبوّتِ کلیم، راهِ سیرِ ظاهری؛ به سویِ حضراتِ *«نبأ عظیم»* و *«کلمة الله التامّة»* یعنی ائمه اطهار(ع) بازگردد.
🔥آتشِ حبّ در *#طور_سیناء* ، و همدم و همکلام شدن با نفس حقّ تعالی؛ اُنسِ دائمی را در سیر موسوی(ع) رقم زده تا این بار؛ هفتاد تن از بنی اسرائیل [مشتَّت و متزلزل] که طالبِ رؤیتِ معبودِ موسی(ع)، حضرتِ *«الْحَقُّ الثَّابِت»* هستند را به طورِ سیناء بکِشانَد.
میقات و موعِد در طور سیناء؛ جمع، و بارقۀ تجلّی إلهی؛ این هفتاد «تن» را میّت، و «تنها» موسی(ع) را صاعِق و مدهوش میسازد (صاعق؛ جلوهای از مقامِ جمع الجمعیِ *🔻«میّتنا لَم یَمُت»🔺* حضراتِ آل الله؏؛ 📚بحارالأنوار،ج۲۶،ص۶)
و حضرت موسی(ع) با دَمِ *«کلیم اللّهـ»* ی؛ ﴿ *أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنين*؛ اعراف ۱۴۳﴾ میفرماید تا؛
شهادت دهد که رؤیت کردم، آن رؤیتِ نبوی که رائی (موسی ع) و مرئی (نفس باریتعالی) یگانه میشوند
و اگر کسی حقیقتاً همدل باشد؛ شخصِ *«المؤمن»* بودنِ نفس باریتعالی را در شهادت دادنِ *«کلیم اللهـ»* ی مَن؛ هم *استماع* میکند و هم رؤیت،
و به همین انشاءِ *﴿أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنين﴾* که جلوهای از شهادتِ خود بر خودِ حضرت *«المؤمن»*(جلّ جلاله) است؛ او هم آیه و آینۀ *«المؤمن»* (جلّ جلاله) میشود.
🌄 این مکانت و مقام؛ مکانتِ «سیناء» است که اگر عالَم، تجلّیِ *«#أطوار»* و أنوارِ نفس إلهی است؛👈🏻 «سیناء»، مسمّا به *«#طور»* است و اسمِ او؛ وصفِ اوست یعنی؛ چیزی جز طور و جلوۀ نفسِ مطلقِ حضرت حقّ نیست.
(✅ بحمد الله؛ نکات، بسیار است، ولی افسوس که مجالِ بیان در این مقاله نیست.
یک نکتۀ لطیف: *«سَيْناء»* یا *«سیٖناء»*؛ اسم غیر منصرف است که غیر منصرف بودن آن؛ جلوهای از مقامِ *«#اطلاق»* است.)
🔹 پس؛
*«#طور_سیناء»*؛ صرفاً مکانِ تجلّی نیست، بلکه مقام و مکانت و حقیقت تجلّی است، که تا مکان تجلّی نیز، ممدوداً برقرار است
که «إن شاء اللهِ المُتَجَلّی»؛ در ادامه، با این حقیقتِ نوری آشنا میشویم.
🍃 و امّا...
حروف معجم (۲۸ حرفِ الفبایِ عربی)؛ حقیقتی از باطن تا ظاهر هستند. حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله وسلم میفرمایند:
*🔹«مَا مِنْ حَرْفٍ إِلَّا وَ هُوَ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللهِ عَزَّوَجَل»🔹*
هیچ حرفی از حروف نیست الا اینکه اسمی از اسماء خداوند عزوجل است.
📚 بحار الأنوار، ج۲، ص۳۱۹
حضرت امام رضا علیه السلام میفرمایند:
*🔻«إِنَّ أَوَّلَ مَا خَلَقَ الله تَعَالَى لِيُعَرِّفَ بِهِ خَلْقَهُ الْكِتَابَةَ الْحُرُوفُ الْمُعْجَمُ»🔺*
اوّل چيزى كه خداوند تعالى آفرید تا خلق او به آن چیز کتابِ او را بفهمند؛ حروفِ معجم بود.
