
✍️راه هدایت📚
February 7, 2025 at 09:53 AM
*🌱تفویض #صفات_باریتعالی در کلام مبارک صلحاء*
❇️قسمت ⚡️30⚡️
*📌تفویض سلفیان و تفویض سلف*
*3️⃣محور سوم: مناقشۀ دلیل سلفیان در انکار مسلک تفویض*
#سلفیان در مسأله انکار مسلک تفویض، همانند دیگر مسائل، پیرو شیخ #ابن_تیمیه هستند که از تفویض #معنای #نصوص_متشابه به الله متعال عیب گرفته و آن را تجهیل پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و اصحابش و امامان سلف دانسته است و شیخ ابن تیمیه اینکه تفویض معنا، مسلک سلف باشد را انکار کرده و چنین مقرر کرده که حقیقت مذهب سلف به این شکل است که آنان آنچه که ظواهر نصوص صفات بر آن دلالت میکند را اثبات میکردند و فقط علم به کیفیات آن را به الله متعال تفویض میکردند.
⏪️ *شیخ ابن تیمیه در کتاب درء التعارض میگوید:*
«وأما التفويض؛ فإن من المعلوم أن الله تعالى أمرنا أن نتدبر القرآن، وحضنا على عقله وفهمه؛ فكيف يجوز مع ذلك أن يراد منا الإعراض عن فهمه ومعرفته وعقله؟
⬅️وأيضا فالخطاب الذي أريد به هُدانا والبيانَ لنا وإخراجَنا من الظلمات إلي النور ـ إذا كان ما ذكر فيه من النصوص ظاهره باطل وكفر، ولم يرد منا أن نعرف لا ظاهره ولا باطنه، أو أريد منا أن نعرف باطنه من غير بيان في الخطاب لذلك؛ فعلي التقديرين لم نخاطب بما بُيِّن فيه الحق، ولا عرفنا أن مدلول هذا الخطاب باطل وكفر... وحقيقة قول هؤلاء في المخاطِب لنا: أنه لم يبين الحق ولا أوضحه مع أمره لنا أن نعتقده، وأن ما خاطبنا به وأمرنا باتباعه والرد إليه لم يبين به الحق ولا كشفه، بل دل ظاهره علي الكفر والباطل، وأراد منا أن نفهم منه شيئا أو أن نفهم منه ما لا دليل عليه فيه، وهذا كله مما يعلم بالاضطرار تنزيه الله ورسوله عنه، وأنه من جنس أقوال أهل التحريف والإلحاد... وما ذكرناه من لوازم قول أهل التفويض: هو لازم لقولهم الظاهر المعروف بينهم إذ قالوا:
💢 إن الرسول كان يعلم معاني هذه النصوص المشكلة المتشابهة ولكن لم يبين للناس مراده بها، ولا أوضحه إيضاحا يقطع به النزاع. وأما على قول أكابرهم: إن معاني هذه النصوص المشكلة المتشابهة لا يعلمها إلا الله، وأن معناها الذي أراده الله بها هو ما يوجب صرفها عن ظواهرها، فعلي قول هؤلاء يكون الأنبياء والمرسلون لا يعلمون معاني ما أنزل الله عليهم من هذه النصوص ولا الملائكة ولا السابقون الأولون، وحينئذ فيكون ما وصف الله به نفسه في القرآن أو كثير مما وصف الله به نفسه لا يعلم الأنبياء معناه، بل يقولون كلاما لا يعقلون معناه... ومعلوم أن هذا قدح في القرآن والأنبياء؛ إذ كان الله أنزل القرآن، وأخبر أنه جعله هدى وبيانا للناس، وأمر الرسول أن يبلغ البلاغ المبين، وأن يبين للناس ما نزل إليهم، وأمر بتدبر القرآن وعقله، ومع هذا فأشرف ما فيه وهو ما أخبر به الرب عن صفاته، أو عن كونه خالقا لكل شيء، وهو بكل شيء عليم، أو عن كونه أمر ونهى، ووعد وتوعد، أو عما أخبر به عن اليوم الآخر؛ لا يعلم أحد معناه، فلا يعقل ولا يتدبر ولا يكون الرسول بيّن للناس ما نزل إليهم، ولا بلغ البلاغ المبين... فتبين أن قول أهل التفويض الذين يزعمون أنهم متبعون للسنة والسلف من شر أقوال أهل البدع والإلحاد».
