چشمان یار ۱۳۹۱/۱۰/۶ شماره ثبت ۲۱۳۸۱۶ شهر چشمان تو ای یار چه دیدن دارد ناز چشمان تو ای یار خــــریدن دارد سال ها منتظرم من که تو روزی آیی سوی چشمان تو ای یار دویـــدن دارد با تو پروانه شوم دور تو من میگردم پیله از عشق تو بر تن چه تنیدن دارد ناز چشمان تو نازان زمان می نازند نازکن هرچه دلت خواست کشیدن دارد تاروپودم همه از شوق وصالت باشد شوق دیدن نه جدایی که رسیدن دارد در هوایت همه شب مرغ دلم پر میزد مرغ قلبم به هوایت چه پـــریدن دارد این رها بود که از عشق شما حرفی زد شعرهایی ز تو میگفت و شـــنیدن دارد