✍️راه هدایت📚
✍️راه هدایت📚
February 4, 2025 at 04:46 AM
*🌿 #تبرک به #آثار_صالحین از منظر اهل سنت و جماعت* قسمت ⚡️۴۶⚡️ 🔅بخش دوم *🌟 بعضی از اقوال ائمۀ حنابله رحمهم الله دربارۀ تبرک به صالحان و آثار آنان* *🔻 اولا: از افعال آنان* *💥 تبرک مردم ابن تیمیۀ حنبلی و به جنازۀ او و به آب غسلش* 📌در البداية والنهاية آمده است: «وَجَلَسَ جَمَاعَةٌ عِنْدَهُ قَبْلَ الْغُسْلِ، وَقَرَءُوا الْقُرْآنَ،👈 وَتَبَرَّكُوا بِرُؤْيَتِهِ وَتَقْبِيلِهِ👉، ثُمَّ انْصَرَفُوا، وَحَضَرَ جَمَاعَةٌ مِنَ النِّسَاءِ فَفَعَلُوا مِثْلَ ذَلِكَ ثُمَّ انْصَرَفُوا، وَاقْتُصِرَ عَلَى مَنْ يُغَسِّلُهُ، فَلَمَّا فُرِغَ مِنْ ذَلِكَ أُخْرِجَ وَقَدِ اجْتَمَعَ النَّاسُ بِالْقَلْعَةِ وَالطَّرِيقِ إِلَى الْجَامِعِ، وَامْتَلَأَ الْجَامِعُ وَصَحْنُهُ... وَحُمِلَ مِنْ بَابِ الْبَرِيدِ، وَاشْتَدَّ الزِّحَامُ، وَأَلْقَى النَّاسُ عَلَى نَعْشِهِ مَنَادِيلَهُمْ وَعَمَائِمَهُمْ👈 لِلتَّبَرُّكِ،👉 وَصَارَ النَّعْشُ عَلَى الرُّءُوسِ، تَارَةً يَتَقَدَّمُ وَتَارَةً يَتَأَخَّرُ، ... وَلَمْ يَتَخَلَّفْ عَنِ الْحُضُورِ إِلَّا الْقَلِيلُ مِنَ النَّاسِ أَوْ مَنْ عَجَزَ لِأَجْلِ الزِّحَامِ، وَحَضَرَهَا نِسَاءٌ كَثِيرٌ بِحَيْثُ حُزِرْنَ بِخَمْسَةَ عَشَرَ أَلْفًا، وَأَمَّا الرِّجَالُ فَحُزِرُوا بِسِتِّينَ أَلْفًا وَأَكْثَرَ إِلَى مِائَتَيْ أَلْفٍ،👈 وَشَرِبَ جَمَاعَةٌ الْمَاءَ الَّذِي فَضَلَ مِنْ غُسْلِهِ، وَاقْتَسَمَ جَمَاعَةٌ بَقِيَّةَ السِّدْرِ الَّذِي غُسِّلَ بِهِ، 👉وَقِيلَ: إِنَّ الطَّاقِيَّةَ الَّتِي كَانَتْ عَلَى رَأْسِهِ دُفِعَ فِيهَا خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ، وَقِيلَ: إِنَّ الْخَيْطَ الَّذِي كَانَ فِيهِ الزِّئْبَقُ الَّذِي كَانَ فِي عُنُقِهِ بِسَبَبِ الْقَمْلِ، دُفِعَ فِيهِ مِائَةٌ وَخَمْسُونَ دِرْهَمًا، وَحَصَلَ فِي الْجِنَازَةِ ضَجِيجٌ وَبُكَاءٌ وَتَضَرُّعٌ، وَخُتِمَتْ لَهُ خَتَمَاتٌ كَثِيرَةٌ بِالصَّالِحِيَّةِ وَالْبَلَدِ، وَتَرَدَّدَ النَّاسُ إِلَى قَبْرِهِ أَيَّامًا كَثِيرَةً لَيْلًا وَنَهَارًا، وَرُئِيَتْ لَهُ مَنَامَاتٌ كَثِيرَةٌ صَالِحَةٌ، وَرَثَاهُ جَمَاعَةٌ بِقَصَائِدَ جَمَّةٍ». 🖊ترجمه: «گروهی از مردم قبل از اینکه ابن تیمیه را غسل بدهند نزد او نشستند و قرآن خواندند👈 و بوسیلۀ دیدن و بوسیدنش تبرک گرفتند،👉 سپس رفتند و گروهی از زنان آمدند و همانند آن کار را انجام دادند و رفتند، و تنها کسانی که او را غسل می‌دادند نزد ابن تیمیه ماندند. هنگامی‌که غسل دادنش تمام شد مردم بسیاری در قلعه و در مسیر مسجد جمع شده بودند و مسجد جامع و صحن آن پر از مردم شده بود... و جنازۀ او از باب البرید حمل شد و ازدحام مردم شدت یافته بود و👈 مردم مندیل‌ها و عمامه‌هایشان را برای تبرک