🖊 *ترجمه:* «و اما تفویض، معلوم است که خداوند متعال ما را به تدبر در قرآن امر کرده و به تعقل در آن و به فهمیدن آن تشویق کرده است، پس چطور میشود از ما بخواهد که از فهمیدن و شناخت آن و تعقل در آن رویگردانی کنیم❓️
💥همچنین، این خطاب (= کلام خداوند) که با آن، هدایت ما و توضیح دادن برای ما، و بیرون آوردن ما از تاریکیها به سوی نور خواسته شده است، اگر در این خطاب، نصوصی باشد که ظاهر آن باطل و کفر باشد و از ما خواسته نشده باشد که به ظاهر و باطن آن نصوص شناخت پیدا کنیم، و یا از ما خواسته شده باشد که فقط به باطن آن شناخت پیدا کنیم؛
🔺️بدون اینکه در آن خطاب توضیحی برای آن آمده باشد، پس بنا بر این دو تقدیر، ما با خطابی که در آن حق بیان شده باشد خطاب نگشتهایم، و متوجه نشدهایم که مدلول این خطاب، باطل و کفر است... و حقیقت سخن آنان دربارۀ این خطابی که برای ما آمده است این است که خداوندی که به ما امر کرده که به این خطاب معتقد باشیم، همراه با آن حق را برای ما تبیین ننموده و واضح نساخته است، و این چیزی که با آن ما را خطاب نموده و پیروی از آن و بازگشتن به سوی آن هنگام اختلاف را به ما امر نموده است، خداوند با این خطاب، حق را واضح نساخته و کشف نکرده است، بلکه ظاهر آن خطاب بر کفر و باطل دلالت دارد و از ما خواسته که از این خطاب چیزی را بفهمیم که در همین خطاب، برایش دلیلی بر آن نیست. و اینها همگی چیزهایی هستند که ضرورتاً دانسته میشود که باید الله و رسولش را از آن منزه دانست و اینکه اینها از جنس اقوال اهل تحریف و الحاد است... و این لوازمی که از سخن اهل تفویض ذکر کردیم ، لازمۀ قول آنان است؛ قولی که در بینشان ظاهر و معروف است؛ چنانکه میگویند: همانا پیامبر معنای این نصوص مشکل و متشابه را میدانست لیکن برای مردم مراد خداوند از آن نصوص را تبیین نکرده است و توضیحی برای آن نداده تا با آن نزاع را قطع کند.
🔥و اما بر طبق سخن بزرگانشان که میگویند معنای این نصوص مشکل و متشابه را فقط الله میداند، و ظاهر این نصوص را باید بر آن معنایی که خداوند اراده داشته است بازگرداند، پس بنا بر قول اینها، نه پیامبران و فرستادگان و نه ملائکه و نه اولین کسانی که در ایمانآوردن به پیامبر از بقیه سبقت گرفتند، معنای این نصوصی که خداوند به سوی آنان نازل کرده است را نمیدانستند و در این صورت چنین میشود که آنچه خداوند در قرآن خودش را به آن وصف کرده است یا بسیاری از چیزهایی که خودش را به آن وصف کرده است پیامبران معنای آن چیزها را نمیدانستند و بلکه کلامی را میگفتند که معنایش را نمیدانستند...