📚عيون أخبار الرضا ؏،ج۱،ص۱۲۹
⇪⧉ سپس حضرت(؏) حقیقتِ یک به یک حروفِ معجم را بیان مینمایند تا اینکه در خصوصِ «سین» میفرمایند:
*🔻«فَالسِّينُ سَنَاءُ الله»🔺*
📚عيون أخبار الرضا ؏،ج۱،ص۱۳۰
💠 هر حرفی از حروف معجم؛ صدایی دارد و اسمی و چون حروف معجم، صرفاً وضع و قراردادی بین اهل دنیا نیست و حقیقتی است از باطن تا ظاهر؛ حضرت امام صادق(؏) به جناب مفضّل که از خصّیصین شیعیان بوده است، در این خصوص امر میفرمایند؛
*🎋«أَطِلِ الْفِكْرَ يَا مُفَضَّلُ فِي الصَّوْتِ وَ الْكَلَامِ»🎋*
ای مفضّل! در همین صدا و کلام بسیار فکر کن...
📚توحيد المفضل،ص۶۲
🌾 صدایِ *سین*؛ *«س»* و اسمِ آن *«سین»* است و همان طور که شکلِ ظاهریِ آن دندانه دار است، صدایِ آن هم وابسته به دندان است که حضرت؏ در ادامه میفرمایند که بدون دندان، تلفّظ سین قوام نخواهد یافت *(«مَنْ سَقَطَتْ أَسْنَانُهُ لَمْ يُقِمِ السِّين»)*.
🍃 الغرض؛
هر حرفی؛ دارای زُبُر و بَیِّنه است. «زُبُر»؛ صورتِ ظاهری حرف است و «بَیّنه»؛ حروفی هستند كه در وقتِ تلفظ بیان میشود (مثلاً برای سین: *«س»* = زُبُر - *«ین»* = بیّنه).
⇦▣ سین که حرفِ دوازدهم از حروفِ معجم است؛ تنها حرفی از حروف الفبا بوده که در حسابِ جُمَّل [محاسباتِ ابجد]؛ زُبَر و بَیِّنۀ آن یکیست (۶۰).
⏎▣ از نظر معرفتی؛ باطن و ظاهرِ سین؛ عین شخصی است.
بنابراین؛ اگر هر حرفی، گویا و رسولِ حقیقتی از باطن تا ظاهر است؛
*💠 «سین» در بین حروف؛ (از آنجایی که باطن و ظاهرِ آن عین شخصی هستند؛ بِتَمامِهِ در ظهور است) 👈🏻 خاتمِ گویایی و رسالت است.*
⊱⟤ [فعل مضارع؛ دلالت بر استمرار دارد.] *«سین»* وقتی سایه بر سر فعل مضارع افکند و در ابتدای آن حاضر شود؛ فعلِ مستقبل (آینده) میسازد امّا بر خلافِ *«سوف»* بر سر فعلِ مضارع؛ *«سـ»* مستقبلی میسازد که *تأکیداً* محقّق است امّا صبری در ظاهر شدن میطلبد (مقامِ جمع الجمع).
🔔این نکات، هر چند به اجمال [و یکی از دهها نکته]؛ اشاره شد تا با بیانِ حقیقتِ «سین»، به لطائفِ معرفتی آن، بیشتر دل داده شده و دقّت گردد.
꧁ꕥ┈➤°༄༅࿔🦋࿐°
*🔰►◇ ⦃حقیقتِ سین⦄ ◇◄•🔰*
🌿 *«سین»*؛ یکی از أسامیِ راسِم هستی و طبیبِ دَوّارِ بلندی و پستی، جانِ عالَم وجود و دلدارِ بود و نبود؛ حضرت خاتم الأنبیاء و المرسلین(ص) است که نفسِ باطن و ظاهرِ مطلقه است (*«أَنَا الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِن؛* 📚الإختصاص،ص۱۶۳») و از این رو؛، باطن و ظاهری حضرتِ سین(ص) به عین شخصی، و در نتیجه؛ زُبُِر و بیّنۀ *«سین»* به عین شخصی است.
❣️ به وجودِ حضرتِ *«سین»*(ص) که قلبِ مطلق الهی یعنی *«قَلْبُ الله؛*📚بحار،ج۳۹،ص۳۴۹» هستند؛ خداوند متعال *👈🏻 به نفسِ منادا قرار دادنِ حضرت ختمی مرتبت(ص) به اسمِ «سین»شان؛* قلبِ قرآن إنشاء کرده و نازل مینماید که نامِ آن سورۀ *«یس»* است. (🔔إن شاء الله؛ دقّت و تأمّل!)
