
توشهی مسلم
125 subscribers
About توشهی مسلم
بسم الله الرحمن الرحیم و به أستعین این کانال برای به اشتراک گذاری صور حقیقی آموزههای اسلام عزیز تهیه و ترتیب گردیده تا اینکه دانشپژوهای عزیز گرد هم آمده و بتواند از آموزههای علم دین به طور منظم و همچنین از وسایل اینترنتی معاصر استفاده بهینه نماید. *تذکراول:درس ها کاملا رایگان می باشد!* *تذکردوم:حقکپی برداری و نشر این درس ها کاملاً آزاد بوده و صدقه جاریه محسوب میشود!* شرح اهداف: ۱- کسب رضای پروردگار ۲- ارتقای ظرفیت معلومات اسلامي، ایمانی و فکری جوانان(اعم از خواهر و برادر) ۳- اشتراک گذاری سخن الله و رسولش ﷺ و سخنان وزین - یاران راستين شان أصحاب کرام رَضِیَ اللهُ عَنهُم و تابعين، ائمه(رَحِمَهُمّ اللهُ) ۴- رسالت ما در قسمت بیداری امت، جهانی است! *سلسله درس های نبشتهی* که در کانال تشریک خواهد شد[ان.شاءالله تعالی]قرار ذیل میباشد. تقسیماوقات[توشهی برای مسلم] پنجشنبه:شریکسازی درسهای تفسیر وترجمه از سورههای اخیر کتابالله. همهروزه:شریکسازی احاديث[سخنان]النبي(ﷺ). پنجشنبه:شریکسازی درسهای سیرت النبی(ﷺ). همهروزه:شریکسازی درسهای توحید وعقیده. همهروزه:وشریکسازی دهها موارد ضروری دیگر. قَالَ النبيﷺ: (قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : " طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ).💡 قال النبي ﷺ:(مَن يُرد الله به خيرًا يُفقِّهه في الدين).💡 *نوت: در نشر درس های این کانال سهم گیرد. یک دلیل آن، صدقه جاریه محسوب میشود بنابر استدلال از حدیث مبارک ﷺ: دلالت کننده به کار خیر مانند انجام دهنده آن است[رواه مسلم]* در اخیر ازالله متعال مسألت دارم این عمل ناچیز را برای مخلصین و متعهدین این کانال به دین خالص گرداند و به وسیله شریک ساختن این سلسه دروس معتمد، مستند و مؤثر گوشهی از مشکلات امت مسلمه را مرفوع وبرآورده سازد. *به اميد امت آگاه از قال الله و قال رسول. و داشتن جوانان برتر مؤمن و مسلم.* الله تعالی به سبب این دروس، ما و خوانندگان را در دنیا و آخرت نفع برساند. اگر صحیح و صوابی در ما باشد از جانب الله و رسولش بوده و اگر خطا ولغزشی باشد، به تحقیق از جانب نفس و شیطان بوده است. هرانسانی ممکن الخطاست. والحمدلله المنان فی کل مکان وزمان. اللهم اجعل اعمالنا صالحا و اجعله یارب لوجهک خالصا ولاتجعل فیه لاحد شیئا.... لینک کانال: https://whatsapp.com/channel/0029VaV4RCVJpe8eXuh5je0e
Similar Channels
Swipe to see more
Posts

*احکام و مسائل قربانی-2* قربانى ثواب بسیار فراوانى دارد. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده اند: ترجمه: در روزهاى قربانى هیچ عملى نزد الله جل جلاله پسندیده تر از قربانى نیست. قربانى در آن روزها بهتر از همۀ اعمال است. (يعنى ثواب آن سواى فرايض و واجبات از همه اعمال نفلى بيشتر است) و هر قطرۀ خون که در وقت قربانى بر روى زمین می چکد، قبل از آنکه به زمین برسد نزد الله جل جلاله قبول می گردد. لهذا به خوشی قربانى کنید و فراوان قربانى کنید» (ترمذی شریف: حدیث 1493 و ابن ماجۀ شریف: حدیث 3126) همچنین آنحضرت صلی الله علیه وسلم فرموده اند: ترجمه:در مقابل هر تار موى بدن حیوان قربانى یک نیکى براى قربانى کننده نوشته می شود». (ابن ماجۀ شریف: حدیث 3127 و مسند احمد: حدیث 19283 و مسند عبد بن حمید: حدیث 259 و الكامل از ابن عدی: 5/1993 و مستدرك حاکم: 2/389 و سنن بيهقي: 9/261) سبحان الله! اندکى فکر کنید که ثوابى از این بزرگتر هم می تواند باشد که در مقابل فقط یک قربانى، انسان صدها هزار نیکى به دست مى آورد. اگر کسی موهاى بدن گوسفند را از صبح تا شام شمار کند بازهم نمى تواند تمام آنها را بشمارد. از اینجا قیاس كنید که قربانى کننده چه اندازه ثواب و نیکى کسب مى کند. دیندارى در این است که اگر بر کسی حتی قربانى واجب هم نباشد، بازهم او بخاطر کسب این همه ثواب بى حساب قربانى کند، زیرا هنگامى که این روزهاى قربانى بگذرد، دیگر این نعمت بزرگ نصیب کسی نمی شود و کسى اینقدر نیکی ها را به این آسانى نمی تواند به دست بیاورد. اگر الله جل جلاله کسى را پول و ثروت داده است، برایش مناسب است که هنگامی که از طرف خود قربانى کند، بهتر خواهد بود که همراه با خود از طرف آن خویشان خود که وفات کرده اند مانند مادر و پدر و غیرۀ خود نیز قربانى کند تا این ثواب بزرگ به ارواح آنها هم برسد. و همچنین اگر می تواند از طرف حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم و از طرف ازواج رسول الله صلی الله علیه وسلم و از طرف شیخ خود هم قربانى کند. و اگر توانائی آن را ندارد، در این صورت حد اقل از طرف خود حتماً قربانى کند، زیرا قربانى کردن بر پولدار واجب مى باشد. اگر کسى که پول و مال و ثروت دارد و قربانى بر او واجب است قربانى نکند، چه کسى بدبختر و محرومتر از او خواهد بود، و گناه اینکارش نیز جداگانه است. *(( طریقۀ قربانی ))* هنگامی که قربانى کننده حیوان قربانى را رو به قبله بخواباند، اول این دعا را بخواند: اِنّىْ وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلّذِى فَطَرَ السَّمَوَاتِ وَالْاَرْضَ حَنْیفاً وَ مَا اَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ. اِنَّ صَلَاتِىْ وَ نُسُکِىْ وَ مَحْیاىَ وَ مَمَاتِىْ لِلهِ رَبِّ الْعَالَمینَ. لَا شَرِیک لَهُ وَ بِذالِک اُمِرْتُ وَ اَنَا مِنَ اْلمُسْلمِینَ. اَللّهُمَّ مِنْک وَ لَک. ترجمه: رُخم را به اخلاص به سوی همان کسی می گردانم که آسمان ها و زمین را خلق کرد و من از مشرکان نیستم. بی شک نماز من و قربانی من و زندگانی من و مرگ من، همه از خداوندگار و پروردگار جهان هاست که شریکی ندارد. و به همین امر شده ام، و من از جملة مسلمانان می باشم. خداوندا، این {قربانی، عطائی} از سوی توست و برای توست. سپس بِسْمِ اللهِ اَللهُ اَکْبَرْ گفته آن را ذبح کند و بعد از ذبح این دعا را بخواند: اَللّهُمَّ تَقَبَّلْهُ مِنِّىْ کَمَاَ تَقَبَّلْتَ مِنْ حَبِیبِک مُحَمَّدٍ وَّ خَلِیلِک اِبْراهِیمَ عَلَیهِمَا الصَّلوةُ وَالسَّلَامُ. ترجمه: يا الهى! اين قربانى را از «طرف من» قبول فرما چنانکه از طرف حبيبت محمد صلی الله علیه وسلم و خليلت ابراهیم علیه السلام قبول فرمودى. اگر شخصی می خواهد از طرف کس ديگرى قربانى کند، در این صورت در وقت ذبح کردن به جاى لفظ «مِنِّىْ» (از طرف من)، بگويد «مِنْ فُلان» (از طرف فلانى) و نام او را بگيرد. *(( قربانی بر چه کس و چوقت و چه جا واجب است ))* مسئله١: هر کسى که صدقۀ فطر بر او واجب است، قربانى کردن در روزهاى قربانى نیز بر او واجب می باشد. و اگر کسى آنقدر پول و دارائى ندارد که صدقۀ فطر در آن واجب شود، قربانى نیز بر او واجب نمى باشد. اما اگر قربانى کند، ثواب بسیار فراوانی به دست مى آورد. مسئله٢: قربانى کردن بر مسافر واجب نیست. مسئله٣: وقت قربانى کردن از طلوع صبح تاریخ دهم ماه ذى الحجه شروع مى شود و تا غروب آفتاب تاریخ دوازدهم ماه ذى الحجه ادامه مى یابد. یعنى از صبح روز اول عید قربان تا شام روز سوم عید قربان. قربانى کننده در هر کدام از این روزها که بخواهد مى تواند قربانى کند. لیکن بهترین روز قربانى همان روز اول عید قربان است، آنگاه روز دوم، آنگاه روز سوم. مسئله٤: قربانى کردن در روز عید قربان قبل از اداى نماز عید درست نیست. بنابرین بعد از نماز عید قربانى کنید. البته اگر کسى در قریه و دهات زندگى می کند، در این صورت قربانى کردن در آنجا بعد از دمیدن صبح صادق هم درست است. اما اهالى شهر و اهالى قَصَبَه بعد از اداى نماز عید قربانى کنند. مسئله٥: اگر کسى که در شهر زندگى می کند، حیوان قربانى خود را به قریه بفرستد، قربانى آن حیوان در قریه پیش از اداى نماز عید هم درست می باشد. اگر خود آن شخص در شهر موجود باشد، ولی چون حیوان را به دهات فرستاد، قربانى اش قبل از اداى نماز عید اداء می شود. اکنون بعدِ حلال کردن حیوان، آن را نزد خود بطلبد و از گوشت آن استفاده نماید. توجُّه: کسانى که در کشورهاى امریکایی و اروپائی زندگى می کنند و قربانى خود را مثلاً در افغانستان انجام می دهند، گرچه چندين ساعت فرق بين اين کشورها و بين افغانستان وجود دارد و آنها نماز عيد را چند ساعت بعد از نماز عيد افغانستان مى خوانند، اما بازهم قربانی ايشان درست اداء می شود، زيرا اصل در احکام قربانى، محل حيوان قربانى است نه محل کسی که از طرف او قربانی می کنند. وَإِنَّمَا يُعْتَبَرُ فِي هَذَا مَكَانُ الشَّاةِ لَا مَكَانُ مَنْ عَلَيْهِ، هَكَذَا