✍️راه هدایت📚
✍️راه هدایت📚
February 2, 2025 at 04:25 AM
*🌿 #تبرک به #آثار_صالحین از منظر اهل سنت و جماعت* قسمت ⚡️۴۵⚡️ 🔅بخش اول *🌟 بعضی از اقوال ائمۀ حنابله رحمهم الله دربارۀ تبرک به صالحان و آثار آنان* *🔻 اولا: از افعال آنان* *💥 تبرک امام احمد رحمه الله به جبۀ یحیی بن یحیی رحمه الله* *📌ابن مفلح در الآداب می‌گوید:* «وَقَالَ الْمَرُّوذِيُّ فِي كِتَابِ الْوَرَعِ سَمِعْت أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ قَدْ كَانَ يَحْيَى بْنُ يَحْيَى أَوْصَى لِي بِجُبَّتِهِ فَجَاءَنِي بِهَا ابْنُهُ فَقَالَ لِي فَقُلْت رَجُلٌ صَالِحٌ قَدْ أَطَاعَ اللَّهَ فِيهَا أَتَبَرَّكُ بِهَا قَالَ فَذَهَبَ فَجَاءَنِي بِمِنْدِيلٍ ثِيَابٍ فَرَدَدْتهَا مَعَ الثِّيَابِ». 🖋️ترجمه: «المروزی در کتاب الورع می‌گوید: شنیدم ابوعبدالله احمد بن حنبل رحمه الله می‌گفت: یحیی بن یحیی جبّه‌اش (= جامه‌ای گشاد و بلند که بر روی دیگر جامه‌ها پوشیده می‌شود) را برای من وصیت کرده بود، پس فرزندش آن جبه را برای من آورد و به من گفت (که پدرم این جبه را برای تو وصیت کرده است). من گفتم: (یحیی بن یحیی) انسان صالحی است که خداوند را در دینش اطاعت کرده است، 👈و به آن (جبه‌اش) تبرک می‌گیرم. 👉احمد می‌گوید: پسرش رفت و لباس‌های پدرش که داخل مندیلی گذاشته بود را برای من آورد و من آن مندیل را همراه با لباس‌هایش پس فرستادم». 📙الآداب لابن مفلح ج2 ص235 *📌امام الذهبی رحمه الله در سیر اعلام النبلاء می‌گوید:* «وَبَلَغَنَا: أَنَّ يَحْيَى أَوْصَى بِثِيَابِ بَدَنِهِ لأَحْمَدَ بنِ حَنْبَلٍ فَلَمَّا قَدِمَتْ عَلَى أَحْمَدَ أَخَذَ مِنْهَا ثَوْباً وَاحِداً لِلْبَرَكَةِ، وَرَدَّ البَاقِي وَقَالَ: إِنَّهُ لَيْسَ تَفْصِيْلُ ثِيَابِهِ مِن زِيِّ بَلَدِنَا». 🖋️ترجمه: «به ما رسیده که: یحیی لباس‌های بدنش را برای احمد بن حنبل وصیت کرد، هنگامی‌که لباس‌ها نزد احمد آورده شد، یک 👈دست لباس را برای تبرک برداشت 👉و بقیۀ لباس‌ها را بازگرداند و گفت: مدل لباس‌های او از نوع پوشش شهر ما نیست». 📕سیر الاعلام النبلاء ج10 ص517 *💥تبرک صالح پسر امام احمد رحمه الله به لباس پدرش* *📌در مناقب أحمد از ابن الجوزی آمده است:* «أخبرنا محمد بن أبى منصور, قال: أنبأنا الحسن بن أحمد الفَقيه, قال: أخبرنا أبو القاسم عبد العزيز بن محمد, قال: حدثنا أبو بكر بن شاذان, قال: حدثنا أبو عيسى أحمد بن يعقوب, قال: حدثتنى فاطمة بنتُ أحمد بن حَنبل, قالت: وَقع الحريقُ فى بيت أخى صالح؛ وكان قد تزوَّج إلى قومٍ مياسير, فحملوا إليه جهازًا شَبيهًا بأربعة آلاف دينار, فأكلتهُ النار, فجعل صالح يَقول: ما غَمَّنى ما ذهبَ منى إلا ثوبٌ لأبى كان يُصلى فيه, أتبرّك به وأصلى فيه, قالت: فَطفئ الحريق ودَخلوا, فوجدوا الثوبَ على سريرٍ قد أكلت النار ما حواليه والثوب سَليم». 🖋️ترجمه: «با إسنادش از فاطمه دختر احمد بن حنبل آورده که گفت: خانۀ برادرم صالح دچار آتش سوزی شد و او با خانواده‌ای که وضعیت مالی خوبی داشتند ازدواج کرده بود و آنها جهازی که شبیه به چهل هزار دینار بود برای او آورده بودند که همه‌اش در آتش سوخته بود، و صالح که خانه‌اش در آتش می‌سوخت گفت: بخاطر آنچه از دست دادم ناراحت نیستم👈 مگر لباسی از پدرم که در آن نماز می‌خواند و من به آن لباس تبرک می‌گرفتم و در آن نماز می‌خواندم.