❁ *«یس»* هر چند متشکّل از حروف مقطّعۀ *یا* و *سین* است، امّا در عین حال؛ با ندایِ به حضرتِ *«سین»*(ص) شرفِ وجود و شرفِ نزول مییابد که؛ *«یا سین»*...
🍃 به اطلاقِ وجودِ حضرتِ *«سین»*(ص)؛ حرفِ ندایِ *«یا»* نیز بیرون از منادای آن یعنی حضرتِ *«سین»*(ص) نیست، که اصلاً حقیقتی بیرون از حضراتِ ائمه اطهار(ع) وجود ندارد که در قلبِ همین سورۀ *یس*(ص)، یعنی آیۀ *دوازدهم* [که نشانی از *دوازده* امام(ع) است]؛ پرده از جامعیّتِ حقیقی و وجودی آل الله(ع) برداشته شده است:
*💎﴿كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبينٍ﴾💎*
همه چيز در امامِ مبین (ائمه اطهار ؏) بر شمردهايم.
⊱⟤ *«سین»*؛ هر چند که از نظر لغوی از مادّۀ *«سان»* است (📚تهذيب اللغة، ج۱۴، ص۵۵) ،امّا؛ *اوّلاً* اشتقاق کبیر با « *سَنَیَ*؛ بلند» داشته و بلکه یک حقیقتاند. *ثانیاً* فراتر از قواعِد ظاهری زبانِ عربی و علم اشتقاق؛ حقیقت رفعت و بلندی را از بلندایِ کلامِ صادق آل الله(؏) مییابیم که میفرمایند:
*🔹«السِّينُ سَنَاءُ الله»🔹*
سین؛ روشنی و بلندی مطلقِ الهی است.
📚التوحيد (للصدوق)، ص۲۳۰
⏎◉ بنابراین؛ *«سین»*؛ رفعت و بلندی [نوری]، و سَناءِ مطلق إلهی میباشد. در زیارت حضرتِ موسی بن جعفر امام کاظم (ع) به این انشاء به حضرت(؏) سلام داده میشود:
*◣『السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا سَنَاءَ الله』◥*
📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)،ج۹۹،ص۲۰
🔅 *«سَناء»* نیز از مادّۀ «سَنَیَ؛ بلند»؛ به معنایی بلندی، رفعت، فروغ و روشنی است.
حضرات آل الله(ع) که حقیقتِ رفعت و بلندی مطلق إلهی هستند؛ شخصِ *«سین»* و *«سَناء الله»* میباشند.
چون *نبوّت*، ظاهر کنندۀ حضراتِ «نبأ عظیم»(ع) است؛ در بین آل الله(ع)، حضرت *نبی اکرم*(ص) *«سین»* نام دارند.
💠 باطن و سرّ و حقیقتِ *«سین»* و *«سَناء إلهی»*؛ شخصِ *«نفس الله»* و *«نفس الرسول(ص)»*؛ حضرتِ مولی امیرالمؤمنین(ع) هستند که میفرمایند:
*🔻«أَنَا بَاطِنُ اَلسِّينِ وَ أَنَا سِرُّ اَلسِّينِ»🔺*
من باطن سین هستم و من سرّ سین هستم.
📚مشارق الأنوار،ص ۲۵۲
که سرّ دیگری از *#سین* را حضرتِ *«#سرّ_السین»* مولی امیرالمؤمنین(ع) به منصۀ ظهور میرسانند:
*🔻«السِّينُ؛ فَالسَّمِيعُ الْبَصِير»🔺*
📚التوحيد (للصدوق)، ص۲۳۵
📌 *«السَّمِيع»* در تکلّم با موسای کلیم(ع) و استماعِ موسوی(ع)، و *«الْبَصِير»* در رؤیتِ این نبی گرامی(ع)؛ در 👈🏻 *【طورِ سیناء】* متجلّی شد. تا *《سیناء》* به جمعِ معانی «سین» یعنی «سَناء الله»، «السمیع» و «البصیر»؛ *﴿سیٖنین﴾* نیز خوانده شود (👈🏻 *﴿وَ طُورِ سينينَ﴾*؛ سورۀ تین، آیۀ ۲).
