--- *مقدمه....!* خوشبختی سراغ کسانی می‌رود که بلند بخندند. این زندگی نیست که زیباست! این ما هستیم که زندگی را زیبا یا زشت می‌بینیم. دنبال رسیدن به یک خوشبختی بی‌نقص نباشید؛ از چیزهای کوچک زندگی لذت ببرید. اگر آن‌ها را کنار هم بگذارید، می‌توانید کل مسیر را با خوشحالی طی کنید...! رمان دختری از تبار درد و مشکلات: دختری زیبا که زبان‌زد همه بود، در مشکلات که سد راهش بود، مردانه وار جنگید و هیچ‌وقت خود را از دست نداد. خوشحال بود، هیچ‌وقت نگذاشت که غم دنیا بالایش غلبه کند. برای خوشی زندگی‌اش با هر مانع مقابله کرد. آیا خوشحالی‌اش را می‌تواند ادامه بدهد و مردی که در زندگی‌اش می‌آید، را می‌تواند آراسته برای زندگی با خودش کند؟ منتظر باشید...! و اما پسر رمان از تبار غرور و مایه‌داری! پسری که جذابیت‌اش دل هر دختر را ربوده. پسری که فکر می‌کند عشق کودکی‌اش می‌شود همسفر زندگی‌اش. و آیا می‌تواند از آن منصرف شود، می‌تواند دختری دیگری را تحمل کند؟ و این خشم و کینه بی‌که گرفته را می‌تواند مهر کند؟ و یا آن غرور که دارد، و با دختری شوخ و مهربان که برایش تعیین شده کنار بیاید و عاشقش شود؟ منتظر باشید...! --- دوست دارید رمان نشر شود؟ با ایموجی پاسخ دهید: *بلی*❤️ *نخیر*👎