
✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
2.6K subscribers
About ✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
عقائد و نظریات اهلسنت والجماعت احناف دیوبند ✔️
Similar Channels
Swipe to see more
Posts

*صلی اللّٰه علی النبی الکریم🌸💖*

*📌استفادهی لفظ «مولا» و «مولانا» برای غیر از الله تعالی* 💢شبهه: لفظ "مولانا" مخصوص الله تعالی است. شما خرافاتیها از عبدالحمید یک "مولانا" (یعنی الله) ساختهاید! 🔰جواب: 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌱الحمد لله رب العالمین، و الصلاة و السلام علی سید المرسلین، سیدنا محمد و علی آله و أصحابه أجمعین، أما بعد: ⬇️معنای لفظ «مولیٰ» و اطلاق آن: ⚡️فرقه و فتنه متسلفه اطلاق لفظ «مولیٰ» را برای غیر الله ناجایز و شرک میدانند. در حقیقت، این از نا آگاهی این افراد است. بدون شک «مولیٰ» حقیقی الله تعالی است و شایسته کمال ولایت تنها ذات اوست. و در آن معنایی که الله تعالی «مولیٰ» و «ولی» گفته شده، اطلاق این لفظ بر غیر الله جایز نیست؛ اما از حیث معانی دیگر، اطلاق این دو لفظ بر دیگران نیز جایز است. چرا که در قرآن و حدیث، این دو لفظ برای غیر الله نیز به کار رفتهاند. لذا اینکه گفته شود اطلاق واژه «مولیٰ» و «ولی» بر غیر الله جایز نیست، مخالف قرآن و حدیث و تصوری باطل است. 👈در قرآن، حدیث و لغت عرب، لفظ «مولیٰ» دارای معانی مختلفی است، از جمله: رب، مالک، مددگار، کارساز، سردار، آقا، آزاد کننده، غلام، غلام آزاد شده، و دوست. ✔️حال لفظ «مولیٰ» نیز، وقتی به معنای رب، مالک حقیقی و کارساز حقیقی باشد، فقط برای الله تعالی به کار میرود و در این معنا، اطلاق آن بر غیر الله جایز نیست. اما با در نظر گرفتن دیگر معانی این لفظ، استفاده آن برای غیر الله شده و لذا جایز است. 👌به هر حال، این نکته را به خاطر بسپارید که در آن معنایی که الله تعالی «مولیٰ» است، هیچ کس دیگر «مولیٰ» نیست؛ اما در معانی دیگر، میتوان همه را «مولیٰ» گفت و در این، نه اشکالی هست، نه ممنوعیتی، و نه تعریف شرک بر آن صادق میآید. 🌱بدون شک، در قرآن و حدیث، به وفور الله تعالی «مولیٰ» گفته شده، اما اینکه از این استفاده زیاد نتیجه گرفته شود که این لفظ را نمیتوان در هیچ معنای دیگری برای غیر الله به کار برد، نه فقط اشتباه است، بلکه نشان دهنده جهل و نادانی است. 🔰اکنون چند دلیل از قرآن و حدیث ملاحظه فرمایید که در آنها به غیر الله نیز «ولی» و «مولانا» گفته شده است. 🔹️دلیل اول: 🌸ارشاد باری تعالی است که: وَلِكُلٍّ جَعَلْنَا مَوَالِيَ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ. (سورة النساء آیه ۳۳) 🌱ترجمه: برای هر کس وارثانی قرار داده ایم که از میراث پدر و مادر و نزدیکان ارث می برند. 👈فائده: در این آیه، الله تعالی وارثان میت را «موالی» نامیده است که جمعِ «مولیٰ» است. پس معلوم میشود که گفتنِ «مولیٰ» و «موالی» برای غیر الله نیز صحیح و جایز است. 🔹️دلیل دوم: 🌸ارشاد باری تعالی است که: وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لَا يَقْدِرُ عَلَىٰ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَىٰ مَوْلَاهُ. (سورة النحل آیه ۷۶) 🌱ترجمه: و الله، مثال دو شخصی را بیان می کند که یکی از آنان گنگ است و هیچ قدرتی ندارد و سر بار صاحب و مالک خویش است. 