
فتوا فارسی
595 subscribers
About فتوا فارسی
💡ترجمه و ویرایش *مجموعه فتاوای شیخ ابنعثیمین رَحِمَهُالله*، حاصل تلاش برادر عزیزمان *شیخ سید ابوبکر یگانه قلاتی رَحِمَهُالله* و *گروه پژوهشی منارالتوحید* میباشد. لذا از اللهﷻ خواستاریم آن را صدقهی جاریهای برای برادرمان و تمامی عزیزانی که در این راه تلاش داشتهاند قرار دهد.
Similar Channels
Swipe to see more
Posts

📂 موضوع: عقیده_ شرک فتوای شماره (۳۷۵) ❓ *سؤال: در کتابچهای با عنوان "روش صلوات بر سرورمان محمد ﷺ" خواندم که این صیغه از صلوات، فواید بسیاری دارد: «اللهم صلِّ على سيدنا محمد سر حياة الوجود والسبب العظيم لكل موجود، الحبيب المحبوب، شافي العلل ومفرج الكروب» (ای الله! درود بفرست بر سرورمان محمد، راز زندگی، سبب بزرگ هر موجود، عزیز دوست داشتنی، شفا دهندهی بیماریها و گشایش غصهها) نظر شما شیخ بزرگوار در مورد این دعا چیست؟* جواب: نظر من بر این است که این دعا منکر و نادرست است که جایز نیست با آن دعا نماید؛ زیرا در این دعا پیامبر ﷺ را راز وجود و شفا دهندهی بیماریها خوانده است که این شرك است زیرا شفا دهنده فقط الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ است و خود پیامبر ﷺ در دعا برای بیمار فرمود: «واشْفِ أنْتَ الشَّافِي، لا شِفَاءَ إلَّا شِفَاؤُكَ» : (شفا بده که فقط تو شفا دهنده هستی و شفایی جز شفای تو وجود ندارد) بنابراین چگونه ادعا میکند که پیامبر ﷺ شفا دهندهی بیماریها است؟ بر هر کس که این دعا را ببیند، واجب است آن را پاره کند و از آن خودداری نماید. به همین مناسبت برادران مسلمانم را از ورقههایی که بین مردم متداول است و توسط افراد مجهول منتشر میشود هشدار میدهم که حاوی انواع دعاها است که سجعهای عجیب دارد وی مردم را از دعاها که از پیامبر ﷺ وارد شده یا دعاهایی که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ در قرآن بیان نموده است دور گرداند؛ لذا میبینی که مردم نیز به خاطر الفاظ جذاب این دعاهایی که گاها نشر میشود و شیطان آن را برایشان زیبا جلوه میدهد، به این دعاها روی میآورند و از دعاهای مفید و جامع که در قرآن و سنت آمده است روی گردان میشوند. توصیه میکنم هر کس با چنین دعاهایی برخورد کرد، پیش از عبادت کردن الله با آن، آن را با علما در میان بگذارد. کسانی که چنین نوشتههایی را پخش میکنند: یا جاهل هستند که شامل عفو و بخشش الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میشوند که البته ترس دارم که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ آنان را نبخشد زیرا بر انسان واجب است قبل از نشر چنین چیزهایی با علما مشورت نماید، یا این کار را از روی عمد انجام میدهند؛ بدین صورت که با نشر این دعاهای مسجّع و ساختگی، مردم را از دعاهای مشروع که در سنت وارد شده باز میدارند تا مردم را از آن چه در قرآن و سنت آمده دور کنند. تردیدی نیست که دعاهایی که در قرآن و سنت وارد شده است از هر دعای دیگری بهتر است زیرا از جانب الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ است که آن را به بندگانش آموخته و از جانب پیامبر ﷺ است که آن را به امتش آموخته است. برادرانم! بنابراین از چنین دعاهای ساختگی که نشر میشود به شدت دوری نمایید. همچنین گاهی اوراقی توزیع میشود که حاوی موارد دیگری است؛ گاهی اوراقی توزیع میشود که حاوی احادیث دروغینی است که به پیامبر ﷺ نسبت داده میشود و چنان که میدانیم پیامبر ﷺ فرموده است: «مَن كَذَبَ عَلَيَّ متعمدًا لِيُضِلَّ بِهِ الناسَ، فلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ من النارِ» : (هر کس به من دروغی نسبت دهد، باید جایگاه خویش از آتش دوزخ را مشخص کند) همچنین فرمود: «مَن حدَّثَ عَنّي بحَدِيث يُرَى أنه كذِبٌ فهو أحدُ الكاذِبَيْنِ» : (هر کس حدیثی را از من روایت کند که میداند دروغ است، وی یکی از دو دروغگو است). بنابراینای بندگان الله! از چاپ، توزیع، خرید و فروش، هدیه دادن و استفاده از چنین نوشتههایی خودداری نمایید و الحمدلله علما حضور دارند که انسان میتواند حضوری یا تلفنی با آنان ارتباط برقرار نماید. 📚فتاوی نور علی الدرب، ج۱/ ص۴۴۲

📂 موضوع: عقیده_ شرک فتوای شماره (۳۷۴) ❓ *سؤال: برخی مردم (الله آنان را هدایت کند) به نام اولیاء سوگند یاد میکنند و از آنان کمک میخواهند؛ نصیحت شما برای آنها چیست؟* جواب: درخواست نیازها از اولیای مُرده یا زنده که قادر به برآورده کردن آن نیازمندی نباشند، شرک اکبر است و موجب خروج از اسلام میشود و کسی که مرتکب آن شود جاودانه در دوزخ مجازات میشود. الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ} [المائده: 72]: (کسی که به الله شرک بورزد، قطعا الله بهشت را بر او حرام کرده است، جایگاهش جهنم است و ستم کاران هیچ یاوری ندارند) اما اگر ولی حاضر باشد و انسان کاری را از او بخواهد که در توانش باشد، اشکالی ندارد؛ مثلا: برای خارج کردن اثاث از خانه یا قرار دادن آن در ماشین و... از او کمک بخواهد؛ زیرا درخواست رفع نیاز از شخص زنده و حاضر که توانایی انجام آن کار را دارد، اشکالی ندارد و جایز است؛ زیرا از جمله کمک گرفتن از برادر مسلمانش برای رفع نیازها است که پیامبر ﷺ نیز میفرماید: «تُعِينُ الرَّجُلَ في دابَّتِهِ فَتَحْمِلُهُ عليها، أوْ تَرْفَعُ له عليها مَتاعَهُ صَدَقَةٌ» : (این که فردی را کمک کنی تا بر مرکب خویش سوار شود یا بارش را بر مرکبش بگذاری صدقه است). سوگند یا قَسَم خوردن به اولیاء نیز شرك است؛ زیرا پیامبر ﷺ فرمود: «مَن حَلَفَ بغيرِ اللهِ فقد كَفَرَ أو أَشرَكَ»: (هر کس به غیر الله سوگند بخورد، کفر یا شرک ورزیده است) اما اگر اعتقادش چنین باشد که این ولیّ چنان مستحق تعظیم است که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ مستحق آن است، مرتکب شرك اكبر شده است اما اگر چنین اعتقاد نداشته باشد اما از روی تعظیم و بزرگداشت آن ولیّ به او سوگند یاد کند بدون اعتقاد به این که آن ولیّ مستحق تعظیم و بزرگداشتی مانند تعظیم و بزرگداشت الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ است، مرتکب شرك اصغر شده است. در هر صورت باید از این کار خودداری کنند و فقط به الله سوگند یاد نمایند؛ زیرا پیامبر ﷺ فرمود: «مَن كانَ حَالِفًا، فَلْيَحْلِفْ باللَّهِ أوْ لِيَصْمُتْ» : (هر کس خواست سوگند یاد کند، باید به الله سوگند یاد کند یا سکوت نماید). 📚 فتاوی نور علی الدرب، ج۱/ ص۴۴۱

📂 موضوع: عقیده_ شرک فتوای شماره (۳۷۸) ❓ *سؤال: حکم شریعت در مورد این که شخصی گوسفندی ذبح کند و بگوید: (بار الها! ثوابش را برای فلان شیخ قرار بده) چیست؟ آیا این کار، بدعت به شمار میرود؟