شبکه همبستگی با زنان
شبکه همبستگی با زنان
May 14, 2025 at 06:23 PM
گفتم: «خیلی متاسفم عمه‌جان، وضعیت بدی است، اما درست میشه همه‌چیز. نگران نباشید. برای فشارتان خوب نیست…» چیز زیادی به ذهنم نمی‌آمد. با تشویش سوالاتی پی‌هم مطرح می‌کرد در آخر گفت: «آقا کمال می‌گوید وضعیت خیاطی چطور است؟ نرگس می‌گوید تو انگلیسی‌ات خوب است، میتوانی اگر آمدیم برای او کاری پیدا کنی؟ کرایه خانه‌ها گران اند؟ مثلا هفت ملیون چند افغانی…راستی خانه‌ی قدیمی عموی‌‌مان هنوز نشیمن است؟» کلمات آخرش را درست نشنیدم و تماس قطع شد. و من چنددقیقه به صفحه موبایل خیره شده بودم. تصویر عمه‌ام و شوهر مریض و سه دختر جوانش جلوی چشمم آمد که چطوری دارند با دستپاچگی و تشویش خودشان را برای برگشتن اجباری آماده می‌کنند. از خانه‌ای که سی‌سال از عمرشان را در آن گذرانده‌اند. خانه‌ای که دیگر نه پناه است و نه وطن. سراسر ترس است. حکایت مهاجران، حکایت تعلیق است. مثل طنابی که یک سرش به خاکی گره‌ خورده که دوستش داریم، و سر دیگرش به تصمیمی که هر لحظه ممکن است آن‌را ببُرند. آنها همیشه «مهمان» بودند، اما حالا حتی همان واژه‌ی مبهم و محتاط «مهمان» هم به رسمیت شناخته نمی‌شود. حالا دارند آنها را با کلمات رسمی‌تری می‌رانند: طرح ساماندهی، اخراج اتباع، بازگرداندن. درک آنچه این روزها در ایران می‌گذرد، کار ساده‌ای نیست. دولت‌ها وقتی بحران دارند، دشمن می‌تراشند؛ و مهاجر، همیشه آن دشمنِ بی‌دفاع و بی‌پناه، و آن دیوار کوتاهْ است. کسی که همواره مقصر بوده است. به‌ندرت پاسخی دارد و کمتر صدایی برای دفاع از خود. تنها عددی در آمار و ارقام، سایه‌ای در کوچه‌ها، نامی در فهرست‌هاست. وقتی نوبت به رانده شدن می‌رسد، کسی آنها را به جا نمی‌آورند. جامعه‌ای که مهاجر را به جای حمایت، به جرم بودنش مجازات می‌کند، با خودش چه می‌کند؟ این مرز کشیدن‌ها؛ دیر یا زود، مردم خود آن سرزمین را هم زندانی می‌کنند. مهاجر، آیینه‌ای است که ما را با خودمان رو‌به‌رو می‌کند: با میزان انسانیت‌مان، با تاب آوردن‌مان، با عدالت‌مان. و اگر نتوانیم به او پاسخ درست بدهیم، باید ترسید که فردا نوبت چه‌کسی‌ است؟ نوبت کیست که رانده شود، آن هم بی‌هیچ دفاع و بی‌هیچ صدایی؟ زندگی عمه‌ی من و صدها خانواده‌ی دیگر در معرض فروپاشی نیست؛ اینجا حادثه تاریخی، فرهنگ و ادبیات تازه‌ای دارد شکل می‌گیرد. فرهنگی که هویتی را می‌گیرد. سرپناه‌ و نان‌ و آب را می‌گیرد. وابستگی‌هایت را می‌گیرد و با چند مشت بر دهن باورهایت ترا راهی وطنی می‌کند که خودش میدان ِجنگ است. وطنی که اصلاً شبیه وطن نیست ‌و تو مجبوری خود فروپاشیده‌ات را دوباره بسازی. حتی اگر چیزی از آن باقی نمانده باشد. آدرس شبکه‌ی همبستگی با زنان در پلت‌فرم‌های مجازی: تلگرام👇🏻 https://t.me/hambastagu واتساپ👇🏻 https://whatsapp.com/channel/0029Vak3eWf84Om3Xkzgjm0W فیسبوک👇🏻 https://www.facebook.com/woman15august انستاگرام👇🏻 https://www.instagram.com/soli.daritynetwork?igsh=azBxNnBuaHBoYWh6 اکس/تویتر👇🏻 @women15august تیک‌تاک 👇🏻 https://www.tiktok.com/@shabakeihambastag?_t=ZS-8twlXOHQvXm&_r=1
👍 1

Comments