
سهند ایرانمهر
June 17, 2025 at 11:05 PM
✔️صف نوبت
✍🏻سهند ایرانمهر
ترامپ در اجلاس جی۷ به استارمر، نخستوزیر بریتانیا، گفته بود که قصد دخالت نظامی در ایران ندارد. اما وقتی به واشنگتن برگشت، احتمالاً تحت تأثیر گزارشی که اسرائیلیها درباره میزان پیشرفتشان به او داده بودند، و همچنین حرفهایی مثل توییت مایک هاکبی که او را با ترومن، رئیسجمهوری که بمب اتم را بر سر هیروشیما انداخت، مقایسه و توصیه کرده بود :«فقط به صدای خداوند گوش کن و نه هیچکس دیگر» به صرافت افتاد که «أنا شریک» گویان، مُهر خودش را بر پرونده حمله به ایران بزند؛ و ناگهان لحنش، لحنی شد در چارچوب «تغییر حکومت».
کاری به این ندارم که این فکر تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است یا خیال، اما بدیهی است که «تغییر حکومت» چیزی نیست که صرفا با اف۳۵ اتفاق بیفتد؛ در نهایت، نیرویی میخواهد که پا بر زمین بگذارد، و آنقدر به محیط و ساختار آشنا باشد که هم سرنگون کند و هم مدیریت و این دو البته که در چهرههای نظامی- امنیتی یافت میشود همانها که بعد از هر کودتا و سرنگونی ژیلتزده سروکلهشان پیدا میشود و چندسال بعد هم خاطرات زبلبازیشان را مینویسند که چطور زیرپای حکومت قبلی را مثل موریانه خالی کردند ( در انقلاب ۵۷ هم این دسته کم نبودند اما به تور زرنگتر از خودشان خوردند).
نورسیدگان قدرت از دسته اول نباشند حتما از آن دستهای هستند که از حکومت نبودند اما انقدر در چهره حکومت دقیق شدند و پنجه کشیدند که شکل خودش و لاجرم حریفش شدند مانند مورد سوریه، که جولانی خاکخورده و کاربلد داشت و البته دم دست بود که بعد از اسد کت را تن او کنند.
این دو حالت نباشد حالتی است مثل ماجرای صدام، که از پیش، نیروی زمینی آمریکا پشت مرزها آماده ایستاده بود تا کار زمین و زیرزمین را تمام کند. چنین چیزهایی در مورد ایران وجود ندارد. نه آن جولانی و نه آن ارتش پشت مرز. ترامپ هم تاکنون بارها ادعا کرده که خرج این کارها را از جیب نمیدهد.
پس آن چیزی یا کسانی که احتمالاً در پس ذهن او هستند که کار را به دست بگیرند، شیکپوشان کروات آلبالویی مقیم ینگه دنیا نیستند که همیشه مادرخرج داشتهاند و روزهای زوج قصد پادشاهی دارند و روزهای فرد قصد استفاده از حق فردی زندگی بیدغدغه، بلکه همان گروه سازمانیافته، آشنا به خموچم کارها در ایران و البته وابسته به نهادهای نظامی–امنیتیاند، همانها که تاکنون از صدقهسر جای مهر بر پیشانی و رگ کلفت گردن به خاطر بیحجابی و کنسرت و اینستاگرام و تلگرام هم خوب کفر ملت را درآوردند و هم آنقدر خودی شدند که به اطلاعات حساس دسترسی داشته باشند و در تصمیمگیریهای کلان، اثرگذار شوند؛ تصمیمهایی که کشور را در تله انداخت، هزینه تراشید و توهم زایید، و در نهایت هم آنقدر امین و انقلابی و جهادی و بابصیرت به نظر رسیدند که ریز و درشت مملکت را که بهشان سپرده بودند، دودستی تقدیم اسرائیل کنند و هیچ شکی را برنیانگیزانند و به جایشان روی عکس خواننده و طبیعتگرد و نویسنده مُهر « تحت تعقیب» بخورد.
البته حالا دیگر همه، حتی رهبران پروازی، آزادند که صابون زعامت و پادشاهی را به شکم بمالند و خطاب به ملت مصیبتزدهای که زیر موشکهای اسرائیل حتی پناهگاهی ندارند، فرمایش کنند که: «اگر این روزها از موشک قسر در رفتید، بپاخیزید!»
اما واقعیت این است که تا خون ملت قربانی شسته نشود، و تا نفوذیهای کارکشته و آشنا به سوراخ سمبه ایران امروز، فاکتورشان با چند صباحی تکیه بر قدرت نقد نشود، نوبت به دیگران با آن طبع زلال و روحیه حساس، صرفاً بهخاطر گریه کنار دیوار ندبه و یکبار شرف حضور خدمت نتانیاهو، نمیرسد.
https://whatsapp.com/channel/0029VazakAH9WtC9jMbGGL3i