👈فائده: در این آیه، به صاحب و مالک غلام «مولیٰ» گفته شده است که دلیلی بر جواز به کار بردن این لفظ است. 🔹️دلیل سوم: 🌸الله تعالی در قرآن مجید دعای حضرت زکریا عليه السلام را نقل فرمودهاند: وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي... (سورة مریم آیه ۵) 🌱ترجمه: و من پس از مرگم از ناحیه ی خویشانم نگرانم.... 🔹️دلیل چهارم: 🌸ارشاد باری تعالی است که: فَإِن لَّمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ. (سورة الأحزاب آیه ۵) 🌱ترجمه: و اگر پدرانشان را نمی شناختید،(بدانید که ایشان) برادران دینی و دوستان شما هستند. 👈فائده: در این آیه، الله تعالی فرمود که کسانی را که میخواهید صدا بزنید، به پدرانشان نسبت دهید و به نام پدرانشان بخوانید؛ و اگر پدرانشان را نمیشناسید، پس ایشان را «برادر»، «دوست» و «مولیٰ» بخوانید. در اینجا نیز به ما تعلیم داده شده که میتوان «مولیٰ» را به معنای دوست برای غیر الله به کار برد. 🔹️دلیل پنجم: 🌸ارشاد باری تعالی است که: فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ ۖ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَٰلِكَ ظَهِيرٌ (سورة التحریم آیه ۴) 🌱ترجمه: بی گمان خداوند مولای اوست، و جبرئیل و مؤمنان شایسته نیز (یاران او هستند)، و فرشتگان پس از آن پشتیباناند. 👈فائده: در این آیه، الله تعالی، جبرئیل علیه السلام و مؤمنان نیک را «مولیٰ» یعنی دوست و یاور رسول الله صلی الله علیه وسلم معرفی فرموده است؛ و از این معلوم میشود که گفتن «مولیٰ» و «مولانا» برای جبرئیل علیه السلام و مؤمنان نیک، در کنار الله تعالی، صحیح و جایز است. 🔹️دلیل ششم: 🌸در صحیح بخاری، ارشاد گرامی رسول الله صلی الله علیه وسلم است که: عن النبی صلى الله عليه وسلم قال مولى القوم من انفسهم.(بخاری ج۲ ص ۱۰۲۴) 🌱ترجمه: آزاد شده یک قوم ( غلامی که آنها آزاد کردهاند) از خود آن قوم به شمار میآید. 👈فائده: در این حدیث، غلام آزاد شده را «مولیٰ» گفتهاند. 🔹️دلیل هفتم: 🌸در صحیح بخاری از حضرت ابن عمر رضی الله عنه روایت شده است که: كان سالم مولى أبي حذيفة يؤم المهاجرين الأولين وأصحاب النَّبيِّ عليه السلام 🌱ترجمه: سالم مولى أبى حذيفه، امامت نماز جماعت نخستين مهاجرين و اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم را (در مسجد قباء) به عهده داشت. 👈فائده: در این حدیث، حضرت سالم رضی الله عنه «مولیٰ ابیحذیفه» گفته شده است. 🔹️دلیل هشتم: 🌸در صحیح بخاری، یک باب چنین قائم شده است: «مناقب بلال بن رباح مولى أبی بکر»(صحیح بخاری، ج ۱، ص ۵۳۰) 👈فائده: در این باب، حضرت بلال رضی الله عنه، با لفظ «مولیٰ» یاد شدهاند. 🔹️دلیل نهم: 🌸در بخاری چنین آمده که رسول الله صلی الله علیه وسلم به حضرت زید بن حارثه فرمودند: «أنت أخونا و مولانا» یعنی تو برادر ما و مولای ما هستی یعنی غلام آزاد شدهی ما. (صحیح بخاری، جلد ۱، صفحه ۵۲۸) 🔹️دلیل دهم: 🌸در ترمذی، سخن گهر بار رسول الله صلی الله علیه وسلم موجود است که: عن النبی صلى الله عليه وسلم قال: من کنت مولاه فعلي مولاه.(هذا الحديث حسن صحیح غریب ؛ ترمذی ج ۲ ص ۲۱۳) 🌱ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند هر کسی که من مولای او هستم، علی نیز مولای اوست. 