
💥#رقص_واژهها💥
93 subscribers
About 💥#رقص_واژهها💥
شعر: گهواره آرامش جهان اندیشه
Similar Channels
Swipe to see more
Posts

استفاده از اشعار بزرگان ادبیات در موسیقی معاصر بسیار کار پسندیدهای است و نوعی فرهنگسازی و تشویق مردم به مطالعه ادبیات اصیل است. اما نسبت دادن شعری جعلی به شاعری بزرگ(یک بار مولانا و بار دیگر صائب تبریزی)، تخریب فرهنگی محسوب میشود ، مخصوصا اگر به تذکر مخاطبان مبنی بر جعلی بودن شعر، بیاعتنایی شود. این پست بیش از سی هزار لایک داشته است که نشانه بازدید بیشتر است. یعنی انتشار گسترده جعلیات! اگر میخواهید کار فرهنگی کنید و به ادبیات فارسی تسلط کافی ندارید، با یک کارشناس ادبی خبره مشورت کنید و یا حتی به سادگی به کتابهای چاپی معتبر مراجعه کنید. زبان و ادبیات فارسی، میراث ملی ماست. همه ما نسبت به فرهنگ و ادبیات کشورمان مسئولیم. #کتاب_بخوانیم @Raghse_Vazhehha @AsvarAndisheh https://whatsapp.com/channel/0029VaWGLCIG8l5MPJ5Xs72K

پس از چل سال دیدم دوش "ماماتینِ عُلیا" را همان جایی که عاشق کرد یک روزی دل ما را همان جایی که روی تپه تل های گُل آذینش کسی در گوش من میخوانَد انگار آب و بابا را همان جایی که روحِ مهربانی در زن و مردش شبیه موم می کرده ست حتی ،سنگِ خارا را همان جایی که روشن کرده بودم با تبِ شوقم میان سینه ی شب زادگان نورِ الفبا را کجایی آی سالِ شصت وسه دوشینه دیدم خواب که دارم می زنم خط از دوباره مشق" شهلا" را بریده فصلِ پیری پای من را از تو آنسان که بریدند از کتابِ سالِ دوم پای کبری را کجایید آی بانوهای ده زن های خوش سفره به دیدار شما آورده آن نان و نمک ما را غریبی می کنند این خانه ها بعد از شما با من به چشم خویش دیدم بی وفایی های دنیا را کجا رفته ست از ده شب نشینیِ صدا خوش ها کجا بردند با خود یار یارِ بهمئی ها را شما رفتید و بر سنگِ مزارِ "مشهدی حیدر" سرودم گوشه ای از خاطراتِ مانده بر جا را #حمداله احمدی "ماماتین عُلیا " روستایی در ۳۰ کیلومتری رامهرمز که آنجا درسال ۶۳ معلمی را آغاز کردم با بناهایی که از زمان ویلیام دارسی بجا مانده بود شیروانی شکل با گچ و سنگ اما از اهالی صمیمی آن موقع زنان و مردان مهربان کسی نبود جز سنگِ مزاری و .... https://whatsapp.com/channel/0029VaWGLCIG8l5MPJ5Xs72K

میان ماندن و رفتن همیشه در سفری هزار و سیصد و اندی گذشته دربدری اوایلِ شب و راهِ دراز و تاولِ پا چگونه از بدِ این روزگار میگذری و در هجومِ غم و لحظههای دردآلود شبیه باغ خزان دیده؛ زرد و بیثمری هزار حادثه از جنس مرگ در پیش است سفالِ بغضِ گلوگیر و فصلِ بیپدری گمان نمیکنم این ؛بارِ بی کسی ها را به روی شانه بگیرد غریبه رهگذری درخت باورمان؛ از سکوت آبادیست که تن سپرده به لبخند داغ هر تبری کسی سراغ مرا بعد از این نمیگیرد در این غروب پر از گریههای بیخبری #شهلا_نوروزی @Raghse_Vazhehha https://whatsapp.com/channel/0029VaWGLCIG8l5MPJ5Xs72K