* جواب: اشکالی ندارد که شخصی گوسفند یا حیوان دیگری از بهيمة الأنعام (شتر، گاو و گوسفند) را ذبح کند تا به جای شخصی که از دنیا رفته است صدقه دهد اما اگر آن حیوان را برای تعظیم آن مُرده یا تقرب جستن به وی ذبح کند شرك اكبر است؛ زیرا ذبح، یک عبادت و وسیلهی تقرب است که این دو فقط برای الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ انجام میشود چنان که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ* لا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ} [الانعام: 162-163]: (بگو: قطعا نماز، ذبح، زندگی و مرگ من فقط برای الله پروردگار جهانیان است که هیچ شریکی ندارد و به این فرمان یافتهام و من نخستین مسلمانان هستم). بنابراین باید میان این دو هدف، فرق بگذاریم: اگر هدف از ذبح این باشد که گوشت را صدقه دهد و ثواب آن را به مُرده اهدا کند، اشکالی ندارد؛ هر چند که بهتر است برای شخص مُرده دعا کند اگر مسلمان بوده است و صدقه برای خود آن شخص باشد زیرا پیامبر ﷺ امت خویش را به صدقه دادن برای مردگان توصیه نکرده بلکه فرموده است: «إِذَا مَاتَ الإنْسَانُ انْقَطَعَ عنْه عَمَلُهُ إِلَّا مِن ثَلَاثَةٍ: إِلَّا مِن صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ، أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ، أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو له»: (هرگاه انسان از دنیا برود، عملش قطع میشود مگر از سه طریق: صدقهی جاریه، علمی که دیگران از آن بهره ببرند و فرزند صالحی که برایش دعا کند) و نفرمود: فرزند صالحی که به جای او صدقه دهد، به جای او روزه بگیرد یا به جای او نماز بخواند؛ لذا دلیلی بر این است که دعا کردن برای شخص ُمرده، بهتر و نیکوتر است. تو که زنده هستی محتاج و نیازمند عمل و عبادت هستی لذا عمل را برای خود قرار بده و برای برادرت که از دنیا رفته است دعا کن. اما اگر هدف از ذبح، تقرب جستن به آن مُرده و تعظیم او باشد شرك اكبر است؛ زیرا نوعی از عبادت را برای غير الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ انجام داده است. 📚 فتاوی نور علی الدرب، ج۱/ ص۴۴۶

📂 موضوع: عقیده_ شرک فتوای شماره (۳۷۶) ❓ *سؤال: امام مسجدی در روستای ما، مردم را به درخواست کمک از غیر الله و از مردگان دعوت میکند و معتقد است که این کار، موجب تقرب و نزدیکی مردم به الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میشود. حکم اسلام در مورد این مرد و نماز خواندن پشت سر او چیست؟* جواب: این شخصی که مردم را به درخواست کمک از غير الله دعوت میکند، مشركی است که دیگران را به سوی شرک فرا میخواند؛ درست نیست که امام مسلمانان باشد و پشت سر وی نماز خوانده نمیشود. همچنین بر او واجب است قبل از این که مرگ به سراغش بیاید به درگاه الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ توبه کند. درخواست کمک فقط باید از الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ باشد که هیچ شریکی ندارد؛ درخواست کمک از شخص زندهای که توانایی نجات فرد از مشکل را دارد نیز اشکالی ندارد چنان که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ} [القصص: 15]: (شخصی که از گروه او بود، از وی در برابر دشمنش کمک خواست) اما درخواست کمک از مردگان، شرک اکبر و موجب خروج از اسلام است. از همین منبر و تریبون آن شخص را دعوت میکنم که به درگاه الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ توبه کند و بداند که کمک خواستن از مردگان سبب تقرب و نزدیکی به الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ نمیشود بلکه شخص را از الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ دور میکند و کسی که از مردگان کمک بخواهد، مشمول این فرمودهی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ است: {إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ} [المائده: 72]: (قطعا هر کس به الله شرک بورزد، الله بهشت را بر او حرام نموده است، جایگاهش جهنم است و ستم کاران هیچ یاوری ندارند). 📚 فتاوی نور علی الدرب، ج۱/ ص۴۴۴