*و جمع بودنِ ﴿سیٖنین﴾*؛ 👈🏻 جلوۀ جامعیّتِ مقامِ جمع الجمع و اطلاقِ حضراتِ *«سین»* و *«سناء الله»*(ع) است.
⏎◉ بنابراین:
🌄 *«طور سینین»* که به ظاهر؛ محلّ تکلّم حضرت موسی(ع) با نفسِ باریتعالی است، و تجلیگهِ سمعی-بصریِ نفسِ حضرت حقّ بر موسایِ کلیم(؏) میباشد؛ صرفاً یک جبل کنارِ جبال، و مکانی کنار مکانها نیست؛ بلکه جلوۀ جبلّتِ حقیقی و نفسِ مطلقِ باریتعالی، حضرت مولی امیرالمؤمنین(؏) است چنان که حضرت مولی(ع) میفرمایند:
*🔆『 أَنَا الطُّور』🔆*
📚الفضائل - لابن شاذان القمي،ص۸۱
📚مشارق الانوار ص۲۶۹
🌿 حضرت موسی؏ [که در نبوّت؛ جلوهای از جلواتِ نبی مطلق إلهی حضرت خاتم الأنبیاء -ص- هستند] اگر اهلِ ظاهر را از لَیلِ دنیا بگذرانَد، به طوری که حجابِ تعلّق و تعیّن و ظاهر را بِدَرَدند، پس به واقع به «طورِ سیناء» رسیده و حقیقتِ آن یعنی حضرتِ *⦅نفسِ الله تعالی⦆*؏ را به *«السَّمِيعُ الْبَصِير»* بودنْ درک و رؤیت مینمایند، چنان که حضرت مولی(؏) میفرمایند:
*⫸⦁اا🔅 『مَن یَمُت یَرَنی』🔅اا⦁⫷*
هرکس موتش (یعنی ترکِ تعلّقات کند) برسد؛ مرا رؤیت میکند
📚الأمالي للمفيد، ص۷
💠 *#موت* ؛ به فرمایشِ آل الله؏:
*🔻『الْمَوْتُ؛ أوّلُ مَنْزِلٍ مِنْ مَنَازِلِ الْآخِرَةِ وَ آخِرُ مَنْزِلٍ مِنْ مَنَازِلِ الدُّنْيَا』🔺*
موت؛ اوّل منزل از منازل آخرت است و آخر منزل از منازل دنیاست.
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۶، ص۱۳۳
⏎⧉ مکانتِ 《موت》 [که صاعق شدن است]؛
درکِ *﴿طُورِ سَيْناء﴾ (﴿طُورِ سينينَ﴾)* است که:
➊ یافتنِ *«السَّمِيعُ»* بودنِ حضراتِ *«کلمة الله التامّة»*؏ و در نتیجه؛ *«کلیم الله»* شدن است
➋ یافتنِ *«الْبَصِير»* بودنِ حضراتِ *«مشهود مطلق»*؏ و در نتیجه؛ *«مؤمن [به ایمانِ خاصّ]»* شدن است.
▣⇦ *طورِ سیناء*؛ مطلقِ *«طور»* و طَوْر و جلوۀ مطلق باریتعالی است که از سَناء و جبلَّتِ باریتعالی، یعنی مولی امیرالمؤمنین(ع) [که *«باطن السین»* و أصل و ختم نبوّتِ حضرتِ خاتم الأنبیاء و المرسلین(ص) هستند]؛ متجلّی بوده، و تا جبلِ ظاهر که میعادگاهِ موسوی(ص) است؛ مُنجلی است. ➣●•
🍃 بعد از این مقدّمۀ مهمّ که خود سراسر لطائف معرفتی بود و با تمام تلاش در پرهیز از اطالۀ کلام و حذفِ نکاتِ بسیار، باز هم مطوّل شد؛ به سراغِ ذی المقدمه برویـ ـم:
◦•●◉ تجلیگه و زیارتگهِ حضراتِ «سَناء الله» و «نفس الله»(ص)؛ در زیارتِ «آل یا *سین*(ص)» برقرار است. که به نجوایِ مقتدایِ أنبیاء(؏)، مطلوبِ أولیاء، سلالۀ آل یاسین(ص)؛ بقیّه و بقاءِ حضرتِ باقی (جلّ جلاله) و منظور و منتظَرِ دائمیِ حضرتِ باری (عظم شأنه)؛ مولای دلبران، و مقتدایِ بهتران، حضرت بقیة الله روحنا لترابِ مقدمه الفداء *إنشاء* شده است.