گرفتن، بر نعش او می‌انداختند👉 و نعش بر سر مردم بود و گاهی جلو می‌افتاد و گاهی عقب... و کسی از آمدن به تشییع جنازۀ او بازننشست مگر تعداد کمی‌ از مردم یا کسی که بخاطر ازدحام نتوانسته بود بیاید، و زنان بسیاری در تشییع جنازه‌اش حاضر شدند که تقریبا 15 هزار زن بودند و اما مردان که تقریبا 60 هزار نفر و بیشتر از آن تا 200 هزار نفر بودند. گروهی از مردم اضافۀ آب غسل او را نوشیدند و گروهی نیز اضافۀ سدری که با آن او را غسل دادند بین خود تقسیم کردند، و گفته شده که کلاهی که بر سر ابن تیمیه بود به 500 درهم خریده شد. و گفته شده: ریسمانی که به جیوه آغشته شده بود و به سبب شپش به گردنش آویخته بود به 150 درهم خریده شد. و در تشییع جنازه‌اش ضجه و گریه و تزرع زیادی شد و در صالحیه و در شهر قرآن‌های بسیاری برای او ختم شد و روزهای زیادی را مردم شب و روز به نزد قبر او رفت و آمد می‌کردند و خواب‌های نیکوی زیادی از او دیدند و گروهی نیز در رثای او قصدیه‌هایی سرودند». 📕البداية والنهاية لابن کثیر دمشقی ج14 ص136 *📌در الأعلام العلية في مناقب ابن تيمية از عمر بن علی البزار آمده است:* «اخبرني من أَثِق بِهِ عَن من حَدثهُ أَن الشَّيْخ رَضِي الله عَنهُ فِي حَال صغره كَانَ إِذا أَرَادَ الْمُضِيّ إِلَى الْمكتب يَعْتَرِضهُ يَهُودِيّ كَانَ منزله بطريقه بمسائل يسْأَله عَنْهَا لما كَانَ يلوح عَلَيْهِ من الذكاء والفطنة وَكَانَ يجِيبه عَنْهَا سَرِيعا حَتَّى تعجب مِنْهُ ثمَّ انه صَار كلما اجتاز بِهِ يُخبرهُ بأَشْيَاء مِمَّا يدل على بطلَان مَا هُوَ عَلَيْهِ فَلم يلبث أَن اسْلَمْ وَحسن إِسْلَامه 👈وَكَانَ ذَلِك ببركة الشَّيْخ على صغر سنه».👉 🖊ترجمه: «کسی که به او اعتماد دارم از کسی که برایش تعریف کرده است برایم تعریف کرده که شیخ ابن تیمیه رضای خدا بر او باد در کودکی‌اش وقتی که می‌خواست به مکتب برود یک یهودی که خانه‌اش بر سر راه ابن تیمیه بود، و متوجه زیرکی و فطانت او شده بود، جلوی او را می‌گرفت و مسائلی از او می‌پرسید، و ابن تیمیه نیز سریعاً پاسخ او را می‌داد تا حدی که آن یهود از او شگفت زده می‌شد. و این روال ادامه داشت به طوری که هر بار ابن تیمیه از نزد آن یهودی می‌گذشت، به او از چیزهایی خبر می‌داد که بر بطلان اعتقادات آن یهودی دلالت داشت و چیزی نگذشت که آن یهودی مسلمان شد و اسلام نیکویی نیز داشت. 👈و این مسلمان شدنش بخاطر برکت شیخ ابن تیمیه بود با اینکه در آن زمان سن کمی‌ نیز داشت».👉 📙الأعلام العلية في مناقب ابن تيمية ص16 *📌و در همان کتاب آمده است:* «فَقل ان يرَاهُ اُحْدُ مِمَّن لَهُ بَصِيرَة الا وانكب على يَدَيْهِ يقبلهما حَتَّى انه كَانَ اذا رَاه ارباب المعايش يتخطون من حوانيتهم للسلام عَلَيْهِ👈 والتبرك بِهِ 👉وَهُوَ مَعَ هَذَا يُعْطي كلا مِنْهُم نَصِيبا وافرا من السَّلَام وَغَيره». 