📌و معلوم است که این قدح در قرآن و پیامبران است، چون خداوند قرآن را نازل کرده و خبر داده که قرآن را برای مردم مایۀ هدایت و روشنگری قرار داده است و پیامبرش را امر کرده که آن را آشکار و مبین ابلاغ نماید و برای مردم آنچه را که به سویشان نازل شده است تبیین نماید و به تدبر و تعقل در قرآن امر نموده است. و با این حال شریفترین چیزهایی که در این قرآن آمده است - مثل صفات پروردگار و اینکه خالق همه چیز است و عالم به همه چیز است و امر و نهیاش و وعد و وعیدش و روز آخرت- هیچ کس معنای اینها را نمیداند و تعقل نمیشوند و در آن تدبر نمیشود و پیامبر نیز آنچه برای مردم نازل شده است را برایشان تبیین ننموده و ابلاغی آشکار نکرده است... و به این شکل روشن میگردد که قول اهل تفویضی که گمان میکنند پیروان سنت و سلف هستند از بدترین اقوال اهل بدعت و الحاد است».
📘درء تعارض العقل والنقل ج1 ص 115
👈طبق این سخن ابن تیمیه که دربارۀ انکار تفویض معنای نصوص متشابه است، نزد ابن تیمیه و مقلدانش از تفویض معنای نصوص لوازم فاسدی مترتب میشود که چنین است:
*((1))* 💢خداوند قرآن را نازل کرده و ما را به تلاوت آن و تدبر در آن و فهمیدن آن امر کرده است، و اگر گفته شود معنای نصوص صفات نزد ما نامعلوم است، از این سخن چنین لازم میآید که خداوند به ما امر کرده که در چیزی تدبر کنیم که آن را نمیفهمیم و در چیزی تعقل کنیم که راهی برای تعقل در آن برای ما وجود ندارد چنانکه ابن تیمیه گفته است:
🔻«من المعلوم أن الله تعالى أمرنا أن نتدبر القرآن، وحضنا على عقله وفهمه؛ فكيف يجوز مع ذلك أن يراد منا الإعراض عن فهمه ومعرفته وعقله؟»، و گفته است: «إذ كان الله أنزل القرآن، وأخبر أنه جعله هدى وبيانا للناس، وأمر الرسول أن يبلغ البلاغ المبين، وأن يبين للناس ما نزل إليهم، وأمر بتدبر القرآن وعقله».
💡و این سخنانش مغالطه آشکاری است؛ زیرا اهل تفویض معنای تمام نصوص قرآن را که تفویض نکردهاند، بلکه تنها نصوص صفاتی که از متشابهات هستند را تفویض کردهاند که مقدار بسیار اندکی از قرآن و سنت را شامل میشود.
و آیات محکمات ام الکتاب بوده و بیشتر قرآن را تشکیل میدهد و این آیات محکم هستند که محل تدبر و تعقل هستند و همانی است که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به بیان آن برای مردم امر شده است، و این آیات محکم هستند که موضع تکلیف هستند؛ چنانکه الله متعال میفرماید:
🍃 *(وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا). [آل عمران: 7].*
*((2))* 💢 گفتن اینکه تنزیه خداوند از ظواهر نصوص متشابه واجب است، از این سخن چنین لازم میآید که این خطابی که برای هدایت ما و بیرون آوردن ما از تاریکیها به سوی نور نازل شده است، ظاهرش باطل و کفر است
📌 *چنانکه ابن تیمیه گفته است:*
▪️«وأن ما خاطبنا به وأمرنا باتباعه والرد إليه لم يبين به الحق ولا كشفه، بل دل ظاهره على الكفر والباطل».
💡ابن تیمیه در این سخنش نیز به همانند سخن قبلیاش، آمده و این سخن اهل تفویض که گفتهاند:
"جریان دادن بعضی از متشابهات بر ظاهرش به کفر و باطل کشیده میشود" را بر سایر آنچه از وحی بر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نازل شده است حمل نموده است؛ در حالی که نسبت دادن چنین چیزی به اهل تفویض اشتباه است و آنها الله متعال را تنها از ظواهری که از آن توهم عیب و نقص و مشابهت با خلق برود منزه نمودهاند که چنین نصوصی بسیار اندک وجود دارد. پس آنها نگفتهاند که ظاهر تمام قرآن و حدیث بر کفر و باطل قرار دارد.