📂 موضوع: عقیده_ شرک فتوای شماره (۳۷۲) ❓ *سؤال: در روستایی، آداب و رسومی وجود دارد که نزدیک است ما را به خطر بزرگی دچار سازد؛ از جمله این که مردم به زیارت قبرهای اشخاصی میروند که در زمانهای قدیم از دنیا رفتهاند که پدر بزرگان ما ادعا میکنند آنان از اولیا و صالحین بودهاند. آنان حتی خیرات و رزق و روزی مانند را از آنان میخواهند به جای این که از الله والای بلند مرتبه و توانا بخواهند. همچنین برای آن قبرها نذر میکنند؛ چنان که یکی از آنان میگوید: اگر در امتحان قبول شوم، گوسفندی قربانی میکنم و به آن وليّ صالح، تقدیم مینمایم و اسم آن ولیّ را یاد میکند که واقعا به این نذر، وفا میکنند. آیا این کار جایز است؟ نصیحت شما به این مردم چیست؟* جواب: نصیحت ما به چنین افرادی این است که به عقل و اندیشهی خود بازگردند؛ در مورد این قبرهایی که ادعا میکنند اولیاء در آن دفن شدهاند، چند مسئله را باید مد نظر قرار داد: اول: باید اثبات شود که واقعا قبر است؛ زیرا گاهی چیزی در زمین دفن میکنند و میگویند: این قبر فلانی است! که این مسئله اتفاق افتاده است. دوم: باید اثبات شود که این افرادی که این جا دفن شدهاند واقعا اولياء الله بودهاند؛ زیرا نمیدانیم که صاحبان آن قبرها، اولیاء الله بودهاند یا اولیاء شیطان؟ سوم: اگر ثابت شد اولياء الله بودهاند، قبرهایشان نباید برای تبرک جستن، کمک گرفتن از آنان در به انجام رسیدن کارها یا حل مشکلات یا به دعا فرا خواندن آنان زیارت شود؛ بلکه باید همانند سایر مسلمانان زیارت شوند تا فقط برایشان دعا کنند. اگر زیارت قبر آنان موجب بروز فتنه گردد، زیارت قبر آنان جایز نیست. همچنین اگر بیم آن باشد که مردم در مورد آنان غلو کنند و دچار فتنه شوند، زیارت قبر آنان جایز نیست تا از ارتکاب حرام و وقوع مفاسد جلوگیری شود. برادرم! عقلت را در مورد این سه مورد که ذکر کردم حاکم قرار بده؛ ناگزیر باید قبر اثبات شود، ثابت شود آن شخص وليّ الله بوده است و این که زیارت آن قبر برای کمک گرفتن از آن نباشد بلکه برای دعا کردن برای آنان باشد؛ زیرا آنان هر کسی که بودهاند اکنون به دعا نیاز دارند، آنان مردگانی هستند که توان دفع ضرر و جلب منفعت ندارند. زیارت قبر برای دعا کردن برای آن مردگان جایز است تا زمانی که چیز حرامی را در بر نداشته نباشد؛ اگر چیز حرامی را در بر داشته باشد چنان که زیارت قبر آنان موجب غلو یا به فتنه افتادن مردم شود، جایز نیست. زیارت آنان به صورتی که سؤال کننده یاد کرد که از آنان کمک میخواهند، برایشان نذر و ذبح میکنند، تمام اینها شرك اكبر است که موجب خروج از اسلام میشود و صاحب آن در آتش دوزخ جاودانه میماند. 📚 فتاوی نور علی الدرب، ج۱/ ص۴۴۰

📂 موضوع: عقیده_ شرک فتوای شماره (۳۷۷) ❓ *سؤال: در سرزمین غیر اسلامی زندگی میکنیم که غیرمسلمانان زیادی وجود دارند و میان مسلمانان و غیر مسلمانان، مناظرههایی رخ میدهد، و شبههای بدین صورت مطرح شد که اهل کتاب گفتند: شما مسلمانان، به الله شرک میورزید؛ زیرا دور کعبه طواف میکنید که حجر الأسود نیز قسمتی از کعبه است. چگونه به این شبهه پاسخ دهیم؟ نظر به این که آنان، پذیرش نصوص قرآن و سنت را به طور کلی رد میکنند.