👌💯پس ثابت شد که مولای حقیقی فقط ذات الله تعالی است و اوست که مولای کامل و بی نقص است، و در این معنای خاص، هیچ کس شریک او نیست؛ همانطور که سیادت کامل فقط حق اوست، ولایت کامل نیز فقط شایستهٔ اوست. اما با این حال، در قرآن و حدیث، لفظ «مولیٰ» برای دیگران نیز به کار رفته است. لذا، این سخن و ادعای فرقهٔ متسلفه که میگویند: «غیر از الله تعالی نباید کسی را مولیٰ گفت» برخلاف قرآن و حدیث است. ⚠️یک تذکرهٔ ضروری: در لغت عرب، لفظ «مولیٰ» میتواند برای ادنی و اعلیٰ به کار رود، اما در عرف ما، لفظ مولانا آنقدر برای علماء دین به کار رفته که مختص به آنها شده است. طوری که وقتی دربارهٔ کسی لفظ «مولانا» به کار میرود، ذهن سریع متوجه این میشود که او عالم دین است. همانطور که «علیه السلام» برای انبیاء کرام علیهم السلام و «رضی الله عنه» برای صحابه کرام، و «رحمة الله علیه» برای بزرگان دین خاص شده است. لذا، از نظر شرعی و لغوی، هیچ گونه ممنوعیتی و ممانعتی در به کار بردن لفظ «مولانا» برای عالم دین وجود ندارد. 🔰کلام آخر: ✔️پس اگر اطلاق لفظ "مولانا" بر غیر الله شرک و خرافه است، نخست باید رسول الله صلی الله علیه وسلم و صحابه کرام رضی الله عنهم و خود امام بخاری را متهم به خرافه سازی و شرک کنید؛ زیرا همهٔ آنها این لفظ را برای غیر الله نیز به کار بردهاند. بدانید ما تابع قرآن و سنتیم، نه برداشتی سطحی و خشک از لغت. 🌸وصلى الله على نبينا محمد وعلى آله وصحبه أجمعين. ✍️خادم منهج السلف: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه 🔽link telegram: https://t.me/ahnafdeoband 🔽link whatsapp: https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته. با نزدیک شدن ایام عید قربان، اگر کسی توان کمک به نیازمندان را دارد یا کسی را میشناسد که مایل به کمک است، لطفاً در خصوصی به بنده پیام دهد. https://wa.me/+989023371241

*حنفیه با اصول؛ متسلفه بی اصول.* 🌸رئیس المناظرین حضرت مولانا محمد امین صفدر اوکاڑوی رحمه اللہ فرمودند: 👌غیرمقلدیت یک فرقه بی اصول است، در حالیکه احناف جماعتی با اصول هستند، چنانکه کتب زیادی در علم اصول دارند، از جمله: 🔹️ اصول الشاشی 🔹️ اصول کرخی 🔹️ اصول از جصاص رازی 🔹️ تأسیس النظر 🔹️ اصول بزدوی 🔹️ اصول سرخسی 🔹️ حسامی 🔹️ المغنی فی اصول الفقه 🔹️ المنار اثر ابوالبرکات نسفی 🔹️ التنقیح مع التوضیح از صدرالشریعه 🔹️ تحریر الأصول از ابن همام 🔹️ مسلم الثبوت 🔹️ نور الأنوار ⤴️اینها فقط چند نمونه از کتب علم اصول احناف هستند. اگر فرقه غیرمقلدیت نیز واقعاً وجود و جایگاهی داشتند، میبایست آنها هم کتبی در اصول میداشتند؛ اما آنها تا قیامت هم نمیتوانند فهرستی از کتب معروف در علم اصول ارائه دهند. و این، همانند روشنایی ماه در نیمه شب و خورشید در نیمروز، دلیل آشکاری است بر اینکه این فرقه، فرقهای بی اصول است. اینان خود نه اصول دارند و نه با اهل اصول، یعنی احناف، رفتاری بر پایه اصول دارند! 📕(تجلیات صفدر، جلد ۴، صفحه ۴۲) ✍️ترجمه: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه 🔽link telegram: https://t.me/ahnafdeoband 🔽link whatsapp: https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q