🖊ترجمه: «و کم پیش می‌آمد شخصی صاحب بصریت او را ببیند مگر اینکه بر دستانش خم می‌شد و آنها را می‌بوسید، حتی او چنین بود که وقتی مغازه داران او را می‌دیدند از مغازه‌هایشان بیرون می‌آمدند تا بر او سلام کنند و به او تبرک بگیرند، و با این حال ابن تیمیه با هر یک از مغازه داران سلام و احوال پرسی بسیاری می‌کرد». 📙الأعلام العلية في مناقب ابن تيمية ص39 *📌و در همان کتاب آمده است:* «وَكَانَ رَضِي الله عَنهُ كثيرا مَا يرفع طرفه الى السَّمَاء لَا يكَاد يفتر من ذَلِك كَأَنَّهُ يرى شَيْئا يُثبتهُ بنظره فَكَانَ هَذَا دَابَّة مُدَّة إقامتي بِحَضْرَتِهِ فسبحان الله مَا اقصر مَا كَانَت يَا ليتها كَانَت طَالَتْ وَلَا وَالله مَا مر على عمري الى الان زمَان كَانَ احب الي من ذَلِك الْحِين وَلَا رَأَيْتنِي فِي وَقت احسن حَالا مني حِينَئِذٍ👈 وَمَا كَانَ إلا ببركة الشَّيْخ👉 رَضِي الله عَنهُ». 🖊ترجمه: «ابن تیمیه که رضای خدا بر او باد، بسیار به سوی آسمان نگاه می‌کرد و چشمانش را از آسمان بر نمی‌داشت انگار که چیزی را می‌بیند و با نگاهش آن را دنبال می‌کند و در آن مدتی که نزد او مقیم بودم این عادت او بود و سبحان الله چقدر زود گذشت، کاش بیشتر طول می‌کشید. و نه بخدا قسم که در طول عمرم تا کنون زمانی بر من نگذشته که نزد من از آن زمانی که نزد او بودم دوست داشتنی‌تر باشد و هرگز مانند حال خوبی که آن زمان داشتم را ندیده‌ام، و اینها 👈جز بخاطر برکت شیخ ابن تیمیه رضی الله عنه نبوده است».👉 📘الأعلام العلية في مناقب ابن تيمية ص41 *📌و در همان کتاب می‌گوید:* «حَدثنِي الشَّيْخ الصَّالح الْعَارِف زين الدّين عَليّ الوَاسِطِيّ مَا مَعْنَاهُ انه أَقَامَ بِحَضْرَة الشَّيْخ مُدَّة طَوِيلَة قَالَ فَكَانَ قوتنا فِي غالبها انه كَانَ فِي بكرَة النَّهَار يأتيني وَمَعَهُ قرص قدره نصف رَطْل خبْزًا بالعراقي فيكسره بِيَدِهِ لقما وَنَأْكُل مِنْهُ أَنا وَهُوَ جَمِيعًا ثمَّ يرفع يَده قبلي وَلَا يرفع بَاقِي القرص من بَين يَدي حَتَّى اشبع بِحَيْثُ أَنِّي لَا أحتاج الى الطَّعَام إِلَى اللَّيْل👈 وَكنت ارى ذَلِك من بركَة الشَّيْخ».👉 🖊ترجمه: «شیخ صالح و عارف زین الدین علی الواسطی برایم تعریف کرد که معنای سخنش این بود که: او مدت زیادی در محضر شیخ ابن تیمیه اقامت داشت، می‌گوید: و در بیشتر مواقع غذای ما این بود که او در ابتدای روز با قرص نانی که به اندازۀ نصف یک پیمانه بود نزد من می‌آمد و نان را با دستش دو نصف می‌کرد و من و او هر دو از آن می‌خوردیم، سپس زورتر از من از خودن دست می‌کشید و برای اینکه من سیر بشوم باقی ماندۀ قرص نان که در جلویش بود را برنمی‌داشت؛ طوری که من تا شب احتیاجی به غذا خوردن پیدا نمی‌کردم، و من این را از برکت شیخ می‌دیدم». 