* جواب: چنین پاسخ میدهیم که: ما برای بزرگداشت و تعظیم ذات کعبه آن را طواف نمیکنیم بلکه طواف کعبه برای تعظیم الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ است؛ زیرا او صاحب و پروردگار کعبه است که میفرماید: {وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ} [الحج: 26]: (خانهام را برای طواف کنندگان، نماز گزاران، رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاکیزه گردان) کسانی که کعبه را طواف میکنند، هرگز از کعبه چیزی نمیخواهند و نمیگویند: ای کعبه! فلان حاجتهای ما را برآورده ساز، بر ما رحم کن، گناهان ما را ببخش و... بلکه الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ را به دعا فرا میخوانند، او را یاد مینمایند، مغفرت و رحمت را از الله میخواهند بر خلاف نصاری که صلیب را عبادت میکنند، برای صلیب سجده و رکوع میکنند و آن را به دعا فرا میخوانند. از نادانی آنان این است که چنان چه خودشان ادعا میکنند مسيح عيسى ابن مريم ﷺ بر آن به صلیب کشیده شده است؛ چگونه چیزی را تعظیم میکنند که مقصود از آن عذاب دادن و مجازات پیامبرشان بوده است؟ که البته این امر نیز از جمله گمراهی و نادانی نصاری است اما ما مسلمانان اعتقاد نداریم که عيسى ﷺ کشته یا به صلیب کشیده شده است زیرا پروردگارمان سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ} [النساء: 157]: (او را نکشتند و به دار نیاویختند بلکه دچار اشتباه شدند) اما فقط یک مسلمان حقیقی را بیاور که بگوید: کعبه را طواف میکنم تا مشکل و سختی را از من برطرف کند و فلان خواستهام را برآورده سازد. هرگز چنین چیزی نخواهی یافت. 📚 فتاوی نور علی الدرب، ج۱ /ص ۴۴۵

📂 موضوع: عقیده_ شرک فتوای شماره (۳۷۳) ❓ *سؤال: آیا ذبح کردن برای مُرده جایز است؟* جواب: نمیدانیم منظور از ذبح کردن برای مُرده چیست؟ اگر منظور، قربانی برای مرده با هدف تقرب جستن به آن باشد، شرك اكبر و موجب خروج از اسلام است و کسی که مرتکب این کار شده باشد، واجب است از شرکی که مرتکب شده به درگاه الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ توبه کند که اگر توبه نکند و از دنیا برود، الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ} [النساء: 48]: (قطعا الله نمیبخشد که کسی به او شرک بورزید و گناهان کمتر از شرک را برای هر کس که بخواهد، میبخشد). اگر منظور، قربانی کردن گوسفندی باشد تا گوشت آن را از طرف مُرده صدقه دهد، جایز است؛ زیرا صدقه دادن از طرف مُرده با گوشت، غذا یا پول، جایز است. بنابراین اگر مقصود از قربانی کردن، بزرگداشت مرده و تقرب جستن به آن باشد، شرک است که الله فقط آن را با توبه میبخشد اما اگر مقصود این است که گوسفندی ذبح کند تا گوشت آن را صدقه کند، جایز است و اشکالی ندارد. 📚 فتاوی نور علی الدرب، ج۱/ ص۴۴۱

📂 موضوع: عقیده_ شرک فتوای شماره (۳۷۱) ❓ *سؤال: نزد ما در برخی روستاها، کسانی هستند که با برخی غذاها مانند کره، شیر، گوشت و... برای مشایخ نذر میکنند که مثلا هرگاه حیوانات مریض آنان شفا یافت این مواد غذایی را به آن شیخ بدهند و بعد از شفا یافتن آن حیوان، به نذر خود وفا کرده و آن مواد غذایی را به شیخ میدهند. نصیحت شما چیست؟