*اذان در گوش نوزاد؛ سنت یا بدعت؟* 💢شبههی متسلفه: اذان دادن در گوش نوزاد هیچ گونه اصلی ندارد و بدعت است. 🔰جواب: 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌱الحمد لله، والصلاة والسلام على رسول الله، وعلى آله وصحبه، أما بعد: 🔹️روایتی درباره اذان گفتن در گوش نوزاد پس از تولد، از حضرت ابو رافع رضیالله عنه نقل شده است که فرمود: هنگامی که حضرت فاطمه رضی الله عنها حضرت حسن رضی الله عنه را به دنیا آورد، دیدم که رسول الله صلی الله علیه وسلم در گوش او اذان (اذان نماز) گفتند. 🌱"روى الحاكم، وابو داؤد، والترمذي واللفظ للترمذي:حدثنا محمد بن بشار، قال: حدثنا يحيى بن سعيد، وعبد الرحمن بن مهدي، قالا: أخبرنا سفيان، عن عاصم بن عبيد الله، عن عبيد الله بن أبي رافع، عن أبيه قال: رأيت رسول الله صلى الله عليه وسلم أذن في أذن الحسن بن علي حين ولدته فاطمة بالصلاة" 👈امام ترمذی رحمه الله (۲۷۹ھ) بر این حدیث حکم «حسن صحیح» دادهاند، علاوه بر آن، عمل امت نیز بر این حدیث بوده است؛ چنانکه امام صاحب فرمودهاند: ✔️هذا حديث حسن صحيح والعمل عليه. 📕(سنن الترمذي، أبواب الأضاحي، باب الأذان في أذن المولود، رقم الحديث: 1514، 3: 149، دار الغرب الإسلامي بيروت) ◀️همچنین این روایت را امام ابوداود رحمه الله تعالی (۲۷۵هـ) در «السنن» خود، و امام حاکم رحمة الله تعالی (۴۰۵هـ) در «المستدرک»، و علامه بیهقی رحمة الله تعالی (۴۵۸هـ) در «السنن الکبری» نقل کردهاند. 🟢و امام حاکم این روایت را «صحیح الإسناد» قرار داده است، و امام ابو داود بر آن سکوت اختیار کرده است. 📘(كتاب الأدب باب في الصبي يولد فيؤذن في أذنه، رقم الحديث: 5105، المكتبة العصرية، بيروت) 📗(المستدرک للحاكم، أول فضائل أبي عبد الله الحسين بن علي، الرقم: 4827، 3: 179، دار الكتب العلمية، ط: الأولى، 1411ھ) 📙(السنن الكبری للبیهقی، باب ما جاء في التأذين في أذن الصبي حين يولد، الرقم: 19303، 9: 513،دار الكتب العلمية، ط: الثالثة، 1424ھ) 👈در سند این روایت، راویی به نام «عاصم بن عبیدالله» وجود دارد که ضعیف است، اما به وجوه متعددی این روایت تقویت شده است. به همین وجوه، برخی از ائمه حدیث این روایت را «حسن» دانستهاند، و در هر دور، چه در گذشته و چه در زمانه معاصر، عمل امت بر طبق این روایت بوده است. 🔰دلایل تقویت این روایت به شرح زیر است: *🔹️تقویت از طریق شواهد:* 🌸علامه ابن قیم رحمة الله تعالی (۷۵۱ھ) در رسالهٔ خود به نام تحفة المودود بأحکام المولود، علاوه بر این روایت، دو روایت دیگر نیز از حضرت ابن عباس و حضرت حسین رضی الله عنهما نقل کردهاند. اگرچه در سند آن دو روایت ضعفی وجود دارد، اما نزد محدث بزرگی همچون ابن قیم رحمة الله تعالی، این روایات موجب تقویت روایت مورد نظر هستند. 📕(تحفة المودود بأحکام المولود، الباب الرابع: في استحباب التأذين في أذنه اليمنى والإقامة في أذنه اليسرى، ص: 30-33، مکتبۃ دار البیان، دمشق، ط: الأولى، 1391) 👌و این اصل نزد محدثین پذیرفته شده است که اگر چه شواهد، ضعیف هم باشند، اما به سبب کثرت شواهد، روایت از درجهٔ «منکر» بالا رفته و به مرتبهٔ «ضعفِ خفیف» میرسد، و در امور مربوط به فضایل و مستحبات، عمل بر اساس آن روا و صحیح میگردد. ◀️چنانکه حافظ سخاوی رحمة اللہ تعالی( ۹۰۲ھ) نوشته است: 🌱ولكن بكثرة طرقه - القاصرة عن درجة الاعتبار ; بحيث لا يجبر بعضها ببعض - يرتقي عن مرتبة المردود المنكر الذي لا يجوز العمل به بحال، إلى رتبة الضعيف الذي يجوز العمل به في الفضائل. 📘(فتح المغيث للسخاوي، أمثلة الحديث الحسن، 1: 97، مكتبة السنة مصر، ط: الأولى، 1424ه) 💯و در این مسئله هیچ شکی نیست که گفتن اذان در گوش نوزاد از روايات متعددی نقل شده است. 