👉 🌱 فاطمه می‌گوید: هنگامی‌که آتش خاموش شد و وارد خانه شدند، دیدند که لباس بر روی تختی است و آتش دور و بر آن را سوزانده بود اما لباس سالم مانده بود». 📗مناقب امام احمد رحمه الله لابن الجوزی ص297 *💥تبرک امام عبدالله رحمه الله پسر امام احمد بن حنبل رحمه الله به دفن شدنش در کنار قبر یکی از پیامبران علیهم السلام* *📌در تاریخ بغداد و در طبقات الحنابله آمده است:* «(عبدالله بن أحمد بن حنبل) قد أوصى أن يدفن بالقطيعة بباب التبن لم قلت: ذاك فقال: قد صح عندي أن بالقطيعة نبيا مدفونا وأن أكون فِي جوار نَبِيّ أحب إلي من أكون فِي جوار أبي». 🖋️ترجمه: «عبدالله پسر امام احمد وصیت کرد که در قبرستان باب التبن دفن شود. به او گفته شد: چرا آنجا را گفتی؟ گفت: نزد من به صحت رسیده که در آن قطعه زمین، پیامبری دفن شده است و اینکه در جوار پیامبری باشم برایم دوست داشتنی‌تر از این است که در جوار پدرم باشم». 📗تاریخ البغداد خطیب بغدادی ج1 ص121 📕طبقات الحنابله لابن ابی یعلی ج1 ص188 *💥 تبرک حافظ عبدالغنی المقدسی رحمه الله به قبر امام احمد رحمه الله* *📌حافظ ضیاء الدین المقدسی رحمه الله (متوفی 643 هـ) در کتاب الحکایات المنثورة، صفحۀ می‌گوید:* «يقول الحافظ عبد الغني المقدسي: خرج في عضدي شيء يشبه الدمل، وكان يبرأ ثم يعود، ودام ذلك زمناً طويلاً، فسافرت إلی أصبهان، وعدت إلی بغداد وهو بهذه الصفة، فمضيت إلی قبر الإمام أحمد بن حنبل رضي الله عنه وأرضاه ومسحت به القبر فبرأ ولم يعد». 🖋️ترجمه: «حافظ عبدالغنی المقدسی می‌گوید: در بازویم چیزی شبیه دمل (= زخم عفونی شده روی پوست که ورم کرده و در آن چرک و خونابه باشد) بیرون آمد و خوب می‌شد و دوباره برمی‌گشت، و مدت زمان زیادی همینگونه بود و به اصفهان سفر کردم و به بغداد برگشتم و آن دمل به همان وضعیت بود، سپس به سوی قبر امام احمد بن حنبل -که خدا از او راضی باشد و راضی‌اش گرداند- رفتم و دمل را به قبرش مالیدم و خوب شد و دیگر برنگشت». 📕الحکایات المنثورة، ص 112 سطر 10 📘 تحقیق ادیب الکمانی لتهذیب النفس لابن عبدالهادی ص83 *💥 تبرک اولیاء به امام احمد رحمه الله* *📌در سیر اعلام النبلاء آمده است:* «وقد أثنى على أبي عبدالله جماعة من أولياء الله، وتبركوا به. روى ذلك أبو الفرج بن الجوزي، وشيخ الاسلام، ولم يصح سند بعض ذلك». 🖋️ترجمه: «بر ابوعبدالله احمد بن حنبل، جماعتی از اولیاء الله ثنا گفته‌اند و به او تبرک گرفته‌اند. این را ابوالفرج ابن الجوزی و شیخ الإسلام گفته‌اند و سند بعضی از آنها صحیح نیست». 📘سیر الاعلام النبلاء ج11 ص205 📌و ابن الجوزی در کتابش مناقب امام احمد رحمه الله بابی دربارۀ تبرک اولیاء به امام احمد رحمه الله باز کرده و گفته است: «ذكر تبرك الأولياء به وزيارتهم له»؛ «ذکر (مواردی از) تبرک اولیاء به امام احمد و زیارتشان از (قبر) او». 📗مناقب امام احمد رحمه الله لابن الجوزی ص146 *💥تبرک به قلم امام احمد رحمه الله* *📌ابن الجوزی در مناقب امام احمد رحمه الله می‌گوید:* «قال الخلال: وحدثنا أبو طالب علي بن أحمد, قال: دخلتُ يومًا على أبي عبد الله وهو يملي عليَّ, وأنا أكتب, فاندقّ قلمي, فأخذ قلمًا فأعطانيه, فجئت بالقلم إلى أبي علي الجعفري, فقلت: هذا قلم أبي عبد الله أعطانيه, فقال لغلامه: خُذ القلم فَضعه فى النَّخلة عسى تَحمل, فوضعه فى النَّخلة فحملت النَّخلة». 