* جواب: نذر برای شیخ به هنگام رخ دادن مصیبت، حرام است زیرا این شيخ تأثیری در حصول مصلحت، دفع ضرر، شفای مریض و... ندارد؛ بلکه چه بسا نذر برای شیخ به حد شرک اکبر برسد اگر شخص اعتقاد داشته باشد که شیخ نیز همانند الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ نفع و ضرر به را در اختیار دارد. بنابراین اولا بر مشایخ واجب است از این کار دست بکشند و این تصور را در مردم ایجاد نکنند که آنان رازی در اختیار دارند که با آنان میتوانند مریض را شفا دهند؛ همچنین باید بدانند که دنیا سرای فریب است و زندگی دنیا نباید آنان را فریب دهد؛ شاید شیطان آنها را فریب دهد و اعمال زشت آنان را برایشان زیبا جلوه دهد زیرا شیطان چنین است که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ دربارهاش میفرماید: {إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّاً إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ} [فاطر: 6]: (شیطان دشمن شما است؛ پس او را دشمن بگیرید. شیطان یارانش را دعوت میکند که اهل آتش سوزان باشند). بر مردم نیز واجب است از چنین مشایخ و بزرگانی دوری کنند و به آنها اعتقاد نداشته باشند؛ باید بدانند که آن مشایخ، دروغگو و فریبکار هستند و هیچ چیز به دست آنان نیست. الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ به پیامبر ﷺ که بهترینِ مخلوقات الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ است و ولایت و منزلتش نزد الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ از همه والاتر است میفرماید: {لَيْسَ لَكَ مِنْ الأَمْرِ شَيْءٌ} [آل عمران: 128]: (اختیار هیچ چیز به دست تو نیست) چه برسد به این فریبکاران و دروغگویان؟ ! بدین خاطر: اولا: مشایخ و بزرگان را نصیحت میکنم که در مورد خود و بندگان الله، تقوای الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ را پیشه سازند. دوما: تمام مردم را نصیحت میکنم که فریب چنین افرادی را نخورند و بدانند که آنها حتی نمیتوانند زیانی را از خود دور کنند یا به خود سودی برسانند، چه برسد به این که برای دیگران چنین و چنان کنند. اگر انسان بخواهد بیمارش شفا یابد، به خواستهاش برسد یا مشکلش برطرف شود، باید به الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ روی آورد؛ زیرا فقط او است که دعای شخص درمانده را اجابت میکند و مشکلش را برطرف مینماید. خیر و خوبی همه در اختیار او است و فقط او است که بر انجام هر کاری قدرت و توانایی دارد. مردم باید با الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ صادق و راستین باشند تا به پاداش بندگان صادق و راستین دست یابند؛ همان طور که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ} [الاحزاب: 24]: (تا الله، به بندگان راستین به خاطر صداقت آنان، پاداش بدهد) تا نزد الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ پاداش نیکی داشته باشند و بدانند که وقتی به الله پناه ببرند و تقوا پیشه نمایند، کارها را برایشان آسان نموده و مشکلاتشان را برطرف میسازد. الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْراً} [الطلاق: 4]: (هر کس تقوای الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ را پیشه نماید، کارش را برایش آسان میگرداند) همچنین فرمود: {وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً * وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ} [الطلاق: 2-3]: (هر کس تقوای الله را پیشه نماید، برایش گشایش قرار میدهد و از جایی که گمان نکند به او رزق و روزی میرساند) اما این که انسانهایی مانند خودشان وابسته باشند، نادانی در عقل و گمراهی در دین است. 📚 فتاوی نور علی الدرب، ج۱/ ص۴۳۸

