ادامه‌ی فرسته‌ی قبلی اما مگر می‌توان با ناچیزشمردن یک غوغاسالار و هوچی‌گر، آنچه را که واقعاً رخ داده ناچیز شمرد. چرا همۀ ما در گفت‌وگوهای خودمانی‌مان، هادی میران را نمایندۀ راستین یک طرز تفکر می‌دانیم: آلت‌پرستی، نرینه‌محوری و زن‌ستیزی. او اخیراً در مصاحبه‌ای با یک یوتیوبر قوم‌گرا، در برابر نقدهایی که به وی شده، چنین از خود به دفاع برخاسته است: - شعر من برهنه است. برنده است. بی‌رحم است. - فریاد من فریاد هزاره‌های تحت ستم است. - شعر من سکسیستی نیست. مخاطب من خاص نیست. - زبان فارسی، زبانی متکلف است؛ شعر من بی‌تکلف است؛ شعر من طنزآمیز است. می‌دانیم که میران از ژانری به نام هنر اروتیک هیچ درکی ندارد. می‌دانیم که او اصلاً شاعر نیست و شعرش هم هیچ ارزش ادبی‌ای ندارد. می‌دانیم که او اندک‌دانشی از ادبیات فارسی ندارد و نمی‌داند طنز چیست. اما این را هم می‌دانیم که او فرق میان زبان سکسیستی و غیرسکسیستی را خوب می‌فهمد. خوب می‌داند که چگونه از آلت‌اش برای خفه کردن صداهای دیگر، تحقیر و خردکردن دیگران بهره ببرد. او خوب می‌داند که از چه فرهنگی بیرون زده و حاصل چه سنتی است. بنابراین آن جایی را نشانه رفته که همۀ گروه‌ها و جریان‌ها در تاریخ عریض و طویل تبعیض سیستماتیک هدف گرفته بودند: زنان. چه ساده‌تر از این، که در عوض به مواجهه طلبیدن یکی از قوماندان‌های مزاری، سراغ یک زن بی‌طرف بروم و با استفاده از سنت قوی ادبیات زن‌ستیزانه، آن قدر او را تخطئه و تحقیر کنم که آن قوماندان هم اندکی پایش را پیش بکشد. من که یارای مقابلۀ مستقیم با نری همچون خودم را ندارم. بنابراین هادی میران مهم است؛ چرا که او تنها نیست؛ او نمایندۀ یک طرز تفکر است. تفکری که خودش را به تمامی آلت جنسی پنداشته و از این سلاح جهت حمله به دشمنان خویش بهره می‌برد. هادی میران یک سنت است. هادی میران یک فرهنگ است. چرا هادی میران ربطی به هزاره‌ها ندارد؟ استراتژی دوم میران، تظلم‌خواهی و پوپولیسم قوم‌محورانه است. پس بزدلی وی صرفاً در این نیست که می‌کوشد از مواجهه مستقیم با قوماندان مزاری یا هر نر دیگری همچون خودش دوری جوید. او به شکلی خفتبار در پشت یک امر کلی به نام قوم و به ویژه مردمان هزاره ـ که به شدت متکثر و رنگارنگ‌اند ـ پنهان می‌شود و از آن پشت، از زبان سکسیستی‌ و قوم‌محورانه‌اش سنگی ساخته و بر جان هر کسی به ویژه زنان پرتاب می‌کند. هادی میران، هیچ ربطی به مردمان هزارۀ افغانستان و جهان ندارد. دست‌کم بخش عمده‌ای از هزاره‌ها او و امثال وی را از خود نمی‌دانند. اما این کافی نیست. هادی میران و فراتر از او، هر آن‌ کسی که از سنت فکری آلت‌پرستی و نرینه‌محوری آب می‌خورد و امثال میران را تأیید می‌کند، باید بایکوت شوند. کسانی چون او نباید در هیچ محفل و نشست و تجمعی راه داده شوند. او نمایندۀ هیچ قومی نیست؛ نباید اجازه داد که کسانی چون وی از تبعیض ساختاری علیه هزاره‌ها، به نفع خویشتن عبایی بسازند. هادی میران باید به انزوا کشیده شود. هادی میران باید تنها بماند. همه باید او را از خویش برانند و وجودش را ننگی بر فرهنگ خویش بدانند تا آن روز برسد که از انیسه شهید و همۀ زنانی که از دست و ذهن و زبان وی آزار دیده‌اند عذرخواهی کند. آدرس شبکه‌ی همبستگی با زنان در پلت‌فرم‌های مجازی: تلگرام👇🏻 https://t.me/hambastagu واتساپ👇🏻 https://whatsapp.com/channel/0029Vak3eWf84Om3Xkzgjm0W فیسبوک👇🏻 https://www.facebook.com/woman15august انستاگرام👇🏻 https://www.instagram.com/soli.daritynetwork?igsh=azBxNnBuaHBoYWh6 اکس/تویتر👇🏻 @women15august تیک‌تاک 👇🏻 https://www.tiktok.com/@shabakeihambastag?_t=ZS-8twlXOHQvXm&_r=1