◦•● این *إنشاء*؛ باید به سلطۀ *〖أصل القدیم〗* بودنِ حضرتِ 《صاحِبُنا》 بقیة الله(عج) دیده شود که حضرتشان(عج)؛ *«قَبْلَ الْقَبْلِ بِلَا قَبْلٍ وَ بَعْدَ الْبَعْدِ بِلَا بَعْدٍ؛* 📚الكافي،ط - الإسلامية،ج۲،ص۹۰»، و *«صَاحِبِ الزَّمَان»* هستند.
که موسایِ کلیم(ع)؛
🔅به قیّومیّتِ مَعیّۀ *«قائم مطلق»*(عج)؛ موسی(ع) است،
🔅و به *«مَعْدِنُ النُّبُوَّةِ؛* 📚بحارالأنوار،ج۲۶،ص۲۴۸» بودنِ حضرت(عج)؛ نبی است،
🔅و به *«کلمة الله التامّة»* بودنِ حضرت(عج)؛ *«کلیم»* است،
🔅و به *صاحبِ مطلق بودنِ* حضرت (عج)؛ مفتخر به *مصاحبِ* با نفس الله تعالی یعنی حضراتِ آل الله(؏) است
🔅که متکلّم هم حضراتِ آل الله(؏) هستند که از فعلیّتِ کلمه و فاعلیّتِ متکلّم، تا قابلیّتِ «سمیع» را فراگرفتهاند (*◣『السَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدُ ... الْمُكَلِّمَ مِنْ وَراءِ الْحُجُبِ؛*📚 إقبال الأعمال،ط-القديمة،ج،ص۶۰۵』◥ و ر.ک:👈🏻 https://t.me/ehsannil2/18).
⏎❖ پس زیارت آل یاسین(ص)، به قوّتِ مُنشِئ دائمِ آن؛ حضرت بقیة الله(روحنا فداه)؛
از جِبِلّتِ سَناء تا جَبَلِ سیناء، از آدم(ع) تا خاتم(ص)، بلکه از *«اوّل»* تا *«آخِر»* مطلق؛ همه و همه را بالحقیقة و الوجود؛ فراگرفته است و *💎﴿كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبينٍ﴾💎*.
🌿 این مقدمه اگر خوب دقّت شده باشد؛ تمامِ ذی المقدمه است و حرفِ دیگری باقی نیست جز به یک کلام؛ و آن هم *«سلام»*.
🔖 به خاصّ بودنِ زیارتِ آل یاسین(ص)؛ سلامِ بَدوِ این زیارت، ختمِ کلام را إنشاء مینماید تا انس به آتش محبّت گرفته، نعلینِ أنانیّت و إنیّت خلع کرده، قدم به طورِ سینایش گذاشته؛ «کلیمـ»ی بسازد؛ جان از قالب درآمده، و به شوقِ وصال و شکسته از تعیّنِ خصال؛ لُکنتی در نجوا کند و *﴿أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنين؛* اعراف ۱۴۳﴾ را به عینِ «صاعِق» و مدهوش بودن و فانی شدن در *آل یاسین*(ص)؛ ابراز نماید.
پس؛
👈🏻 ⎗ وضویی باید، برای؛ دست شستن از تعلّقات و درکِ سلامی خاصّ!
🔰 در ابتدای زیارت آل یاسین(ص) سلامی إنشاء شده که کلّ زیارت، مسمّای به مقصودِ این سلام است، و این *《دار السلام》* سلامهای دیگر این زیارتِ جلیلُ القدر است.