ذَكَرَ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ الرَّحْمَةُ فِي النَّوَادِرِ وَقَالَ: إنَّمَا أَنْظُرُ إلَى مَحَلِّ الذَّبْحِ وَلَا أَنْظُرُ إلَى مَوْضِعِ الْمَذْبُوحِ عَنْهُ، وَهَكَذَا رَوَى الْحَسَنُ عَنْ أَبِي يُوسُفَ رَحِمَهُ اللهُ. بدائع الصنائع: ٦/٣١١ و فتاوى عالمگيرى: ٥/٢٩٤ مسئله٦: قربانى کردن فقط تا قبل از غروب آفتاب تاریخ دوازدهم ماه ذى الحجه (یعنى تا شام روز سوم عید قربان) درست است و به محض اینکه آفتاب روز دوازدهم ذى الحجه غروب کرد، قربانى کردن جایز نیست. مسئله٧: از تاریخ دهم تا تاریخ دوازدهم ماه ذى الحجه یعنی از روز اول عید قربان تا روز سوم آن، در هر وقتى که شخص بخواهد می تواند قربانى کند، چه در روز و چه در شب. اما قربانى کردن در شب خوب نیست، زیرا احتمال می رود که کدام رگ حیوان بریده نشود و قربانى درست نگردد. مسئله٨: اگر کسى در تاریخ دهم، یازدهم و دوازدهم ماه ذى الحجه (یعنى روز اول و دوم و سوم عید قربان) در سفر بود و قبل از غروب آفتاب در تاریخ دوازدهم (یعنى قبل از شام روز سوم عید) به خانه رسید، یا اینکه به نیت پانزده روز(یا بیشتر) در جائى اقامت کرد، اکنون قربانى کردن بر او واجب می گردد. به همین گونه اگر کسى آنقدر پول و دارائی نداشت که قربانى بر آن واجب شود و قبل از غروب آفتاب تاریخ دوازدهم ماه ذى الحجه (یعنى قبل از شام در روز سوم عید) آنقدر پول و دارائی به دستش آمد که قربانى بر آن واجب مى باشد، در این صورت قربانى کردن بر او اکنون واجب است. مسئله٩: ذبح (حلال) کردن حیوان به دست خود بهتر است. اگر کسى ذبح کردن را یاد ندارد، در این صورت آن را توسط کس دیگرى ذبح کند. و بهتر اینست که در وقت ذبح کردن حیوان، خودش آنجا حاضر باشد. و اگر قربانى کننده زن است و آن جایگاه چنان جائیست که زن نمى تواند از خاطر ستر و حجاب آنجا حاضر باشد، در این صورت حرجى نیست که زن آنجا نیاید. ((نیت قربانی)) مسئله ١٠: گفتن نیت و خواندن دعا با زبان در وقت قربانى و ذبح کردن ضرورى نیست. اگر کسى در دل خود فقط اینقدر گفت که من قربانى می کنم و با زبان چیزى نگفت و آنگاه بِسْمِ اللهِ اَللهُ اَکْبَرْ گفته حیوان را حلَال کرد، قربانى در این صورت هم درست است. اما اگر دعائى که در بالا نوشته شد به یاد قربانى کننده باشد، بهتر است آن را بخواند. ((قربانی تنها از طرف خود انسان واجب است)) مسئله ١١: قربانى کردن فقط از طرف خود شخص واجب است و قربانى از طرف فرزندان واجب نمى باشد، بلکه اگر فرزندان نابالغ، پولدار هم باشند، بازهم قربانى کردن از طرف آنها واجب نمى باشد، نه از پول و مال خود شخص و نه از پول و مال آنها. و اگر کسى از طرف اولاد نابالغ خود قربانى نمود، این قربانى نفلى خواهد بود، اما این شخص از پول و مال خودش مصارف قربانى را باید بدهد و از پول و دارائى آن نابالغان هرگز قربانى نکند. ((چه حیواناتی را می توان قربانی کرد)) مسئله١٢: قربانى کردن فقط چند حیوان جایز است و بس، و آنها اینهاستند: گوسفند، بز، قوچ، گاو، گاومیش، و شتر، چه اين جانوران نر باشند يا ماده، قربانى همة آنها درست است. قربانى کردن سایر حیوانات جایز نمى باشد. شرکت در حیوان قربانی مسئله ١٣: اگر هفت نفر در یک گاو یا گاومیش یا شتر شریک شوند و آن را از طرف همۀ شان قربانى کنند، قربانى ایشان درست است. اما شرط اینست که حصۀ هیچ کدام آنها از یک هفتم آن حیوان کمتر نباشد، و همچنین نیت آنها قربانى یا عقیقه باشد، فقط خوردن گوشت نباشد. اگر حصۀ یکى از آن هفت شریک کمتر از یک هفتم حیوان بود، در این صورت قربانى هیچ کدام آنها درست نمى باشد. نه قربانى آن کسانى که حصۀ ایشان یک هفتم است و نه قربانى آن کس که حصه اش کمتر از یک هفتم است. مسئله ١٤: اگر در قربانىِ یک گاو یا شتر، کمتر از هفت نفر مثلاً پنج نفر یا شش نفر شریک شدند و حصۀ هیچ کدام از آنها کمتر از یک هفتم نیست، قربانى همۀ آنها درست مى باشد. و اگر هشت نفر در یک گاو یا یک شتر شریک شدند، قربانى هیچ یک صحیح نمى باشد. مسئله ١٥: کسى براى قربانى کردن گاوى را خرید و نیتش در وقت خریدارى این بود که اگر شخص دیگرى یافت شد، او را نیز در این گاو شریک خواهم کرد و گاو را مشترکاً قربانى می کنیم، و سپس چند نفر دیگر در قربانى این گاو شریک شدند، قربانى صحیح است. اگر در وقت خریدارى گاو، این شخص نیت نداشت که کس دیگرى را شریک بگرداند بلکه تصمیم داشت که تمام گاو را از طرف خود قربانی کند، اکنون شریک ساختن کس دیگرى در این گاو خوب نیست و اینکار کراهت دارد. لیکن اگر بازهم کس دیگرى را در این گاو شریک خود ساخت، در این صورت باید دید که این شخصی که گاو را براى قربانى از جانب خود خریده، آیا پولدار است که قربانى بر او واجب مى باشد، یا فقیر است که قربانى بر وى واجب نمى باشد. و حکم اینست که اگر این شخص پولدار است، قربانى اش در این صورت درست خواهد بود. و اگر فقیر است، قربانى اش در این صورت درست نمى باشد. مسئله ١٦: اگر کسى حیوانى را به خاطر قربانى خرید، سپس آن حیوان گم شد و این شخص یک حیوان دیگر براى قربانى کردن خریدارى نمود و آنگاه حیوان اول نیز پیدا شد، در این صورت؛ اگر این واقعه براى شخص پولدارى پیش آمده است، فقط قربانى یک حیوان بر او واجب می باشد. و اگر این حادثه براى شخصی فقیر روى داده است، در این صورت قربانى هر دو حیوان بر وى واجب مى باشد. مسئله ١٧: اگر هفت نفر در یک گاو شریک شدند، در وقت تقسیم گوشت نباید گوشت را تخمینى تقسیم کنند بلکه باید آن را به خوبى و درستى وزن نموده تقسیم نمایند. در غیر آن اگر حصۀ یک نفر زیاد و حصۀ نفر دیگر کم شد، اینکار سود و گناه خواهد بود. البته اگر کله و پاچه و پوست گاو را به همراه گوشت در یک طرف شامل کردند، در این صورت اگر گوشت آن طرفى که کله و پاچه و پوست شامل آن است کمتر باشد، درست و صحیح است، خواه به هر اندازه اى که کمتر از طرف مقابل باشد. و اگر کله و پاچه را شامل آن طرفى کردند که گوشت در آن طرف بیشتر بود، در این صورت این نیز سود بوده و گناه خواهد بود. *(( عمر حیوان قربانی ))* مسئله ١٨: قربانى بزى که کمتر از یک سال عمر دارد جایز نیست. چون یک سال کامل از عمرش گذشت، آنگاه قربانى اش درست مى باشد. قربانى گاو و گاومیشی که کمتر از دو سال عمر دارد جایز نیست، چون دو سال کامل از عمر آنها گذشت، آنگاه قربانى آنها درست است. قربانى شترى که عمرش کمتر از پنج سال است درست نمى باشد. برۀ گوسفندى شش ماهه ای که آنقدر فربه و کلان است که به نظر می آید که گویا برۀ یک ساله است و اگر آن را میان بره هاى یک ساله رها کنند، تفاوتی میان آن بره و سایر بره ها دیده نمى شود، قربانى چنین بره اى نیز درست است. و اگر بره به آنگونه که گفتیم نیست، قربانى اش درست نخواهد بود و باید یک سال کامل از عمرش گذشته باشد. *(( قربانی حیوان معیوب ))* مسئله ١٩: هر حیوانى که کور باشد یا کر باشد، یا یک سوم بینائى چشمش یا بیشتر از آن از بین رفته باشد، یا یک سوم گوش آن یا بیشتر از آن قطع شده باشد، و یا یک سوم یا بیشتر از یک سوم دمش قطع شده باشد، قربانى کردن این حیوانات درست نیست. مسئله ٢٠: هر حیوانى که آنقدر لنگ است که فقط روى سه پا راه می رود و پاى چهارم خود را اصلاً نمى تواند بر زمین بگذارد، یا اینکه گرچه پاى چهارم خود را مى تواند بر زمین بگذارد، اما نمى تواند به وسیلۀ آن راه برود؛ قربانى کردن این حیوان نیز جایز نیست. و اگر در وقت راه رفتن، آن پاى را روى زمین می گذارد و در حالت راه رفتن بر آن پاى تکیه می کند و با آن راه می رود ـ گرچه لنگ لنگان ـ در این صورت قربانى آن حیوان درست مى باشد. مسئله ٢١: قربانى کردن حیوانى که آنقدر لاغر است که گویا هیچ گوشتى بر روى استخوان هایش نمی باشد، جایز نیست. و اگر فقط لاغر باشد و مانند آنچه گفته شد نباشد، قربانى آن درست است. لیکن قربانى کردن حیوان چاق و فربه، بهتر و خوبتر مى باشد. مسئله ٢٢: قربانی کردن آن حیوانى که هیچ دندان ندارد درست نیست. و اگر چند تا از دندان هایش افتاده ولى بیشتر دندان هایش باقى است، قربانى آن درست مى باشد. مسئله ٢٣: قربانى کردن حیوانى که از وقت پیدایش اصلاً گوش ندارد درست نیست. و اگر گوش دارد لیکن گوش هایش کوچک و خُرد است، قربانى آن درست مى باشد. مسئله ٢٤: هر حیوانى که از وقت پیدایش شاخ نداشت یا اینکه شاخ داشت لیکن شاخش شکسته است، قربانى آن درست است. البته اگر شاخ هایش از بیخ کنده شده باشد قربانى آن درست نیست. مسئله ٢٥: قربانى کردن حیوانى که خصى (اَخته) شده باشد درست است. همچنین