سال ها در به درِ عقل ، پِیِ مکتب و علم حال با این دلِ خوشباور خود در سفرم دفترم را بگشایم و غزل پشت غزل هر نفس شعر بگویم و همین شد هنرم روز اول که نگاهت به دلم راه کشید اضطرابی به دل افتاد که من در خطرم بَس که با اشک تو را روی زبان نقش زدم هر نَفَس آه شده روی کلامِ پدرم با خودم وعده دهم ، پشتِ دلم داغ زنم بار دیگر که نگاهت برسد بر نظرم می رسد چشم تو از راه و باز این دل و من پا گذاریم به آن عهد بدون ثمرم #فریده_کاظمینژاد (ف.تبسم) بداهه / یکی از شب های شاعرانه انجمن شعر جوان امیدیه @Raghse_Vazhehha https://whatsapp.com/channel/0029VaWGLCIG8l5MPJ5Xs72K

دلم تنگ است مانند گنجشکها وقتی پاییز را تکیهگاه میخوانند مانند کودکی که سبز میشود دور از چشمان حاصلخیز مادرش چقدر جای دوست داشتنت در دلم درد میکارد در این صبح ناتوان به راستی آزادی در بند کدامین درد است؟ و چه کسی مژده میدهد از هجرت باد و چشمهای بی آشیان لکلکها و چه کسی آنقدر شهامت دارد که شعرهای مرا به خودش نگیرد و آنقدری قوی که به خاطر من به جنگ ستارههای دلسرد برود. #طوبی_گودرزی @Raghse_Vazhehha https://whatsapp.com/channel/0029VaWGLCIG8l5MPJ5Xs72K

بیداران خوابیده در گوریم هیچ ندایی استخوانهای پوسیدهی شعورمان را به رستاخیز عبرت نمیرساند #پروا_پاچیده @Raghse_Vazhehha https://whatsapp.com/channel/0029VaWGLCIG8l5MPJ5Xs72K

🔆نظامهای دیکتاتوری و استبدادی در طول حیات خود سه دوره دارند. 🔹پرده اول: اکثریت مردم سرمست از ایدئولوژی به دنبال رهبران خود راه میافتند، انگار بهشت گمشده خود را یافتهاند، ایدئولوژی را دربست میپذیرند و خواهان کوچکترین تغییری در آن نیستند. 🔹پرده دوم: اندک اندک واقعیات چهره خود را نشان داده و هیچ کدام از وعدههای رهبران تحقق نیافته است و مردم از نظام دلزده و مایوس میشوند، در این دوره گروهی به فکر اصلاحات میافتند ولی به دلایل متعدد از جمله این که اصول ایدئولوژی را نمیتوان تغییر داد، اصلاحات سرانجام راه به جایی نمیبرد. 🔹پرده سوم: سرانجام در دوره پایانی نظامهای دیکتاتوری متولیان تمامیتخواه سعی میکنند از خشونت عریان استفاده کنند از بین همفکران سابق، هر کس با آنها کوچکترین زاویه دیدی داشته باشد را از دایره خودیها میرانند، تصفیههای گسترده شروع میشود و دایره خودیها کوچک و کوچکتر و ناکارآمدیها عمیقتر و تعداد مخالفین بیشتر و بیشتر میشود و نهایتا سیل اعتراضات میآید و همه چیز را با خود میبرد... #هانا_آرنت @Raghse_Vazhehha https://whatsapp.com/channel/0029VaWGLCIG8l5MPJ5Xs72K

*▫️از یادداشتهای زنگ تفریح* دستمایه قرار دادن ادبیات برای کسب نام و ابزار کردن آن برای برونریزی عقدههای شخصی بدترین نوع تجاوز به آن است. انتشار خزعبلاتی با نام «کتاب شعر» که محتوای آن با هیچ متر و معیاری نمیتواند در ردیف یک اثر ادبی قرار گیرد نه تنها زبان و فرهنگ جامعه بلکه محیطزیست ما را نیز بیش از پیش در معرض یک مصیبت جدی قرار میدهد. علیایحال چارهای نیست جز گریز از این ادبیاتی که به چشمهای برای قضای حاجت سائلان شهرت تبدیل شدهاست. دورتر میایستیم و این فضای رقتانگیز را در تنهایی مان دود میکنیم. *▫️زهره مسیحی* https://whatsapp.com/channel/0029VaWGLCIG8l5MPJ5Xs72K