📘الأعلام العلية في مناقب ابن تيمية ص48 *📌و باز در همان کتاب آمده است:* «ثمَّ أخرجت جنَازَته فَمَا هُوَ إِلَّا ان رَآهَا النَّاس فأكبوا عَلَيْهَا من كل جَانب كلا مِنْهُم 👈يقْصد التَّبَرُّك بهَا 👉حَتَّى خشِي على النعش ان يحطم قبل وُصُوله إِلَى الى الْقَبْر». 🖊ترجمه: «سپس جنازه‌اش بیرون آمد و تا اینکه مردم جنازۀ او را دیدند به قصد تبرک گرفتن به او، از هر طرف خود را بر روی او انداختند تا حدی که ترس این می‌رفت که استخوان‌های جنازه قبل از اینکه به قبر برسد در هم بشکند». 📙الأعلام العلية في مناقب ابن تيمية ص83 *📌و باز در همان کتاب آمده است:* «وازدحم من حضر غسله من الْخَاصَّة والعامة على المَاء الْمُنْفَصِل عَن غسله حَتَّى حصل لكل وَاحِد مِنْهُم شَيْء قَلِيل». 🖊ترجمه: «و کسانی از خواص و عوام مردم که در مراسم غسل دادن او حاضر شده بودند برای برداشتن آبی که از غسل دادن او بر زمین می‌ریخت بر یکدیگر سبقت می‌گرفتند تا اینکه به هرکدام از آنها مقدار کمی ‌از آن آب رسید». 📗الأعلام العلية في مناقب ابن تيمية ص83 *💥تبرک مردم به کرسی ابواسماعیل الهروی حنبلی رحمه الله* *📌در ذیل طبقات الحنابله آمده است:* «قال الرُّهاوي: وقد رأيتُ كرسي شيخ الإسلام قليل المراقي في زاوية من جامع هراة، 👈والناس يتبركون به».👉 🖊ترجمه: «الرهاوی می‌گوید: من کرسی شیخ الإسلام ابواسماعیل الهروی را دیدم که پله‌های کمی‌ داشت و در گوشه‌ای از مسجد جامع شهر هرات بود 👈و مردم به آن تبرک می‌گرفتند».👉 📗ذيل طبقات الحنابلة ابن رجب الحنبلي ج1 ص134 *💥 تبرک مردم به امام سعد بن مرزوقِ مصریِ حنبلی رحمه الله* *📌در ذیل طبقات الحنابله آمده است:* «وقدم الشيخ الصالح سعد بن عثمان بن مرزوق المصري إماما في الصلاة عليه، بعدما اجتهد المماليك والأتراك والأجناد في إيصاله إلى عند نعشه. وكان الناس قد ازدحموا على الشيخ سعد أيضا 👈يتبركون به👉، حتى خيف عليه الهلاك». 🖊ترجمه: «شیخِ صالح، سعد بن عثمان بن مرزوق مصری بر جنازه او (= ابوالفتح ابن المني) نماز خواند آن هم بعد از سعی و تلاش ممالیکت و اتراک و سربازان برای رساندن سعد بن مرزوق به نزد جنازه او (بخاطر ازدحام بسیار زیاد مردم در تشییع جنازه‌اش) و مردم بر گرد شیخ سعد نیز جمع شده بودند 👈و به او تبرک می‌گرفتند👉 تا حدی که ترس این بر او می‌رفت که بخاطر ازدحام مردم هلاک شود». 📗ذيل طبقات الحنابلة ابن رجب الحنبلي ج2 ص361 *📌و در ذیل طبقات الحنابله آمده است:* «ورأى رجل في بغداد النَّبِيّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، وهو يقول: لولا الشيخ سعد نزل بكم بلاء، أو كما قَالَ. ثم سعى الشيخ سعد إلى الجمعة وما عنده خبر بهذا المنام، فانعكف الناس به 👈يتبركون به👉 وازدحموا، فرموه مرات، وكأن مناديا ينادي في قلوب الناس، وهو يقول: أعوذ بالله من الفتنة، إيش بي؟ إيش بالناس؟ حتى ضرب الناس عنه وخلص منهم. وقال القادسي: هو أحد الزهاد الأبدال الأوتاد، ومن تشد إليِه الرحال، ومن كان لله عليه إقبال الصائم في النهار، القائم في الظلام». 🖊ترجمه: «و در بغداد شخصی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را (در خواب) دید که فرمود: اگر شیخ سعد نمی‌بود بلایی بر سرشما می‌آمد، یا همچنین چیزی فرمود. سپس شیخ سعد به سمت نماز جمعه بیرون رفت و او خبری از آن خواب نداشت (اما مردم از آن خواب باخبر شده بودند) و مردم دور او را گرفته بودند 👈و به او تبرک می‌گرفتند👉 و دور او جمع شده بودند و بخاطر این ازدحام چندین بار افتاد، و انگار که منادایی در دل‌های مردم ندا زده است. و شیخ سعد می‌گفت: از فتنه به خدا پناه می‌برم، من را چه شده است مردم را چه شده است؟ تا اینکه مردم از او دور شدند و از آنان خلاص شد. و القادسی می‌گوید: او (= شیخ سعد) یکی از زاهدان و ابدال و اوتاد است، و او از کسانی است که بار سفر به سوی او بسته می‌شود و از کسانی است که اقبال خدا به او رو کرده بود طوری که روزها را روزه بود و شب‌ها را به نماز ایستاده بود». 📗ذيل طبقات الحنابلة ابن رجب الحنبلي ج 2 ص419 *💥تبرک مردم به دست نوشتۀ ابوعمر محمد بن أحمد المقدسی حنبلی رحمه الله* 📌در کتاب مناقب شیخ ابوعمر المقدسی، از (خواهرزاده‌اش) الضیاء المقدسی آمده است: «سمعت الشيخ الزاهد العابد مجاب الدعوة نصر بن سليمان يقول: كتب لي الشيخ أبو عمر كتابين فكنت علی أي شيء تركتها من الأمراض يبرأ بإذن الله تعالی. وسمعت أحمد بن بلال المقدسي يقول: 👈ما رأيت مثل كتب الشيخ أبي عمر كنت آخذ الكتاب من وقت ما أعلقه علي تخليني الحمی».👉 🖊ترجمه: «شنیدم که شیخ زاهد و عابد و مجاب الدعوه، نصر بن سلیمان می‌گفت: شیخ ابوعمر المقدسی (برادر الموفق ابن قدامه المقدسی) دو نامه برای من نوشت و من آن دو نامه را نزد هر چیزی از امراض و بیماری‌ها می‌گذاشتم به اذن الله تعالی خوب می‌شد. و شنیدم احمد بن بلال المقدسی می‌گفت: 👈چیزی را مانند دست‌نوشته‌های شیخ ابوعمر ندیده‌ام، من دست‌نوشتۀ او را برداشته بودم و از وقتی که آن را بر خودم آویزان کرده‌ام تب و سردردم رفته است».👉 📙مناقب الشیخ ابوعمر المقدسی ص14 *📌و در تاریخ الإسلام از الذهبی آمده است:* «وكتب الكثير بخطه المليح من المصاحف والكتب مثل " الحلية " لأبي نعيم، و " الإبانة " لابن بطة، و " تفسير " البغوي، و " المغني " لأخيه. وسمعته يقول: ربما كتبت في اليوم كراسين بالقطع الكبير. وكان يكتب لأهله المصاحف وللناس " الخرقي " بغير أجر. وقد سمعت أن الناس كانوا يأتون إليه يقولون: اكتب لنا إلى فلان الأمير. فيقول: لا أعرفه. فيقال:👈 إنما نريد بركة رقعتك.👉 فيكتب لهم فتقبل رقعته». 