قربانى حیوانى که مرض جَرَب یعنى خارش داشته باشد درست است. البته اگر آن حیوان به سبب مرض جَرَب (خارش) بسیار لاغر شده باشد، قربانى آن درست نمى باشد. مسئله ٢٦: اگر شخصى بخاطر قربانى حیوانى را خرید، سپس چنان عیبى در حیوان پیدا شد که قربانى با آن عیب جایز نمى باشد، در این صورت این شخص باید حیوان دیگرى براى قربانى خریدارى نموده قربانى کند. البته اگر این شخص فقیر بود که قربانى بر او واجب نیست، در این صورت براى وى صحیح است که همان حیوان را قربانى کند. *(( گوشت و پوست و غیرۀ قربانی ))* مسئله ٢٧: قربانى کننده می تواند هم خودش از گوشت قربانى بخورد و هم آن را میان قوم و خویش خود تقسیم کند و هم بین فقیران و محتاجان خیرات کند. و بهتر اینست که کم از کم یک سوم گوشت قربانى را خیرات کند. لیکن اگر کسى فقط اندکى گوشت را خیرات کرده و باقى را برای خود نگهداشت، اینکار هم گناهى ندارد. مسئله ٢٨: پوست قربانى را یا باید خیرات کنید یا آن را فروخته پول آن را خیرات نمائید. و آن پول را باید فقط به کسانى بدهید که مستحق گرفتن پول زکات هستند. و همان پول هاى را خیرات کنید که در مقابل فروختن پوست، خریدار آن را به شما داده است. و اگر آن پول ها را خرچ نمودید و در بدل آن همان قدر پول دیگر از پول هاى خود خیرات کردید، گرچه اینکار بد است، اما خیرات اداء مى شود. مسئله ٢٩: مصرف پول این پوست در ترمیم مسجد یا کدام کار نیک دیگری درست نیست، باید آن را به فقراء خیرات کرد. مسئله ٣٠: اگر کسى پوست قربانى خود را خودش مورد استفادۀ خود قرار داد، مثلاً آن را مَشک یا دلو ساخت و یا «جاى نماز» ساخت، اینکار هم درست است. مسئله ٣١: دادن مقدارى گوشت یا چربى و یا شکمبۀ قربانى بطور مُزد به قصاب جایز نیست. مُزد قصاب را باید از طرف خود جداگانه بدهید. مسئله ٣٢: ریسمان گردن و غیره چیزهاى حیوان قربانى را نیز باید خیرات نمود. *** مسئله ٣٣: اگر قربانى بر کسى واجب نبود لیکن او حیوانى را به نیت قربانى کردن خریدارى کرد، در این صورت اکنون قربانى همان حیوان بر او واجب می گردد و باید همان حیوان را قربانى کند. مسئله ٣٤: اگر قربانى کردن بر کسى واجب بود، اما هر سه روز قربانى گذشت وکردن او بازهم قربانى نکرد، اکنون پولى برابر با قیمت یک گوسفند یا بز را خیرات کند. و اگر گوسفند یا بزى را خریده بود و آن را در طول سه روز قربانى، قربانى نکرد، اکنون باید خود همان گوسفند یا بز را خیرات کند. *(( قربانی نذری و نفلی و وصیت ))* مسئله ٣٥: هر کسى نذر نمود که اگر فلان کارم شود، قربانى خواهم کرد، و سپس آن کارش انجام شد، اکنون قربانى کردن بر او واجب می گردد و باید یک قربانى کند، چه پولدار باشد و چه فقیر. و همۀ گوشت قربانى نذر را باید میان فقیران تقسیم کند، نه خودش از آن بخورد و نه آن را به پولداران بخوراند. اگر مقدارى از آن گوشت را خودش خورد یا به پولداران خوراند، در این صورت همان مقدار گوشت را دوباره باید خیرات نماید. مسئله ٣٦: اگر کسى به خوشى خود به نیت ثواب رسانیدن به کدام شخص مرده قربانى کند، برایش درست است که گوشت آن را خودش بخورد یا به دیگران بخوراند و یا آن را میان فقیران تقسیم کند، همۀ اینها چنانکه حکم قربانى از طرف خود شخص است صحیح مى باشد. مسئله ٣٧: اگر میِّت قبل از مردن وصیت کرده بود که از طرف وی از پول هاى ترکه اش قربانى کنند و وارثانش مطابق وصیت توسط پول هاى میِّت از طرف او قربانى کردند، در این صورت خیرات کردن تمام گوشت و پوست و غیرۀ آن قربانى واجب می باشد. مسئله ٣٨: اگر شخصی موجود نیست و کس دیگرى بدون امر او از طرف وى قربانى نمود، این قربانى صحیح نمى باشد. و اگر شخصی غایب بود و چند نفر دیگر، بدون امرش، او را در حصه اى از گاو یا شتر شریک ساختند، در این صورت قربانى دیگر شریکان نیز صحیح نمى باشد. مسئله ٣٩: اگر کسى گوسفند خود را براى پرورش و چرانیدن به این شرط به چوپان داده است که نیم گوسفند از تو و نیم آن از مالک باشد، این گوسفند ملکیت چوپان نمى باشد بلکه ملکیت صاحب اصلی اش است، بنابرین اگر کسى گوسفند را از آن چوپان خرید و قربانى کرد، قربانى اش درست نمى باشد. اگر کسى می خواهد اینگونه گوسفند را بخرد، باید آن را از صاحب اصلى آن خریدارى کند. چند مسئلۀ دیگر مسئله ٤٠: اگر چند نفر در یک گاو یا شتر شریک شدند و همگى می خواهند که گوشت را بین خود تقسیم نکنند بلکه آن را یکجائى در بین فقیران و خویشان خود تقسیم کنند، یا اینکه آن را پخته همه را دعوت نموده بخورانند، اینکار هم جایز است. و اگر بخواهند گوشت را بین خود تقسیم کنند، در این صورت برابر بودن سهم و حصۀ همه ضرورى است. مسئله ٤١: پول قیمت پوست قربانى را بطور مزد و اُجرت به کسى دادن درست نیست، زیرا خیرات کردن آن ضرورى می باشد. مسئله ٤٢: دادن گوشت قربانى به کافران نیز جایز است، به شرط اینکه بطور اُجرت و مزد آنها به آنها داده نشود. مسئله ٤٣: اگر حیوانى حامله باشد قربانى آن جایز است، و سپس اگر حملش زنده به دنیا آمد، آن را نیز باید حلال (ذبح) کنند. *(( مسائل ذبح بز و گوسفند و غیره ))* مسئله 44: طریقۀ ذبح بز، گوسفند، گاو، مرغ و غیره اینست که روى حیوان را به طرف قبله بگردانید و چاقو یا کارد تیز در دست گرفته بِسْمِ اللهِ اَللهُ اَکْبَرْ گفته گلوى حیوان را با آن طورى ببرید که چهار چیز گلوى آن بریده شود. یکى «مَری» که به وسیلۀ آن حیوان نفس می کشد، دوم «حلقوم» یعنى مَجراى آب و غذا از دهان به معده، سوم و چهارم هر دو «شاه رگ» حیوان که در دو طرف مری قرار دارند. اگر سه تاى این چهار چیز بریده شود، بازهم حیوان حلال است و خوردن آن جایز است. و اگر فقط دو تاى این چهار چیز بریده شود، در این صورت آن حیوان مردار است و خوردن آن جایز نیست. مسئله 45: اگر کسى در وقت حلال کردن حیوان قصداً بِسْمِ اللهِ نگفت، در این صورت آن حیوان مردار است و خوردن آن حرام می باشد. و اگر بسم الله گفتن را فراموش کند، خوردن آن صحیح است. مسئله 46: حلال کردن به وسیلۀ کارد و چاقوی کُند مکروه و ممنوع می باشد، زیرا حیوان دچار تکلیف زیادى می شود. به همین صورت بعد ذبح حیوان، فوراً پوست کندن و جدا کردن دست و پایش یا با وجود بریده شدن هر چهار عضو مذکور در بالا، قطع کردن سرش قبل از اینکه بدنش سرد شود، مکروه می باشد ✅️ برای ارتقای ضرفیت ایمانی و آموختن علم دین و استفاده نیک از وسایل اینترنتی معاصر به کانال زیر بپیوندید. لینک کانال: https://whatsapp.com/channel/0029VaV4RCVJpe8eXuh5je0e •┈┈•┈┈•✿✿•┈┈•┈┈• پخش و نشر آن، صدقه جاریه است بنابر حدیث مبارک ﷺ: دلالت کننده به کار خیر مانند انجام دهنده آن است[رواه مسلم]


*مسائل و احکام قربانی-3* *قربانی بر چه کسی واجب است:* 1⃣ بر هر مسلمانی که مقیم و مالک نصاب باشد، قربانی و اجب است. 🏬 مالک نصاب به کسی گفته می شود که در روزهای عید، اموال او ( به غیر از منزلی که در آن سکونت دارد و وسیله ای که برای استفاده اش است و به غیر از لباس و ظروف و دیگر ضروریات زندگی اش، به حد نصاب زکات که 20 مثقال شرعی معادل 87/5( هشتاد و هفت گرم و نیم ) یا قیمت این مقدار طلا، برسد . البته در نصاب قربانی، گذشتن یک سال بر مال شرط نیست. 2⃣قربانی بر فقیر و مسافر واجب نیست اما اگر قربانی کردند اجر کامل به آنها می رسد. 3⃣زنی که قیمت زیور آلات و دیگر اموال غیر ضروری اش به حد نصاب فوق برسد قربانی بر او نیز واجب می شود. 4⃣اگر سرمایه و درآمد پدر و فرزندان بالغ، مشترک باشد و در صورت تقسیم به هر یک به اندازه نصاب کامل و یا بیشتر برسد، بر هر کدام از پدر و فرزندان، جداگانه قربانی واجب است. 5️⃣- *برای سهلولت بیشتر در باب نصاب قربانی[البته نقره] دیدگاه علما:* عدهیی از علمای عزیز کشور ما فتوا دادهاند که امروزه با داشتن مبلغ ۳۸۶۷۵ افغانی نصاب قربانی پوره میشود و قربانی بر دارنده این مبلغ واجب شده است. چون مبلغ مذکور معادل قیمت ۱۴۰ مثقال نقره یا به عبارت دیگر ۵۹۵ گرام نقره است، که نصابی از جنس نقره میشود. لذا شخص مالک نصاب است و قربانی بر او واجب. 6️⃣البته اضافه از اين مبلغ اقلا مصارف سه ماهه خود وخانواده خود را نيز داشته باشد زيرا اگر تنها همین مبلغ را داشته باشد وآنرا در قربانی مصرف کند وبرای خودش وخانواده اش مصارف غذاء لباس و دواء باقی نماند به مشکل مواجه میشود زکات وصدقات مالی وقتي قبول میشود که صدقه دهنده غني باشد، وبراي مسلمان جايز نيست كه خودش نادار و فقير و نيازمند باشد وقرباني كند خود و خانواده وكساني را كه تحت نصاب مسئوليتش است در تنگنا قرار دهد.