👈علاوه بر ابن قیم، دیگر بزرگان نیز بر اساس شواهد، به تقویت این روایت اشاره کردهاند. ◀️چنانکه عبدالرحمن مبارکپوری (۱۳۵۳ھ) در "تحفة الأحوذي" نوشته است: 🌱قلت نعم هو ضعيف لكنه يعتضد بحديث الحسين بن علي رضي الله عنهما الذي رواه أبو يعلي الموصلي وابن السني. 📗(تحفة الأحوذي للمباركفوري، باب الأذان في أذن المولود، 5: 90، دار الكتب العلمية) ◀️و حافظ ابن الملقن رحمة الله تعالی ( ۸۰۴ھ) بعد از نقل تصحیح امام ترمذی، و امام حاکم و سکوت امام ابو داؤد و عبد الحق فرمودند: 🌱فلعله اعتضد عندهما - الإمام الترمذي والإمام حاكم - بطريق آخر فصار صحيحا على أني لم أجد له طريقا غير الطريق المذكورة. 📙(البدر المنير لابن الملقن، کتاب العقیقة، الحديث العاشر، 9: 348، دار الهجرة، الرياض، ط: الأولى، 1425ه) 👈یعنی در اینجا این احتمال نیز وجود دارد که آن ائمهای که این حدیث را صحیح دانستهاند، نزد ایشان مؤیدی با سند صحیح موجود بوده که به دست ما نرسیده است. 👌به هر حال، خود محدثین تصریح کردهاند که این حدیث بر اساس شواهد و مؤیدات ذکر شده، تقویت شده است. *🔹️تقویت از طریق تعامل امت و تلقی بالقبول:* 🌸امام ترمذی رحمه الله پس از نقل این روایت میفرمایند: «والعمل علیه»؛ یعنی عمل امت بر این روایت است. ◀️محدث شعیب الارنوؤط بر این چنین نوشته است که: 🌱"ومع ضعف الحديث فقد عمل به جمهور الأمة قديمـا وحديثا وهو ما أشار اليه المصنف بقوله والعمل عليه ولعله صححه لذلك وقد اورده أهل العلم في كتبهم وبوبوا عليه واستحبوه". 📕(تعليقات سنن الترمذي 3/339) ⤴️یعنی با وجود ضعف این روایت، اکثریت امت چه در گذشته و چه در حال بر اساس آن عمل کردهاند، و امام ترمذی نیز با عبارت «والعمل علیه» به همین نکته اشاره کردهاند. و شاید به همین سبب، این روایت را صحیح دانستهاند. همچنین اهل علم این مسئله را در کتب خود مطرح کرده، بر آن باقاعده ابوابی قائم کردهاند و آن را مستحب شمردهاند. ⬇️همچنین نزد شوافع و حنابله این عمل مسنون است. ◀️چنانکه علامه نووی الشافعی رحمة اللہ تعالی (۶۷۶ھ) در ’’ المجموع شرح المهذب‘‘ فرمودند: 🌱"السنة أن يؤذن في أذن المولود عند ولادته ذكرا كان أو أنثى، ويكون الأذان بلفظ أذان الصلاة لحديث أبي رافع الذي ذكره المصنف، قال: جماعة من أصحابنا يستحب أن يؤذن في أذنه اليمنى ويقيم الصلاة في أذنه اليسرى". 📘(المجموع شرح المهذب للنووي، باب العقيقة، 8: 442، دار الفكر) ◀️و شیخ بهوتی حنبلي رحمة الله تعالی( ۱۰۵۱ھ) در "كشاف القناع" فرمودهاند: 🌱"وسن أن يؤذن في أذن المولود اليمني ذكرا كان أو أنثى حين يولد وأن يقيم في اليسري لحديث أبي رافع". 📗(كشاف القناع للبهوتي، 6: 449، وزارة العدل في المملكة العربية السعودية، ط: الأولى، 1435 ⤴️(برگرفته از فتوای دارالافتاء جامعة العلوم الاسلامیة بنوری ٹاؤن) ◀️و در الموسوعة الفقهیه آمده است: 🌱ذهب جمهور الفقهاء إلى أنه يسن الأذان في الأذن اليمنى للمولود، والإقامة في اليسرى. 📙(الموسوعة الفقهیه الکویتیه ، جلد ۴۵، ص ۲۹۵) ✔️ترجمه: جمهور فقهاء بر این نظرند که گفتن اذان در گوش راست نوزاد و اقامه در گوش چپ او، سنت است. *🔹️تصحیح و تصریح برخی از علماء متسلفه:* ◀️ناصر الدین آلبانی این روایت حضرت ابو رافع رضی الله عنه را "حسن" گفته است: 🌱(١١٧٣) - (قول أبى رافع: " رأيت رسول الله صلى الله عليه وسلم , أذن فى أذن الحسن حين ولدته فاطمة بالصلاة " رواه أحمد وغيره (ص ٢٧٩) . 