📂 موضوع: عقیده_ سحر و جادو فتوای شماره (۳۲۷) ❓ *سؤال: سؤال، متعلق به موضوع یا پدیدهای است که به (درویشگری) معروف است؛ کسانی که این کار را انجام میدهند ادعا میکنند که از نسل رسول الله ﷺ هستند. این افراد در مقابل جمعی از مردم به خود آزار میرسانند و با سلاح گرم و کشنده به خود شلیک میکنند اما هیچ آسیبی نمیبینند و خون از بدنشان خارج نمیشود. آیا این، کرامت است یا سحر و جادو؟ آیا حدیث قدسی یا آیهای از قرآن، وجود دارد که مشروعیت این کارها را اثبات کند؟ آیا این پدیده در دیگر سرمینهای اسلامی هم وجود دارد؟* جواب: درویشان واقعا چنین هستند. این ادعا که نسب آنان به پیامبر ﷺ میرسد فقط در صورتی پذیرفته میشود که دلایل تاریخی داشته باشند که این مسئله را اثبات کند؛ زیرا اگر این ادعا را بپذیریم، افراد زیادی چنین ادعایی میکنند. بنابراین ادعایای که از نسل رسول الله ﷺ هستند پذیرفته نیست تا این که این مسئله را با روشهای صحیح که چنین مسائلی را با آن اثبات میکنند، اثبات کنند. این که خود را با آهن و... میزنند اما آسیبی به بدنشان نمیرسد نیز دلیلی برای درست بودن ادعاهای آنان، این که از اولياء الله هستند و کرامت دارند، نیست بلکه از انواع جادو است که چشمان مردم را با آن جادو میکنند. گاهی جادو چنین است و گاهی نیز صورتهای دیگری دارد. زمانی که جادوگران فرعون، طنابها، چوبدستیها و دیگر ابزارشان را بر زمین انداختند، سحرشان چنین بود که موسی ﷺ خیال میکرد این وسایل، حرکت میکنند و مارهای افعی هستند همان طور که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ} [الاعراف: 116]: (چشمان مردم را جادو کردند و آنان را ترساندند و جادوی بزرگی آوردند) بدون شک، کاری که این دراویش انجام میدهند نوعی از انواع سحر و جادو است و کرامت نیست. بدان که کرامت، فقط مخصوص کسانی است که اولياء الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ باشند. اولیاء الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ کسانی هستند که بر دین او استقامت کنند که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ آنان را چنین وصف میکند: {أَلا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ} [یونس: 62-63]: (آگاه باشید که دوستان الله، هیچ ترسی بر آنان نیست و اندوهگین نمیشوند. آنان کسانی هستند که ایمان آورده و تقوا پیشه هستند). هر کسی که ادعای کند از اولیاء الله است لزوما چنین نیست زیرا در این صورت، همه چنین ادعا میکنند! بلکه این شخص با کردار و عملش سنجیده میشود که اگر مبنی بر ایمان و تقوا باشد، آن فرد وليّ است اما این که فقط ادعا کند از اولياء الله است این رفتار، از تقواى الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ نیست زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {فَلا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى} [النجم: 32]: (خود را پاک نخوانید و تزکیه نکنید، او به کسی که تقوا پیشه هستند آگاهتر است) اگر ادعا کند از اولیاء الله است، خود را تزکیه کرده و پاک خوانده است که در این صورت، مرتکب گناه و نافرمانی از الله شده است که این با تقوا منافات دارد؛ لذا اولياء الله با چنین شهادتهایی خود را پاک نمیخوانند و تزکیه نمیکنند بلکه آنان به الله ایمان دارند، تقوا پیشه میکنند، به طور کامل فرمانبردار او هستند و مردم را با چنین ادعاهایی فریب نمیدهند تا این که آنان را از راه الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ گمراه کنند. 📚 فتاوی نور علی الدرب، ج۱/ ص۳۹۴