*روش صحیح ذبح کردن* از انس (رضی الله عنه) روایت است که فرمود: « ضَحَّى رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و سلم) بِکَبْشَینِ أَمْلَحَینِ أَقْرَنَینِ قَالَ وَرَأَیتُهُ یذْبَحُهُمَا بِیدِهِ وَرَأَیتُهُ وَاضِعًا قَدَمَهُ عَلَى صِفَاحِهِمَا قَالَ وَسَمَّى وَکَبَّرَ.» «رسول اکرم (صلی الله علیه و سلم) را دیدم که دو قوچ شاخ داری که رنگ سیاه و سفید داشتند، با دست خود برای قربانی، ذبح نموده و به هنگام ذبح فرمودند:(بسم الله والله اکبر)» انس (رضی الله عنه) میگوید: «من دیدم که در موقع ذبح پای خود را بر پهلوی گردن آنها گذاشتند و «بسم الله والله اکبر» گفتند.»(۲۶) همچنین امام مسلم در صحیحش روایت کرده است که همانا رسول اکرم (صلی الله علیه و سلم) به عایشه(رضی الله عنها) فرمودند: (« یا عَائِشَهُ هَلُمِّى الْمُدْیهَ ». ثُمَّ قَالَ « اشْحَذِیهَا بِحَجَرٍ ». فَفَعَلَتْ ثُمَّ أَخَذَهَا وَأَخَذَ الْکَبْشَ فَأَضْجَعَهُ ثُمَّ ذَبَحَهُ ثُمَّ قَالَ « بِاسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنْ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَمِنْ أُمَّهِ مُحَمَّدٍ ». ثُمَّ ضَحَّى بِهِ.) «ای عائشه چاقو را بیاور.» سپس فرمودند: «آن را با سنگ تیز کن.» عایشه (رضی الله عنها) چاقو را تیز کرد. رسول اکرم (صلی الله علیه و سلم) چاقو را برداشتند و قوچ را به پهلو خوابانیدند و ذبح کردند و سپس فرمودند: « بنام الله؛ پروردگار این قربانی را از محمّد وآل محمّد وامّت محمّد بپذیر. » و سپس قربانی کردند. دو حدیث گذشته نشانگر استحباب بر پهلو خوابانیدن گوسفند در هنگام ذبح هستند. خواباندن گوسفند بر پهلوی چپ و قرار دادن آن بطرف قبله مورد اتّفاق همه علماء است. همچنین این احادیث دلالت بر این دارند که شخص ذبح کننده چاقویش را تیز کند و «بسم الله(۲۷) و الله اکبر» بگوید و به وسیله قطع کردن دو رگ کلفتِ دو طرف گردن، خون قربانی را جاری کند. سپس میگوید: « اللهم تقبل من (فلان) و آل (فلان).» «پروردگارا از این قربانی از (فلانی)و (خانواده فلانی) بپذیر.» و پاهایش را روی کناره گردن حیوان قرار میدهد تا ذبح آسانتر انجام شود. شیخ ابن عثمین (رحمه الله) میفرماید: «هنگامی که دو رگ کلفت در دو طرف گردن حیوان قطع شد، گوشتِ حیوان حلال گشته است؛ اگر چه حلقوم و نای حیوان قطع نشده باشد. برای اینکه هیچ دلیلی بر لزوم قطع کردن حلقوم و نای نیست.»(۲۸) و سنّت رسول اکرم(صلی الله علیه و سلم) اینست که ذبح حیوان قربانی در محلّ «مصلی عید» انجام شود.(۲۹) وکالت دادن در قربانی گرفتن وکیل و نماینده در سر بریدن حیوان قربانی جایز است،شخص قربانی کننده می تواند شخصی را از طرف خود به عنوان وکیل برای سر بریدن و تقسیم قربانی تعیین کند.(یعنی این کارها را به او محوّل سازد) و این عمل در بین تمامی اهل علم جایز است و هیچ خلافی در آن نیست. یک نکته مهمّ: اگر در شکم حیوان قربانی جنینی باشد، حکم آن چیست؟ از ابی سعید (رضی الله عنه) روایت است که فرمود:« سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و سلم) عَنِ الْجَنِینِ فَقَالَ « کُلُوهُ إِنْ شِئْتُمْ». وَقَالَ مُسَدَّدٌ قُلْنَا یا رَسُولَ اللَّهِ نَنْحَرُ النَّاقَهَ وَنَذْبَحُ الْبَقَرَهَ وَالشَّاهَ فَنَجِدُ فِى بَطْنِهَا الْجَنِینَ أَنُلْقِیهِ أَمْ نَأْکُلُهُ قَالَ « کُلُوهُ إِنْ شِئْتُمْ فَإِنَّ ذَکَاتَهُ ذَکَاهُ أُمِّهِ »(۳۰) (از رسول اکرم (صلی الله علیه و سلم) درباره جنین پرسیدم، رسول اکرم (صلی الله علیه و سلم) فرمود: «اگر دوست داشتید آن را بخورید.») و در روایت دیگر (گفتیم: ای رسول خدا همانا ما شتری را نحر یا گاو و گو سفند را ذبح میکنیم و در شکم آنها جنین است؛ آنرا بخوریم یا بیرون بیندازیم؟ فرمود: « اگر خواستید آن را بخورید. همانا ذبح حیوانِ مادر، ذبح جنین هم محسوب میشود.» چگونگی توزیع گوشت قربانی رسول اکرم (صلی الله علیه و سلم) در ابتدا از ذخیره کردن گوشتهای قربانی بیش از سه روز نهی کرد و سپس آن را جایز دانستند. رسول اکرم (صلی الله علیه و سلم) میفرماید: « إِنَّمَا نَهَیتُکُمْ مِنْ أَجْلِ الدَّافَّهِ الَّتِى دَفَّتْ فَکُلُوا وَادَّخِرُوا وَتَصَدَّقُوا »(۳۱) «همانا شما را از ذخیره کردن گوشت قربانی بخاطر ورود صحرانشینان فقیر به مدینه نهی کردم،پس (از این به بعد میتوانید) بخورید و ذخیره کنید و صدقه دهید.» و در روایتی دیگری: «کلوا و أطعموا وادّخروا» «بخورید و اطعام دهید و ذخیره کنید.» و در روایتی دیگر نزد مسلم، این چنین آمده است: «کلوا و اطعموا واحبسوا و ادّخروا» «بخورید و در راه خدا به نیازمندان بدهید و ذخیره کنید.» با استناد به این احادیث… برای خانواده قربانی کننده مستحبّ است که ازگوشت قربانی بخورند و برای خودشان ذخیره کنند و مقداری از آن هدیه بدهند و مقداری از آن به فقرا و نیازمندان صدقه دهند؛ و در شرع هم برای هر کدام از امور بالا ( ذخیره کردن – هدیه دادن – صدقه ) مقدار مشخّصی تعیین نشده است.(یعنی بستگی به خود صاحب قربانی دارد که گوشت آن را چگونه توزیع کند.) از فروش گوشت قربانی و دادن دستمزد قصّاب از آن نهی شده است. سیدنا علی (رضی الله عنه) میفرماید:« أَمَرَنِى رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و سلم) أَنْ أَقُومَ عَلَى بُدْنِهِ وَأَنْ أَتَصَدَّقَ بِلُحُومِهَا وَجُلُودِهَا وَأَجِلَّتِهَا وَأَنْ لاَ أُعْطِىَ الْجَازِرَ مِنْهَا (شیئاَ). قَالَ « نَحْنُ نُعْطِیهِ مِنْ عِنْدِنَا »(۳۲) «رسول اکرم (صلی الله علیه و سلم) مرا امر نمودند تا کارهای شتر قربانی را انجام دهد و اینکه گوشت و پوست و پشم آن را صدقه دهم و از آن چیزی(دستمزد) به قصاب ندهم.» ومیفرماید: « همانا مزد قصاب را از خود پرداخت میکردیم.» امام شوکانی(رحمه الله) میفرماید: «از جمله (وأن لا أعطی الجازر منها شیئاً) در این حدیث ممکن است اینگونه برداشت شود که از حیوان قربانی شده بهیچوجه چیزی به قصّاب داده نشود، اما منظور این حدیث، این است که از حیوان قربانی بعنوان دستمزد چیزی به قصّاب داده نشود؛ امّا به غیر از آن (بعنوان صدقه یا هدیه) اشکالی ندارد.» امام قرطبی(رحمه الله) میفرماید: «با استناد به این حدیث پوست وپشم قربانی فروخته نمیشود؛ چون جزئی از گوشت است و دادن پوست وپشم به قصاب بعنوان دستمزد حکم فروش دارد و اتّفاق همه علماء بر این است که گوشت و پوست و پشم حیوان قربانی فروخته نمیشود و فروش آن ممنو ع است.»(۳۳) حکم صدقه دادن قیمت حیوان بجای قربانی کردن آن جایز نیست. از رسول اکرم (صلی الله علیه و سلم) و اصحاب گرامیش روایت نشده است که این کار را انجام داده باشند؛ بلکه همه آنها قربانی میکردند و اگر پرداخت قیمت بجای قربانی بهتر و درست بود، آن را انجام میدادند. و… بهترین هدایتها و راهها، هدایت و راه رسول الله (صلی الله علیه و سلم) است. حکم انتقال گوشت قربانی وذبح آن خارج از شهر قربانی کننده چیست ؟ هیچ دلیلی بر ممنوعیت انتقال گوشت قربانی و ذبح آن خارج از شهر قربانی کننده از رسول اکرم(صلی الله علیه و سلم) وارد نشده است. و همانطورکه میدانید اکثر مردم در شهر خودشان قربانی میکنند و اگر برخی خارج از شهر خود قربانی کنند، بیم از بین رفتن این عبادت و شعار الهی وجود ندارد. امام شافعی(رحمه الله) میفرماید: «خوردن گوشت قربانی مستحب و اطعام دادن آن (به دیگران) واجب است.» معلوم است هرگاه مستحبّات با واجبات و مصالح بزرگتر تعارض پیدا کند، همانا جایز است برای رسیدن به مصالح بزرگتر، مستحبّات را ترک کرد و این مسئله نزد اهل علم معروف ومشهور است. و بدان که همانا بزرگترین هدف دین اسلام از قربانی، اطعام وغذا دادن (به فقرا) است؛ و نهی رسول الله (صلی الله علیه و سلم) از ذخیره کردن قربانی بیش از سه روز به سبب فقر ونیازمندی دیگران دلیلی بر همین امر مهمّ است؛ و هنگامی که فقر برطرف شد، نهی از ذخیره کردن بیش از سه روز نیز برطرف شد. مطمئناً با کمک (و فرستادن گوشت قربانی) به شهرها و روستاهای آسیبدیده از زلزله و سیل و طوفان، بیشتر مقصد دین محقّق میشود. حکم مسلمانی که توانایی قربانی ندارد رسول الله (صلی الله علیه و سلم)از طرف آن عدّه از امّتش که توانایی و استطاعت ندارند، قربانی نمودهاند؛ تا آنها هم از اجر و ثواب قربانی بینصیب نمانند. *طریقۀ قربانی:* هنگامی