عاشقانه های روز 🌹
عاشقانه های روز 🌹
June 9, 2025 at 05:03 PM
#پارت_72 نزدیکـم نشـو . . !😈🍕 از جاش بلند شد و هول کرده استین مانتوش روی دستاش کشید _فرنوش..فرنوش هستم خانوم پوزخند معنا داری بهش زدم خواستم چیزی بگم که با صدای ظریفی گردنم به عقب برگشت با دیدن دختر ریزه میزه اما زیبایی که اون لباس فرم هم نتونسته بود زیباییش بگیره، ناخوداگاه اخم کمرنگی شامل ابروهام شد دختره که ظاهرا منو نمیشناخت بی‌اعتنا بهم به فرنوش گفت _وقت کردی این اسناد ببر اتاق بایگانی.. این مرده که اون هفته ماشینش آورد اینجا بزاریم برای فروش، گارانتی ماشینُ آورده باید کارای اونو اوکی کنم بعد آقا جاوید اومدن باهاش هماهنگی انجام بدم و ثبت‌ دفتری بشه فرنوش زیر چشمی نگاهی به منی که روی اون دختر زوم بودم انداخت و پرسید _کدوم؟ لندکروز صدفی رو میگی؟ _اره.. مقنعه‌ش درست کرد و با خستگی نفسش بیرون فرستاد و نگاهی به ورودی گالری انداخت _از صبح بهم زنگ زده هی نیم ساعت دیگه میام تا الانم نیومده انگار تازه متوجه من شد یا شاید هم تازه بهم توجه کرد _جانم؟ مشتری جدید هستید؟ فرنوش راهنمایی‌شون کردی؟
❤️ 👍 😂 😮 🙏 😢 347

Comments