
KomalaMedia
June 5, 2025 at 09:48 AM
❗️ *سخنی به مناسبت روز جهانی محیط زیست*
امروز پنجشنبه پنجم ژوئن، برابر با ۱۵ خرداد، طبق تقویم سازمان ملل متحد روز جهانی حفاظت از محیط زیست است. این روز در ۱۹۷۲ توسط مجمع عمومی تصویب گردیده تا مشوقِ محافظت از زیستبوم باشد. در اسناد این سازمان نوشته شده و ۱۰۰ دولت این حق را پذیرفتهاند که جامعه و افراد باید از محیطزیستی سالم برخوردار باشند. آیا این حق متحقق شده یا مانند بسیاری از حقوق دیگر اجتماعی و انسانی در دنیای سرمایهداری پایمال گردیده است؟ این پایمالشدن گسترش یافته، ادامه دارد و یا سازمان ملل توانسته است آن را متوقف کند؟
واقعیات چه میگویند؟
مادر ما زمین، که بر طبق آخرین اطلاعات علمی موجود تنها مأمنِ قابل زیستِ انسان در کل کائنات میباشد، دچار بحرانی بیسابقه میباشد. افزایش حرارت زمین، گرمشدن شدید هوا و تبخیر آبها را موجب شده است و یکی از نتایج آن ایجاد خشکسالیهای وحشتناک بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک است. در چنین شرایطی، زندگی در یک محیطزیستِ سالم و تولید موادِ معیشتِ طبیعی برای اکثریت ساکنین کرهزمین روزبهروز دشوارتر میشود. این گرمایش موجب آبشدن یخهای قطبیِ عظیم گردیده که ضمن بالا بردن آب دریاها و اقیانوسها بازهم بر گرمای زمین افزودهاند.
آبها، این مایهی تداوم حیاتِ موجودات انسانی، حیوانی و گیاهی با فضولاتِ مراکز صنعتی و زبالهها بهشدت آلوده شدهاند. این آلودگی و بهویژه ریختن کوهها پلاستیک به دریاها و اقیانوسها زندگی میلیاردها جاندار دریایی را به خطر انداخته و موجبات نابودی بخش بزرگی از آنها را فراهم کرده است. حفاظت از اقیانوسها و صخرههای مرجانیِ آن جهتِ مقابله با تغییر اقلیم، تأمین مواد غذایی و جلوگیری از نابودی تنوعِ زیستی ضرورتی مبرم است، اما سیستمِ حاکم بر جهان در جهت عکس آن عمل میکند.
گرمایش زمین و کمبود باران و جنگلزدایی موجب شده نهرها، برکهها و دریاچهها خشک شوند. جنگلزدایی سبب ایجاد بیابانهای وسیع گردیده است. جنگلهای آمازون که بزرگترین جنگلهای بارانیِ دنیا هستند و به شُش زمین شهرت دارند، با سیاستِ دولتِ محافظِ سرمایه در برزیل با آتشسوزیهای عمدی و بریدن درختان در مقیاس وسیع روزبهروز کاهش مییابند. استخراج خارج از قاعدهی موادِ معدنی توسط شرکتها، تولید انبوه و تحمیلِ مصرفِ غیرِ لازم به ساکنینِ قسمتی از جغرافیای جهان توسط آنها و بیرونریختنِ زودهنگامِ کوهها از کالاهایی که سالها عمر مفیدشان باقی است، در کنار عوامل مورد اشاره، فاجعهی زیستمحیطی در جهان را دامن زده است. این امر نه فقط زندگی انسان، بلکه زندگی میلیاردها جاندار دیگر را به خطر انداخته است. آنهایی که توانِ بقا نداشتهاند از بین رفتهاند و بقیه نیز با مشکلاتِ زیستیِ عدیدهای روبهرو شدهاند.
عامل اصلی این وضعیت صاحبانِ ابرشرکتها، دولتهای خدمتگزارِ آنها، جنگافروزان و ارتشهای جهان هستند. به همین جهت، تمام مقاولهنامههایی نظیرِ توافق پاریس که توسط دولتهای سرمایهداری امضا شده و قول کاستن از گازهای گلخانهای و گرمکنندهی جهان را میدهند، در زیرِ پایِ رقابتِ ذاتی سرمایه له شده و کنار زده میشوند.
فاجعهی محیط زیست در ایرانِ تحتِ حاکمیتِ رژیمِ اسلامی امری شناختهشده است. پروژهی رژیم برای خودکفایی کشاورزی نتایج وخیم و برگشتناپذیری برای آبها در ایران را موجب شده است. کشت و زرع به شیوهی غیرعلمی سبب شده تا بهطورِ متوسط سطحِ آبهای زیرزمینی ده متر فرو رود و اغلب دریاچههای ایران یا خشک شده و یا رو به خشکی بگذارند. وضعِ تراژیکِ دریاچهی ارومیه که تحتِ تأثیرِ سیاستهای غیرعلمیِ سدزنی توسط سپاه پاسداران رو به مرگ گذاشته، از نمونههای خشکشدن آبها در جمهوری اسلامی است. کارشناسان نوشتهاند در چهلوشش سالِ گذشته نود درصدِ حیاتِ وحش در ایران از بین رفته است، مساحت جنگلها نصف شده، ایران به رتبهی اولِ فرسایشِ خاک در جهان رسیده و سالانه دو میلیارد تن از خاکش را از دست میدهد، فرسایشِ خاک، بیابانزایی را پدید میآورد و به همین خاطر ایران رتبهی اولِ بیابانزایی در جهان را داراست و هر دقیقه سی متر مربع دیگر از مساحت ایران به بیابان تبدیل میشود. در نیمی از دشتها شرایط آنچنان بحرانی است که عملاً کشت و کار در آنها ممنوع شده، و به این آمار البته باید حجم عظیمِ آلودگیِ آب، خاک و هوا را هم افزود.
فعالانِ زیادی کمک کردهاند تا از تغییرِ زیستبوم، نظامِ غلطِ آبیاری و جنگلزدایی در ایران جلوگیری کنند. اما رژیمِ اسلامی با دستگیری و حتی کشتنِ آنها عکسالعمل نشان داده است.
اما رژیم، علیرغم تمام اقدامات ددمنشانهاش علیهِ فعالینِ محیط زیست، در این میدان شکست خورده است. امروز جنبش دفاع از محیط زیست از نیروهای سکولاری که سیاستهای ضدِ محیط زیست رژیم را به چالش میکشند خالی نمانده است.
فعالینِ محیط زیست در ایران بخشی از یک جنبش عظیم و نیرویِ مبارزه برای حفظِ بومزیست در جهان هستند. در کلامِ آخر، سوسیالیستها برای حلِ نهاییِ مشکلِ زیستبوم خواهانِ تغییر رابطهی انسان با طبیعت بهطریقی هستند که این رابطه از حالتِ دشمنانهی کنونی درآمده و به مناسباتی دوستانه تبدیل گردد و این ممکن نیست مگر آنکه نظامی (سوسیالیستی) مستقر شود که در آن سودجوییِ حریصانهی سرمایهداران انگیزهی تولید نباشد.