که قربانى کننده حیوان قربانى را رو به قبله بخواباند، اول این دعا را بخواند: اِنّىْ وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلّذِى فَطَرَ السَّمَوَاتِ وَالْاَرْضَ حَنْیفاً وَ مَا اَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ. اِنَّ صَلَاتِىْ وَ نُسُکِىْ وَ مَحْیاىَ وَ مَمَاتِىْ لِلهِ رَبِّ الْعَالَمینَ. لَا شَرِیک لَهُ وَ بِذالِک اُمِرْتُ وَ اَنَا مِنَ اْلمُسْلمِینَ. اَللّهُمَّ مِنْک وَ لَک. ترجمه: رُخم را به اخلاص به سوی همان کسی می گردانم که آسمان ها و زمین را خلق کرد و من از مشرکان نیستم. بی شک نماز من و قربانی من و زندگانی من و مرگ من، همه از خداوندگار و پروردگار جهان هاست که شریکی ندارد. و به همین امر شده ام، و من از جملة مسلمانان می باشم. خداوندا، این {قربانی، عطائی} از سوی توست و برای توست. سپس بِسْمِ اللهِ اَللهُ اَکْبَرْ گفته آن را ذبح کند و بعد از ذبح این دعا را بخواند: اَللّهُمَّ تَقَبَّلْهُ مِنِّىْ کَمَاَ تَقَبَّلْتَ مِنْ حَبِیبِک مُحَمَّدٍ وَّ خَلِیلِک اِبْراهِیمَ عَلَیهِمَا الصَّلوةُ وَالسَّلَامُ. ترجمه: يا الهى! اين قربانى را از «طرف من» قبول فرما چنانکه از طرف حبيبت محمد صلی الله علیه وسلم و خليلت ابراهیم علیه السلام قبول فرمودى. اگر شخصی می خواهد از طرف کس ديگرى قربانى کند، در این صورت در وقت ذبح کردن به جاى لفظ «مِنِّىْ» (از طرف من)، بگويد «مِنْ فُلان» (از طرف فلانى) و نام او را بگيرد. مسئله: وقت قربانى کردن از طلوع صبح تاریخ دهم ماه ذى الحجه شروع مى شود و تا غروب آفتاب تاریخ دوازدهم ماه ذى الحجه ادامه مى یابد. یعنى از صبح روز اول عید قربان تا شام روز سوم عید قربان. قربانى کننده در هر کدام از این روزها که بخواهد مى تواند قربانى کند. لیکن بهترین روز قربانى همان روز اول عید قربان است، آنگاه روز دوم، آنگاه روز سوم. مسئله: قربانى کردن در روز عید قربان قبل از اداى نماز عید درست نیست. بنابرین بعد از نماز عید قربانى کنید. البته اگر کسى در قریه و دهات زندگى می کند، در این صورت قربانى کردن در آنجا بعد از دمیدن صبح صادق هم درست است. اما اهالى شهر و اهالى قَصَبَه بعد از اداى نماز عید قربانى کنند. مسئله: ذبح (حلال) کردن حیوان به دست خود بهتر است. اگر کسى ذبح کردن را یاد ندارد، در این صورت آن را توسط کس دیگرى ذبح کند. و بهتر اینست که در وقت ذبح کردن حیوان، خودش آنجا حاضر باشد. و اگر قربانى کننده زن است و آن جایگاه چنان جائیست که زن نمى تواند از خاطر ستر و حجاب آنجا حاضر باشد، در این صورت حرجى نیست که زن آنجا نیاید. مسئله: گفتن نیت و خواندن دعا با زبان در وقت قربانى و ذبح کردن ضرورى نیست. اگر کسى در دل خود فقط اینقدر گفت که من قربانى می کنم و با زبان چیزى نگفت و آنگاه بِسْمِ اللهِ اَللهُ اَکْبَرْ گفته حیوان را حلَال کرد، قربانى در این صورت هم درست است. اما اگر دعائى که در بالا نوشته شد به یاد قربانى کننده باشد، بهتر است آن را بخواند. مسئله: قربانى کننده می تواند هم خودش از گوشت قربانى بخورد و هم آن را میان قوم و خویش خود تقسیم کند و هم بین فقیران و محتاجان خیرات کند. و بهتر اینست که کم از کم یک سوم گوشت قربانى را خیرات کند. لیکن اگر کسى فقط اندکى گوشت را خیرات کرده و باقى را برای خود نگهداشت، اینکار هم گناهى ندارد. مسئله: پوست قربانى را یا باید خیرات کنید یا آن را فروخته پول آن را خیرات نمائید. و آن پول را باید فقط به کسانى بدهید که مستحق گرفتن پول زکات هستند. و همان پول هاى را خیرات کنید که در مقابل فروختن پوست، خریدار آن را به شما داده است. و اگر آن پول ها را خرچ نمودید و در بدل آن همان قدر پول دیگر از پول هاى خود خیرات کردید، گرچه اینکار بد است، اما خیرات اداء مى شود. مسئله: اگر کسى پوست قربانى خود را خودش مورد استفادۀ خود قرار داد، مثلاً آن را مَشک یا دلو ساخت و یا «جاى نماز» ساخت، اینکار هم درست است. مسئله: دادن مقدارى گوشت یا چربى و یا شکمبۀ قربانى بطور مُزد به قصاب جایز نیست. مُزد قصاب را باید از طرف خود جداگانه بدهید. مسئله: ریسمان گردن و غیره چیزهاى حیوان قربانى را نیز باید خیرات نمود. مسئله: اگر چند نفر در یک گاو یا شتر شریک شدند و همگى می خواهند که گوشت را بین خود تقسیم نکنند بلکه آن را یکجائى در بین فقیران و خویشان خود تقسیم کنند، یا اینکه آن را پخته همه را دعوت نموده بخورانند، اینکار هم جایز است. و اگر بخواهند گوشت را بین خود تقسیم کنند، در این صورت برابر بودن سهم و حصۀ همه ضرورى است. مسئله: پول قیمت پوست قربانى را بطور مزد و اُجرت به کسى دادن درست نیست، زیرا خیرات کردن آن ضرورى می باشد. مسئله: دادن گوشت قربانى به کافران نیز جایز است، به شرط اینکه بطور اُجرت و مزد آنها به آنها داده نشود. مسئله: اگر حیوانى حامله باشد قربانى آن جایز است، و سپس اگر حملش زنده به دنیا آمد، آن را نیز باید حلال (ذبح) کنند. مسئله: طریقۀ ذبح بز، گوسفند، گاو، مرغ و غیره اینست که روى حیوان را به طرف قبله بگردانید و چاقو یا کارد تیز در دست گرفته بِسْمِ اللهِ اَللهُ اَکْبَرْ گفته گلوى حیوان را با آن طورى ببرید که چهار چیز گلوى آن بریده شود. یکى «مَری» که به وسیلۀ آن حیوان نفس می کشد، دوم «حلقوم» یعنى مَجراى آب و غذا از دهان به معده، سوم و چهارم هر دو «شاه رگ» حیوان که در دو طرف مری قرار دارند. اگر سه تاى این چهار چیز بریده شود، بازهم حیوان حلال است و خوردن آن جایز است. و اگر فقط دو تاى این چهار چیز بریده شود، در این صورت آن حیوان مردار است و خوردن آن جایز نیست. مسئله: اگر کسى در وقت حلال کردن حیوان قصداً بِسْمِ اللهِ نگفت، در این صورت آن حیوان مردار است و خوردن آن حرام می باشد. و اگر بسم الله گفتن را فراموش کند، خوردن آن صحیح است. مسئله: حلال کردن به وسیلۀ کارد و چاقوی کُند مکروه و ممنوع می باشد، زیرا حیوان دچار تکلیف زیادى می شود. به همین صورت بعد ذبح حیوان، فوراً پوست کندن و جدا کردن دست و پایش یا با وجود بریده شدن هر چهار عضو مذکور در بالا، قطع کردن سرش قبل از اینکه بدنش سرد شود، مکروه می باشد ✅️ برای ارتقای ضرفیت ایمانی و آموختن علم دین و استفاده نیک از وسایل اینترنتی معاصر به کانال زیر بپیوندید. لینک کانال: https://whatsapp.com/channel/0029VaV4RCVJpe8eXuh5je0e •┈┈•┈┈•✿✿•┈┈•┈┈• پخش و نشر آن، صدقه جاریه است بنابر حدیث مبارک ﷺ: دلالت کننده به کار خیر مانند انجام دهنده آن است[رواه مسلم]


*توشهی مسلم* *📜آداب و احکام قربانی:* رسول الله-صلی الله علیه وسلم- فرمود: «کسی که توانایی قربانی داشته باشد و قربانی نکند به مصلای ما نزدیک نشود.» ابنماجه، حدیث حسن، ح: ۳۱۲۳ تعریف قربانی: حیوانی که در روز عید و ایام تشریق به قصد تقرب و نزدیکی به الله متعال ذبح میشود. ۱. سنت است شخصی که میخواهد قربانی کند از اول ماه ذیالحجه تا هنگام قربانی کردن موی سر و موهای زاید بدن و ناخنهایش را کوتاه نکند. امسلمه-رضی الله عنها- همسر پیامبر-صلی الله علیه وسلم- میگوید که: رسول الله-صلی الله علیه وسلم- فرمود: «کسی که ذبحی دارد و میخواهد قربانی کند، هنگامی که هلال ذیالحجه دیده شد، مو و ناخنهایش را کوتاه نکند تا اینکه قربانی کند.» صحیح مسلم، ح: ۱۹۷۷ ۲. شرایطی که در قربانی باید رعایت شود: الف) حیوان قربانی باید شتر، گاو، گوسفند و یا بز باشد. ب) سن حیوان قربانی: گوسفند یکسال، بز یکسال کامل، گاو دو سال کامل و شتر پنج سال کامل داشته باشد. امام نووی در المجموع، ج۸، ص۳۶۵ قول دومی از علما نقل نموده است: برای گوسفند سن شش ماه کامل نیز کافی است. ج) حیوان قربانی، عیب و نقصی نداشته باشد. رسول الله-صلی الله علیه وسلم- در حدیثی چهار عیب را برای قربانی برشمرد که عبارتند از: کوری واضح، بیماری آشکار، لنگی نمایان و لاغری که چربی یا مغزِ استخوان ندارد. حدیث صحیح، سنن ترمذی، ح: ۱۴۹۷ ۳. ویژگیهای قربانی: الف) حیوان قربانی، رنگ آن سفید یا روشن یا آمیختهای از دو رنگ سیاه و سفید باشد و در صورت نبود میتوان حیوانی تیره یا سیاه رنگ، ذبح نمود. حدیث حسن، مسند احمد، ح: ۹۳۹۳ رسول الله-صلی الله علیه وسلم- فرمود: بخورید و به دیگران صدقه دهید و ذخیره نمایید. صحیح مسلم، ح: ۱۹۷۳ رسول الله-صلی الله علیه وسلم- دو گوسفند شاخدار