📂 موضوع: عقیده_ سحر و جادو فتوای شماره (۳۲۳) ❓ *سؤال: انسان چگونه میتواند از جادو در امان بماند و از مبتلا شدن به آن جلوگیری نماید؟ حکم انجام سحر چیست؟ حکم کسانی که نزد ساحر و جادوگر میروند چیست؟* جواب: در این سؤال، سه مسئله مطرح شد: اول: جلوگیری از مبتلا شدن به سحر و جادو؛ جلوگیری از سحر با خواندن که از پیامبر ﷺ نقل شده، امکان پذیر است؛ مانند: آية الكرسي، دو آیهی آخر سورهی البقره، سورهی {قل هو الله أحد}، سورهی {قل أعوذ برب الفلق} و سورهی {قل أعوذ برب الناس} شخص باید با یقین کامل به حفاظت کننده بودن این آیات، آن را را قرائت کند. کسی که آية الكرسي را در شب بخواند، تا صبح از سوی الله برایش محافظی گماشته میشود و شيطان به او نزدیک نمیگردد. کسی که دو آیهی پایانی سورهی البقره را شب بخواند، او را کفایت میکند. در سورههای {قل أعوذ برب الفلق} و {قل أعوذ برب الناس} پناه بردن از شر ساحران و جادوگران وجود دارد: {وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ} [الفلق: 4]: (از شر زنان جادوگری که در گرهها میدمند (به تو پناه میبرم)) بنابراین شایسته است انسان این اذکاری که از پیامبر ﷺ نقل شده را در هر شب و روز بخواند تا او را از شر اهل حسد و اهل سحر در امان بدارد. دوم: سحر کردن؛ اگر با کمک گرفتن از شیاطین باشد، كفر است؛ زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُوا الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُمْ بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلا يَنْفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ} [البقره: 102]: (از آن چه شیاطین در عهد فرمانروایی سلیمان میخواندند پیروی کردند و هرگز سلیمان کافر نگشت ولی شیاطین کافر شدند که سحر و آن چه بر دو فرشته هاروت و ماروت در بابل نازل شده بود را به مردم میآموختند؛ آن دو فرشته به هیچ کس سحر نمیآموختند مگر آن که به او میگفتند: ما برای آزمایش و امتحان هستیم، پس کفر نورز! مردم از آن دو میآموختند که چگونه با آن میان زن و شوهر، جدایی بیافکنند البته آنان نمیتوانند به کسی زیان برساندند مگر آن چه الله اجازه دهد. آنان چیزی میآموختند که به آنان زیان میرساند و سودی به آنان نمیبخشید. آنان قطعاً میدانستند هر کس چنین کند هرگز در آخرت بهرهای نخواهد داشت اما خود را به بهای بدی فروختند، اگر میدانستند) اما اگر سحر با دارو و وسیلههایی مانند آن باشد و با کمک گرفتن از شیاطین نباشد، به حد كفر نمیرسد اما حاکم و ولیّ امر باید آن چه بر او واجب است را انجام دهد و برای دفع شر این افراد، تدبیری بیاندیشد. سوم: رفتن نزد ساحر و جادوگر؛ در جواب به این سؤال میگوییم: برای انسان جایز نیست که برای باطل کردن سحر نزد ساحر برود زیرا این مسئله باعث فساد بزرگی از جمله قدرت گرفتن و زیاد شدن این ساحران خواهد شد؛ چون تردیدی نیست که دوست داشتن مال در سرشت انسان، نهفته است و این که شخص جادوگر برای باطل نمودن سحر مبلغی از مال و چه بسا مبالغ هنگفتی دریافت کند، مردم را به یاد گرفتن سحر برای باطل کردن آن، تشویق میکند که در نتیجه زیان و ضرر بزرگی متوجه مردم میشود و اموال مردم به نیرنگ گرفته میشود؛ این جا است که میگوییم: داروهای مباح و حلال و دعاهایی که از پیامبر ﷺ نقل شده و آیات قرآن برای باطل کردن سحر و جادو، به خواست الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ ما را از چیزهای دیگر بینیاز میکند. 📚 فتاوی نور علی الدرب، ج۱/ ص۳۲۳