من ماندهام و هزاران فعل کلافه واژگانی شکسته انزوای کلیدی مسموم و چرخشِ خوابی ناتمام بر انقباض نگاهم بند بند خانه در سکوت عبور می کند شب بر شوق لطیف برهنگی سطر به سطر بر زمان بر الفاظِ تهی بر جملات اَدا نشده بر اجزای برجی نیمه کاره تازیانه میکوبد فریاد عاصی رویایی سبک بر فراز کاناپه در کشاکش تردیدی خاموش عقب مینشیند #مریم_علیخانی @Raghse_Vazhehha https://whatsapp.com/channel/0029VaWGLCIG8l5MPJ5Xs72K

🟣[ سالگرد خاموشی فروغ ] در زمان زنده بودن فروغ، مجله «فردوسی» بهصراحت نوشت: «فاحشهای بهنام فروغ فرخزاد»؛ این فضای رسمی بوده تازه؛ حالا تصور کنید فضای غیررسمی چه بوده است. شهرنوش پارسیپور هم در نوشتهای که در این مورد دارد،میگوید؛ فروغ زنی است که در عالم هنر و ادبیات ایران، بیش از هر زن دیگری، فاحشه نامیده شد...خاطرم هست یکبار در روزنامه «سلام»، که یادداشتی در پاسخ به توهین هفتهنامه «سینماویدئو» به فروغ نوشته بودم، بعد که کار به دادگاه و جوابپسدادن رسید، مدیرمسئول روزنامه برایم نوشته بود: «فضای آن سالها و شعر گنه کردم فروغ را یادم هست و بهتر است وارد این مسائل نشویم.» یا بار دیگری را یادم هست که فیلم «سرد سبز»، نخستین بخش از سهگانهام، در سال ۱۳۸۰ یا ۱۳۸۱ در جشن خانه سینما پذیرفته شد و به نمایش درآمد...در بالکن خانه سینما منتظر بودم تا نمایش فیلم تمام شود... از زبان یکی از چهرههای شاخص آن سالهای سینمای داستانی و مستند که پیشکسوت هم تلقی میشد، همزمان با فروغ زیسته بود و هماکنون نیز در قید حیات است، شنیدم...[که]خطاب به همراهانش گفت: «اصلا چرا باید در مورد فاحشهای که حالا یک فیلم هم ساخته و چند شعر هم گفته است، مستند ساخت؟!» اساسا برای او تفاوتی نداشت که مستند ساختهشده در مورد فروغ چگونه است و چه میگوید و سوالش این بود که چرا اصلا باید در مورد آدم بیارزشی بهنام فروغ صحبت کرد. این عبارات در جمعی کاملا روشنفکرانه بیان شد، آن هم نه مثلا ۵۰ سال پیش که حدود ۲۰ سال پیش.وقتی این القاب حتی در جامعه روشنفکری ایران به فروغ فرخزاد نسبت داده میشده طبعا میتوان تصور کرد که بدنه سنتی جامعه چه برخوردی با او داشته است.این نگاه اگرچه در بین نسل جوان، عملا حذف شده است، اما در ذهن بسیاری از افراد نسل پیشین، همچنان وجود دارد؛ اگرچه میکوشند پنهانش کنند و در جمع بر زبانش نیاورند. ( ناصرصفاریان سازنده مستند سه گانهٔ “سرد سبز” ، “جام جان” و “اوج موج” درباره فروغ در گفت و گو با هم میهن | ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ) •• کلیپ : عکس های یحیی دهقانپور از مراسم تشییع فروغ همراه با توضیحات خودش | او سال ها بعد عکس ها را در کتابی با عنوان “روزی که او را در باغچه کاشتند” منتشر کرد. #مهرداد_حجتی @AsvarAndisheh https://whatsapp.com/channel/0029VaWGLCIG8l5MPJ5Xs72K