سفید آمیخته با سیاه را قربانی نمود. صحیح بخاری، ح: ۵۵۶۵ ب) چاق بودن قربانی: ابی امامه بن سهل-رضی الله عنه- میگوید: ما و دیگر مسلمانان در مدینه گوسفندان مان را برای قربانی چاق میکردیم. صحیح بخاری، ح: ۵۵۵۳ توجه: فرد میتواند خانوادهاش را در قربانی شریک کند. ابو ایوب انصاری-رضی الله عنه- میگوید: در زمان رسول الله-صلی الله علیه وسلم- هر فرد یک گوسفند را برای خود و خانوادهاش قربانی میکرد. حدیث صحیح، سنن ابنماجه، ح: ۳۱۴۷ جابر بن عبدالله-رضی الله عنه- میگوید: ما همراه رسول الله-صلی الله علیه وسلم- مراسم حج انجام میدادیم و شتر را برای هفت نفر و گاو را نیز برای هفت نفر ذبح کردیم. صحیح مسلم، ح: ۱۳۱۸ ملاحظات الف) وقت قربانی بعد از نماز عید است. جُنْدَب بَجَلِی-رضی الله عنه- میگوید: من روز عید قربان همراه پیامبر-صلی الله علیه وسلم- نماز خواندم و آن حضرت-صلی الله علیه وسلم- بعد از نماز خطبهای خواند، سپس فرمود: کسی که قبل از نماز، قربانی نموده بجای آن دوباره قربانی کند و کسی که قربانی نکرده با نام الله قربانی کند. صحیح مسلم، ح: ۱۹۶۰ ب) انس-رضی الله عنه- روایت میکند که رسول الله-صلی الله علیه وسلم- هنگام ذبح قربانی میفرمود: «بِاسْمِ اللهِ، وَ الله ُاَکبَر». صحیح مسلم، ح: ۱۹۶ ج) شخص قربانیکننده از قربانی خودش بخورد (و میتواند برای خودش ذخیره کند) و بعد از آن صدقه دهد. (فَکلُوا مِنْهَا وَ أَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیر) [حج: ۲۸] پس خودتان از آن (قربانی) بخورید و به بینوایان مستمند نیز بدهید. به همین دلیل بسیاری از علما مستحب میدانند که قربانی به سه قسمت تقسیم شود: یک قسمت برای خوردن، یک قسمت برای هدیه دادن (به اقوام و دوستان) و یک قسمت برای صدقه دادن (به فقرا و مستمندان). عمدة السالک د) شخص قربانیکننده اجازهی فروختن پوست و یا گوشت قربانی را ندارد و همچنین نمیتواند دستمزد قصاب را از گوشت یا پوست قربانی بپردازد. از علی-رضی الله عنه- روایت است که گفت: رسول الله-صلی الله علیه وسلم- به من امر فرمود که: شتر را قربانی کنم و از گوشت و پوست آن صدقه دهم و چیزی از حیوان قربانی شده (به عنوان دستمزد) به قصاب ندهم و فرمود: ما دستمزدش (قصاب) را از نزد خودمان میدهیم. صحیح بخاری: ۳/ ۱۷۱۸؛ صحیح مسلم، ح: ۱۳۱۷ هـ) قربانی کردن و ریختن خون حیوان در راه الله متعال از شعایر دینی و سبب تقرب به الله میباشد. (قُل ْإِنَّ صَلاَتِی وَ نُسُکی وَ مَحْیای وَ مَمَاتِی ِللهِ رَبِّ الْعَالَمِین) [انعام: ۱۶۲] بگو: نماز، حج، قربانی، زیستن و مردن من از آنِ الله است که پروردگار جهانیان است. «رسول الله-صلی الله علیه وسلم- با دستان مبارک خویش قربانی مینمود» و هرگز اتفاق نیفتاد که ایشان یا صحابه قیمت قربانی را صدقه دهند. صحیح بخاری، ح: ۵۵۵۸ ادامه دارد...


*طریقه خواندن نماز عیدین(فطر و أضحی)* *مقدمه* شریعت مطهَّره جهت خوشی و شادمانی مسلمانان، دو عید را مشروع نموده است؛ عید الفطر بعد از ماه مبارک رمضان، و عید قربان در دهم ماه ذی الحجه. نماز عيد در این دو موقع، اثبات آن است که مسلمانان در خوشی و غم از یاد پرودگار خویش غافل نمی باشند. *سنت نماز عید قربان است:* (۱) صبح زود از خواب برخاستن. (۲) غسل کردن. (۳) مسواک استفاده کردن. (۴) بهترین لباس موجوده نزد خود را پوشیدن. (۵) عطر زدن. (۶) خود را موافق شریعت آراستن. (۷) زود به عیدگاه رفتن. (۸) تا ذبح قربانی و پختن گوشت قربانی چیزی نخوردن. (۹) نماز عید الاضحی را وقت تر ادا کردن. (۱۰) برای نماز از یک راه رفتن و در وقت مراجعت از راه دیگری برگشتن. (۱۱) پای پیاده رفتن. (۱۲) و در طول مسیر رفتن به طرف نماز عید، خواندن تکبیر ذیل را با آنقدر صدای بلند که خودش بشنود: اَللهُ اَکْبَرْ اَللهُ اَکْبَرْ لٰا اِلٰهَ اِلّا اللهُ وَاللهُ اَکْبَرْ اَللهُ اَکْبَرْ ولِلهِ الْحَمْدُ *طریقۀ خواندن نماز عید:* «طریقۀ خواندن نماز عیدین» به اینگونه است که نمازگذار نیت(همان قصد قلبی) کند: نَوَیْتُ اَنْ اُصَلِّیْ رَکْعَتَیِ الْوَاجِبِ صَلاةَ عِیْدِ الْفِطْرِ مَعَ سِتَّ تَکْبِیرَاتٍ وَاجِبَةٍ، یعنی نیت کردم که دو رکعت نماز واجب عید[عید فطر یا أضحی] را به همراه شش تکبیر واجبش بخوانم. و با این نیت اَللهُ اَکْبَرْ گفته دست ها را ببندد و سُبْحَانَکَ اَللّٰہُمَّ را تا آخر بخواند و آنگاه سه بار اَللهُ اَکْبَر بگوید و در هر بار دست های خود را مانند تکبیر تحریمه تا گوشها بالا نماید و بعد از تکبیر در پهلوی خود رها کند، و بعد از هر تکبیر آن اندازه وقفه نماید که می توان سه بار سُبْحَانَ اللّٰهِ در آنقدر وقت گفت، و بعد از بار سوم تکبیر، دستها را رها نکند بلکه دستها را ببندد و اعوذ بالله ... و بسم الله ... را بخواند و سپس مطابق معمول (امام با مقتدیان) رکوع و سجود را انجام داده برای رکعت دوم ایستاده شوند. در رکعت دوم، امام نخست سورۀ فاتحه و آنگاه سورۀ دیگری را خوانده سپس سه بار به همان ترتیب رکعت اول، (امام و به پیروی از او، مقتدیان نیز) تکبیر بگویند، اما در اینجا بعد از تکبیر سوم، دستها را نبندند بلکه در پهلوی خود رها نمایند و آنگاه تکبیر گفته به رکوع بروند و نماز را در نهایت تشهد خوانده و سلام می دهیم، زیرا نماز عیدین دو رکعت است. *چند مسئله مهم* مسئله 1- بعد از تکبیرة الاحرام، (اختیار است اگر کسی خواست دعای استفتاح بخواند وگرنه بلافاصله بعد از تکبیرة الاحرام) سه تکبیر دیگر می گوئیم، و تکبیرات بصورت زیر خوانده می شوند: « الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر». مسئله 2- بعضی از فقهاء گفتند بعد از گفتن هر الله اکبر، یکی از اذکار زیر را قبل از گفتن الله اکبر بعدی بخواند : « سُبْحَانَ اللهِ، وَالْحَمْدُ ِللهِ، وَلاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ، وَاللهُ أَکْبَرُ ». «اللهُ أَکْبَرُ کَبِیراً وَالْحَمْدُ للهِ کَثِیراً وَسُبْحَانَ اللهِ بُکْرَةً وَأَصِیلاً». یعنی با این حساب چنین بخواند: بعد از تکبیرة الحرام یکی از اذکار فوق را بخواند و بعد الله اکبر دوم و بعد همان ذکر سابق را بخواند و بعد الله اکبر و بعد ذکر سابق را بخواند و.. : ( الله اکبر (تکبیرة الاحرام)، سُبْحَانَ اللهِ، وَالْحَمْدُ ِللهِ، وَلاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ، وَاللهُ أَکْبَرُ (1) الله اکبر، سُبْحَانَ اللهِ، وَالْحَمْدُ ِللهِ، وَلاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ، وَاللهُ أَکْبَرُ (2) الله اکبر، سُبْحَانَ اللهِ، وَالْحَمْدُ ِللهِ، وَلاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ، وَاللهُ أَکْبَرُ (3) الله اکبر، سُبْحَانَ اللهِ، وَالْحَمْدُ ِللهِ، وَلاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ، وَاللهُ أَکْبَرُ (4) الله اکبر، سُبْحَانَ اللهِ، وَالْحَمْدُ ِللهِ، وَلاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ، وَاللهُ أَکْبَرُ). و یا بین هر دو الله اکبر ذکر (اللهُ أَکْبَرُ کَبِیراً وَالْحَمْدُ للهِ کَثِیراً وَسُبْحَانَ اللهِ بُکْرَةً وَأَصِیلاً) را بخواند. قابل ذکر است گفتن این الفاظ مابین هر دو تکبیر از پیامبر صلی الله علیه وسلم ثابت نشده است، اما ابن مسعود رضی الله عنه گفته: «بین کل تکبیرتین حمدلله عزوجل و ثناء علی الله» بیهقی (3/291) با اسناد حسن. یعنی: «مابین هر دو تکبیر حمد الله عزوجل و ثنای بر او است». و این فقهاء با استناد به سخن ابن مسعود گفتند که مابین هر دو تکبیر ذکرهای فوق خوانده شوند. در این مورد امر واسع است و کسی که آن اذکار را می خواند و کسی که نمی خواند نباید همدیگر را انکار کنند. مسئله 3: مستحب است که در رکعت اول بعد از فاتحه سوره قاف و در رکعت دوم سوره قمر را خواند. ابو واقد لیثی رضی الله عنه می گوید: «کانَ النبیُّ صلی الله علیه وآله وسلم یَقْرَأُ فی الْفِطْر والأضحی بقاف واقْتَرَبَتْ». أَخْرجهُ مُسْلمٌ. یعنی: پیامبر صلی الله علیه وسلم در نمازهای عید قربان و فطر سوره های {ق} و{اقتربت} را می خواند. مسلم روایت کرده است. و از نعمان بن بشیر روایت است : «أن رسول الله صلی الله علیه وسلم کان یقرأ فی العیدین و فی الجمعة بسبح اسم ربک الأعلی، و هل أتاک حدیث الغاشیة». مسلم (878). یعنی: «پیامبر صلی الله علیه وسلم در نماز دو