*•►♦️◇ ⦃سَــلاَمٌ عَلَى آلِ يس(ص)⦄ ♦️◇◄•*
༅༅༅᭄༊࿐ྀུ༅═┅─
🍂 نمیفرمایند:
«السَّلام *علیکم* یا آل یس(ص)»
༺ ❀ سلام ابتدای زیارت؛ سلامِ مطلق است چرا که ضمیر مخاطبِ «ـکُم» بیان نشده است و سلام به مرتبۀ ذاتِ حضراتِ آل یاسین(ص) است که به اشاره هم نمیآید و همان سلامی است که در أدعیه از نفس باریتعالی یعنی حضرتِ *«السلام»* آمده است:
*◣『اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ وَ مِنْكَ السَّلَامُ وَ لَكَ السَّلَامُ وَ إِلَيْكَ يَعُودُ السَّلَامُ』◥*
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۸۲، ص۳۱۲
➥ꕥ
❅ همان مطلبی است که حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(؏) بیان میفرمایند:
*❏«مَنْ أَشَارَ إِلَيْهِ فَقَدْ حَدَّه»❏*
هرکس به نفس باریتعالی اشاره نماید؛ او را محدود ساخته است.
(📘نهج البلاغه، خطبۀ ۱)
⏎◈ بنابراین:
⊱⟤ در بیان نخست گفته میشود:
زائر، چون علوّ حضراتِ آل یاسین(ص) را در دسترس نمیبیند؛ ضمیر مخاطبِ *«ـکُم»* (شما) را نمیآورد.
⊱⟤ در بیان دقیقتر گفته میشود:
زائر، به إنشاء صاحب و قائمِ خود(عج)؛ از همان بدوِ زیارت، از تعیّنِ عالَم اشارات، بُریده و به وصال در خلوتسرایِ غیب رسیده، و قدمهای بعدی او، بدون نعلینِ أنانیّت و إنیّت، و در رجعت از خلوتسرای غیب الغیوب، به جلوَتِ عالَم اشارات آمده. پس دیگر کلیمی شده؛ به میقات رفته و باقی زیارت؛ حکایتی است از تجلّیِ یار...
♦️سلامِ نخست زیارت آل یاسین(ص) پذیرایی تامّ از زائر است که اگر زیارت؛ «حضور الزائر عند المزور» است که دیگر زائر نیست و هر چه هست، مزور است؛ این «سلام»، جلوۀ تامّ و تمامِ حضرتِ «السَّلام»(جلّ جلاله) است که خود بخود، و خود به خود و دائماً به دوامِ مطلق خود؛ «سَلاَمٌ عَلَى آلِ يس(ص)» است.
➿⏪ و چون *«سَلاَمٌ عَلَى آلِ يس(ص)»* مطلقِ حقیقی است؛ در خلوتسرای میقات، متوقّف نشده، بلکه به «عَلَی الإطلاق»ِ خویش، در مراتبِ صفاتی و افعالی *«سَلاَمٌ عَلَى آلِ يس(ص)»*؛ سلام را *کلیمانه* و در *قرب*؛ *نجوا* میکند (که در سیرِ موسوی؏: ▪️﴿وَ نادَيْناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَ *قَرَّبْناهُ نَجِيًّا*؛ مریم س، آیۀ۵۲﴾▪️):
*🔻«السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اللَّهِ وَ رَبَّانِيَّ آيَاتِه*
*السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَابَ اللَّهِ وَ دَيَّانَ دِينِه»🔺*
🌀 و به همین سیرِ خلوَت به جلوَت؛ سلام به جنبههای وصفی سلالۀ آل یاسین(ص)، حضرت بقیة الله روحنا فداه مانند؛ *«خَلِيفَةَ الله»، «نَاصِرَ حَقِّه»، «حُجَّةَ الله» و «دَلِيلَ إِرَادَتِه»، «تَالِيَ كِتَابِ الله وَ تَرْجُمَانَه»، «بَقِيَّةَ الله فِي أَرْضِه»، «مِيثَاقَ الله»، «وَعْدَ الله»، «الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَ الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَ الْغَوْثُ وَ الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَة»؛* إنشاء میشود.
و سپس سلام به جنبههای افعالی حضرت (عج)؛
*«السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقُومُ السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْرَأُ وَ تُبَيِّنُ السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تُصَلِّي وَ تَقْنُتُ السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَ تَسْجُدُ السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تُكَبِّرُ وَ تُهَلِّل ...(إلی آخر)»*
(✨لطائف هر یک از این سلامها و ترتیب خاصّ آن؛ در مجالِ این مقاله نیست. هیهات! که آن والا مقام(عج)؛ در کدام مقال میگنجد؟!💧)
❧ تمام این سلامهای بعد از سلام مطلقِ نخست؛ در مقامِ *اشاره* است که با *«السَّلاَمُ عَلَيْكَ»* ذکر میشود. چرا که مقام صفاتی و افعالی آل یاسین(ص) نسبت به ذاتشان قابل اشاره است و مورد خطاب قرار میگیرد. در این مراتبِ سلام، حضرتِ موسای *«کلیم الله»*(؏)، از خلوَت «طورِ سیناء» به جلوَت، حاضر میشوند و *#رجعت* مینمایند.