👈حسن إن شاء الله. أخرجه أحمد (٦/٩ , ٣٩١ , ٣٩٢) وأبو داود. 📕(ارواء الغلیل فی تخریج احادیث منار السبیل للالبانی ، جلد۴ ، ص ۴۰۰ ، رقم الحدیث ۱۱۷۳) ◀️مفتی اعظم متسلفه شیخ عبدالعزیز ابن باز نوشته است: 🌱ويشرع الأذان في أذن الصبي عند تسميته يوم السابع أو قبل أو بعد في اليمنى والإقامة في اليسرى. 📘( فتاوی نور علی الدرب لابن باز، جلد ۶، باب الاذان والإقامة، ص ۳۵۱) ✔️ترجمه: اذان گفتن در گوش نوزاد، هنگام نامگذاری او در روز هفتم یا قبل یا بعد از آن، در گوش راست، و اقامه در گوش چپ، مشروع (جایز) است. ◀️همچنین عالم مشهور متسلفه شمس الحق عظیم آبادی نوشته است: 🌱ولادت کے بعد مستحب ہے کہ نومولود کے دائیں کان میں آذان اور بائیں کان میں اقامت کہی جائے . 📗( فتاوی مولانا شمس الحق عظیم آبادی ، ص ۳۴۷ ) ✔️ترجمه: پس از ولادت، مستحب است که در گوش راست نوزاد اذان و در گوش چپ او اقامه گفته شود. ◀️و حافظ ثناء اللہ مدنی غیرمقلد نوشته است: 🌱نومولود بچے یا بچی کے دائیں کان میں آذان اور بائیں کان میں اقامت کہنا حدیث و سنت سے ثابت ہے. 📙( فتاوی نثائیه ، جلد ۳ ، ص ۴۳۷ ) ✔️ترجمه: گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ نوزاد از حدیث و سنت ثابت است. *🔰کلام آخر:* 👌اذان در گوش نوزاد را حدیث تأیید کرده، فقهاء پذیرفتهاند، امت عمل کرده؛ حال برخی از متسلفه گمراه و نوظهور آمدهاند و آن را بدعت میگویند! بدانید که بدعت گزار، کسی است که با حدیث و سنت مخالفت کند، نه آنکه به آن عمل کند. بدعت، ترک سنت است نه اقامه آن. ✍️مجیب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه 🗓 ٢٧ ذوالقعده ١٤٤٦ 🔽link telegram: https://t.me/ahnafdeoband 🔽link whatsapp: https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q

🎞موضوع: ثوابِ عبادات نفلی در دههی اول ذی الحجه. 🎙️بیان: شیخ الاسلام حضرت مولانا مفتی محمد تقی عثمانی دامت برکاتهم العالیه. ⌨️زیر نویس فارسی.. #shortclip 🔽link telegram: https://t.me/ahnafdeoband 🔽link whatsapp: https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q

*کوتاه نکردن مو و ناخن در دههی اول ذی الحجه.* 🌱"عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ أَنَّ النَّبِىَّ صلى الله عليه وسلم قَالَ إِذَا رَأَيْتُمْ هِلاَلَ ذِى الْحِجَّةِ وَأَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ يُضَحِّىَ فَلْيُمْسِكْ عَنْ شَعْرِهِ وَأَظْفَارِهِ." ترجمه: ✅️"از حضرت ام سلمه رضی اللّٰه عنها روایت است که نبی کریم ﷺ فرمودند: هرگاه هلال ماه ذی الحجه را مشاهده كرديد و يكی از شما خواست قربانی كند پس از گرفتن موی و ناخن خودداری كند تا بعد از انجام قربانی" 📙(صحيح مسلم : 5234) 🌱و در یک روایت است : "مَنْ كَانَ لَهُ ذِبْحٌ يَذْبَحُهُ فَإِذَا أُهِلَّ هِلَالُ ذِي الْحِجَّةِ فَلَا يَأْخُذَنَّ مِنْ شَعْرِهِ، وَلَا مِنْ أَظْفَارِهِ شَيْئًا حَتَّى يُضَحِّيَ" ترجمه: ✅️"نزد کسی که برای ذبح کردن ذبیحه ای باشد پس هنگامی که هلال ماه ذی الحجه مشاهده شد او تا زمانی که قربانی خود را ذبح ننموده موها و ناخن های خود را نگیرد." 