عید و نماز جمعه سورههای «سبح اسم ربک الأعلی» و «هل أتاک حدیث الغاشیه» را میخواند». مسئله 4: بعد از ختم نماز، امام بر منبر ایستاده دو خطبه بخواند و برای مقتدیان واجب است تا خطبه های امام را گوش کند و بعد از ختم خطبه به مبارک بادی عید بپردازد و روانه خانه شود و همچنین برای امام سنت است بین هر دو خطبه همان قدر بنشیند که در بین دو خطبۀ جمعه می نشیند. *قول مهم دیگر:* البته بعضی از علما گفتند قول صحیح در گفتن تعداد تکابیر عیدین: بعد از گفتن تکبیرة الاحرام آغازین نماز، در رکعت اول باید شش تکبیر و در رکعت دوم چهار تکبیر آنهم بعد از گفتن تکبیرة الاحرام گفته شود. اما علمای مذهب أمام ابوحنیفه(رحمه الله علیه) به شش تکبیر جمع تکبیرة الاحرام در دو رکعت اکتفا کرده است چناچه طریقه آن در بالا ذکر شد. دلیل: گفتن ۱۲ تکبیر در دو رکعت نماز عیدین به شمول تکبیرة الاحرام: از عایشه رضی الله عنها روایت شده که گفت«أن رسول الله صلی الله علیه وسلم کان یکبر فی الفطر والأضحی فی الأولی سبع تکبیرات وفی الثانیة خمسا» ابوداود (1150) و البانی آنرا صحیح دانسته است. یعنی: «رسول خدا صلی الله علیه وسلم در نماز عید فطر و قربان در رکعت اول هفت تکبیر[البته با در نظر گرفتن تکبیرة الاحرام] و در رکعت دوم پنج تکبیر[البته با در نظر گرفتن تکبیرة الاحرام] می گفت». و از عمرو بن شعیب از پدرش از جدش روایت شده که گفت: «کبِّر رسول الله صلی الله علیه وسلم العید سبعا فی الأولی، ثم قرأ، ثم کبِّر فرکعوا، ثم سجد، ثم قام فکبِّر خمسا، ثم قرأ، ثم کبر فرکع، ثم سجد» ابوداود (1150) و ابن ماجه (1280). یعنی: «رسول خدا صلی الله علیه وسلم در رکعت اول نماز عید هفت تکبیر می گفت، سپس قرائت می کرد، بعد با گفتن الله اکبر به رکوع می رفتند، سپس سجده می رفت، بعد برای رکعت دوم برمی خواست و پنج تکبیر می گفت، سپس قرائت می کرد، و با گفتن الله اکبر به رکوع می رفت و بعد سجده می بردند». *وقت نماز عیدین:* بر طبق رأی جمهور علما (حنفیه و مالکیه و حنابله) وقت نماز عیدین همان وقت نماز ضحی (چاشت) است، یعنی شروع آن از اندکی بعد از طلوع آفتاب است و با زوال خورشید از وسط آسمان به پایان می رسد. ولی شافعیه ادای نماز عیدین را در ابتدای طلوع خورشید جایز دانسته اند. اما ابتدای وقت نماز عید (فطر یا قربان) – بر طبق رای راجح - زمانی است که خورشید به اندازه یک نیزه بالا آمده باشد، چونکه از یزید بن خمیر رحبی روایت است که : عبدالله بن بسر صحابی پیامبر صلی الله علیه وسلم روز عید فطر یا قربان با مردم خارج شد، تأخیر امام را ناپسند دانست و گفت : «إنا کنا قد فرغنا ساعتنا هذه، و ذلک حین التسبیح». یعنی: «ما (زمانی که با پیامبر صلی الله علیه وسلم نماز عید میخواندیم) در این لحظه از نماز فارغ شده بودیم و آن وقت نماز، اشراق بود». ابوداود (1135) و ابن ماجه (1317) و صحیح أبی داود (1040). منظور از : «و ذلک حین التسبیح» زمان بلند شدن خورشید و سپری شدن وقت کراهت و فرا رسیدن وقت نماز سنت است. مراجعه شود به کتاب "عون المعبود" (486/3). نکته: بعضی از علماء گفتند: ابتدای نماز عید قربان زمانی است که خورشید به اندازه یک رمح (نیزه) بالا آمده باشد و ابتدای نماز عید فطر زمانی است که خورشید به اندازه دو رمح بالا بیاید، و دلیل سخن خود را حدیث زیر می دانند: احمد پسر بناء از جندب روایتکرده استکه گفته: «کان النبی صلی الله علیه وسلم یصلی بنا الفطر والشمس علی قید رمحین والأضحی علی قید رمح». یعنی: «پیامبر صلی الله علیه وسلم نماز فطر را وقتی برایمان میخواند که خورشید باندازه دو «رمح» بالا آمده بود و نماز قربان را وقتی میخواندکه خورشید باندازه یک «رمح» بالا آمده بود». و حتی امام شوکانی گفته است: این حدیث نیکوترین حدیثی استکه درباره تعیین وقت صلاه عیدین آمده است. اما حدیث جندب صحیح نیست، چنانکه علامه البانی از محدثین معاصر در کتاب "تمام المنة" (347) آنرا ناصحیح دانسته است و گفته: حدیث جندب نه صحیح است و نه حسن. سپس گفته: در سند حدیث فردی بنام "المعلی بن هلال" که تمامی نقادین حدیث وی را جزو کذابین دانسته اند چنانکه حافظ ابن حجر در کتاب "التقریب" چنین گفته است. از حدیث جندب چنین برداشت می شود که تعجیل در نماز عید قربان و تاخیر در نماز عید فطر مستحب میباشد. هرچند که حدیث جندب صحیح نیست، اما با این وجود بعضی از علما گفتند که : خوب است که در نماز عید قربان تعجیل و در نماز عید فطر تاخیر داشت، و علت این سخن خود را به بدلیل حدیث جندب، بلکه بخاطر قربانی و زکات فطریه بیان کردند، چنانکه امام ابن قدامه گفته است که: «تعجیل در نماز عید قربان سنت است تا وقت برای قربانیکردن فراخ باشد و تاخیر در نماز عید فطر سنت است تا وقت برای پرداخت زکات فطریه فراخ باشد، و دراین باره خلافی را سراغ ندارم». بنقل از : "فقه السنة". همچنین می توانید به کتب فقهی زیر مراجعه کنید: "حاشیه ابن عابدین" (1/583) و "الدسوقی" (1/396) و "کشاف القناع" (2/50). ___________ ✅️ برای ارتقای ضرفیت یا آموختن علم دین و استفاده نیک از وسایل اینترنتی معاصر به کانال زیر بپیوندید. لینک کانال: https://whatsapp.com/channel/0029VaV4RCVJpe8eXuh5je0e


در مورد تكبيرات: صحيح ترين سخنيكه درمورد ايام تكبيرات نقل شده، سخن حضرت على و عبدالله ابن مسعود رضى الله عنهما است، كه گفته اند: از صبح روز عرفه تا عصر روز آخر منىٰ، يا ايام تشريق، يعنى (از فجر روز عرفه شروع، روز عيد يا يوم نحر و روز هاى يازدهم، دوازدهم و تا عصر روز سيزدهم ذى الحجه) دوام ميكند. و ابن المنذر و ديگران آنرا ذكر كرده اند. امام ابويوسف و امام محمد شيبانى و امام شافعى و امام احمد حنبل نيز بدين رأى عمل كرده اند، و مذهب حضرت عمر و ابن عباس است. و در سنن بيهقى نيز روايت شده که عبدالله بن عباس رضی الله عنه و دیگر اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم تکبیر عید قربان را بعد از نماز صبح روز عرفه شروع مینمودند و بعد از نماز عصر آخرین روز از ایام تشریق به پایان میرسانیدند. (حدیث صحیح/ سنن بیهقی شماره-6072) گفتن تكبيرات در نزد احناف بعد از هر نماز فرض، واجب است. و در نزد مذاهب ديگر، بعد از هر نماز فرض، سنت ميباشد، و بهتر است سه بار تكرار شود. در باره صورت الفاظ تكبيرات بعضى اختلافات كوچك موجود است (يعنى لفظ الله اكبر به يك روايت دوبار و به روايت ديگر سه بار تكرار، شده كه هردوى آن درست) است. ١- صورت اول تكبيرات كه از حضرت عمر بن خطاب و عبدالله بن مسعود رضى الله عنهما روايت شده، چنان ميباشد كه در سنن بيهقى به شماره 5925 ثبت است، و قول امام ابوحنيفه نيز مطابق به همين روايت ميباشد: اَللهُ اَكبرُ، اَللهُ اَكبرُ، لا اِلٰهَ إِلا ّاللهُ، وَ الله اَكبرُ، اَلله آكبرُ، وَ لِِلهِ الحَمْدُ (حدیث صحیح/ سنن بیهقی شماره-5925) ٢- صورت دوم تكبيرات كه امام مالک و امام شافعی این لفظ را نیز جائز میدانند: اَللهُ اَكبرُ، اَللهُ اَكبرُ، اللهُ اَكبر لا اِلٰهَ إِلا ّاللهُ، وَ الله اَكبرُ، اَلله آكبرُ، وَ لِِلهِ الحَمْدُ ✅️ برای ارتقای ضرفیت ایمانی و آموختن علم دین و استفاده نیک از وسایل اینترنتی معاصر به کانال زیر بپیوندید. لینک کانال: https://whatsapp.com/channel/0029VaV4RCVJpe8eXuh5je0e •┈┈•┈┈•✿✿•┈┈•┈┈• پخش و نشر آن، صدقه جاریه است بنابر حدیث مبارک ﷺ: دلالت کننده به کار خیر مانند انجام دهنده آن است[رواه مسلم]


*سلسله نشریه های نبشتهیی توشه برای مسلم* *📜فرق در میان تکبیر مطلق و مقید* ✿ تکبیر مطلق: وقت آن از ابتدای ماه ذیالحجه تا غروب آخرین روز ایام تشریق (روز سیزدهم ذی الحجه) میباشد. ❁ عبد الله بن عمر رضی الله عنهما از رسول الله ﷺ روایت میکند که فرمودند: " مَا مِنْ أَيَّامٍ أَعْظَمُ عِنْدَ اللهِ وَلَا أَحَبُّ إِلَيْهِ الْعَمَلُ فِيهِنَّ مِنْ هَذِهِ الْأَيَّامِ الْعَشْرِ، فَأَكْثِرُوا فِيهِنَّ مِنَ التَّهْلِيلِ وَالتَّكْبِيرِ وَالتَّحْمِيدِ". [رواه أحمد]. انجام دادن اعمال نیک در هیچ روزی نزد الله محبوبتر وبزرگتر از انجام دادنِ آن در این روزهای ده گانه (یعنی دهه ی ذیالحجه) نیست، ✿ تکبیر مقید: ❁ وقت آن از نماز صبح روز عرفه (روز نهم ذی الحجه) شروع می شود و تا نماز عصر آخرين روز از ايام تشريق (روز سیزدهم) به پايان مى رسد. پس در این روزها: تهلیل (لا إله إلا الله) و تکبیر (الله أکبر) و تحمید (الحمد لله) را زیاد بگویید. ﴿وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا﴾ و او را به شايستگى بزرگ بشمار. ✅️ برای ارتقای ضرفیت ایمانی و آموختن علم دین و استفاده نیک از وسایل اینترنتی معاصر به کانال زیر بپیوندید. لینک کانال: https://whatsapp.com/channel/0029VaV4RCVJpe8eXuh5je0e •┈┈•┈┈•✿✿•┈┈•┈┈• پخش و نشر آن، صدقه جاریه است بنابر حدیث مبارک ﷺ: دلالت کننده به کار خیر مانند انجام دهنده آن است[رواه مسلم]