°•○●°• بعد از درکِ منزلگه *#رجعت*، این چنین سلامی إنشاء میگردد:
*🔷《السَّلاَمُ عَلَيْكَ بِجَوَامِعِ السَّلاَم》🔷*
•◄➊ چون صفات و افعال حضرات(؏) با عباراتِ فرموده شده در زیارتِ آل یاسین(ص) هم، تمام نمیشود، و حضرات، فراتر هر عبارتی و اشارَتی هستند؛ سلامی داده میشود که در برگیرندۀ تمام صفاتِ بیان شده یا بیان نشده؛ باشد پس؛ *«السَّلاَمُ عَلَيْكَ بِجَوَامِعِ السَّلاَم»*.
*•◄➋ «السّلام»* نامی از نامهای خداوند است و حضراتِ آل یاسین(ص) شخصِ «الأسماء الحُسنی» و «نفس باریتعالی» هستند و در نتیجه؛ شخصِ *«السّلام»* میباشند.پس؛
*🟡🔸《السَّلاَمُ عَلَيْكَ بِجَوَامِعِ السَّلاَم》🔸* یعنی؛
🍃[جانِ ناقابلـ ـم فدای نفَسهایت، تصدّقت شوم!💧] سلامی [بر گُلِ رویت] میدهـ ـم به جامعیّت و سعۀ شخصِ *«السلام»* بودنت. آن *«السلامـ»* ی که شخصِ شما هستید و دارالسلامی است که به جامع بودنتان؛ دیگر هیچ دوئیتی بین سلام دهنده و حضرتتان نیست.
و همانطور که نفسِ خدا را حدّی نیست، سلام من نیز برای حضرات آل الله (ع) حدّ نداشته باشد. مانند حمدِ *«الحمد لله کما هو أهله»* که آن حمدی است نه از حمدکنندۀ کوچک، بلکه حمدی که خودِ محمود و حمد شده، اهلش است که رشحاتی از آن؛ حمدهای تمام حامدین است که فرمود؛ *«مِنْ نِعَمِكَ يَحْمَدُ الْحَامِدُونَ؛* 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۹۹، ص۵۶».
*•◄➌ «بِجَوَامِعِ السَّلاَم»*؛ درکی از جامعیّتِ مقامِ جمع الجمع حقیقتِ حضرتِ سلام(جلّ جلاله) است که نه به حدّ خلوَتِ لاإشاره مختفی است که به خطابِ *«علیک»* و *«علیکم»* نیاید، و نه به حدِّ جلوَتِ تخاطب و مخاطب قرار دادن، منجلی است که در تعیّنِ مقامِ صفات و افعال حضرت(عج) بماند، و نیز سلام دهنده و حضرت(عج) در تمام مراتب؛ یگانه نشوند.
✨🟡بعد از تجلّیِ سلام مطلق و تجلّیاتِ آن؛ موسایِ زائر(؏) که صاعق و مدهوش، کلیمانه، ندایِ *﴿أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنين؛* اعراف ۱۴۳﴾ سر میدهد، این اعلامِ مؤمن بودن، با بیان شهادات به نفس باریتعالی و آل یاسین(ص) و سایر مراتب تجلّیِ حضرت بقیة الله (روحنا فداه) بیان میشود:
*💠💠«أُشْهِدُكَ يَا مَوْلَايَ أَنِّي أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ لَا حَبِيبَ إِلَّا هُوَ وَ أَهْلُهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ حُجَّتُه ...» 💠💠*
و تمام این سلسله؛ در صلواتِ آخر، که صله دائمی با آل یاسین(ص) است؛ پیچیده میشود که در مقالۀ «صلوات» شرح آن داده شده است.
(ر.ک: 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/80)
الحمد لله السلام 🍃
*#آل_یاسین* ص
*#زیارت_آل_یاسین* ص
*🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده*
🍃
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ *#کانال_معرفة_الحق*
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ *#کانال_اللطائف_الالهیة*
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.