📕(صحیح مسلم،احکام قربانی : 5121) *🔰فائدہ:* 1⃣ این ممانعت تنزیهی است لهذا کوتاه نکردن مو و ناخن در دههی اول ذی الحجه مستحب است و خلاف این عمل کردن ترکِ اولٰی است، یعنی اگر کسی بعد از شروع ذی الحجه و قبل از قربانی مو یا ناخن کوتاه کرد پس عمل آن ناجائز یا گناه نخواهد بود بلکه خلافِ اولٰی گفته میشود و اگر عذری باشد چنانکه مو یا ناخن بسیار بلند باشند پس در کوتاه کردنشان هیچ حرجی نیست. 2⃣ استحبابِ کوتاه نکردن مو و ناخن برای افرادی است که ارادهی قربانی دارند، خواه قربانی واجب باشد یا نفلی، همچنین این حکم برای زمانی است که چهل روز بر کوتاه نکردن مو(موی زیر ناف و بغل) و ناخن نگذشته باشد وگرنه کوتاه کردن مو و ناخن ضروری و کوتاه نکردن آن حرام است. 📘(احسن الفتاوی : 7/497) (رد المحتار : 2/181) *🔰حکمتِ کوتاه نکردن مو و ناخن:* 1⃣ "اختیار مشابهت با حجّاجِ بیت اللّٰه، چونکه آنان نیز بحالتِ احرام این کار را نمیکنند " 2⃣ اضحیه در اصل فدیه جان قربانی کننده است پس از کوتاه کردن ناخن و غیرہ تحرز شود تا که فدیه تمام اجزاء بدن باشد. 📙(مرقاۃ المفاتیح : 3/1081) (تکمله فتح الملهم : 3/586) 🌱الله متعال عبادات و قربانی مارا قبول فرماید. اللهم آمین بحرمة نبی کریمﷺ. ✍️کتبه: طالبِ دعا أبوأُمامه دیوبندی 🔽link telegram: https://t.me/ahnafdeoband 🔽link whatsapp: https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q

💢اعتراض ملحد: ⁉️ما فرضاً قبول کنیم این جهان خالقی دارد، اما از کجا بدانیم که آن خالق فقط همان «الله» اسلام است؟ چرا نمیتواند «برهما» دین هندو، یا «فادر» مسیحیان، یا خدای دینی دیگر باشد؟ 🔰جواب: 👌سؤال شما در واقع از دو بخش تشکیل شده است: 🔹️اول: اگر بپذیریم که خالقی هست، از کجا بدانیم که او همان «الله» اسلام است؟ 🔹️دوم: چرا نمیتواند خدای دیگر ادیان باشد، مگر در آنها هم عبادت، اخلاق و کلام آسمانی نیست؟؟ ⬇️جواب بخش اول: ✔️زمانی ما وجود چیزی را میپذیریم، آن را از طریق آثار، صفات و پیامش میشناسیم. اکنون بیایید به صفات خالق جهان نگاه کنیم، صفاتی که از عقل و مشاهدهی دقیق نتیجه میگیریم: ✅️ او باید حتماً واحد باشد (در غیر این صورت، نظام جهان دچار تضاد و بی نظمی میشد) ✅️ او باید ازلی و ابدی باشد (وگرنه خودش مخلوق میبود) ✅️ او باید علیم و حکیم باشد (وگرنه این نظم دقیق در جهان پدید نمیآمد) ✅️ او باید قادر و مختار باشد (وگرنه اصلاً نمیتوانست چیزی خلق کند) ✅️ او باید بی نیاز و مستقل باشد (در غیر این صورت، او نیز مخلوق محسوب میشود) 👌اکنون به ادیان گوناگون جهان نگاه کنید: ‼️برخی ادیان، خدا را محدود، به شکل انسان یا حیوان نشان میدهند. این گونه صفات، شایستهی خالق نیستند. ‼️برخی ادیان، چند خدا را باور دارند، که این با مفهوم خالق در تضاد است (مثلاً اگر یکی باران بیاورد و دیگری آن را باز دارد، نظم جهان به هم میریزد) 👈در مقابل، صفاتی که قرآن برای «الله» ذکر کرده، دقیقاً همان صفات شایستهی یک خالق کاملاند: 🌸اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ. 🌱الله؛ هیچ معبود برحقی جز او وجود ندارد؛ همیشه زنده ای که مدبّر (جهان هستی) است 🔰خدای معرفی شده در قرآن، همان ذات مقدسی است که: 🔹️ هرگز شکل انسانی به خود نگرفته. 🔹️ یگانه و بی همتاست. 🔹️ بینیاز و مستقل است. 🔹️ از ازل بوده و تا ابد خواهد بود. 🔹️ رسولانی فرستاده و از طریق وحی، خود را به ما معرفی کرده است. ⬇️جواب بخش دوم: 👌اگر در برخی ادیان، حقایقی یافت شود، ممکن است آنها بقایای دین اصلی باشند. قرآن میفرماید: 🌸وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ. 