از ام سلمه رضی الله عنها روایت است که رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمودند: «مَنْ كَانَ لَهُ ذِبْحٌ يَذْبَحُهُ، فَإذَا أُهِلَّ هِلاَلُ ذِي الحِجَّةِ، فَلا يَأخُذَنَّ من شَعْرِهِ وَلا مِنْ أظْفَارِهِ شَيْئاً حَتَّى يُضَحِّيَ»: «کسی که حيوانِ قربانی دارد، پس از رؤيت هلال ماه ذی الحجه چيزی از موها و ناخن هايش را نگيرد تا اينکه قربانی کند». شرح حدیث: ام سلمه رضی الله عنها خبر می دهد که رسول الله صلى الله عليه وسلم کسی را که قصد قربانی دارد، از کوتاه کردن مو یا ناخن هایش تا بعد از قربانی نهی کرده است. بنابراین وقتی کسی وارد دهه ی ذی الحجه می شود و قصد قربانی کردن از طرف خود یا دیگری دارد، نباید چیزی از موهای سر و سبیل و زیر بغل و نافش را کوتاه کند، تا اینکه قربانی نماید. همچنین نباید ناخن های دست یا پایش را بگیرد، تا اینکه قربانی کند. و در روایت دیگری از مسلم آمده است: «فَلَا يَمَسَّ مِنْ شَعَرِهِ وَبَشَرِهِ شَيْئًا»: «نبايد موی خود را كوتاه كند و يا از پوست خود چيزی بگیرد». نباید چیزی از آنها کم کند، تا قربانی کند؛ و این به سبب احترام قربانی می باشد؛ و تا کسانی که مُحرم نبودند، همچون مُحرمان به پاداش احترام شعایر دست یابند؛ چون وقتی انسان حج یا عمره می گزارد، سرش را نمی تراشد تا اینکه قربانی اش را در محل آن قربانی کند. به این ترتیب الله متعال می خواهد بهره و نصیبی از شعائر و مناسک این دو عبادت برای بندگانش که حج نکرده اند و عمره نگزارده اند، قرار دهد. نـوت: برای کسانیکه قصد قربانی دارند، آخرین فرصت برای گرفتن مو و ناخن، پیش از غروب آفتاب فردا سهشنبه، ۲۹ ذیالقعده ۱۴۴۶ هجری قمری میباشد. مراجع: - بهجة الناظرین، شرح ریاض الصالحین نوشته سلیم الهلالی، چاپ اول، دار ابن الجوزی، دمام، 1415 هـ. - ریاض الصالحین اثر امام نووی، چاپ اول، تحقیق از ماهر یاسین الفحل، دار ابن کثیر، دمشق - بیروت، 1428 هـ. - ریاض الصالحین، چاپ چهارم، تحقیق از عصام هادی، وزارت اوقاف و امور اسلامی قطر، دار الریان، بیروت، 1428 هـ. - شرح ریاض الصالحین از شیخ ابن عثیمین، دار الوطن للنشر، ریاض، 1426 هـ. - صحیح مسلم، تحقیق از محمد فؤاد عبدالباقی، دار احیاء التراث العربی، بیروت. - نزهة المتقین، شرح ریاض الصالحین تألیف گروهی از پژوهشگران، چاپ چهاردهم، مؤسسه الرسالة، 1407 هـ.


فضیلت و اعمال در روز عرفه: سُئِل رسولُ اللَّهِ ﷺ: عَنْ صَوْمِ يوْمِ عَرَفَةَ ؟ قال: "يكفِّرُ السَّنَةَ المَاضِيةَ وَالبَاقِيَةَ". (مسلم 1162) درباره روزه روز عرفه از پيامبر ﷺ سؤال شد، فرمودند: کفاره گناهان سال گذشته و سال آينده ميشود. قال رَسُولَ اللَّهِ ﷺ : ما مِنْ يَوْمٍ أَكثَرَ مِنْ أنْ يعْتِقَ اللَّه فِيهِ عبْداً مِنَ النَّارِ مِنْ يَوْمِ عَرَفَةَ. (رواهُ مسلم ۱۳۴۸) رسول الله ﷺ فرمودند: هیچ روزی نیست که در آن خداوند بندهای را از جهنم آزاد کند، بیش از روز عرفه. دعای روز عرفه: قالَ النَّبِی ﷺ: خیر الدعاء دعاء یوم عرفة، وخیر ما قلت أنا والنبیون من قبلی: لا إله إلاَّ الله وحده لا شریک له، له الملک وله الحمد وهو علی کل شیء قدیر.(ترمذی ۳۵۸۵) پیامبر ﷺ فرمودند: بهترین دعا دعای روز عرفه است، و بهترین چیزی که من و پیامبران پیش از من گفته اند: لا إله إلاَّ الله وحده لا شریک له، له الملک وله الحمد وهو علی کل شيء قدير.. کسانیکه امروز را روزه گرفتن خوشا به حال شان! رسول الله (ﷺ) بعد از افطار چنین دعا مینمودند: «ذَهَبَ الظَّمَأُ، وَابْتَلَّتِ الْعُرُوقُ، وَثَبَتَ الْأَجْرُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ».تشنگی از بین رفت و رگها تر و سیراب شد، و ان شاءالله پاداش ثابت شد.(سنن ابوداود: ۲۰۶۶) پ.ن: وقت افطار به اساس تقویت شهر کابل وحومه آن پنج وپنجاه هشت دقیقه(۷:۰۷) میباشد.

*عید را به یک دیگر چگونه تبریک بگویم* از جمله آداب عید اینست که در روز هاى عيدين به دیگران تهنیت و تبریک گفته شود ، چنانکه صحابه رضی الله عنهم به همدیگر می گفتند: "تقبل الله منا ومنک". از جبیر بن نفیر [رحمه الله ]روایت شده : "كان أَصحاب رسول الله صلى الله عليه ووسلم إِذالتقوا يوم العيد يقول بعضهم لبعض : تقبل الله منا وَ منك . فتح الباری ج2ص 446 } . یعنی: هرگاه اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم در روز عید همدیگر را می دیدند بعضی از آنها به دیگری می گفتند: "تقبل الله منا و منک : الله متعال عبادات ما و شما را قبول کند". البته ضروری نیست که حتما از لفظ "تقبل منا و منک" یا معنای فارسی آن جهت تبریک گفتن استفاده کرد، بلکه می توان از هر لفظ مشابه دیگری که در بین مردم برای تبریک گفتن رایج است استفاده کرد بشرطیکه آن الفاظ مباح باشند و منع شرعی نداشته باشند، مثلا گفت: "عید شما مبارک" یا " الله متعال این روز را برای ما و شما بابرکت گرداند" و یا غیره .. همچنین می توان بصورت شفاهی یا کتبی یا غیره به دیگران تبریک گفت و مانعی شرعى وجود ندارد. از شیخ الاسلام ابن تیمیه (رحمه الله )در این باره سوال شده بود : "آیا تبریک گفتن در روز عید و آنچه که بر زبان مردم رایج شده که می گویند: "عیدت مبارک" و الفاظ مشابه آن، اصلی در شریعت دارد یا خیر؟ و اگر اصلی در شریعت دارد چه باید گفت؟ پاسخ دادند: «تبریک روز عید و اینکه بعضی از مردم بعد از نماز (عید) در وقت دیدار به دیگران می گویند: "تقبل منا و منکم" و "أَحاله الله علیک" و همانند آن الفاظ، این امر از بعضی از صحابه روایت شده که آنها آنرا انجام دادند و ائمه (اربعه) از جمله امام احمد و دیگران بر آن رخصت و جواز داده اند، اما امام احمد گفته: من شروع کننده تبریک به کسی نخواهم بود اما اگر کسی در آغاز به من تبریک گوید به او جواب (متقابل) خواهم گفت. و این بدان خاطر است چون جواب سلام و تحیت واجب است، اما آغاز تبریک گفتن (به مردم) سنت نیست، البته از آن نهی هم نشده است، و هرکس آنرا انجام داد کارش درست است و هرکس انجام نداد کار او نیز ایرادی ندارد، والله اعلم». "الفتاوی الکبری{"ج 2ص /228 } همچنین از علامه ابن عثیمین پرسیده شد: حکم تبریک عید چیست؟ و آیا الفاظ معینی دارد؟ پاسخ دادند: «تبریک عید جایز است، اما الفاظ مخصوصی ندارد، بلکه هرآنچه در میان مردم رایج (عرف) است، همان لفظ نیز جایز است بشرطیکه در آن گناهی نباشد . و باز گفتند: "تبریک عید توسط بعضی از صحابه صورت گرفته است، و بالفرض که چنین چیزی در بین صحابه وجود نداشته باشد، اکنون این امر (تبریک عید) از جمله امورات عادی بین مردم است که به آن عادت دارند ]یعنی جزو عادت و عرف مردم شده است[ که بعضی از مردم در وقت فرا رسیدن روز عید و اکمال روزه و قیام شب به دیگران تبریک می گویند". و باز از ایشان سوال شده : حکم مصافحه (دست دادن) و معانقه (بغل کردن هم) و تبریک گفتن بعد از نماز عید چیست؟ پاسخ دادند: انجام اینها ایرادی ندارد، زیرا مردم آنها را بعنوان عبادت و تقرب الی الله انجام نمی دهند، بلکه تنها به دلیل عادت و عرف انجام می دهند، و آنرا نشانه احترام و اکرام می دانند، و مادامیکه عادت ( عرفی) مخالف با شریعت نباشد، اصل بر جواز آن است. 📚"مجموع فتاوی ابن عثیمین" (16/208-210) . 🛑نکته: قبل از عید، تبریک گفتن، مشروع نیست بلکه خلاف سنت است. صحابه كرام بعد از اداى نماز به يك دیگر عيد تبریکی میدادند و می گفتند: تقبل الله منا ومنك. ✅️ برای ارتقای ضرفیت ایمانی و آموختن علم دین و استفاده نیک از وسایل اینترنتی معاصر به کانال زیر بپیوندید. لینک کانال: https://whatsapp.com/channel/0029VaV4RCVJpe8eXuh5je0e •┈┈•┈┈•✿✿•┈┈•┈┈• پخش و نشر آن، صدقه جاریه است بنابر حدیث مبارک ﷺ: دلالت کننده به کار خیر مانند انجام دهنده آن است[رواه مسلم]