🖋️ترجمه: «الخلال می‌گوید: ابوطالب علی بن أحمد می‌گوید: روزی بر ابوعبدالله احمد بن حنبل وارد شدم و او بر من املاء می‌کرد و من می‌نوشتم که قلمم شکست، احمد بن حنبل قلمی‌ برداشت و به من داد و من با آن قلم نزد ابوعلی الجعفری رفتم و گفتم: این قلم ابوعبدالله احمد بن حنبل است که آن را به من داده است.👈 ابوعلی الجعفری رحمه الله به غلامش گفت: این قلم را بگیر و در درخت خرما بگذار شاید باردار شود. و او قلم را در درخت خرما گذاشت و درخت خرما باردار شد».👉 📘مناقب امام احمد رحمه الله لابن الجوزی ص296 *💥ازدحام مردم برای تبرک گرفتن به عبدالغنی المقدسی الحنبلی رحمه الله* *📌در تذکرة الحفاظ سیر الاعلام النبلاء امام ذهبی رحمه الله در ترجمۀ عبدالغنی المقدسی رحمه الله آمده است:* «قال الضياء: ما أعرف أحدا من أهل السنة رآه إلا أحبه ومدحه كثيرا؛ سمعت محمود بن سلامة الحراني بأصبهان، قال: كان الحافظ يصطف الناس في السوق ينظرون إليه، ولو أقام بأصبهان مدة وأراد أن يملكها، لملكها. قال الضياء: ولما وصل إلى مصر، كنا بها، فكان إذا خرج للجمعة لا نقدر نمشي معه من كثرة الخلق، يتبركون به، ويجتمعون حوله، وكنا أحداثا نكتب الحديث حوله، فضحكنا من شيء، وطال الضحك، فتبسم ولم يحرد علينا». 🖋️ترجمه: «الضیاء می‌گوید: کسی از اهل سنت را نمی‌شناسم که عبدالغنی المقدسی را دیده باشد مگر اینکه او را دوست داشته و بسیار مدح گفته است. در اصفهان از محمد بن سلامة الحرانی رحمه الله شنیدم که گفت: 🌱حافظ عبدالغنی المقدسی رحمه الله چنین بود که مردم در بازار صف می‌کشیدند و او را نگاه می‌کردند و اگر برای مدتی در اصفهان مقیم می‌شد و می‌خواست که مالک آنجا شود، حتما آنجا را به دست می‌آورد. الضیاء می‌گوید: 🌱هنگامی‌که عبدالغنی المقدسی رحمه الله به مصر آمد ما آنجا بودیم و او هنگامی‌که برای نماز جمعه بیرون می‌آمد👈 بخاطر کثرت مردمی ‌که به او تبرک می‌گرفتند و دور و بر او جمع می‌شدند، 👉نمی‌توانستیم همراه او حرکت کنیم و ما آن موقع کم سن و سال بودیم و نزد او حدیث می‌نوشتیم و یک بار از چیزی خندۀ‌مان گرفت و خندیدنمان طول کشید، و او لبخندی زد و ما را از خندیدن باز نداشت». 📔تذکرة الحفاظ للذهبی رح ج4 ص1377 📗سیر الاعلام النبلاء ج21 ص457 *📌و در ذیل طبقات الحنابله از ابن رجب رحمه الله آمده است:* «وسمعته يَقُول: لو أقام الحافظ بأصبهان مدة وأراد أَن يملكها، لملكها - يَعْنِي من حبهم لَهُ - ورغبتهم فِيهِ، ولما وصل إِلَى مصر أخيرا كنا بها، فكان إذ خرج يَوْم الجمعة إِلَى الجامع، لا نقدر نمشي مَعَهُ من كثرة الخلق 👈يتبركون بِهِ👉، ويجتمعون حوله». 🖊ترجمه: «(الضیاء المقدسی می‌گوید) و شنیدم (ابا الثناء الحرانی) می‌گفت: 🌱اگر حافظ عبدالغنی المقدسی رحمه الله مدتی در اصفهان می‌ماند و می‌خواست که مالک آنجا شود، حتما مالک آنها می‌شد، یعنی بخاطر محبتی که مردم آنجا برای او داشتند و رغبتی که به او داشتند (او را مالک آنجا می‌کردند). و هنگامی‌که برای آخرین بار به مصر آمد ما در آنجا بودیم و او هنگامی‌که روز جمعه به سمت مسجد جامع بیرون می‌آمد بخاطر کثرت مردمی‌که👈 به او تبرک می‌گرفتند👉 و دور و بر او جمع می‌شدند، نمی‌توانستیم همراه او حرکت کنیم». 