🖊ترجمه: «مصحف‌ها و کتاب‌های بسیاری با خط زیبای او نوشته شد، مانند الحلیه از ابونعیم و الإبانه از ابن بطه و تفسیر البغوی و المغنی از برادرش. و از او شنیدم که می‌گفت: در یک روز نزدیک دو دفتر با اندازۀ بزرگ می‌نویسم. و او برای خانواده‌اش مصحف‌هایی می‌نوشت و برای مردم، بدون گرفتن پاداشی، دست نوشته‌های کوتاه می‌نوشت. و شنیده‌ام که مردم نزد او می‌آمدند و می‌گفتند: برای ما نامه‌ای به فلان امیر بنویس، و او می‌گفت: من آن امیر را نمی‌شناسم، می‌گفتند: ما همانا برکت دست نوشتۀ تو را می‌خواهیم. و او برای آنها می‌نوشت و نامه‌اش توسط آن امراء پذیرفته می‌شد». 📙تاریخ الإسلام للذهبی ج9 ص369 *💥تبرک امام ابن قدامه به کتاب الخرقی* *📌امام ابن قدامه رحمه الله در المغنی می‌گوید:* «وَقَدْ أَحْبَبْتُ أَنْ أَشْرَحَ مَذْهَبَهُ وَاخْتِيَارَهَ، لِيَعْلَمَ ذَلِكَ مَنْ اقْتَفَى آثَارَهُ، وَأُبَيِّنَ فِي كَثِيرٍ مِنْ الْمَسَائِلِ مَا اُخْتُلِفَ فِيهِ مِمَّا أُجْمِعَ عَلَيْهِ، وَأَذْكُرَ لِكُلِّ إمَامٍ مَا ذَهَبَ إلَيْهِ، 👈تَبَرُّكًا بِهِمْ، 👉وَتَعْرِيفًا لِمَذَاهِبِهِمْ... ثُمَّ رَتَّبْتُ ذَلِكَ عَلَى شَرْحِ مُخْتَصَرِ أَبِي الْقَاسِمِ عُمَرَ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْخِرَقِيِّ، رَحِمَهُ اللَّهُ، لِكَوْنِهِ كِتَابًا 👈مُبَارَكًا👉 نَافِعًا، وَمُخْتَصَرًا مُوجَزًا جَامِعًا، وَمُؤَلِّفُهُ إمَامٌ كَبِيرٌ، صَالِحٌ ذُو دِينٍ، أَخُو وَرَعٍ، جَمَعَ الْعِلْمَ وَالْعَمَلَ،👈 فَنَتَبَرَّكُ بِكِتَابِهِ،👉 وَنَجْعَلُ الشَّرْحَ مُرَتَّبًا عَلَى مَسَائِلِهِ وَأَبْوَابِهِ». 🖊ترجمه: «دوست داشتم که مذهب و اختیار او (احمد بن حنبل) را شرح دهم تا کسی که آثار او را پیروی می‌کند آن را بداند، و در بسیاری از مسائل آنچه که در آن اختلاف شده است و آنچه بر آن اجماع شده است را بیان کنم و مذهب هر امامی ‌را 👈جهت تبرک به آنان👉 و تعریف مذاهب آنان ذکر کنم... سپس این شرح را بر اساس شرح مختصر ابوالقاسم عمر بن الحسین بن عبدالله الخرقی رحمه الله مرتب کرده‌ام، چون شرح او کتابی👈 مبارک 👉و پر نفع و مختصر و موجز و جامع است و مولفش امامی ‌بزرگ، صالح، دیندار و برادری پرهیزگار است که علم و عمل را با هم جمع نموده است، پس 👈به کتابش تبرک می‌گیریم👉 و شرح‌مان را بر اساس ترتیب مسائل و ابواب کتاب او قرار می‌دهیم». 📗المغنی لابن قدامة ج1 ص20 ✍️ نویسنده: عبد الفتاح بن صالح قديش اليافعي 🖋 مترجم: مجاهد دین 🖌ادامه دارد...... #تبرک_بعداز_وفات #لباس#تبرک #توسل_و_استغاثه #برکت #شد_رحال #آثار_صالحین *🌿مجموعه "راه هدایت" جایی برای دفاع از مذاهب أهل سنت و جماعت 🌿* ▫️️کانال تلگرام "راه هدایت" https://t.me/Muddaeen_Salaf ▪️گروه واتساپ "راه هدایت" https://chat.whatsapp.com/GjUQG1BQXIU9CAA77qVmiZ ▫️کانال واتساپ "راه هدایت" https://whatsapp.com/channel/0029VaVffvNBqbrACjefPb1p *┈┈•••❈﴿ مجموعه راه هدایت ﴾❈•••┈┈*
❤️ 1

Comments