و آنچه خداوند با آن ما را خطاب نموده و به پیروی کردن از آن و بازگشتن به سوی آن امر نموده است از آیات محکم قرآن و محکم حدیث هستند و اکثر قرآن و حدیث بحمد الله محکم هستند.
*((3))* 💢اینکه گفته شود پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم معنای آن نصوص متشابه را میدانست اما از گفتن آن سکوت کرده است، از این سخن چنین لازم میآید که پیامبر تمام آنچه را که امر به ابلاغ و رساندنش شده بود را ابلاغ نکرده و برای مردم آنچه را که به سویشان نازل شده است را تبیین نکرده است.
📌 *چنانکه ابن تیمیه گفته است:*
▫️«وحقيقة قول هؤلاء في المخاطِب لنا: أنه لم يبين الحق ولا أوضحه مع أمره لنا أن نعتقده...، وما ذكرناه من لوازم قول أهل التفويض: هو لازم لقولهم الظاهر المعروف بينهم إذ قالوا: إن الرسول كان يعلم معاني هذه النصوص المشكلة المتشابهة ولكن لم يبين للناس مراده بها، ولا أوضحه إيضاحا يقطع به النزاع».
💡و این سخنش نیز مانند سخن قبلش است و همۀ اینها غلو و زیاده روی در تولید لوازمی از قول اهل تفویض است که حقیقتاً از سخن آنان چنین چیزهایی لازم نمیآید، برای اینکه سکوت کردن از نصوص متشابه و عدم تعرض به معنای آن، منافاتی ندارد با بیان و تبلیغ آنچه که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به آن امر شده است. برای اینکه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم تمام آنچه که بر او نازل شده است از محکم و متشابه را ابلاغ نموده و برای مردم معنای آنچه را که مردم به آن احتیاج داشتند از محکمات وحی را بیان نموده است، و شخص مکلف، در دینش به تفسیر متشابهات و شناخت و معرفت معنای آنچه خداوند به خودش اضافه نموده است مثل #ید و #عین و #وجه و #اصبع و #قدم و #ساق و #نزول و #مجیء و... نیاز ندارد و بلکه از تفکر در ذات الله نهی شده است.
👈همچنین اگر کسی ادعا میکند که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و یارانش معنای نصوص متشابه را تفویض نکردهاند و از خوض در تفسیر آن ساکت نشدند و بلکه تفسیرش کردند و معنایش را بیان کردند، پس کجاست تفسیرشان از آن نصوص❓️
💥هرکس چنین ادعایی دارد پس فقط یک سخن از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم یا از یارانش بیاورند که گفته باشند خداوند دست حقیقی یا پای حقیقی یا دو چشم حقیقی دارد یا گفته باشند که معنای ید و قدم و... چنین و چنان است.
✍️دکتر الحسین بودمیع ترجمه از مجاهد دین
🔺️پایان.
#تفویض
#اهل_تفویض
#تفویض_در_کلام_علماء
#تفویض_سلف_وسلفیت_معاصر
#تفویض_سلفیت_نوین
*🌿مجموعه "راه هدایت" جایی برای دفاع از مذاهب أهل سنت و جماعت 🌿*
▫️️کانال تلگرام "راه هدایت"
https://t.me/Muddaeen_Salaf
▪️گروه واتساپ "راه هدایت"
https://chat.whatsapp.com/GjUQG1BQXIU9CAA77qVmiZ
▫️کانال واتساپ "راه هدایت"
https://whatsapp.com/channel/0029VaVffvNBqbrACjefPb1p
*┈┈•••❈﴿ مجموعه راه هدایت ﴾❈•••┈┈*