📕ذيل طبقات الحنابلة لابن رجب الحنبلي ج3 ص19 *📌در ذیل طبقات الحنابله از ابن رجب الحنبلی آمده است:* «وسمعت أبا موسى أَيْضًا يحدث عَن رجل بدمياط قَالَ: كنت يوما عِنْدَ الحافظ فَقُلْتُ فِي نفسي: كنت أشتهي لو أَن الحافظ يعطيني الثوب الَّذِي بلى جسده حَتَّى أكفن فِيهِ. فلما أردت القيام قَالَ: لا تبرح، فلما انصرف الْجَمَاعَة خلع ثوبه الذي بلى جسده وأعطانيه. قَالَ: فبقي الثوب عندنا، وكل من مرض أَوْ وجع رأسه تركوه عَلَيْهِ حَتَّى يبرأ بإذن اللَّه تَعَالَى». 🖊ترجمه: «از ابوموسی شنیدم که از مردی در شهر دمیاط، تعریف می‌کرد که او گفته است: من یک روز نزد حافظ عبدالغنی المقدسی بودم که در دل خودم گفتم: چقدر دوست داشتم که حافظ، لباسی که بر بدنش پوشیده است را به من می‌داد تا در آن کفن می‌شدم. هنگامی‌که خواستم بلند شوم حافظ عبدالغنی گفت: نرو. هنگامی‌که حاضران رفتند او لباسی که بر بدنش پوشیده بود را بیرون آورد و به من داد. آن مرد می‌گوید: آن لباس نزد ما باقی ماند و هرکس مریض می‌شد یا سردرد می‌گرفت آن لباس را بر روی او می‌انداختند تا اینکه به اذن خداوند متعال خوب می‌شد». 📘ذيل طبقات الحنابلة لابن رجب الحنبلي ج3 ص40 📔سیر اعلام النبلاء ج21 ص466 *💥تبرک مردم به جنازۀ امام ابراهیم بن عبدالواحد المقدسی رحمهالله، برادر امام عبدالغنی المقدسی رحمه الله* *📌در ذیل طبقات الحنابله از ابن رجب آمده است:* «وَكَانَ المعتمد يطرد النَّاس عَنْهُ، وإلا كَانُوا من 👈كثرة من يتبرك بِهِ👉 يخرقون الكفن. وازدحم النَّاس عَلَى جنازته بين يديها وخفها حَتَّى كاد بَعْض النَّاس يهلك، وخرج إِلَى الجبل خلق كثير. ما رأيت جنازة قط كثر خلقا منها. وخرج القضاة والعدول ومن لا نعرفهم. وصلى عَلَيْهِ غَيْر مرة. رحمه اللَّه تَعَالَى». 🖊ترجمه: «نگهبانان، مردم را از جنازۀ او (= ابراهیم بن عبدالواحد المقدسی) دور می‌کردند وگرنه بخاطر 👈کثرت کسانی که به او تبرک می‌گرفتند👉 کفنش را پاره می‌کردند. و مردم چنان در جلو و عقب جنازه‌اش ازدحام کرده بودند که نزدیک بود بعضی از آنان هلاک شوند، و مردم بسیاری به سمت کوه بیرون رفتند و هرگز تشییع جنازه‌ای را ندیده بودم که تشییع کنندگانش بیشتر از این باشد، و قاضیان و عادلان و کسانی که نمی‌شناختیمشان بیرون آمده بودند و بیش از یک بار بر او نماز خوانده شد. خداوند متعال رحمتش کند». 📗ذيل طبقات الحنابلة لابن رجب الحنبلي ج3 ص214 ✍️ نویسنده: عبد الفتاح بن صالح قديش اليافعي 🖋 مترجم: مجاهد دین 🖌ادامه دارد...... #تبرک_بعداز_وفات #لباس#تبرک #توسل_و_استغاثه #برکت #شد_رحال #آثار_صالحین *🌿مجموعه "راه هدایت" جایی برای دفاع از مذاهب أهل سنت و جماعت 🌿* ▫️️کانال تلگرام "راه هدایت" https://t.me/Muddaeen_Salaf ▪️گروه واتساپ "راه هدایت" https://chat.whatsapp.com/GjUQG1BQXIU9CAA77qVmiZ ▫️کانال واتساپ "راه هدایت" https://whatsapp.com/channel/0029VaVffvNBqbrACjefPb1p *┈┈•••❈﴿ مجموعه راه هدایت ﴾❈•••┈┈*

Comments