🌱 و هيچ امتى نيست مگر آنكه در آن هشدار دهنده اى بوده است ✔️یعنی خداوند به هر ملتی، در زمانی پیامبری فرستاده؛ اما با گذر زمان، آموزههای آن پیامبران دستخوش تحریف، شرک، و دخالتهای انسانی شده است. 💯فقط اسلام و قرآن چنین ادعایی دارند که: ▪️ قرآن محفوظ مانده است (باطل به آن راه نمییابد) ▪️ سیرت رسول الله صلی الله علیه وسلم کامل است ▪️ خدای اسلام، از هر جهت با صفات خالق کائنات مطابقت دارد ▪️ مفهوم توحید در اسلام، پاک ترین، معقول ترین و روشن ترین است 👈یعنی اگر کسی عقل، تاریخ و صفات الهی را در نظر بگیرد ، به این نتیجه میرسد که: 🌹خالق این جهان، همان «الله» است که قرآن او را معرفی میکند؛ و بقیه «خدایان» یا مخلوقاند، یا ساختهی ذهن بشر. ✍️مجیب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه 🗓 ٢٢ ذوالقعده ١٤٤٦ 🔽link telegram: https://t.me/ahnafdeoband 🔽link whatsapp: https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q

*❓️چرا کلام سلف مؤثرتر از کلام ما بود؟* 📋در طول تاریخ اسلام، سخنان اکابر دین و سلف صالح، همیشه تأثیر عمیقی بر قلبها گذاشته است. گاهی یک جمله کوتاه از آنها، مسیر زندگی یک انسان را تغییر میداد. اما امروزه با وجود اینکه سخنرانیها، کتابها و نوشتهها زیاد شده، تأثیرگذاری بسیار کم شده است. ⁉️این سؤال برای بسیاری از ما پیش میآید: چرا سخنان سلف مؤثر بود، ولی سخنان ما چنین تأثیری ندارد؟ 👈در پاسخ به این سؤال باید گفت: سخنان سلف به خاطر عزت اسلام، نجات مردم و رضایت باری تعالی بود؛ اما سخنان ما برای بزرگ نمایی خود، به دست آوردن دنیا و جلب توجه مردم است. ⤴️این سخن سه نکته بسیار مهم دارد که باید با دقت به آن توجه کنیم: 🔹️۱- نیت پاک، رمز اثر گذاری: 🌱سلف صالح وقتی سخن میگفتند، نیتشان فقط رضای الله تعالی بود. برای دیده شدن و مشهور شدن حرف نمی زدند. هدفشان این بود که دل مردم را به الله تعالی وصل کنند و آنان را از گمراهی نجات دهند. ‼️اما بسیاری از ما امروز، وقتی سخن میگوییم، دنبال شهرت، تعریف مردم یا پیرو و دنبال کننده زیاد در فضای مجازی هستیم. به همین دلیل، برکت از کلام ما رفته است. اگر نیت درست شود، سخن هم مؤثر خواهد شد. 🔹️۲- هدف سلف، هدایت مردم بود: 🌱سلف، مردم را دوست داشتند و برای هدایتشان دلسوزی میکردند. وقتی حرفی میزدند، با سوز دل و خیر خواهی بود. اما ما گاهی فقط برای این حرف میزنیم که دیگران را شکست دهیم یا خود را عالِم و دانا نشان دهیم. ✔️اگر سخن از دل پاک و دلسوزانه بیرون بیاید، بر دل مردم مینشیند. اما اگر از روی خود خواهی و تکبر باشد، فقط صداست، نه هدایت. 🔹️۳- رضایت الله یا رضایت مردم؟: 🌱سلف برای رضای الله تعالی حرف میزدند، حتی اگر مردم ناراضی میشدند. ولی ما گاهی برای رضایت مردم، حرف هایی میزنیم که الله را راضی نمیکند. گاهی از ترس کم شدن محبوبیت، حق را نمی گوییم. 👌اما یادمان باشد: اگر الله از سخن ما راضی باشد، مردم نیز به دل آن را خواهند پذیرفت. ولی اگر فقط مردم را راضی کنیم و الله را فراموش کنیم، نه الله میپذیرد و نه مردم برکت خواهند دید. 🌸اللهم اجعل أعمالنا خالصةً لوجهك الكريم، ولا تجعل فيها رياءً ولا سمعة.آمین. ✍️كتبه العبد الفقير إلى عفو ربه، أبوأُمامه دیوبندی 🗓 جمعه - ١٨ ذوالقعده ١٤٤٦ 🔽link telegram: https://t.me/ahnafdeoband 🔽link whatsapp: https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q